یک منبع آگاه در سازمان نظام پزشکی به خبرنگار«اعتماد» گفت که تا نیمه اول امسال و نسبت به سال 1397، تعداد درخواست پزشکان برای دریافت گواهی حرفه ای CGS حدود 200 درصد افزایش یافته است. CGS مدرکی برای تایید حسن صلاحیت علمی و شغلی اعضای جامعه پزشکی است و در بسیاری از کشورهای دنیا، شرط اشتغال پزشکان مهاجر، ارائه این گواهی حرفه ای است. این منبع آگاه گفت که غیر از سال های 1398 و 1399 که به دلیل شیوع کرونا و انسداد مرزها و ممنوعیت تردد بین کشورها، درخواست برای صدور این گواهی، کاهش 8 درصدی داشت، طی دو سال اخیر این آمار رو به افزایش بوده چنانکه در سال 1400 بیش از 4 هزار پزشک، سال 1401 بیش از 6 هزار پزشک و در نیمه اول امسال، بیش از 3 هزار پزشک گواهی حرفه ای CGS گرفته اند و پیش بینی می شود تا پایان امسال، مجموع گواهی های صادر شده به 10 هزار فقره برسد. طبق آمار دیگری که این منبع آگاه در اختیار «اعتماد» قرار داد، از سال 1397 تاکنون، سازمان نظام پزشکی با افزایش 8 برابری تعداد درخواست پزشکان متخصص، فلوشیپ و فوق تخصص، افزایش 5 برابری تعداد درخواست داروسازان، افزایش 10 برابری تعداد درخواست پیراپزشکان و ماماها و افزایش 3 برابری تعداد درخواست دندانپزشکان برای صدور گواهی حرفه ای CGS مواجه بوده و در حالی که مهم ترین دلایل مهاجرت پزشکان و پرستاران، مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است، نتایج بررسی های انجام شده بر مقصد مهاجرت پزشکان و پرستاران نشان می دهد که در حال حاضر، محبوب ترین کشورها برای عزیمت نخبگان حوزه سلامت کشور، اتحادیه اروپا، امریکا، کانادا، استرالیا و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
تقاضا برای دریافت گواهینامه CGS در حالی افزایش یافته که یک منبع آگاه از حوزه آموزش پزشکی به «اعتماد» می گوید که طی دو سال اخیر، ادامه تحصیلات تکمیلی در رشته های طب اطفال، بیهوشی، داخلی، طب اورژانس، قلب، ارتوپدی و رادیولوژی کمترین متقاضی را داشته به این معنا که صندلی پذیرش برای این رشته ها خالی مانده است.
رییس یک بیمارستان خصوصی در شمال شهر تهران به «اعتماد» می گوید: «مشکل کمبود پزشک در بیمارستان های خصوصی هنوز به یک بحران تبدیل نشده چون بیمارستان خصوصی در مقایسه با بیمارستان دولتی، همچنان شرایط بهتری برای جذب نیروی متخصص دارد اما در همین بیمارستان ها هم، کاهش تعداد استادان و متخصصان با سابقه کاملا محسوس است. این کاهش را باید در مقایسه با سه یا چهار سال قبل ارزیابی کنیم تا متوجه وخامت وضع شویم؛ پیش از شیوع کرونا و تا سال 1398 تعداد متخصص طب اطفال و بیهوشی و طب اورژانس در اغلب بیمارستان های خصوصی پایتخت، کافی بود اما طبق گزارشی که از همکارانم در برخی دیگر از بیمارستان های خصوصی تهران دارم و همچنین با وضعی که از بیمارستان خودم شاهدم، در حال حاضر برای پر کردن شیفت های این تخصص ها گاهی با مشکل مواجهیم چون تعداد متخصص از تعداد شیفت ها کمتر است. در حال حاضر اگر یک بیمار در ساعت 2 بامداد با مشکل حاد آپاندیسیت به بیمارستان ما یا بعضی دیگر از بیمارستان های خصوصی شهر تهران مراجعه کند، باید