حضرت الله العظمی نوری همدانی در پیامی به همایش نکوداشت وکلای شرعی امام خمینی(ره) اشاره کرد: عدّهای یا از جهالت یا از لجاجت یا از عناد میخواهند کار امام را تضعیف نمایند و عدهای هم در پی انتقام هستند اما بنده امروز هشدار میدهم که آن عده بدانند حوزه علمیه جای این نیست که بخواهند به بهانههای مختلف این حرکت بزرگ را زیر سؤال ببرند و تضعیف نمایند، حوزههای علمیه نیز رسالت بزرگ در ترویج افکار امام عزیز دارند.
به گزارش جماران؛ متن کامل پیام بدین شرح است:
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ المصطفی مُحَمَّد وَ عَلَی أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ سیَّما بَقیَّهَ اللهِ فِی الأرَضینَ.
با سلام و تحیت به آن مجمع محترم که بعنوان جلسه تکریم از وکلای شرعی امام راحل و عظیم الشأن (رحمت الله علیه) در حال برگزاری است.
موضوع وکالت از اصولی است که مرسوم بوده است و در امتهای قبل نیز رایج بوده و کُتب مختلفی در این باب به رشته تحریر درآمده است. و در دوران ائمه معصومین(علیهم السلام) خصوصاً بعد از امام صادق(علیه السلام) شخصیتهایی همانند: عبدالله بن جندب، یونس بن یعقوب، صفوان بن یحیی، ذکریا بن آدم، علی بن مهزیار، و تا احمد بن اسحاق اشعری قمی، و در عصر غیبت نواب چهارگانه امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با این عنوان بودهاند و این موضوع در میان مراجع تقلید نیز برقرار بوده و هست و امام عزیز نیز با حساسیت و دقت بالا این امر مهم را نسبت به افرادی که شناخت داشت و یا به واسطه معرفی حداقل ۲ نفر مورد وثوق انجام میدادند.
لازم دانستم که ضمن تکریم از همه کسانی که در خدمت امام بودهاند و تا آخر عمر نیز بر همان اعتقاد باقی مانده و انحرافی در افکارشان نسبت به خط و اندیشه امام صورت نگرفته مطالبی را از این فقیه بزرگ عرض نمایم. عالمی که جامع صفات و خصوصیات ممتاز بودهاست؛ در قلم وبیان، در علم و عمل، عرفان و اخلاق، سیاست و دیانت سرآمد عصر بود. بر این اساس با در نظر گرفتن آنچه را که خود در طی این سالیان طولانی چه در درس و بحث که توفیق حضور داشتهام و چه در جریان مبارزات علیه حکومت مستبد پهلوی و چه بعد از انقلاب، خود درک کردهام و در آن شخصیت بزرگ یافتهام مصداق بیان حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) عرض کنم.
«عِبادَ اللّهِ، اِنَّ مِنْ اَحَبِّ عِبادِ اللّهِ اِلَیْهِ عَبْداً أعانَهُ اللّهُ عَلى نَفْسِهِ»؛ محبوبترین بنده خدا کسی است که خداوند او را در تسلط بر نفسش یاری نمیاد.
«فَهُوَ مِنَ الْیَقینِ عَلى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ»؛ و یقینی به روشنی آفتاب دارد که روشنائی بخش قلوب مؤمنین شد.
و امام هم یقینی به همین معنا داشت.
«و قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلّهِ سُبْحانَهُ فى اَرْفَعِ الاُمُورِ»؛ و در وجود خود خدا را بالاترین حد قرار داده است.
«مِصْباحُ ظُلُمات»؛ او چراغی روشنائی بخش در تاریکیها بود.
و امام با چنین عنوانی چراغ راه آزادگان عالم گردید.
«کَشّافُ عَشَوات»؛ و در امور مشتبهه کاشف بوده است.
و باز امام بود که توانست شبهات را پاسخ دهد
«مِفْتاحُ مُبْهَمات»؛ کلید تمام مبهمات
«دَفّاعُ مُعْضِلات»؛ و دفع کننده همه مشکلات
«دَلیلُ فَلَوات»؛ و راهنمایی بزرگ در بیابان گمراهیها.
امام توانست بسیاری از گمراهان را به راه سعادت راهنمایی کند.
«یَقُولُ فَیُفْهِمُ»؛ کسی که میگوید و میفهماند.
امام توانست حق را در تمام عالم فریاد بزند.
«وَ یَسْکُتُ فَیَسْلَمُ»؛ و در مواقع خاص ساکت میشود و سالم میماند.
«قَدْ اَخْلَصَ لِلّهِ فَاسْتَخْلَصَهُ، فَهُوَ مِنْ مَعادِنِ دینِهِ»؛ علمش را برای خدا خالص کرد و خدا هم او را برای خود انتخاب نمود.
لذا امام با همین نظر که برگزیده خدا شده بود توانست اثرگذار باشد و دنیا و غرب و شرق را متوجه خود کند. و تحول قرن اخیر را ایجاد و ابرقدرتها را بعنوان مستکبر به عالم معرفی نموده و توانست در دل مستضعفان عالم امید ایجاد کند و انقلاب شکوهمند اسلامی را به نتیجه برساند.
امروز همه ما در مقابل امام (رحمت الله علیه) و انقلاب او مسئولیت داریم تکیهگاه امام مردم بودهاست و توانست با آمادهکردن مردم این نهضت را به ثمر برساند. براین اساس باید فکر و اندیشه امام در جامعه زنده بماند و بدانیم این انقلاب و کار امام کهنه نخواهدشد بلکه هر روز جدیدتر خواهد بود.
