جماران؛ مقدمه: فریضه عظیم حجّ در بین فرایض الهی ، از اهمیت و جامعیت خاصی برخوردار است و به همین سبب است تعبییراتی که در باره حج آمده ، در مورد کمتر عملی آمده است .
توصیف حجّ به عنوان یکی از ارکان اسلام ، عَلَم اسلام ، وسیله آزمایش مردم ، عامل توجه به خدا و تقویت واصلاح ایمان ،عامل قدرت و تقویت دین ،وسیله فرار از گناه و قبولی توبه ، وطهارت و پاک شدن از گناه ، بهترین وسیله برای رسیدن به خدا ، وخروج تکبر از قلب ها واستقرار خضوع و آرامش در دل ها ،ایجاد اجتماع مردم از شرق و غرب عالم و شناختن همدیگر ، نجات از فقر و توسعه رزق و... از جمله آن تعابیر است .
نگاهی اجمالی به مقدمات و برخی ازآثار وبرکات مناسک حجّ ، حقائقی را که حضرات معصومین سلام الله اجمعین پیرامون این فریضه بزرگ فرموده اند به اثبات می رساند. اینکه مسافر بیت الله الحرام ،از کسانی که به آنها ظلم کرده ، عذرخواهی می کند ، برای پاک و حلال کردن اموال خود ، قبل از حجّ ، سهم دیگران و حق امام را می پردازد ، خود را از علاقه ها و وابستگی ها جدا میکند ، از دنیای تجمّل وارد وادی سادگی و بی رنگی می شود و ... اینکه از نزدیک بر مزار رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومین (علیهم السلام)حاضر می شود و اظهار ادب و ابراز عشق می کند وآثار مجاهدات انبیائی چون ابراهیم و اسماعیل و نیز هاجر را مشاهده می کند و... اینکه در لباسی خاص ، در زمین پاکی قرار می گیرد و همراه و همصدا با خیل عظیم مسلمانان با خدای خویش به راز و نیاز می پردازد و... تنها گوشه ای از ثمرات بیشمار حجّ است وچه زیبا امام سجاد (علیه السلام) فرمود: حجّ را انجام دهید زیرا علاوه بر سلامتی و توسعه رزق و تأمین زندگی ، سبب اصلاح ایمان شماست .
آنچه این مقاله بدنبال آن است اشاره ای گذرا به مقوله آرمان های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ( قدّس سرّه الشریف ) درحجّ ابراهیمی است.
در اندیشه امام خمینی (ره) حج کانون معارف الهی ، پیام آور طرح و تأسیس جامعه ای به دور از رذائل مادی و معنوی ، تجلی و تکرار همه صحنه های عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست؛ و مناسک حج، مناسک زندگی است . ایشان سفر حج را سفر به سوی خدای تبارک و تعالی دانسته که برای نزدیک شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حرکات واعمال و لفظ ها نیست وبا کلام و لفظ وحرکت خشک، انسان به خدا نمی رسد؛ حج کانون معارف الهی است که از آن محتوای سیاست اسلام را در تمامی زوایای زندگی باید جستجو نمود، حج پیام آور و ایجاد و بنای جامعه ای به دور از رذائل مادی و معنوی است، حج تجلی و تکرار همه صحنه های عشق آفرین زندگی یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیاست، و مناسک حج مناسک زندگی است واز آن جا که جامعه امت اسلامی از هر نژاد و ملیتی باید ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم- پیوند خورد و یکی گردد و ید واحده شود، حج تنظیم و تمرین و تشکل این زندگی توحیدی است.
بدون شک تبیین آرمان های امام خمینی ( قدّس سرّه الشریف ) در حجّ ابراهیمی بحثی گسترده و عمیق است و زمینه مباحث بسیاری پیرامون آن وجود دارد ولکن از آنجا که بنای این مقاله بر اختصار است صرفاً به چند محور مهم پرداخته شده است که امید است مفید فائده باشد .
بمنّه و کرمه
بخش اول : ابعاد معنوی حج
فصل اول : توجه به فلسفه اعمال حج
حضرت امام خمینی (ره) را می توان احیاءگر اسلام ناب محمدی (ص) لقب داد چرا که با بنیان نهادن انقلابی شکوهمند مبتنی بر آموزه های اصیل دین اسلام ، چهره واقعی این دین مبین را به جهان وجهانیان شناساند ونگرشی نو وصحیح را در عالم بویژه مسلمانان نسبت به احکام و موازین این آیین نجات بخش ایجاد کرد.