تا صبح و تا زمان آمدن جراح متخصص معطل بماند چون برخلاف سال های قبل، دیگر در این ساعات، جراح متخصصی در بیمارستان نیست. این وضع به بیمارستان های آموزشی هم سرایت کرده چنانکه شنیده ام در بعضی بیمارستان های آموزشی تهران، پزشکان متخصص و فوق متخصص، معاینات بیمارانی که از اقصی نقاط کشور آمده اند را به روزهای آغازین هفته محدود کرده اند و سه روز پایانی هفته ها، بیمارستان تقریبا از حضور متخصص خالی می شود. وضعیت جراحی هم بهتر از معاینات نیست چنانکه شنیده ام به دلیل کاهش تعداد جراح متخصص، برای جراحی لوزه در یکی از بیمارستان های آموزشی مرکز تهران باید به مدت سه سال در نوبت بمانید. کاهش تعداد جراح قلب و عروق و جراح قفسه سینه (توراکس) هم مشکل عمومی در بیمارستان های دولتی و خصوصی است و همکارانم می گویند که دلیل اصلی این وضع، تعرفه های ناچیز است که باعث شده بسیاری از پزشکان، یا رغبتی برای ماندن در حرفه پزشکی نداشته باشند، یا به فکر مهاجرت باشند یا ساعات حضور موظف شان را خالی بگذارند.»
یک پزشک متخصص در بیمارستان شریعتی تهران هم علاوه بر اینکه واقعیت کاهش تعداد داوطلبان برای بسیاری رشته های تخصصی همچون بیهوشی و طب اورژانس را تایید می کند، به «اعتماد» خبر می دهد که تعداد استادان و متخصصان با سابقه در بخش های جراحی این بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران و بسیاری دیگر از بیمارستان های آموزشی کاهش یافته و درمان بیماران در بسیاری از مراکز دانشگاهی به دانشجویان سپرده شده است.
تسهیلگران «مهاجرت»
در فضای وب، صفحات متعددی از وب سایت شرکت های ارایه دهنده خدمات مهاجرت به پزشکان و پرستاران پیدا می شود.
[...] یکی از همین شرکت های واسطه است که با شعار تبلیغاتی «تولدی دیگر در آن سوی مرزها» فعال است و در گزارشی که در وب سایتش منتشر شده، آمده است: «... درمورد آمار مهاجرت پزشکان ایرانی آمار دقیقی در دست نیست هرچند در همین گیرودار کرونا، اطلاعاتی درباره مهاجرت سه هزار پزشک ایرانی در 10 ماه و افزایش 300درصدی مهاجرت این قشر منتشر شد. گفته شده حدود یک چهارم پزشکان ایرانی به اروپا و امریکا مهاجرت کرده اند. کشورهای حوزه خلیج فارس هم در این سال ها آمار بالایی در پذیرش پرستاران و پزشکان ایرانی داشتند. نزدیکی به ایران، درآمد و مزایای عالی و کیفیت بالای کار و زندگی از مهم ترین دلایلی است که پزشکان ایرانی کشورهای عربی را انتخاب می کنند...»
این شرکت واسطه، خدمات مشاوره مهاجرت به کانادا، استرالیا، دانمارک، امارات، عمان و قطر به پزشکان ارائه می دهد و در صفحات وب سایتش، در کنار جدولی از دستمزدهای ماهانه چند هزار دلاری پزشکان شاغل در امریکا و دانمارک و امارات، تبلیغات هیجان انگیزی هم منتشر کرده است: «... اگر به دنبال یک کشور هستید که هم کیفیت زندگی در آن بالا باشد، هم حقوق خوبی بدهد و هم به ایرانی ها راحت ویزا بدهد؛ به شما [...] را معرفی می کنیم که یکی از بهترین کشورها از نظر دستمزد کار پزشکی و گرفتن اقامت دائم است... سطح رفاه بالا، حقوق و تسهیلات خوب و امکان اخذ اقامت از مهم ترین مزایای کار پزشکی در کشور [...] است...»