و باید توجه کرد راه امام باید ادامه پیدا کند و از این انقلاب که میراث گرانبهای امام است محافظت کرد و باید اندیشههای بلند امام را به دنیا معرفی نمود امروز بعد از گذشت سالیانی از انقلاب همچنان آثار و افکار امام به معنای حقیقی خود معرفی نشده است وظیفه اول رسانهها از جمله صدا و سیما است که افکار امام که هنوز افکار نو و کاربردی است معرفی کند و به این رسالت خود عمل نماید.
عدّهای یا از جهالت یا از لجاجت یا از عناد میخواهند کار امام را تضعیف نمایند و عدهای هم در پی انتقام هستند اما بنده امروز هشدار میدهم که آن عده بدانند حوزه علمیه جای این نیست که بخواهند به بهانههای مختلف این حرکت بزرگ را زیر سؤال ببرند و تضعیف نمایند، حوزههای علمیه نیز رسالت بزرگ در ترویج افکار امام عزیز دارند.
موضوع ولایت فقیه که توسط این فقیه بزرگ به عرصه عمل رسید مورد توجه باشد و عبارت امام در صحیفه نور که به اعتقاد بنده باید کتاب بالینی باشد توجه نمود و این انقلاب عظیم که توسط امام راحل بنیان گذاری شد و به ثمر رسید و امید همه مستضعفان شد و مایه نگرانی همه مستکبران بوده حفظ نمود و این مسیر تا به امروز نیز توسط رهبر معظم انقلاب با همان عظمت در حال پیشروی میباشد را تقویت کرد.
لازم میدانم در پایان از همه عزیزان برگزارکنندهی این همایش تقدیر و تشکر نمایم و بار دیگر به روح بلند استاد بزرگوارم که دلی به وسعت دریا و ارادهای به استواری کوه داشت عرض ادب نمایم. توفیق همگان را از خداوند متعال خواهانم.
حسین نوری همدانی
۱۷ آبانماه ۱۴۰۲
***
آیتالله العظمی سبحانی: احیاء «آثار» امام، احیاء «راه و رسم» اوست
آیتالله العظمی سبحانی در پیامی به همایش نکوداشت وکلای شرعی امام خمینی(ره) تاکید کرد: احیاء آثار امام به صورت گسترده، احیاء فکر و اندیشه راه و رسم اوست. خوشبختانه در این موضوع کارهاى خوبى انجام گرفته است فقط یک موضوع باقى مانده و آن آثار ادبى ایشان است.
به گزارش جماران، متن کامل پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وکالت در امم پیشین و أعصار ائمه(علیهم السلام)و مراجع عظام
وکالت یک پدیده اجتماعى است چه بسا إنسان قادر به انجام کارى نیست، ناچار است وکیل بگیرد که از جانب او کار را انجام دهد ولذا فقهاء آن را چنین تعریف مى کنند: الوکالة «استنابة فی التصرف».
روى این اساس آیات قرانى حاکى از آن است که وکالت در امم پیشین نیز وجود داشته است. مثلاً اصحاب کهف آنگاه که بیدار شدند احساس گرسنگى کردند، یکى از انها خطاب به دیگران کرد و گفت: (فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ). همچنین حضرت یوسف به برادران خود گفت: (اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی).
پدیده وکالت در زندگى امامان بالاخص از دوران امام کاظم (علیه السلام) تا حضرت مهدى (علیه السلام)کاملاً چشم گیر است و ما نام برخى از وکلاى آنان را یادآور مى شویم:
1. وکلاى امام کاظم (علیه السلام): عبداللّه بن جُندب، یونس بن یعقوب.
2. وکلاى حضرت رضا (علیه السلام): صفوان بن یحیى، و یونس بن عبداللّه.
3. وکلاى امام جواد(علیه السلام): ذکریا بن آدم قمى و على بن مهزیار.
4. وکلاى امام هادى (علیه السلام): أیوب بن نوح وأبو علی بن راشد.
5. وکلاى امام حسن عسکرى (علیه السلام): أحمد بن إسحاق اشعرى قمى، إبراهیم بن مهزیار.
وکلاى ناحیه مقدسه: چهار نفر که همگى معروفند و برخى از آنها وکیل حضرت عسکرى نیز بودند.
این پدیده اجتماعى در میان مراجع نیز حاکم بود، مراجع پیشین انجام کارهایى را به افراد مورد وثوق مى سپردند تا امور دینى به صورت کامل انجام گیرد.
وکلاى حضرت امام خمینى (قدس سره) بر دو نوعند: گروهى وکیل اند و گروهى مجاز. ایشان در مورد اعطاء وکالت یا اجازه اخذ وجوه کمال احتیاط را داشت تا دو نفر کسى را توثیق نکنند اقدام نمى کرد. اکنون گروهى از این افراد در گذشته اند و گروهى در قید حیات هستند. این نشست براى احیاء این بخش از زندگى استاد محترم است که بسیار مغتنم مى باشد.
احیاء آثار امام به صورت گسترده، احیاء فکر و اندیشه راه و رسم اوست. خوشبختانه در این موضوع کارهاى خوبى انجام گرفته است فقط یک موضوع باقى مانده و آن آثار ادبى ایشان است که بخشى از آنها در موالید ائمه سروده شده و قسمتى داراى روح عرفانى و الهى است، این دیوان ایشان در دست نیست، گویا، در حال حیات ایشان در قم مورد دستبرد قرار گرفته است.
ما این نشست را بر پدید آورندگان و شرکت کنندگان محترم تبریک گفته و موفقیت همگان را از خداوند متعال خواهانیم.