«باید سوئیفت و FATF خودمان را داشته باشیم»؛ این جدیدترین اظهارنظر رئیس کل بانک مرکزی است. اظهارنظری که نشان میدهد کار دولت سیزدهم از خودکفایی در بسیاری از زمینهها گذشته و حالا میخواهد هم FATF خودش را داشته باشد و هم یک «شبکه جهانی ارتباطات مالی بینبانکی» راهاندازی کند.
شرق - مرضیه محمودی: «باید سوئیفت و FATF خودمان را داشته باشیم»؛ این جدیدترین اظهارنظر رئیس کل بانک مرکزی است. اظهارنظری که نشان میدهد کار دولت سیزدهم از خودکفایی در بسیاری از زمینهها گذشته و حالا میخواهد هم FATF خودش را داشته باشد و هم یک «شبکه جهانی ارتباطات مالی بینبانکی» راهاندازی کند.
این اظهارات در حالی است که این مقام بانک مرکزی اعلام نکرده منظور او از داشتن سوئیفت و FATF داخلی چیست.
سوئیفت چیست؟
دیروز محمدرضا فرزین، رئیس بانک مرکزی، در مراسم اختتامیه دهمین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی که در بانک مرکزی برگزار شده بود، گفت: «به دلیل تحریمها از سوئیفت استفاده نمیکنیم و بهجای سوئیفت از ابزارهای دیگری استفاده میکنیم و ابزار مالی خودمان را داریم. چه اشکالی دارد که FATF خودمان را داشته باشیم؟!».
به گزارش ایسنا، او در ادامه از جایگزینی ریال با دلار گفته و تأکید کرده است: «قبل از تحریم، فعالیتهای تجاری خود را بدون مشکل انجام میدادیم و بهجای مراودات مالی، مراودات تجاری بالایی با سایر کشورها داشتیم و تراز ما مثبت بوده است. تحریمها باعث شد نقشه تجاری ما تغییر کند و نظام تجاری ما از غرب به شرق رفت. نقلوانتقال ارزی ما هم به دلیل تحریمها از نظام بانکی خارج شده و برنامهریزی برای آن سختتر شده است؛ بااینحال، نظام مالی ما همچنان در غرب است. ما با غرب مراودات سیاسی هم نداریم، اما نیروهای مالی ما در آنجا حضور دارند. چشمانداز ما نشان نمیدهد که در آینده تجارت خود را با غرب افزایش دهیم یا مراودات مالی خارج از تجارت داشته باشیم. کشورهای شرقی ازجمله چین و هند تجارت خود را گسترش دادند و ما میتوانیم با این کشورها تجارت کنیم. ما اکنون به دلیل تحریمها بهجای سوئیفت از ابزارهای دیگری استفاده میکنیم و ابزار مالی خودمان را داریم. چه اشکالی دارد که FATF خودمان را هم داشته باشیم؟!».
اما سوئیفت چیست؟ در یک تعریف کوتاه، سوئیفت «یک جامعه جهانی ارتباطات مالی بینبانکی» است که سال 1973 توسط 15 کشور اروپایی و آمریکایی راهاندازی شد و گفته میشود حداقل 10 هزار بانک و مؤسسه مالی در جهان عضو این شبکه هستند. شبکهای که قرار است تعاملات مالی کشورها در جهان را بر عهده داشته باشد و آن را تسریع کند. به عبارت دیگر، هدف و فلسفه وجودی شبکه سوئیفت، این است که تعداد بیشتری از کشورها و مؤسسات مالی و بانکی عضو آن باشند.