قبل از شروع مکالمه با کارشناس این شرکت، اپراتور گویا اعلام می کند «تمام مکالمات شما با همکاران ما ضبط می شود» ضبط شدن مکالمه ای که قرار است دستمایه تمدید پروانه فعالیت این شرکت باشد، ابزار بالفعلی است که کارمند شرکت را به خودسانسوری وامی دارد وقتی می شنود قرار است درباره کم و زیاد شدن آمار تقاضای مهاجرت پزشکان، به یک خبرنگار اطلاعات بدهد و از اینجا به بعد، طول مکالمه ای که می توانست مفصل باشد، به اندازه جملات یک تلگراف کاملا مقتصدانه کوتاه می شود: «... تقاضای تمام متخصصان برای مهاجرت بیشتر شده... درخواست مهاجرت پزشک و پرستار نسبت به دو سال قبل تقریبا زیاد شده... بیشترین تقاضای مهاجرت پزشک و پرستار برای کشورهای حوزه خلیج فارس است... هم پزشک و هم پرستار، درخواست مهاجرت داشته اند اما بیشترین تقاضا مربوط به پرستاران بوده...»
[...] یکی دیگر از شرکت های واسطه ارایه خدمات مهاجرت به پزشکان و پرستاران است. در وب سایت این شرکت واسطه، گزارش مفصلی در توضیح موقعیت ها و جذابیت های یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس منتشر شده که با توجه به این گزارش به نظر می رسد کشور[...] در چند کیلومتری ما، برنده اول یا دوم در رقابت نفسگیر جذب پزشکان ایرانی باشد: «...[...] یکی از بهترین گزینه های مهاجرتی در سال های اخیر برای پزشکان ایرانی بوده است. در مقایسه با سایر گزینه ها مثل آلمان، کانادا یا سایر کشورهای اروپایی و امریکایی، مهاجرت پزشکان به [...] به دلیل عدم نیاز به مدرک زبان و نیز عدم نیاز به گذراندن دوران اضافه معادل سازی مدرک و از همه مهم تر، نزدیک بودن مسافتی و فرهنگی به ایران، ساده تر و در دسترس تر است ضمن اینکه [...] به نسبت سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس، شرایط مناسب تری برای کار پزشکان ایرانی را داراست [...] در سال های اخیر مدام در حال توسعه و گسترش مراکز درمانی و تجهیزات پزشکی است. افزایش این مراکز، تقاضا برای پزشکان متخصص و باتجربه را بسیار افزایش داده و همین امر باعث افزایش حقوق و درآمد پزشکان شده است. با توجه به توسعه و ساخت و ساز روزافزون مراکز درمانی و کلینیک های پزشکی در [...] و از طرفی وجود تورهای فراوان درمانی در [...] نیاز به پزشک و متخصص همچنان تا سال های آتی در [...] وجود دارد...» در ادامه این گزارش، شرایط و مدارک لازم برای مهاجرت یک پزشک به کشور همسایه جنوبی هم فهرست شده: «... دارا بودن مدرک آزاد شده پزشکی یا تخصص، حداقل سه سال سابقه کار برای پزشکان عمومی، حداقل سه سال سابقه کار تخصصی برای پزشکان متخصص، نداشتن سابقه منفی در سازمان نظام پزشکی، ترجمه رسمی دانشنامه پزشکی عمومی و تخصصی، ترجمه رسمی ریز نمرات پزشکی عمومی و ارتقای تخصص و فلوشیپ یا فوق تخصص، پروانه تاسیس مطب، گواهی CGS (گوداستندینگ) از سازمان نظام پزشکی که تاریخ صدور آن کمتر از شش ماه گذشته باشد...»
