صداوسیما و سالنهای سینما روزی پررنق بود و مخاطبان زیادی داشت. در اذهان هست که چگونه اعضای خانواده در دهههای 60 و 70 برای تماشای یک برنامه تلویزیونی لحظه شماری میکردند یا در صف تهیه بلیت سینما حضور داشتند، اما شرایط تغییر کرد و این رونق به رکود تبدیل شده است.
آرمان ملی – مطهره شفیعی: شاید برخی ادعا کنند گسترش فضای مجازی سبب کاهش مخاطب شده، اما بیتردید آنچه در جامجم و بخش سینمایی کشور میگذرد، عامل ریزش بخشی از مخاطبان شده است. نارضایتیهای برخی از هنرمندان از مسئولان مربوطه، محدودیتهایی که در گذشته مطرح نبود، برخوردهای سلیقهای و... از اصلیترین عوامل بیرونق شدنهاست. نکته قابل تامل تغییر طیف منتقدان است یعنی تا پیش از این بخشهایی از جامعه و کارشناسان به عملکردها نقد داشتند اما چند صباحی است که صدای اعتراض اهالی هنر بلندتر از منتقدان قبلی شده است. این انتقادات تنها متوجه به مدیران سینمایی، جبلی و افراد نزدیک به او در مدیریت صداوسیما نیست، بلکه برخی اوقات اظهارات مسئولان دیگر هم سبب گلایه هنرمندان میشود مانند وزیر ارشاد که گفته بود: «میان هنرمندان و دولت هیچ شکافی وجود ندارد.» و در توضیح این مورد نیز روی سینماگران تاکید خاصی داشتهاند.
*شکاف وجود دارد !
سیدجواد هاشمی از بازیگران شناخته شده که در بیشتر فیلمها نقش نیروی ارزشی را ایفا میکند، از جمله منتقدان دولت است. این بازیگر به صراحت در کلام معروف است و هراسی از بیان آزاد دیدگاههایش ندارد چنانکه چندی پیش هم گفته بود: «وقتی به هنرمند بیاحترامی میشود به هر حال زبانش گویاتر از بقیه اقشار جامعه است و حرفش را میزند.» او اکنون از تاکید بر نبودن شکاف میان هنرمندان و دولت که گفته وزیر ارشاد بود، ناراضی است. او بیان داشت: «شکافی بین هنرمندان و وزیر محترم وجود دارد البته هستند هنرمندانی که باتوجه به همسویی با نظرات وزیر محترم میتوانند مصداق جمله ایشان باشند اما این در صورتی است که آقای وزیر فقط این تعداد را هنرمند بدانند و سایرین را هنرمند ندانند. والا که همه میدانند هنرمندان بسیاری با ایشان زاویه دارند و خیلی هم با صراحت نظراتشان را بیان کردهاند. حالا من نمیدانم ایشان چرا چنین حرفی زدهاند. احتمالا ایشان هنرمندانی که با ایشان همسو نیستند را هنرمند نمیدانند.»
هاشمی ادامه داد: «آقای اسماعیلی در اوایل مدیریتشان یک رفتار نامناسب کلامی علیه تعدادی از هنرمندانِ اتفاقا بهنام داشتند. این چنین رفتارهایی متاسفانه بسیاری از هنرمندان را دلگیر کرد. اگر از همان آغاز آقای اسماعیلی روششان را تغییر میدادند؛ یا حتی حرفشان را تفسیر میکردند که من منظورم همه هنرمندان نبوده و اشارهام به تعداد اندکی است، این کار را نکردند و متاسفانه روی حرفشان پایبند بودند و خب دلخوری هنرمندان از ایشان هم ادامه داشت. من خودم با آقای اسماعیلی دوست هستم اما رفاقت و دوستی بهجای خود بدونشک ایشان اشتباه کردند و این اتفاق باید تصحیح میشد.» او در نهایت گفت: «هیچ وزیری اینقدر محکم نگفته است هیچ هنرمندی وجود ندارد که با ما مشکل داشته باشد! این چه حرفی است آخر؟! اصلا نگویید! من از وزیر محترم میخواهم اصلا حرف نزند.» آنچه این بازیگر با اخلاق بیان کرد، حرف بسیاری از هنرمندان است که فرصت طرح آن را پیدا نکردند.
*نتیجه رویگردانی از صداوسیما
از سوی دیگر صداوسیما به رسانهملی مشهور است اما اکنون تنها قشر خاصی که همفکر مدیران این سازمان هستند، از برنامههای صداوسیما استقبال میکنند. پخش برنامههایی مانند سریال «گاندو» و دعوت از مهمانانی که متعلق به یک جریان هستند نقش زیادی در ریزش مخاطبان داشت. خبرآنلاین هم در این باره نوشت: «در حالیکه این روزها صداوسیما صحنه وزنکشی نمایندگان دو جریان سیاسی شده، برابر نظرسنجیها، برنامههای رسانهملی در آستانه انتخابات مجلس با بحران مقبولیت بین مخاطبان روبهرو است. موضوعی که زنگ خطر از دست رفتن مرجعیت رسانهملی را به صدا درآورده است.» انتقادات زیادی به صداوسیما سبب گرایش برخی به رسانههای خارج کشور شده است که قابل تامل است.
راهکار مهاجری برای جبران ورشکستگی صدا و سیما: یک شبکه به منتقدان بدهید
دیروز محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت: اینکه برنامههای مثلا پربیننده صداوسیما حتی ۱۰- ۱۵ درصد بیننده ندارد، این سازمان عریض و طویل را هر روز فشلتر از دیروز میکند. برای نجات از چنین وضعیتی یک راهحل کاملا عملیاتی و بسیار ساده وجود دارد. اگر صداوسیما از این ۳۰- ۴۰ شبکه تلویزیونی فقط یک کانال را به منتقدان درون نظام و حاکمیت واگذار کند کل مشکلاتش حل میشود. در چنین حالتی علاوه بر اینکه این شبکه قابلیت جذب همه آگهیهای همه شبکههای تلویزیونی را دارد، با تبلیغات روزافزون و شگفتانگیز مواجه خواهد شد. مشکل مخاطب نیز در مدت بسیار کوتاهی رفع میشود بهطوریکه حتی رئیس صداوسیما هم رغبت به هیچ شبکهای پیدا نخواهد کرد. با این اتفاق، مخاطبان هیچ نیازی به بیبیسی و ایران اینترنشنال و دیگر شبکههای اپوزیسیون هم نخواهند داشت و در پایان اینکه بسیاری از شبکههای داخلی مجبور به تعطیلی میشوند و این همه ساختمانهای مجلل صداوسیما را میتوان فروخت و مدیران سازمان را هم به مرخصی فرستاد!»