امام خمینی (ره) والله اسلام تمامش سیاست است؛ ***** مقام معظم رهبری: به گفتار امام و کردار امام اهتمام بورزید ***** امام خمینی(ره): ان شاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد 1367/4/29 ***** امام خمینی(رحمة الله علیه) : حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند 1366/5/12***** امام خمینی (ره) شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه های نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است ***** امام خمینی (ره): ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمی رویم ***** امام خمینی(ره) ”من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید، علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید.„ ***** حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَ یونِسَ الرِّفاقَ؛ خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد. «نهج الفصاحه، ح 781»***** امام خمینی(س) علم همراه تهذیبِ نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند .هم در علم کوشا باشید و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق ***** بايد مسائل اسلامي حل بشود در اينجا و پياده بشود. بايد مستضعفين را حمايت بكنند، بايد مستضعفين تقويت بشوند حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحیفه امام – جلد 6 – صفحه 461 ***** اهمیّت فضای مجازی به انداره ی انقلاب اسلامی است "مقام معظم رهبری" ***** آن کسی قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد. امام خمینی (ره) ***** همان طوري که در سابق عمل مي‌شد، روضه‌خواني بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضايل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام – جلد 15 – ص 332 ***** نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** من در ميان شما باشم و يا نباشم، به همه شما وصيت و سفارش مي‌کنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره‌هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است که متأسفانه با سياست‌هاي غلط حاکمان دست‌نشانده به خاک مذلت نشسته‌اند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 80 ***** پيغمبر اسلام تمام عمرش در امور سياسي بود، تمام عمرش را صرف كرد در سياست اسلامي، و حكومت اسلامي تشكيل داد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 15، ص 11 ***** امام به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست. مقام معظم رهبری ***** راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همه قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد. مقام معظم رهبری


 

 

 

تاريخ انتشار: 29 بهمن 1401 ساعت 01:00:01
یادداشتی از: هومان دوراندیش
ملت ما، کاغذی نیست!

تا پیش از انقلاب مشروطه، ایران تقریبا مخروبۀ بزرگی بود با مردمانی بی‌سواد. البته بی‌سوادی دال بر نادانی نیست. مردم ایران تا پیش از مشروطه تقریبا هرچه می‌دانستند، محصول شنیده‌هایشان بود. کمتر کسی سواد کتاب خواندن داشت. وقتی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشی با کتاب و کاغذ هم انس و الفتی پیدا نمی‌کنی.

  عصر ایران؛ زمانی که کاغذ نقش مهمی در زندگی ما داشت، از واژۀ کاغذبازی زیاد استفاده می‌کردیم. کاغذبازی کلمۀ مرکبی بود با بار معنایی منفی. معمولا وقتی پدران ما در اداره‌ای علاف و سرگردان می‌شدند، با نفرت و بیزاری آن اداره را متهم می کردند به کاغذبازی.

   موقع ثبت نام در مدارس والدین و فرزندان عقل‌رس از کاغذبازی هنگام ثبت نام بد می‌گفتند. در دهۀ 1360 کاغذبازی مثل عشق‌بازی واژه‌ای منفور بود. با این تفاوت که همگان عشق‌بازی را دوست می‌داشتند، اما در فضاهای رسمی اسمش را نمی‌بردند، ولی هیچ کس کاغذبازی را خوش نداشت، اما واژه‌اش همه جا ورد زبان همه بود.

   جدا از کاغذبازی، خود کاغذ هم برای بسیاری از مردم منفور یا دست کم نامحبوب بود. اکثر دانش آموزان مدارس از کاغذ بیزار بودند؛ چرا که از صبح تا شب باید روی کاغذ مشق می‌نوشتند و درس می‌خواندند.

   در ایام امتحانات هم ناخوشایندی کاغذ به توان دو و سه می‌رسید. وقتی برگۀ سوالات امتحانی را دستت می‌دادند و کلی سوال دشوار روی کاغذ پیش چشمت ردیف می‌شد، چطور می‌توانستی در زمرۀ کاغذدوستان جهان باشی؟!