ازجمله این مسائل ، نگاه خاص امام به عبادات بود که در فرصت های مختلف ، به بیان جامعی از احکام عملی دین جامع اسلام پرداختند وابعاد بسیاری از وجوه فراموش شده اعمال عبادی را آشکار ساختند . در این میان دیدگاه های ایشان پیرامون مناسک حجّ از برجستگی خاصی برخوردار است وجالب آنکه بخشی از فرمایشات ایشان در خصوص حجّ مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است و این نشاندهنده حساسیت و احساس تکلیف آن عبد صالح خدا نسبت به دین و احکام دینی است .
در تبیین فریضه مهم حجّ ، بخشی از بیانات امام خمینی (ره) به تشریح فلسفه جزء جزء مناسک مربوط می شود وآنگاه که می خواهند در مورد طواف خانه خدا و رجم عقبات سخن بگویند ، تفسیری را از این اعمال ارائه می نمایند که تا این زمان ، بسیاری از حجّاج از حقیقت آن غافل بوده اند، آنجا که می فرمایند :
" گردش به دورخانه خدانشان دهنده این است که به غیرازخدا گِرد دیگرى نگردید. و رَجْم عَقَبات، رجم شیاطین انس وجن است.شما با رجم با خداى خود عهد کنید تا شیاطین انس و ابرقدرتها را از کشورهاى اسلامى عزیزبرانید.امروزجهان اسلام به دست امریکا گرفتاراست.شما براى مسلمانان قارههاى مختلف جهان پیامى ازخداوند ببرید؛پیامى که به غیرازخدا، بردگى وبندگى هیچ کس رانداشته باشید." [1]
ودر فرازی دیگر در توجه دادن حاجیان به ابعاد معنوی و فلسفه وجوب برخی دیگر از مناسک از جمله تلبیه ، سعی صفا و مروة ، وقوف در عرفات و مشعر و منی و... می فرمایند :
" در لبیک لبیک، «نه» بر همه بتها گویید و فریاد «لا» بر همه طاغوتها و طاغوتچهها کشید و در طواف حرم خدا که نشانه عشق به حق است، دل را از دیگران تهى کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهاى بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خداى تعالى و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند.
و در لمس «حَجَر الاسود» بیعت با خدا بندید، که با دشمنان او و رسولانش و صالحانو آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگى آنان، هر که باشد و هر جا باشد، سر ننهید و خوف و زبونى را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند، هر چند در ابزار آدمکشى و سرکوبى و جنایتشان برترى داشته باشند.
و در سعى بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعى دریافتن محبوب کنید که با یافتن او همه یافتهاى دنیاوى گسسته شود و همه شکها و تردیدها فرو ریزد و همه خوف و رجاهاى حیوانى زایل شود و همه دلبستگیهاى مادى گسسته شود و آزادگیها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، در هم ریزد.
و با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههاى حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان ازچنگال استکبار جهانى باشید و راههاى نجات را ازحق، درآن مواقف کریمه طلب کنید. پس به منا روید و آرزوهاى حقانى را درآنجا دریابید که آن قربانى نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است.وبدانید تا ازاین محبوبها که بالاترینش حب نفس است وحب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید ودراین حال است که شیطان را رجم کنید وشیطان ازشما بگریزد. و رجم شیطان را درموارد مختلف با دستورهاى الهى تکرار کنید که شیطان و شیطان زادگان همه گریزان شوند." [2]
" این سفر الهى را شما مىروید رَجْم شیطان مىکنید؛ اگر چنانچه خداى نخواسته خودتان از جنود شیطان باشید، رجم خودتان را هم مىکنید! شما باید رحمانى بشوید تا رَجْمتان رَجْمِ رحمان و جنود رحمان به شیطان باشد. شما «وقوف» مىکنید در این مواقف کریمه؛ وقوف در این مواقف کریمه. مبادا آلوده بشوید به یک معصیتى، به یک خلافى؛ به یک چیزى که علاوه بر اینکه پیش خدا آبرو از دست برود، پیش دنیا آبروى اسلام از دست برود.امروز آبروى اسلام بسته به وجود شماست که مىروید دستجمعى در این مواقف کریمه وسایرمسلمین، شمارامشاهده مىکنند." [3]
