امام خمینی (ره) والله اسلام تمامش سیاست است؛ ***** مقام معظم رهبری: به گفتار امام و کردار امام اهتمام بورزید ***** امام خمینی(ره): ان شاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد 1367/4/29 ***** امام خمینی(رحمة الله علیه) : حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند 1366/5/12***** امام خمینی (ره) شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه های نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است ***** امام خمینی (ره): ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمی رویم ***** امام خمینی(ره) ”من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید، علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید.„ ***** حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَ یونِسَ الرِّفاقَ؛ خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد. «نهج الفصاحه، ح 781»***** امام خمینی(س) علم همراه تهذیبِ نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند .هم در علم کوشا باشید و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق ***** بايد مسائل اسلامي حل بشود در اينجا و پياده بشود. بايد مستضعفين را حمايت بكنند، بايد مستضعفين تقويت بشوند حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحیفه امام – جلد 6 – صفحه 461 ***** اهمیّت فضای مجازی به انداره ی انقلاب اسلامی است "مقام معظم رهبری" ***** آن کسی قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد. امام خمینی (ره) ***** همان طوري که در سابق عمل مي‌شد، روضه‌خواني بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضايل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام – جلد 15 – ص 332 ***** نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** من در ميان شما باشم و يا نباشم، به همه شما وصيت و سفارش مي‌کنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره‌هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است که متأسفانه با سياست‌هاي غلط حاکمان دست‌نشانده به خاک مذلت نشسته‌اند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 80 ***** پيغمبر اسلام تمام عمرش در امور سياسي بود، تمام عمرش را صرف كرد در سياست اسلامي، و حكومت اسلامي تشكيل داد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 15، ص 11 ***** امام به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست. مقام معظم رهبری ***** راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همه قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد. مقام معظم رهبری


 

 

 

تاريخ انتشار: 09 شهريور 1390 ساعت 14:19:09
مقدس مآبان احمق ، جمود گرايي ، خوارج و ضربات آنان به اسلام ومسلمين

«... اولين جريان جمودآميزى كه در تاريخ اسلام پيدا شد جريان «خوارج» بود. خوارج به اسلام زياد ضربه زدند و ضربه اينها نه تنها از اين ناحيه بود كه مدتى فساد كردند، ياغى شده و اشخاص بيگناهى از جمله حضرت اميرالمؤمنين را كشتند، بلكه غير از اينها ضربه بزرگى به عالم اسلام وارد ساختند. خلاصه يك نوع خشكه مقدسى داشتند.

تاريخچه خوارج‏

تاريخچه خوارج از اينجا شروع مى‏شود:

اينها گروهى از اصحاب اميرالمؤمنين بودند و در جنگ صفين در لشكر اميرالمؤمنين شركت داشتند. اين جنگ چندين ماه طول كشيد. البته گاهى هم متاركه مى‏شد ولى مجموع مدت جنگها را چهارده ماه نوشته‏اند. اواخر كار و در آخرين جنگ، لشكر اميرالمؤمنين داشتند فاتح مى‏شدند. در اينجا عمرو بن العاص كه مشاور معاويه بود نيرنگى به كار برد، يعنى از خشك مغزى و جمود فكرى يك عده از اصحاب اميرالمؤمنين استفاده كرد. قضيه از اين قرار بود: از ابتدا كه دو لشكر روبرو شدند، اميرالمؤمنين به معاويه پيشنهاد مى‏كرد كه كارى بكن كه ميان مسلمين جنگى صورت نگيرد، و معاويه حاضر نمى‏شد، تا آخرين جنگى كه در آن چيزى نمانده بود كه لشكر معاويه ريشه كن بشود، به دستور عمرو بن العاص قرآنها را جمع آورى و سرِ نيزه‏ها كردند، به لشكر على عليه السلام گفتند كه بين ما و شما كتاب خداست. تا اينها اين كار را كردند، يك عده از اصحاب اميرالمؤمنين دست از جنگ كشيدند و آن انضباط نظامى را كه در جنگ حكمفرماست كنار گذاشتند و حال آنكه قاعده اين است كه سرباز بايد تابع فرمانده خودش باشد، چه او را لايق بداند و چه نداند. گفتند قضيه تمام شد، قرآن در ميان آمد، نمى‏شود جنگيد.