   غیر از مصائب عینی کاغذ در زندگی ما (یعنی درس و مشق و امتحان و علافی در ادارات) نمی‌دانم چرا کلمۀ کاغذ در هر سیاق و زمینه‌ای بار معنایی منفی داشت. یعنی کافی بود کاغذ در کنار کلمه‌ای دیگر بنشیند تا آن کلمه نگون‌بخت و بدمعنی شود.

  مثلا می‌گفتند (و هنوز هم می‌گویند) کاغذپاره. کاغذپاره یعنی کاغذی که محتوایش فاقد ارزش است. یا مثلا می‌گفتند ببر کاغذی. دقت می‌کنید؟ همین که کاغذ کنار ببر جا خوش می‌کند، ببر باشکوه بی‌آبرو می‌شود. ببر کاغذی یعنی ببری که هیچ کاری از او برنمی‌آید.

  یا مثلا می‌گویند اقدامات دولت باید در عمل تاثیراتش را نشان دهد، نه روی کاغذ. چرا "در عمل" ارزش دارد و "روی کاغذ" تقریبا بی‌ارزش است؟

 یا می‌گویند «روشنفکرانی که فقط بلدند حرف بزنند». ترجمۀ دقیق این جمله این است که روشنفکران فقط بلدند چیزهایی روی کاغذ بنویسند و اهل عمل نیستند. انگار که نوشتن روی کاغذ صرفا طریقیت دارد نه موضوعیت.

   در حالی که در جهان انسانی، چیزی به نام "لذت خواندن متن" هم وجود دارد. فارغ از این که فلان داستان چه تاثیری بر رفتار و کردار ما می‌گذارد، نفس خواندنش بر روی کاغذ وقت ما را خوش می‌کند و بر لذت زندگانی‌مان می افزاید.

   ما اشعار حافظ و سعدی و مولانا را در کجا خوانده‌ایم؟ در کتاب و روی کاغذ. جدا از اینکه این اشعار چه تاثیری در منش و کنش ما گذاشته‌اند، آیا نفس خواندنشان خوشایند و لذت‌بخش نبوده است؟ پس چرا آن همه کاغذ حاوی اشعار مولانا و حافظ و سعدی که در خانه‌های اکثر ما ایرانیان وجود داشته، نتوانسته‌اند واژۀ کاغذ را محبوب سازند، ولی در صد سال اخیر مُشتی ادارۀ ناکارآمد از عهدۀ منفور ساختن کلمۀ کاغذ برآمده‌اند؟

  نمی‌دانم واژۀ کاغذپاره از چه زمانی وارد زبان ما شد، اما شعر حافظ هم تا سال‌های سال بر پاره‌های کاغذ دست به دست می‌رفت و شاعران و عاشقان آن پاره‌های کاغذ را چون چشم خویش گرامی می‌داشتند. ولی حتی آن پاره‌های کاغذ کلمۀ کاغذپاره را آبرو نبخشیدند.

  این که چرا با وجود کتب مولانا و ملاصدرا و ابن سینا و خیام و سعدی و ده‌ها اندیشمند و هنرمند ایرانی دیگر، کلمۀ کاغذ نزد ما ایرانیان ارج و قربی نیافت، شاید علتش این باشد که ما مردمی شفاهی هستیم.

  تا پیش از انقلاب مشروطه، ایران تقریبا مخروبۀ بزرگی بود با مردمانی بی‌سواد. البته بی‌سوادی دال بر نادانی نیست. مردم ایران تا پیش از مشروطه تقریبا هرچه می‌دانستند، محصول شنیده‌هایشان بود. کمتر کسی سواد کتاب خواندن داشت. وقتی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشی با کتاب و کاغذ هم انس و الفتی پیدا نمی‌کنی.

   سوادآموزی در ایران از سال 1286 با تشکیل کلاس‌های اکابره در شیراز به همت مشروطه‌خواهان آغاز شد. بعدها، در 1315، سازمان تعلیمات اکابر تاسیس شد تا بزرگسالان ایرانی بی‌سواد نمانند. بعدتر، در آغاز دهۀ 1340، سپاه دانش تشکیل شد. اگرچه سپاه دانش در عصر مدرنیزاسیون پهلوی در مجموع عملکرد قابل قبولی در اطراف و اکناف ایران داشت، ولی وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، هنوز بیش از 14 میلیون نفر در ایران بی‌سواد بودند.