طبق توضیحات دیگری در وب سایت این شرکت، این همسایه جنوبی از پزشک ایرانی نه مدرک زبان می خواهد و نه اجبار معادل سازی مدرک تحصیلی بر او تحمیل می کند بلکه در عوض، معافیت مالیاتی، محل سکونت رایگان و صفر شدن هزینه سفر به ایران هم به او هدیه می دهد. در بخش دیگری از گزارش های منتشرشده در وبسایت این شرکت واسطه آمده است: «میانگین درآمد پزشکان در [...] از میانگین درآمد کاری سایر مشاغل بیشتر بوده و به طور میانگین حدود 12 هزار دلار برآورد شده است. این حقوق برای تخصص های مختلف، متفاوت است اما از حداقل حقوق، برابر با 5 هزار دلار شروع شده و به حداکثر حقوق، مساوی با 19 هزار دلار می رسد. هزینه زندگی یک خانواده 4 نفره با سطح زندگی خوب در شهر [...] با درنظر گرفتن اجاره بها، ماهانه حدود 3 هزار دلار است...»
مهم ترین بخش گزارش منتشر شده در وب سایت این شرکت واسطه، اعلام تخصص های مورد نیاز در مراکز درمانی کشور [...] است؛ فهرستی از 33 تخصص پزشکی که حداقل 5 تخصص از این فهرست، همان پزشکان نایاب در بیمارستان های تهرانند...
کارمند شرکت واسطه ای که برای مهاجرت پزشکان و پرستاران به حوزه خلیج فارس و کشور [...] فعال است، می گوید در دوسال اخیر، پزشکان اغلب متقاضی مهاجرت به همسایه جنوبی بوده اند اما اغلب پرستاران، درخواست مهاجرت به [...] دارند که عضو اتحادیه اروپاست و طی چند سال گذشته، با کمبود شدید نیروی کار مواجه شده و به همین دلیل، سختگیری ها برای مهاجرت نیروی متخصص غیربومی را کاهش داده است: «ما یک واسطه بین کارفرما و نیروی مهاجریم. تمام هزینه مهاجرت نیروی کار، بر عهده کارفرمای مقیم در [...] است. نیروی مهاجر فقط یک قرارداد با ما می بندد و بابت قرارداد، هزار یورو به ما می دهد. بعد از مهاجرت به [...] و گذراندن دوره کارآموزی، اگر مشغول به کار شد که معمولا هم در اولین ماه بعد از کارآموزی مشغول به کار می شود، هزینه قرارداد را برمی گردانیم.»
کارمند شرکت دیگری که خدمات مهاجرت به همسایه غربی به پزشکان و پرستاران ایرانی ارائه می دهد، می گوید طی دو سال اخیر، افزایش تقاضای مهاجرت به حدی برای شرکت های واسطه پولساز شده که این شرکت ها تشویق شده اند خدمات جانبی همچون مشاوره رایگان و جایابی بهتر را هم به فهرست وظایف خود اضافه کنند...