عده‏اى از اصحاب اميرالمؤمنين كه در رأس آنها مالك اشتر بود، ترتيب اثر ندادند. فهميدند نيرنگ است، در اين موقع كه كار جنگ دارد خاتمه مى‏يابد و عن قريب است كه آنها شكست بخورند متوسل به اين حيله شده‏اند، اعتنا نكردند.

ولى افرادى كه گول خورده بودند، آمدند خدمت حضرت كه يا على! فوراً به مالك دستور بده جنگ را كنار بگذارد و قرآن ميان ما باشد. حضرت فرمود: اينها دروغ مى‏گويند، اينها نقشه است، اصلًا معاويه اهل قرآن نيست، عقيده به قرآن ندارد، تا احساس كرده است كه شكستش قطعى است براى اينكه جلو جنگ را بگيرد اين كار را كرده است. گفتند: نه، بالاخره هرچه باشد قرآن است. تو مى‏گويى ما شمشير به قرآن بزنيم؟! تو مى‏گويى احترام قرآن را رعايت نكنيم؟! فرمود: ما به خاطر احترام به قرآن دستور جنگ مى‏دهيم. البته قرآن احترام دارد، اما قرآن واقعى كه وحى خداست در دل من است. صفحه كاغذ كه خط قرآن روى آن نوشته شده است هم در درجه چندم احترام دارد و بايد احترام داشته باشد اما نه در جايى كه كار مهمترى هست. اينجا پاى حقيقت قرآن در ميان است و پاى نوشته كاغذ.

                     

اما مگر اين افراد جامد خشك مغز مى‏توانستند اين حرف را بفهمند؟! مى‏گفتند بگو مالك برگردد. اينقدر اصرار كردند كه حضرت به مالك فرمود دست از جنگ بردارد. مالك پيغام داد: عن قريب است كه كار تمام بشود، بگذار جنگ را ادامه بدهيم. اينها گفتند: مالك كافر شده است، اگر مالك برنگردد تو را مى‏كشيم. چندين هزار مرد با شمشيرهاى كشيده بالاى سر على ايستاده بودند كه يا بايد مالك برگردد يا تو را مى‏كشيم. حالا ببينيد جمود، بى فكرى، خشك مغزى چه مى‏كند! چه جور كار خودش را در آنجا كرد كه حضرت به مالك پيغام داد: اگر مى‏خواهى مرا زنده ببينى، برگرد.

جنگ متاركه شد. گفتند: كتاب اللَّه بايد بين ما حكومت كند. حضرت فرمود:

كتاب اللَّه مانعى ندارد. پيشنهاد شد كه يك نفر از اين طرف و يك نفر از آن طرف انتخاب بشود تا حَكَم باشند و هرچه آنها حكم كردند همان كار را بكنند. معاويه عمرو بن العاص را حكم قرار داد. اميرالمؤمنين فرمود: مرد ميدان او عبد اللَّه بن عباس است. همين خشكه مقدس‏ها گفتند: او قوم و خويش توست، بايد يك نفر بى طرف باشد. روى خشكه مآبى اين حرف را زدند. حضرت فرمود: مالك اشتر برود. آنها گفتند: نه، آن را هم قبول نداريم. خودشان آمدند يك آدم كودن احمقى كه حتى تمايلات ضدعلى داشت يعنى ابوموسى اشعرى را انتخاب كردند. ابوموسى آمد و آن جريان مفتضح رسوا اتفاق افتاد.

اينجا بود كه فهميدند اشتباه كرده‏اند، ولى باز اشتباه خودشان را به‏طور ديگرى توجيه كردند. نگفتند از اول ما اشتباه كرديم كه دست از جنگ برداشتيم. نگفتند كه ما اشتباه كرديم كه ابوموسى را انتخاب كرديم. گفتند اشتباه ما در اين بود كه ما حكميت را قبول كرديم و قبول حكميت كفر است، داورى كردن انسان كفر است‏ چون «لا حُكْمَ الّا لِلَّه» حكم مال خداست. دائماً مى‏گفتند اين كار غلط بود، اين كار كفر بود، اسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبّى وَ اتوبُ الَيْه. آمدند سراغ على عليه السلام كه تو هم بايد توبه كنى.