  مطابق آمار و اسناد یونسکو، در سال 1364 بیش از 12 میلیون نفر از مردم ایران بی‌سواد بودند. یعنی میزان بی‌سوادی در ایران بیش از 49 درصد بود. در همان سال تعداد جمعیت بی‌سواد در 9 کشور دنیا بیش از 10 میلیون نفر بود و ایران هم یکی از آن 9 کشور بود. یعنی تا همین سی و چند سال قبل، ما ایرانیان جزو پرچمداران بی‌سوادی در کل کرۀ ارض بودیم. ملتی که حال و روزش چنین بوده، عجیب نیست که رغبت و الفتی هم به کاغذ پیدا نکرده باشد.

  اجداد و حتی پدربزرگ‌های ما از راه گوش دانا می‌شدند، نه از راه چشم. علم را پای منبرها یا سینه به سینه فرا می‌گرفتند، نه با چشم دوختن به کتاب‌ها. چنین بود که ما به کاغذ علاقۀ چندانی پیدا نکردیم و برای واژۀ کاغذ هم ترۀ چندانی خرد نمی‌کردیم.

  اما وقتی دولت مطلقۀ مدرن در ایران شکل گرفت و بوروکراسی رشد کرد و ادارات متعدد پدید آمد و مردمانی اکثرا بی‌سواد در این ادارات گرفتار بردن کلی کاغذ از این اتاق به آن اتاق شدند، کم کم واژۀ کاغذ که قبلا چندان نامحترم نبود، حرمتش نزد اکثریت به کلی از دست رفت و کارش به جایی رسید که معمولا کنار هر واژۀ دیگری که می نشست، به آن واژه بار معنایی منفی می‌داد.

  البته این وسط فقط بوروکراسی مقصر نبود. شعر و عرفان ما هم با این که بقایشان را مدیون دفتر و کاغذ بودند، معمولا آب در آسیاب تحقیر این ادوات تحریر می‌ریختند. حافظ می‌گفت: «که حرف عشق در دفتر نباشد». مولانا می‌گفت: «دفتر صوفی سواد و حرف نیست/ جز دلِ اسپید همچون برف نیست». بیهقی هم می‌گفت: «هرچه بر کاغذ نبشته آید، بهتر از کاغذ باشد.»

  باری، گر بگویم شرح این بی حد شود/ مثنوی هفتاد من کاغذ شود. خلاصه از این قبیل ابیات و جملات در ادبیات ما فراوان است. بدیهی است که چنین نگاهی به سود کاغذ بی‌نوا تمام نمی‌شد.

  مهم‌ترین نقدی که این روزها آتش در هستی کاغذ می‌زند، این است که کاغذ بوی اشرافیت می‌دهد. اشرافیت به ثروت نیست، به تمایز است. البته که اشراف در جهان قدیم (یا تا همین اواخر) همواره ثروتمند بودند، ولی ثروت آن‌ها عامل تمایزشان از سایر طبقات اجتماعی بود.

  حالا کاغذ چه ربطی به اشرافیت و تمایز دارد؟ کاغذ معمولا در اختیار عموم مردم نیست. اگر شما بهترین رمان دنیا را هم بنویسید، برای این که مردم کتابتان را بخوانند باید یک ناشر پیدا کنید. ناشر کسی است که با کاغذ و چاپ کار شما را به بازار می‌فرستد.

  جی.کی. رولینگ گفته است وقتی اولین کتاب هری پاتر را نوشتم، هیچ ناشری حاضر به انتشار آن نبود. ناشران، یعنی صاحبان کاغذ، کتاب او را به‌‌دردنخور می‌دانستند و اجازه نمی‌دادند مردم دربارۀ اثرش داوری کنند.

  البته خانم رولینگ با هر زحمتی که بود ناشرش را پیدا کرد ولی همین داستان نشان می‌دهد که چرا در قرن بیست‌ویکم بسیاری معتقدند اینترنت دموکراتیک‌تر از کاغذ است. الان هر کسی می‌تواند رمان و نمایشنامه‌اش را اینترنتی منتشر کند؛ حالا یا روی وبلاگش یا در جاهای دیگر.