جالب این است که امام در همان حالی که در صدد بیان ابعاد معنوی حجّ است ، ازدر هم آمیختگی آن با ابعاد سیاسی حجّ نیز غافل نبوده وبا تقدیر از مقام حاجیان ایرانی ، به تشریح تحولات به وجود آمده در نوع نگاه آنان به فریضه حجّ واعمال مختلف آن می پردازند :
"بیت اللَّه الحرام و کعبه معظمه زائران عزیزى را در آغوش مىکشد که حج را از انزواى سیاسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهیمى- محمدى سوق داده و حیات آن را تجدید مىنمایند، و بتهاى شرق و غرب رادر هم مىشکنند، و معناى قیام ناس و حقیقت برائت از مشرکان را عرضه مىدارند. و دل میقات در هواى زائرانى مىتپد که از کشور «لا شرقیه و لا غربیه» آمدهاند تا با تلبیه و «لبیک، لبیک» دعوت خداوند را به سوى صراط مستقیم انسانیت اجابت کنند؛ و با پشت پا زدن بر مکتبهاى شرقى و غربى و انحرافات ملیگرایى فرقهزدایى نموده، با همه ملتها، بدون در نظر گرفتن رنگ و ملیت و محیط و منطقه، برادر و برابر، غمخوار یکدیگر باشند و تحکیم وحدت کنند، و با یدِ واحده بر دشمنان بشریت و زورگویان جهانخوار بتازند. و جمرات انتظار فداکارانى را مىکشد که از کشورى آمدهاند که ملت شجاع آن شیاطین بزرگ و کوچک و متوسط را بی باکانه از کشور خود راندهاند و دست ناپاکشان را از ذخایر میهن خود قطع نموده؛ و در این مکان مقدس نیز با سنگریزهها و شعارهاى کوبنده گروه شیاطین را از «ام القرى» و «ما حَولَها»، که جهان است، رمى و طرد کنند. و عرفات و مشعر و منا میهماندار کسانى هستند که ملت مسلمانشان با عرفان و شعور سیاسى قیام نمودهاند تا آرمانها و امانى اسلام را در کشور خود و سایر کشورهاى مظلوم تحت ستم تحقق بخشند؛ و سیاست بازان قلابى را، که با فریب ودغل برمظلومان جهان تاخته وهستى همه راغارت نمودهاند، رسوا کنند." [4]
"باید بدانید که چاره اساسى درسایه وحدت همه مسلمین و اجتماع همگانى در قطع ید ابرقدرتها از کشورهاى اسلامى است،وعملى کردن شعائرمواقف کریمه ومشاهدمشرفه درکشورهاى خویش است ." [5]
فصل دوم : انس با قرآن در حج
در باب توجه به ابعاد معنوی حجّ ، حضرت امام به ضرورت و لزوم انس با قرآن اهتمام فوق العاده داشتند . این حقیقت نه تنها در بیان مسائل مربوط به مناسک حجّ بلکه در تمامی سخنرانی ها ، بیانات ، پیام ها ، آثار و کتب ایشان مشهود است و اوج این اهتمام و حساسیت را می توان در فرازهای آغازین وصیت نامه سیاسی ، الهی آن حضرت مشاهده نمود که چگونه دردمندانه از مهجوریت قرآن می نالد و از امّت اسلام می خواهد که تمسّک به قرآن و عترت را سر لوحه حیات خود قرار دهد .
ناگفته پیداست که او خود همیشه با قرآن محشور بود واین توفیق را داشت که از آغاز حیات پربر کتش ، در مکتب انسان ساز قرآن رشد یابد و همه چیز خود را از قران بداند وطبیعی بود آنگاه که می خواهد انسان ها را به حقیقت ، رهنمون سازد و زائران بیت الله الحرام را از ابعاد گسترده معنوی حجّ آگاه سازد ، توجه وافر به کتاب خدا را ، آن هم برای آنان که توفیق حضور در مهبط وحی را یافته اند متذکر شود :
" به زائران محترم تذکر مىدهم که در این مواقف معظمه و در طول سفر به مکه مکرمه و مدینه منوره، از انس با قرآن کریم، این صحیفه الهى و کتاب هدایت، غفلت نورزند که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است. و از همین فرصت از تمامى علماى اعلام فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسى که تِبْیان کُلِّ شَیْءٍ است و صادر از مقام جمع الهى به قلب نور اول و ظهور جمع الجمع تابیده است، غفلت نفرمایند.