حضرت فرمود: حكميت كار غلطى بود و شما كرديد، ولى كفر نيست. گفتند: نه، حكميت كفر است و بايد توبه كنى. حضرت هم اين كار را نكردند. آنها گفتند: «كَفَرَ وَ اللَّهِ الرَّجُلُ» به خدا اين مرد كافر شده، و حكم ارتداد على را صادر كردند. بعد خود اينها ياغى شدند و لذا به نام «خوارج» ناميده شدند. اصول و فروعى براى خودشان ترتيب دادند و فقهى براى خودشان درست كردند.

فقه خوارج فقه مخصوصى است. عقايد فقهى‏شان بسيار جامد است. گفتند تمام فِرَق اسلامى كافرند غير از ما، و هركسى كه گناه كبيره مرتكب بشود كافر است. يك فقه به اصطلاح مضيق، تنگ و تاريك به وجود آوردند. به همين دليل اينها بعدها منقرض شدند، چون اساساً فقه اينها فقه عملى نبود. نمى‏شد جامعه‏اى خود را پايبند به اين فقه بكند و بتواند به زندگى خود ادامه بدهد. البته اينها سالها وجود داشتند و با خلفاى بعد هم مخالفت كردند، چون با تمام خلفا مخالف بودند. با عثمان خوب نبودند، مى‏گفتند عثمان نيمه اول عمرش خوب بود، نيمه دومش بد. با على خوب نبودند، مى‏گفتند اوايل خوب بود ولى بعد آن وقتى كه تن به حكميت داد- العياذ باللَّه- كافر شد. با معاويه براستى دشمن بودند. معاويه را از على هم بدتر مى‏دانستند، و بعد هم با تمام خلفا بد بودند و با همه جنگيدند تا بالاخره منقرض شدند.

خوارج از نظر على عليه السلام‏

خوارج به تعبير اميرالمؤمنين سوء نيت نداشتند، كج سليقه بودند، جمود فكرى داشتند. در نهج البلاغه حضرت مى‏فرمايد: لاتَقْتُلُوا الْخَوارِجَ بَعْدى، فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَاخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْباطِلَ فَادْرَكَهُ «1»

 (مقايسه مى‏كرد ميان خوارج و اصحاب معاويه) فرمود: بعد از من خوارج را نكشيد، اينها با اصحاب معاويه خيلى فرق دارند، اينها دنبال حق هستند ولى احمقند، اما آنها از اول دنبال باطلند و به آن هم رسيدند. جمله ديگرى حضرت درباره اينها دارد كه خيلى عجيب است، مى‏فرمايد: فَانّى فَقَأْتُ عَيْنَ‏

الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْها احَدٌ غَيْرى. اين را همه نوشته‏اند كه اين جمله را حضرت بعد از فراغ از كشتن خوارج فرموده است. فرمود: من بودم كه چشم فتنه را از سرش درآوردم، غير از من احدى جرأت اين كار را نداشت. و راست است.

ما اگر بخواهيم در يك موضوع خدا را شكر بكنيم كه در زمان على نبوديم، حق داريم براى اينكه اگر در آن زمان مى‏بوديم آنقدر ايمان نداشتيم كه در آن موضوع ثابت قدم بمانيم. ممكن است ما اگر در زمان على عليه السلام بوديم در جنگ جمل شركت مى‏كرديم، در جنگ صفين هم شركت مى‏كرديم ولى باور نكنيد اگر ما با على مى‏بوديم جرأت مى‏كرديم كه در جنگ خوارج هم شركت بكنيم براى اينكه آنجا على به جنگ كسانى رفت كه «قائِمُ اللَّيْلِ وَ صائِمُ النَّهار» بودند، يعنى مردمانى كه از سر شب تا صبح عبادت مى‏كردند و روزها روزه‏دار بودند و در پيشانى آنها آثار سجده بود: جِباهاً قَرِحَةً پيشانيهايى كه از بس سجده كرده بودند قرحه‏دار شده بود.