  بر فرض که این نقد وارد باشد، باید پرسید اگر کاغذ نبود ما چه درکی از دموکراسی داشتیم؟ بی کاغذ چگونه می‌توانستیم از آرای افلاطون و ارسطو و هابز و لاک و روسو و جان استوارت میل و کانت و مارکس و راسل و رالز و پوپر و هابرماس باخبر شویم؟

  فلسفه و فرهنگ و فضیلت به کنار، فقط همین دموکراسی را در نظر بگیریم. تمام درک ما از دموکراسی و ارزش‌های دموکراتیک برآمده از کاغذ است. اعلامیۀ جهانی حقوق بشر را روی کاغذ نوشتند و به دست ما رسید.

  اگر کاغذ نبود شاهنامۀ فردوسی نه متولد می‌شد، نه به  دست ما می‌رسید و زبان فارسی هم مانند بسیاری از دیگر وجوه هویتی ما ایرانیان با باد زمان به فراموشخانۀ تاریخ می‌رفت.

  خود تاریخ را هم اقلیت باسواد روی کاغذها خواندند و به گوش اکثریت بی‌سواد رساندند و سینه به سینه نقل شد تا عصر فراگیر شدن سواد و کتابت.

  تقریبا تمام آنچه ما ایرانیانِ مفتخر به گذشته‌مان را از اقوام بی‌سابقه و بی‌شکوه شمال اروپا و جنوب آفریقا متمایز می‌کرد، از کاغذها به افکار و گفتار و رفتار ما راه یافته بود.

  اگرچه امروزه کاغذ در قیاس با اینترنت دینامیسم دموکراتیک کمتری دارد، ولی کاغذ تا قرن‌های قرن عامل اصلی فراگیرتر شدن اندیشه و آگاهی بوده است و این یعنی توزیع معرفت. توزیع معرفت هم جزو ارکان دموکراسی است.

   علم و ادبیات و فلسفه تا قبل از ظهور کاغذ در تاریخ بشر بسیار محدود و محصور بودند و جز طبقاتی معین و متعین و متنفذ، سایر مردم به این امور دسترسی نداشتند. تا پیش از پیداش کاغذ تفکرات و دانسته‌های بشر روی موادی ثبت می‌شد که استعمال و حمل و نقل آن‌ها آسان نبود. موادی که چندان مخزون نمی‌شدند و بسیاری از فقدان دسترسی به آن‌ها محزون می‌شدند.

   کل اوستا را روی 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. در عصر ماقبل کاغذ هر فرد عادی اگر می‌خواست در خانه‌اش اوستای کاملی داشته باشد، باید فکری به حال خرید و ذخیرۀ 12 هزار پوست گاو می‌کرد.

   مسلمین نیز تا مدت ها قرآن را روی پوست‌های نازک می‌نوشتند. پوست‌های نازک بسیار گران بودند و برای یک مسلمان فقیر میسر نبود که کلی پوست گران‌قیمت را بخرد و درخانه‌اش انبار کند تا کل قرآن در اختیارش باشد.

   این کاغذ بود که قرآن و اوستا و افلاطون و ارسطو و اومانیسم و آزادی و دموکراسی را عالم‌گیر کرد. پس حتی اگر امروزه بتوانیم دسترسی به کاغذ را مایه و مظهر نوعی تمایز اشرافی در عرصۀ فرهنگ بدانیم، باز نباید فراموش کنیم کاغذ ده‌ها قرن در خدمت توسعۀ حلقۀ خرد و کوچک دانایان و گسترش آگاهی و دانایی در میان مردمانی بوده است که شوق خواندن و نوشتن داشتند، ولی ثروت کافی و تبار اشرافی نداشتند.

  بنابراین ما همه مدیون کاغذیم؛ چه نوستالژی عصر کاغذ داشته باشیم، چه نداشته باشیم. اگر خط قرمزهای پیش روی کتاب‌ها و مطبوعات کنار روند یا به شکلی رادیکال تعدیل شوند، قطعا مطالعۀ کتاب و روزنامه‌ هم در بین ما جان می‌گیرد. کتاب‌ها نفس می‌کشند و روزنامه‌ها از بی‌آبرویی کنونی رها می‌شوند.