این کتاب آسمانى- الهى که صورت عینى و کتبى جمیع اسما و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبى آن دست ما کوتاه است و جز وجود اقدس جامع مَنْ خُوطِبَ بِهِ از اسرار آن کسى آگاه نیست و به برکت آن ذات مقدس و به تعلیم او خلص اولیاى عظام دریافت آن نمودهاند و به برکت مجاهدات و ریاضتهاى قلبیه، خلص اهل معرفت به پرتوى از آن به قدر استعداد و مراتب سیر بهرهمند شدهاند و اکنون صورت کتبى آن، که به لسان وحى بعد از نزول از مراحل و مراتب، بىکم و کاست و بدون یک حرف کم و زیاد به دست ما افتاده است، خداى نخواسته مباد که مهجور شود و گر چه ابعاد مختلفه آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادى دور است لکن به اندازه علم و معرفت و استعدادهاى اهل معرفت و تحقیق در رشتههاى مختلف، به بیانها و زبانهاى متفاوت نزدیک به فهم از این خزینه لا یتناهاى عرفان الهى و بحر مواج کشف محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- بهرههایى بردارند و به دیگران بدهند و اهل فلسفه و برهان با بررسى رموزى که خاص این کتاب الهى است و با اشارات از آن مسائل عمیق گذشته، براهین فلسفه الهى را کشف و حل کرده، در دسترس اهلش قرار دهند. و وارستگان صاحب آداب قلبى و مراقبات باطنى رشحه و جرعهاى از آنچه قلب عوالم از «ادَّبَنى رَبِّى» دریافت فرموده، براى تشنگان این کوثر به هدیه آورند و آنان را مؤدب به آداب اللَّه تا حد میسور نمایند.
و متقیان تشنه هدایت بارقهاى از آنچه به نور تقوا از این سرچشمه جوشان هُدىً لِلْمُتَقین هدایت یافتهاند، براى عاشقان سوخته هدایت اللَّه به ارمغان آورند. و بالاخره هر طایفهاى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بعدى از ابعاد الهى این کتاب مقدس دامن به کمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمایند تا معلوم شود این کتاب سرچشمه همه چیز است؛
از عرفان و فلسفه تا ادب و سیاست، تا بیخبران نگویند عرفان و فلسفه بافتهها و تخیلاتى بیش نیست و ریاضت و سیر و سلوک کار درویشان قلندر است، یا اسلام به سیاست و حکومت و اداره کشور چه کار دارد که این کار سلاطین و رؤساى جمهور و اهل دنیاست.
یا اسلام دین صلح وسازش است و حتى از جنگ و جدال با ستمکاران برى است. و به سر قرآن آن آورند که کلیساى جاهل و سیاستمداران بازیگر به سر دین مسیح عظیم الشأن آوردند.
هان اى حوزههاى علمیه و دانشگاههاى اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک که از روى علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و مىتازند، نجات دهید. و این جانب از روى جِد، نه تعارف معمولى، مىگویم از عمر به باد رفته خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم. و شما اى فرزندان برومند اسلام! حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشتهاى از آن را مَحطّ نظر و مقصد اعلاى خود قرار دهید. مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیرى بر شما هجوم کرد از کردهها پشیمان و تأسف بر ایام جوانى بخورید همچون نویسنده."