چه كسى جرأت داشت با اينها بجنگد؟! فقط على مى‏توانست چون به ظاهر نگاه نمى‏كرد، با اينكه على اقرار مى‏كند كه اينها مردمانى متظاهر و دروغگو نبودند. عمده اين است. اگر منافق مى‏بودند مهم نبود ولى خير، اينها شبها نماز مى‏خواندند و روزها روزه‏دار بودند اما وجودشان براى اسلام خطر است، جامدهايى هستند كه براى اسلام ضررشان از دشمنان اسلام بيشتر است. و اگر على در آن روز شمشير به روى خوارج نكشيده بود و اگر شخصيت على نبود و آن نصوصى كه پيغمبر درباره على كرد و اگر آن مقام على، ايمان على، زهد و تقواى على نبود، بعد از على هم هيچ خليفه‏اى قدرت نداشت با خوارج بجنگد، هيچ سربازى جرأت نمى‏كرد به جنگ خوارج برود. ولى چون على پيشقدم شده بود، آنها هم با خوارج مى‏جنگيدند؛ مى‏گفتند اينها كسانى هستند كه على با اينها جنگيده است، اگر جنگيدن با اينها خلاف حق بود على با اينها نمى‏جنگيد.

نوشته‏اند كه يك شب حضرت در ميان كوچه و بازار با يكى از اصحاب عبور مى‏كرد. يك وقت زمزمه سوزناك دلربايى از قرآن شنيدند كه اين آيه را مى‏خواند:

امَّنْ هُوَ قانِتٌ اناءَ اللَّيْلِ ساجِداً

 كسى كه همراه حضرت بود پاهايش خشك شد،

گفت: اين چه مرد سعادتمندى است! خوشا به حال او!

حضرت فرمود: خير، غبطه به حال او نخور. قصه گذشت. بعد از مدتى كه جريان خوارج پيش آمد، اتفاقاً همان شخص خدمت حضرت بود. در ميان كشتگان عبور مى‏كردند. به جنازه مردى رسيدند. حضرت به آن شخص صحابى فرمود: اين همان مردى است كه آن شب تلاوت قرآن مى‏كرد.

عقيده اينها در باب امر به معروف و نهى از منكر اين بود كه تقيّه به معناى تاكتيك به كار بردن لزومى ندارد. اين منطق را كه ما داريم كه بايستى عقل را دخالت داد و فكر سود و ضرر را كرد و اگر ديدى سودش از ضررش زيادتر است اقدام كن، خوارج مى‏گفتند اين‏جور نيست، بايد امر به معروف و نهى از منكر بكنيم هرجور كه بشود. يك نفر تنها مى‏آمد در حضور يك خليفه سفّاك مانند عبد الملك مى‏ايستاد با علم به اينكه يك پول اثر نمى‏بخشد، با علم به اينكه اين حرفى كه مى‏زند ممكن است باعث كشته شدنش بشود و هيچ فايده‏اى هم ندارد. به او فحش مى‏داد و بعد هم كشته مى‏شد و تمام مى‏شد. على سبب انقراض آنها شد. بزرگترين علت انقراض آنها اين بود كه منطق را در كار خودشان بالاخص در امر به معروف و نهى از منكر دخالت نمى‏دادند و حال آنكه بايد منطق را دخالت داد.

اولين جريان جمودى كه در دنياى اسلام پيش آمد همين جمودى است كه اينها به خرج دادند. اگر بخواهيد بفهميد جمود با دنياى اسلام چه كرده است، همين موضوع را در نظر بگيريد كه على بن ابيطالب را چى كشت؟ يك وقت مى‏گوييم على را كى كشت و يك وقت مى‏گوييم چى كشت؟ اگر بگوييم على را كى كشت؟

البته عبد الرحمن بن ملجم، و اگر بگوييم على را چى كشت، بايد بگوييم جمود و خشك مغزى و خشكه مقدسى. همينهايى كه آمده بودند على را بكشند، از سر شب تا صبح عبادت مى‏كردند. واقعاً خيلى تأثرآور است. على به جهالت و نادانى اينها ترحم مى‏كرد، تا آخر هم حقوق اينها را از بيت المال مى‏داد و به اينها آزادى فكرى مى‏داد. بالاخره توطئه چيدند كه سه نفر را از بين ببرند، همان جريان توطئه‏اى كه مى‏دانيد. تنها كسى كه موفق شد، عبد الرحمن بود و البته او از ديگران هم كمك گرفت.