   در این صورت شاید ما ایرانیان، مثل دوره‌های کوتاه بهار مطبوعات در سدۀ خورشیدی گذشته، دوباره قدر کاغذ را بدانیم؛ البته به اختیار، نه از سر ناچاریِ زیستن در زمانه‌ای فاقد اینترنت. مگر مردم فرانسه و ژاپن اینترنت ندارند؟ پس چرا این همه کتاب و روزنامۀ کاغذی می‌خرند و می‌خوانند؟

  می‌دانم که این تفاوت فرهنگی علل متعددی دارد، ولی قطعا یک علتش هم این است که اهالی فرهنگ در پاریس و توکیو برای نوشتن روی کاغذ کتاب و روزنامه با انبوهی از خط قرمزهای قطعی و احتمالی مواجه نیستند.

  اصلاح این وضع بی‌تردید به سود سرنوشت کاغذ در ایران خواهد بود. اگر قبلا کاغذ ما را از بند نادانی و کم مایگی فکری و فرهنگی آزاد می‌کرد، امروز نوبت ماست که با بازاندیشی ملی درخصوص خطوط قرمز، کاغذ را از بند مهجوریت و فراموشی قریب‌الوقوع آزاد کنیم.





  تعداد بازديدها: 585


 
نظرات خوانندگان:
 

نظرات حاوي توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمي‌شود.

نام:
پست الکترونيک:
متن پيام:


 
آخرين اخبار و مطالب 
عضو مجمع مدرسین قم: فضای مجازی مقصر انحراف جوانان است یا مشکلات معیشتی و ناامیدی؟/ فقر، گرسنگی و نادانی خطرناک است، نه فضای مجازی
وزیر ارتباطات: خسارت ۵۰ همتی فیلترینگ به کسب‌وکارها
زیاده عرضی نیست
مقایسه حرف رسایی با سخنان رهبری درباره ظریف
به دو راهی تاریخی و سرنوشت ساز رسیده اید
سخنی با مسؤولان : به این نمودارها نگاه کنید و بین "مردم" و " افراطیون" یکی را انتخاب کنید
استقبال آمریکا و تروئیکای اروپا از بیانیه شورای حکام علیه ایران: نگران واکنش ایران [به این قطعنامه] هستیم/ تهران موظف است به طور کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری کند
یادداشتی از: حجت الاسلام عبدالرحیم اباذری
کرامت انسانی در اولین سفر استانی دکتر پزشکیان
اطلاعیه هیئت انصارالخمینی (ره)
در پی درگذشت مرحوم مغفور حاج حسن پورسلطان
تصاویری از رزمنده ی بسیجی مرحوم مغفور حاج حسن پورسلطان در دوران دفاع مقدس
پوستر:
اطلاعیه درگذشت حاج حسن پورسلطان پدر شهید علی اصغر
سفیر انگلیس در تل‌آویو:
برای دفاع از اسرائیل حاضریم خود را به خطر بیندازیم
عراقچی: رفتار متناقض اروپا و انگلیس، استاندارد‌های دوگانه آنها را در قبال حقوق بشر آشکار می‌کند
نماینده مجلس: کسی که برای خرید گوشی ۴۰ میلیون هزینه می‌کند باید مالیاتش را هم بدهد
در همایش بین‌المللی داوری؛
انصاری، معاون حقوقی رئیس‌جمهور: هدایت و راهبری جامعه حقوقی به ویژه حقوقدانان بین‌الملل در جلوگیری از تحمیل هزینه به کشور در معاهدات بین‌المللی بسیار موثر است/ برای ممانعت از تکرار آسیبهای حقوقی باید از معاضدت‌های حقوقی بخش دولتی و خصوصی بهره بگیریم
دستیار اجتماعی رییس جمهور: کاهش سن تمایل به مهاجرت به زیر ۱۸ سال
یادداشتی از: جعفر گلابي
فشار انبوه روي اعصاب مردم
پیام شفاهی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مردم مقاوم لبنان
نماینده مجلس در واکنش به رد فوریت اصلاح قانون دوتابعیتی‌ها:
مجلس محل تسویه حساب شخصی با افراد نیست
شباهت غزه با هیروشیما/اسرائیل تاکنون معادل 6 بمب اتمی بر روی غزه بمب ریخته است
یادداشتی از: روزنامه جمهوری اسلامی
اسلام دین بلاتکلیفی نیست
یادداشتی از: مهرداد خدیر
ترامپ، کوبایی‌تبار را وزیر خارجه می‌کند، در مجلس ایران گیر داده‌اند به ظریف به خاطر محل تولد فرزند!