م. ل، یک پزشک عمومی است که در یکی از بیمارستان های شهر اصفهان کار می کند. این پزشک عمومی که طی ماه های اخیر، اخباری درباره خودکشی تعدادی از دستیاران و همکلاسی های سابق خود شنیده و با همکاران دیگری در ارتباط است که از حجم بالای کار بیمارستان های دولتی به ازای دریافت حقوق ناچیز 13 یا 14 میلیون تومانی به زانو درآمده اند و هر روز از گوشه ای، خبر جدیدی درباره کتک خوردن و حمله کلامی و فیزیکی به یک پزشک یا پرستار می شنود، حالا در صف افرادی ایستاده که با تصمیم قطعی برای ترک ایران، فقط چند قدم فاصله دارند. «حدود سه سال قبل در فکر مهاجرت به آلمان بودم ولی منصرف شدم چون متوجه شدم که انتظار من از کیفیت آموزش پزشکی، در این کشور محقق نمی شود و آموزش در دانشگاه های علوم پزشکی تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز کیفیت بسیار بهتری دارد که البته امروز آقایان به دنبال این هستند که با افزایش بی رویه ظرفیت پذیرش دانشجو، این کیفیت را از بین ببرند. در ایران، وقتی به یک دانشجوی پزشکی مدرک تخصص یا فوق تخصص یا جراحی می دهیم، این فرد واقعا در آنچه انجام می دهد، صاحب تخصص است و محتوای مدرکی که گرفته با دانش و مهارتش همخوانی دارد. حتی رزیدنت های ما که در بیمارستان های آموزشی دانشگاهی دوره دستیاری خود را می گذرانند، به دلیل حجم بالای مراجعاتی از هر نوع به این بیمارستان ها، قبل از دریافت مدرک تخصصی، در تجربه درمان بیمار یک متخصص می شوند در حالی که در کشور آلمان این گونه نیست. در کشور آلمان، تمام بیمارستان ها، آموزشی - دانشگاهی هستند و البته همکاران ما هم بعد از مهاجرت باید در همین بیمارستان ها مشغول به کار شوند اما نظام سلامت در آلمان، کاملا طبقاتی است و کیفیت آموزش پزشکی در نقاط مختلف آلمان کاملا متفاوت است و دوره رزیدنتی در این کشور 6 سال طول می کشد. سال 99 که از تصمیم به مهاجرت منصرف شدم، دلار 20 هزار تومان بود و راستش در آن زمان، بیشتر از آنکه نگران تفاوت کیفیت آموزش پزشکی در دانشگاه های آلمان و ایران باشم، به فکر چگونه جور کردن 11 هزار یورویی بودم که باید برای مخارج ضروری همراه می بردم. حالا به فکر مهاجرت به استرالیا یا انگلیس یا امریکا هستم.»
این پزشک عمومی، دوستان زیادی دارد که مثل خودش، مردد به مهاجرتند و می گوید در شرایط فعلی، دلیل تصمیم هرکدام شان متفاوت است: «امروز با آمار بالای مهاجرت استادان بزرگ مواجهیم؛ استادانی که همان پیشکسوتان حوزه آموزش پزشکی و درمان هستند و بنابراین، با انگیزه کسب درآمد مهاجرت نمی کنند بلکه با دلخوری از بر سر کار بودن ناشایسته ها و مشکلات اجتماعی که گریبان جامعه را خیلی بیشتر از دو یا سه سال قبل می فشارد، در حال مهاجرت خانوادگی هستند. نمونه اش یکی از استادان ماست که در حال مهاجرت به کاناداست و می داند که به محض ورود، به عنوان استاد جذب می شود و علاوه بر تامین امنیت مالی و جانی و فکری، از احترام و حرمت هم برخوردار خواهد شد. دلیل مهاجرت پزشکان جوان اما فرق می کند و اغلب به دلیل مسائل اقتصادی است. رزیدنتی که 9 ماه در انتظار دریافت کارانه معطل می ماند در حالی که در دوره تخصص باید با حقوق 12 میلیون تومانی و در دوره فوق تخصص با حقوق 14 میلیون تومانی یک زندگی را اداره کند، چرا نباید به فکر مهاجرت باشد؟ امروز هیچ کدام از پزشکان جوان، با این دستمزدهایی که در بیمارستان های دولتی می گیرند، قادر به تاسیس مطب نیستند و بسیاری از مطب های فعال هم به مرز ورشکستگی رسیده اند. امروز تعداد زیادی از همکاران فارغ التحصیل یا دانشجویان سال آخر پزشکی، از دوره کارآموزی مشغول به یادگیری زبان ایتالیایی و اسپانیایی و آلمانی هستند تا گزینه های شان برای مهاجرت، بیشتر باشد. تعداد زیادی از همکارانم هم مشغول به یادگیری خدمات زیبایی شده اند تا مرکز زیبایی تاسیس کنند. مهاجرت به خارج از کشور بد است اما مهاجرت درون کشور خیلی بدتر است. پزشکی که به آلمان و انگلیس می رود، همچنان پزشک است و روزی که شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، بهتر از آنچه هست بشود، به ایران برمی گردد و باز هم طبابت می کند ولی اگر پزشکی در ایران ماند اما از طبابت دست کشید و اغذیه فروشی و آرایشگاه و بنگاه املاک دایر کرد، آیا باز هم یک پزشک است؟ ما این فرد را به طور کامل از دست داده ایم.»