ابن ابى الحديد مى‏گويد: اگر مى‏خواهيد بفهميد كه جمود و جهالت چيست، به اين نكته توجه كنيد كه اينها وقتى كه قرار گذاشتند اين كار را بكنند، مخصوصاً شب‏ نوزدهم رمضان را انتخاب كردند. گفتند: ما مى‏خواهيم خدا را عبادت بكنيم و چون مى‏خواهيم امر خيرى را انجام بدهيم، پس بهتر اين است كه اين كار را در يكى از شبهاى عزيز قرار بدهيم كه اجر بيشترى ببريم.

در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان آن كارى را كه نبايستى بكنند، كردند.

**  مجموعه آثار شهيد مطهري ، جلد 21 ، صفحه 88 تا 93 **

                       







 
نظرات خوانندگان:
 

نظرات حاوي توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمي‌شود.

نام:
پست الکترونيک:
متن پيام:


 
آخرين اخبار و مطالب 
معاون اسبق امور بین‌ الملل دفتر رهبری: در چند روز آینده نام‌نویسی برای اعزام نیروها به لبنان آغاز می‌شود؛ مردم ثبت‌نام کنند مسئولان هم قطعاً اجازه اعزام نیرو خواهند داد
یادداشتی از: خانم منصوره جاسبی
آشفتگی‌های ذهنی‌ام را ببخش سید حسن
نویسنده لبنانی:
جانشین سیدحسن نصرالله از او جدی تر و مصمم تر خواهد بود، این رسم مقاومت است
پیام پزشکیان در پی شهادت سید حسن نصرالله:
جهان فراموش نمی‌کند که فرمان این حمله تروریستی از نیویورک صادر شد
پیام تسلیت آیت الله سیستانی به مناسبت شهادت سید حسن نصرالله
پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت جناب سیدحسن نصرالله رضوان‌الله‌علیه دبیرکل شهید حزب‌الله لبنان
در دیدار امام و سید حسن نصرالله چه گذشت؟
پیام سید حسن خمینی در پی شهادت سید حسن نصرالله: راه نصرالله ادامه دارد/ امروز دفع نفوذ دشمنان، پرهیز از تفرقه و چنددستگی های پوچ و وحدت حول محور رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای؛ لازمه عبور سالم از این مرحله حساس است
پیام مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان
سید حسن نصرالله به شهادت رسید
مثنوی "نصر نصرالله " سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر) تقدیم به سید حسن نصرالله و رزمندگان قهرمان حزب الله لبنان
یادداشتی از: رحيم عبادی*
حکمرانی اخلاقی در دولت پزشکیان/۴ مسئولیت پذیری
سیدحسن خمینی : برخی قربه‌الی‌الله یا برای حفظ نظام دروغ می‌گویند
دستگیری یک شبکه تبلیغ فرقه ضاله ی بهائیت توسط اطلاعات سپاه
حمله جدید اسرائیل به ضاحیه بیروت با هدف ترور نصرالله + تصاویر
یادداشت رسیده:
چرا دفاع مقدس مقدس است و آنرا پاس می داریم؟!
علی اکبر صالحی
فرضیه‌ای که روز به روز به واقعیت نزدیکتر می‌شود، اجتناب‌ناپذیری درگیری ایران با اسرائیل و غرب است / اگر اسرائیل بتواند ایران را با غرب در‌گیر کند، از دید خودش، حداقل برای چند دهه برایش مصونیت ایجاد خواهد شد / اگر ایران غافل یا منفعل باشد، طرف مقابل از اصل غافلگیری استفاده می‌کند؛ مانند حمله پیجری به لبنان / بهتر است ایران با تحلیل دقیق شرایط، نگذارد اسرائیل تعیین کننده زمین بازی باشد
قطری‌ها برای سفر به آمریکا از اخذ ویزا معاف شدند
محمد دادکان:
به من حکم بدهند تا فسادها را کف دست رئیس‌جمهور بگذارم
یادداشتی از: ناصر ذاکری
«تهران شده کابل»، «اصفهان شده قندهار»!

