برای اکثریتی که به دستور و فرمان رهبری در خصوص شرکت در انتخابات عمل نکردند، در مقابلِ رجحان اثباتی اقلیت جایگاهی وجود ندارد.
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: پذیرش دستورات پیامبر رکن اساسی تحقق ایمان به پروردگار است.
به گزارش مهر، احمد علمالهدی در پنجمین جلسه تفسیر آیات قرآن کریم در ماه مبارک رمضان امسال که در حسینیه دفتر نماینده، ولی فقیه در استان خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: یکی دیگر از آیات اندیشهساز قرآن، آیه ۶۵ سوره مبارکه نساء است که خداوند در آن میفرماید «ای پیامبر، کسانی که به تو اظهار وابستگی میکنند، ایمان ندارند تا زمانی که در موارد اختلاف و مسائل مختلف زندگی تو را قاضی قرار دهند و هیچ ناراحتی و سنگینی از حکم تو نداشته و نسبت به حکم تو تسلیم باشند».
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی در تبیین اینکه ایمان به خدا از سه جز باور به تقدیرات خداوند، باور به وحی و دستورات الهی که توسط پیامبر بیان شده و در نهایت باور به معاد تشکیل شده است، افزود: برخی افراد در مواجهه با پیشامدها و اتفاقاتی که برای ایشان در زندگی رخ میدهد فکر میکنند اگر شرایط زندگی به نحو دیگری پیش میرفت، برای آنان بهتر بود. در حقیقت این رفتار، کامل نبودن باورمندی و ایمان ایشان به خداوند را نشان میدهد.
وی شک و تردید پیش گفته را نفیکننده یقین به حکیم بودن خداوند دانست و گفت: اگر انسان اتفاقات و گذر زندگی خود را نگاه کند، متوجه خواهد شد بیشتر خواستههای او که محقق نشده به نفعش بوده و آنچه از خواستهها که محقق شدهاند، نفع و سود بسیاری برای انسان به دنبال نداشته است؛ در نتیجه به مصلحت و حکمت خداوند در زندگی پی میبرد.
علمالهدی با بیان اینکه در خصوص مواجهه با احکام دین نیز همین شک و تردید از سوی گروهی از انسانها وجود دارد ادامه داد: برخی انسانها تمام کارها و دستورات الهی را قبول ندارند، بخشی را میپسندند و بخش دیگری را سنگین میدانند. درحالیکه مؤمن واقعی کسی است که تمام دستورات پیامبر (ص) را اطاعت کند و حتی اگر یک مورد را قبول نکند، کافر محسوب میشود.
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی در تبیین بیشتر این مطلب افزود: خداوند به این معنا در آیه ۱۵۰ سوره مبارکه نساء تصریح کرده و فرموده است «آنان که به خدا و رسولان او کافر شوند و میخواهند که میان خدا و پیغمبرانش جدایی اندازند و گویند: ما به برخی (از انبیا) ایمان آورده و به پارهای ایمان نیاوریم و میخواهند که میان کفر و ایمان راهی اختیار کنند».
وی با اشاره به سخن امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه «ولایتفقیه، همان ولایت رسولالله است»، عنوان کرد: ملت ایران متدین هستند، یعنی اعتقاد دارند که نظام جمهوری اسلامی و انقلاب بر اساس دین شکل گرفته است، بنابراین اگر دین از این نظام حذف شود دیگر کسی وابسته به این انقلاب و نظام نخواهد بود؛ لذا ما باید همان موضعی که مسلمانان صدر اسلام نسبت به دستورات پیامبر (ص) داشتند را نسبت به ولایتفقیه داشته باشیم.
علمالهدی با بیان اینکه نقد مقام معظم رهبری مسئلهای متفاوت از تبعیت از ایشان است، تأکید کرد: زمانی که حتی مقلد مرجع تقلید دیگری هستیم در حکمی که از سوی آقا در امور اجتماعی اقامه میشود، بر همه مقلدین واجب است که از آن تبعیت کنند.
نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی با اشاره به شبههای که از سوی برخی افراد در موضوع میزان مشارکت مردم در انتخابات مطرح شده ادامه داد: عدهای میگویند تنها ۴۱ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند و ۵۹ درصد دیگر مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نکردند، بنابراین نمایندگانی که انتخاب شدند، مورد تأیید و پذیرش اکثریت نیستند و کاری که این افراد در برنامهریزیهای کشور انجام دهند برخلاف خواسته و نظر اکثریت جامعه است.
وی در پاسخ این شبهه به تفاوت ملاک اکثریت در اندیشه سیاسی اسلام با اندیشه لیبرال دموکراسی پرداخت و گفت در اسلام اکثریت به خودی خود مورد پذیرش قرار ندارد و فقط در جایی که رجحان ثبوتی در خصوص موضوعی مشخص نبوده یا مردد باشد از باب تشخیص رجحان اثباتی به اکثریت مراجعه میشود. در این میان مراد از اکثریت، اکثریت متدین و متعبد است نه اکثریت عاصی و متمرد؛ بنابراین برای اکثریتی که به دستور و فرمان رهبری در خصوص شرکت در انتخابات عمل نکردند، در مقابلِ رجحان اثباتی اقلیت جایگاهی وجود ندارد.
علم الهدی به فتوا ندادن برخی از مراجع تقلید در خصوص مشارکت در انتخابات نیز اشاره کرد و گفت: عدهای میگویند، برخی مقلد مقام معظم رهبری و مراجعی که شرکت در انتخابات را واجب اعلام کردند، نبودند، پس در انتخابات شرکت نکردند. پاسخ این است که با توجه به اینکه هیچ مرجعی به لزوم عدم مشارکت در انتخابات فتوا نداده بود، در این موقعیت فرد مسلمان و مؤمن باید همانند سایر احکام شرعی به مرجعی مراجعه کند که فتوا و نظری اعلام کرده است؛ زیرا مشارکت سیاسی در اندیشه سیاسی اسلام یک تکلیف است. حال اگر کسی به تکلیف خود عمل نکرده در حقیقت حق خودش را از بین برده است.