آرشیو همه مطالب


 
پربازديدها 
پیام شفاهی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مردم مقاوم لبنان
پوستر:
والد گرامی حجت الاسلام اسماعیل نادری دعوت حق را لبیک گفت
یادداشتی از: جعفر گلابي
فشار انبوه روي اعصاب مردم
روایت شیخ علی عراقچی از کلاس تفسیر علامه طباطبایی
در همایش بین‌المللی داوری؛
انصاری، معاون حقوقی رئیس‌جمهور: هدایت و راهبری جامعه حقوقی به ویژه حقوقدانان بین‌الملل در جلوگیری از تحمیل هزینه به کشور در معاهدات بین‌المللی بسیار موثر است/ برای ممانعت از تکرار آسیبهای حقوقی باید از معاضدت‌های حقوقی بخش دولتی و خصوصی بهره بگیریم
امام راحل چگونه غائله‌ای را که علیه علامه طباطبایی راه افتاده بود، خواباند؟
یادداشتی از: حجت السلام احمد مازنی
آخرین گام امام خمینی(س) در شکل‌گیری جمهوری اسلامی
یادداشتی از: حجت الاسلام محمد علی خسروی
المیزان؛ تفسیری متفاوت
گزارش تصویری:
برگزاری کلاس درس نهج البلاغه توسط استاد حاج بهرام رحیمی در هیئت انصارالخمینی (ره) حسینیه ی آل یاسین (ع) 1403/8/28
دیدار سفیر جانباز ایران در لبنان با رهبر معظم انقلاب
همایش بین‌المللی «دیوان داوری دعاوی ایران، ایالات متحده»؛
مجید انصاری: چهار هزار پرونده در دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا حل و فصل شده است/ همچنان آمریکا و همراهان او سر آشتی با ملت ما را ندارند/ ما سر جنگ با هیچ کشوری نداریم/ اگر آمریکا آماده رابطه قانونمند و به دور از تحکم باشد، جمهوری اسلامی آماده است
یک نماینده مجلس:
هزینه آشکار و پنهان برای اتباع غیر مجاز در کشور توجیه پذیر نیست
تایید شهادت محمد عفیف مسئول رسانه‌ای حزب‌الله در بمباران امروز رژیم اسرائیل
یادداشتی از: حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش
مسئله حجاب با کلینیک حل نمی‌شود
یادداشتی از: حجت الاسلام هادی سروش
تبیینِ مقامِ "سِر مُستودَع" حضرت فاطمه (س) با استفاده از نظریه عرفانیِ امام خمینی در اسماء مستأثره
وزیر ارتباطات:
مردم از کیفیت ارتباطات رضایت ندارند
نويسندگان ادبي مطبوعات از مشكلات روزنامه‌نويسي و نقد ادبي در ايران مي‌گويند
صبحانه انسان مدرن يا عصرانه‌اي با اشباح؟
بررسی تبعات سیاست‌های اقتصادی ترامپ از نگاه اکونومیست
برندگان و بازندگانِ "ترامپونومیکز"/ مکزیک، قربانی اول
تصاویری از رزمنده ی بسیجی مرحوم مغفور حاج حسن پورسلطان در دوران دفاع مقدس
یادداشتی از: روزنامه جمهوری اسلامی
دیپلماسی، کارآمدترین سلاح


 
آمار بازديد از سايت 
تعداد بازدید امروز: 12195
تعداد بازدید دیروز: 18229
بازدید کل: 72551132
مشاهده آمار کامل
تمامي حقوق براي هيئت انصارالخميني (ره) محفوظ است.