این پزشک عمومی، حرف هایش را با گفته های چند ماه قبل یکی از مسوولان سازمان نظام پزشکی به پایان می برد؛ مسوولی که اوایل پارسال اعلام کرد: «از جمع 95 هزار نفری پزشکان عمومی، 20 هزار نفرشان پزشکی را کنار گذاشته اند و به شغل دیگری مشغول شده اند.»
اما بدتر از این عددها هم در ماه های بعد گفته شد؛ مثلا که گفته شد در فاصله شهریور 1400 تا شهریور 1401 حدود 300 پزشک ساکن در شهر اهواز گواهی تایید حرفه ای برای مهاجرت دریافت کرده اند، مثلا که تابستان پارسال گفته شد تعداد پزشکان متخصص و فوق متخصصی که از کشور رفته اند یا در حال خروج از کشورند، خیلی بیشتر از پزشکان عمومی است، مثلا که بهار امسال گفته شد در شهری مثل مشهد از 5500 پزشک عمومی فقط 900 نفرشان به طبابت مشغولند و پارسال هم 210 پزشک ساکن در این شهر، به خارج مهاجرت کرده اند.
ابتدای زمستان امسال، مجری یک برنامه در شبکه سلامت تلویزیون، اعلام کرد که برای آسیب شناسی علت مهاجرت پزشکان، پژوهشی در جمعیت نمونه 500 نفری از اعضای جامعه پزشکی انجام شده است. در نتایج این نظرسنجی اعلام شد: «60 درصد پرسش شوندگان، مرد و 40 درصد، زن بودند، 50 درصد پرسش شوندگان، متاهل و 50 درصد، مجرد بودند، 40 درصد پرسش شوندگان، پزشک عمومی، 35 درصد پزشک متخصص، 10 درصد پرستار، 6 درصد پزشک فوق تخصص، 5 درصد داروساز، 4 درصد کارشناس علوم آزمایشگاهی بودند، 20 درصد پرسش شوندگان میلی به مهاجرت نداشتند، 10 درصد به مهاجرت فکر می کردند، 14 درصد در حال بررسی امکان مهاجرت بودند، 30 درصد تصمیم به آغاز اقدامات برای مهاجرت داشتند، 26 درصد، اقدامات مهاجرت را آغاز کرده بودند. 73 درصد از پرسش شوندگان گفتند که عوامل بیرونی بر تصمیم شان برای مهاجرت موثر بوده، امریکا، کانادا، استرالیا، آلمان و انگلیس 5 مقصد اول پرسش شوندگانی بود که اقدامات مهاجرت را آغاز کرده بودند و 28 درصدشان عازم امریکا، 23 درصد عازم کانادا، 15 درصد عازم استرالیا، 12 درصد عازم آلمان و 9 درصد عازم انگلیس بودند. از جمع پرسش شوندگان، فقط 10 درصد تصمیم به بازگشت به کشور بعد از گذراندن دوران تحصیل و کسب تجربه داشتند، 35 درصد اصلا به بازگشت فکر نمی کردند و تصمیم به مهاجرت دائم داشتند، 35 درصد، بازگشت را به شرایط آتی زندگی شخصی و 20 درصد، به فراهم بودن شرایط شغلی در کشور مشروط کرده بودند. 35 درصد پرسش شوندگان به دلیل نداشتن امنیت اقتصادی، 25 درصد برای زندگی بهتر، 25 درصد برای امنیت شغلی و 15 درصد به دلیل فشار روحی و جسمی در محیط کار مصمم به مهاجرت شده بودند.»