آرشیو همه مطالب


 
پربازديدها 
در تجدید میثاق مهمانان سی و هشتمین اجلاس وحدت اسلامی با آرمان‌های امام خمینی(س)؛
دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی: روح امام هنوز در انقلاب ما اثرگذار است/ پزشکیان را ذخیره انقلاب‌ می‌دانستیم و می‌دانیم/ امید در حال بازگشت‌ است/ بعد از شهادت شهید رئیسی چه کسی فکر می‌کرد یک آدم رد صلاحیت شده در انتخابات مجلس، رئیس‌جمهور ما شود؟!
با حکم مقام معظم رهبری
انتصاب حجت‌الاسلام فاطمی به نمایندگی ولی‌فقیه در استان چهارمحال و بختیاری و امامت جمعه شهرکرد
گزارش تصویری:
برگزاری کلاس درس نهج البلاغه توسط استاد حاج بهرام رحیمی در هیئت انصارالخمینی (ره) حسینیه ی آل یاسین (ع) 1403/6/26
اطلاعیه :
برگزاری مراسم جشن میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (علیهما السلام) در هیئت انصارالخمینی (ره)
به میمنت سالروز میلاد با سعادت پیامبر گرامی اسلام (ص)
مثنوی "معجزه ی حق" سروده ی علی اکبر پورسلطان (مهاجر)
در تجدید میثاق مهمانان سی و هشتمین اجلاس وحدت اسلامی با آرمان‌های امام خمینی(س)؛
سید حسن خمینی: بیخود می‌گوییم دعوای مذهبی داریم؛ دعوا برای خودمان‌ است! امام اگر توفیق داشت، به خاطر این است که پا روی نفس خودش گذاشت/ نگاه ما به بحث فلسطین باشد؛ وحدت بالاتر از این که امروز در جنوب لبنان‌ شیعیان به خاطر اهل سنت‌ کشته می‌شوند؟!
سیدحسن نصرالله:
منفجر کردن پیجرها حمله به امنیت و حاکمیت لبنان بود
در پیام تجلیل امام راحل از هنرمندان مطرح شد؛
هنر در مدرسه عشق نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم است/هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت است
گزارش تصویری:
برگزاری مراسم جشن میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (علیهما السلام) در هیئت انصارالخمینی (ره) 1403/6/30
حمله بزرگ اسرائیل به جنوب لبنان/ فرمانده ارشد حزب الله هدف صهیونیست ها بود/ چند کودک شهید شدند
یادداشتی از: حجت الاسلام هادی سروش
پیامبر رحمةللعالمین (ص) پایه گذارِ برادریِ جهانی، سخن امام علی(ع) از برادری حتی در جنگ
سخنرانی در حضور رهبر انقلاب؛
پزشکیان خطاب به سفرای کشورهای اسلامی: در مقابل دشمنان ید واحد شویم/ کشورهای اسلامی می‌توانند با همدیگر اقتصاد و فرهنگشان و امنیت‌شان را حفظ کنند
یادداشتی از: حجت الاسلام عبدالرحیم اباذری
فتح الفتوح پیامبر
یادداشتی از: حجت الاسلام محمدرضا یوسفی شیخ‌رباط
ضرورت درس‌آموزی از حادثه طبس
اختصاصی:
تاج سر انبیاء محمد (ص) "با خطاطی آقای محمد مسلم خانی"
یادداشتی از: هومان دوراندیش
شاپور یکم و امپراتور روم؛ آنچه رهبری گفتند و تلویزیون نشنیده/ بی‌مهری به تاریخ ایران باستان در صدا و سیما
یادداشتی از: خانم سيما پروانه‌گهر
شورشي عليه دولت سايه يا ديپلمات محافظه‌كار
نگاهی به زندگی سراسر جهاد و مقاومت شهید «ابراهیم عقیل»
مصباحی مقدم: موضوع FATF در مجمع متوقف است / پزشکیان در مجمع از FATF دفاع خواهد کرد و مجمع هم آن را تصویب می‌کند
سخنان مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشور‌های اسلامی و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی


 
آمار بازديد از سايت 
تعداد بازدید امروز: 3096
تعداد بازدید دیروز: 20125
بازدید کل: 71180750
مشاهده آمار کامل
تمامي حقوق براي هيئت انصارالخميني (ره) محفوظ است.