حالا مشخص نیست در شرایطی که مزیت این شبکه، عضویت تعداد بالایی از مؤسسات مالی و اعتباری در آن است، ایران چگونه قرار است «سوئیفت خودش» را داشته باشد؟ آیا منظور رئیس کل بانک مرکزی راهاندازی یک شبکه داخلی است که با کمک آن بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری داخل با هم در تماس باشند؛ چیزی که اکنون وجود دارد! یا اینکه فرزین در تلاش است یک شبکه جهانی جدید با محوریت ایران راهاندازی کند؟
در این صورت هم دو سؤال دیگر وجود دارد؛ اول اینکه آیا منظور شبکهای مانند بریکس، سپام و... است؟ شبکههایی که ایران چندین سال است سعی کرده با عضویت در آنها، محدودیتها و تحریمهای مالی و بانکی را دور بزند و در مواقعی موفق نبوده یا ایرانِ مشمول تحریم میخواهد با ابتکار رئیس کل بانک مرکزی، یک شبکه جهانی ارتباطات مالی بینبانکی ایجاد کند؟ اگر هدف فرزین این مسئله باشد، باید به این سؤال جواب دهد که در شرایط وجود چندین و چند شبکه مالی بینالمللی چرا باید یک شبکه جدید دیگر تأسیس کرد و کشورهای دیگر چرا باید بهجای عضویت در شبکهای مانند سوئیفت که بیش از 10 هزار بانک و مؤسسه مالی عضو آن هستند، به شبکه ایران بپیوندند؟
ماجرای FATF فرزین چیست؟
حتی اگر بتوان داشتن شبکه سوئیفت ایرانی را به شکلی توجیه کرد، اظهارات فرزین درباره FATF بههیچوجه قابل درک و پذیرش نیست.
FATF یا گروه ویژه اقدام مالی یک سازمان بیندولتی است که سالها پیش با ابتکار گروه هفت و برای مبارزه با پولشویی و مقابله با تروریسم تأسیس شد و فعالیت آن در چند دهه گذشته توسعه یافت. نکته درخور توجه درباره گروه ویژه اقدام مالی این است که از 190 کشور جهان، 188 کشور به عضویت این گروه درآمده و اکنون تنها ایران و کره شمالی عضو FATF نیستند و در لیست سیاه این گروه قرار دارند. حالا مشخص نیست فرزین چگونه قرار است یک گروه ویژه اقدام مالی برای ایران راهاندازی کند؟ کدام کشورها قرار است عضو گروه فرزین باشند؛ ایران و کره شمالی؟ یا اینکه رئیس کل بانک مرکزی میخواهد بهجای تلاش برای عضویت ایران در این گروه، دیگر کشورها را به گروه خودش دعوت کند؟
راهاندازی نمایشی این گروهها و شبکهها، از برخی دولتمردان بعید نیست و شاید دور نباشد روزی که رئیسجمهور به مراسم رونمایی از FATF ایرانی یا سوئیفت وطنی دعوت شود. اما سؤالی که بر همه این موارد مقدم است، این است که چنین اقدامات نمایشی و اظهاراتی چه مشکلی را حل میکند؟
ایران از سال 2018 رسما وارد سختترین دوره تحریمهای مالی و بانکی شده است و حتی کشورهای دوستی همچون روسیه و چین نیز امکان مبادلات بانکی خود با ایران را از دست دادهاند. ایران در این سالها مجبور شده برای دورزدن تحریمها و به دلیل قطع شبکه سوئیفت، هزینه بسیاری برای نقلوانتقالات مالی بپردازد.
جدای از تحریم سوئیفت، عضویتنداشتن ایران در گروه ویژه اقدام مالی یا همان FATF مشکلات بسیاری برای کشور ایجاد کرده است؛ تا آنجا که کارشناسان اقتصادی بارها اعلام کردهاند رفع تحریمها و عضویت در سوئیفت، بدون پیوستن ایران به FATF مشکلی از اقتصاد ما حل نمیکند.
دستور بررسی عضویت ایران در این گروه، سالهاست برای برررسی به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفته و آنجا مانده است. طبیعی است که رفع تحریمهای ایران یا تصمیمگیری درباره عضویتداشتن یا عضویتنداشتن ایران در FATF نه جزء وظایف فرزین است و نه در حیطه اختیارات او قرار دارد.
از طرفی بعید است کسی از رئیس کل بانک مرکزی کنونی گرهگشایی در این حوزهها را انتظار داشته باشد. اما انتظار میرود در این شرایط، فرزین بهجای این وعدههای نشدنی، به وظایف ذاتی و اصلی خود بپردازد؛ آنهم در شرایطی که قیمت دلار مجددا حرکت رو به رشد خود را آغاز کرده است.
در این شرایط، انتظار میرود رئیس کل، بهجای وعده تأسیس سوئیفت و FATF خودمان، بیشتر درگیر بازار ارز و کنترل نقدینگی باشد و کارهای مهمتر را به مسئولانش بسپارد.