"- باید بدانیم حکمت آنکه این کتاب جاوید ابدى که براى راهنمایى بشر به هر رنگ و ملیت و در هر قطب و قطر، تا قیام ساعت نازل گردیده است، آن است که مسائل مهم حیاتى را چه در معنویات و چه در نظام ملکى زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل این کتاب براى یک عصر و یک ناحیه نیست. و گمان نشود قصد ابراهیم و موسى و محمد-علیهم و على آلهم السلام- مخصوص به زمان خاصى است ." [6]
فصل سوم : درس گرفتن از نهضت بزرگ انبیاء
از جمله نکاتی که امام خمینی در باب ابعاد معنوی حجّ ، بر آن تأکید می نمایند وحجاج را به آن سفارش می کنند درس گرفتن از نهضت بزرگ انبیاء است . بدون تردید اگر مسلمانان به زندگی سراسر رنج ومحنت وپر فراز ونشیب پیامبران الهی آگاهی یابند وسیره و رفتار آن بندگان برگزیده خدا را الگوی خود در زندگی قرار دهند خیلی بهتر می توانند مسیر کمال را طی نمایند .حجاج که توفیق حضور در آن سرزمین مقدس و محل نزول انبیای بزرگ را یافته اند از این فرصت مغتنم می توانند کمال بهره را ببرند و به همین علت هم ، امام به آنان این گونه توصیه می کند :
"و از نکاتى که حجاج محترم باید به آن توجه کنند، اینکه مکه معظمه و مشاهد مشرفه آینه حوادث بزرگ نهضت انبیا و اسلام و رسالت پیامبر اکرم است، جاى، جاى این سرزمین محل نزول و اجلال انبیاى بزرگ و جبرئیل امین و یادآور رنجها و مصیبتهاى چندین سالهاى است که پیامبر اکرم- صلى اللَّه علیه و آله- در راه اسلام و بشریت متحمل شدهاند و حضور در این مشاهد مشرفه و امکنه مقدسه و در نظر گرفتن شرایط سخت و طاقتفرساى بعثت پیامبر، ما را به مسئولیت و حفظ دستاوردهاى این نهضت و رسالت الهى بیشتر آشنا مىکند، که واقعاً پیامبر اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و ائمه هدى- علیهم سلام اللَّه- در چه غربتهایى براى دینِ حق و امحاى باطل، استقامت و ایستادگىنمودهاند و از تهمتها و اهانتها و زخم زبانهاى «ابو لهب» و «ابو جهل» ها و «ابو سفیان» ها نهراسیدند و در عین حال شدیدترین محاصرههاى اقتصادى در شعب ابی طالب، به راه خود ادامه دادهاند و تسلیم نشدند و سپس با تحمل هجرتها و مرارتها در مسیر دعوت حق و ابلاغ پیام خدا و حضور در جنگهاى پیاپى و نابرابر و مبارزه با هزاران توطئه و کارشکنیها به هدایت و رشد همت گماشتهاند که دل صخرهها و سنگها و بیابانها و کوهها و کوچهها و بازارهاى مکه و مدینه پر است از هنگامه پیام رسالت آنان که اگر آنها به زبان و سخن مىآمدند و از راز و رمز تحقق «فَاسْتَقِمْ کَما امِرْتَ» پرده برمىداشتند، زائران بیت اللَّه الحرام در مىیافتند رسول خدا براى هدایت ما و بهشتى شدن مسلمانان چه کشیدهاند و مسئولیت پیروان او چقدر سنگین است.
و ملت شهید داده ایران اگر چه در طول دوران مبارزه و جنگ و حوادثِ دیگر انقلاب مظلومیتها و سختیها و درد و رنجهاى فراوان دیده است و جوانان و عزیزان گرانقدرى را تقدیم راه خدا کرده است ولى یقیناً وسعت مظلومیتها و سختیهایى که بر پیشوایان ما رفته است، به مراتب بالاتر از مسائل ما است." [7]
"حج بِسان قرآن است که همه از آن بهرهمند مىشوند، ولى اندیشمندان و غواصان و درد آشنایان امت اسلامى اگر دل به دریاى معارف آن بزنند و از نزدیک شدن و فرو رفتن در احکام و سیاستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف این دریا گوهرهاى هدایت و رشد و حکمت و آزادگى را بیشتر صید خواهند نمود و از زلال حکمت و معرفت آن تا ابد سیراب خواهند گشت. ولى چه باید کرد و این غم بزرگ را بهکجا باید برد که حج بسان قرآن مهجور گردیده است. و به همان اندازهاى که آن کتابِ زندگى و کمال و جمال درحجابهاى خودساخته ماپنهان شده است واین گنجینه اسرارآفرینش دردل خروارها خاک کجفکریهاى ما دفن و پنهان گردیده است وزبان انس وهدایت و زندگى وفلسفه زندگىسازاوبه زبان وحشت ومرگ وقبرتنزل کرده است، حج نیزبه همان سرنوشت گرفتار گشته است ،سرنوشتى که میلیونها مسلمان هرسال به مکه مىروند و پا جاى پاى پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر مىگذارند، ولى هیچ کس نیست که از خود بپرسد ابراهیم و محمد- علیهم السلام- که بودند و چه کردند؛ هدفشان چه بود؛ از ما چه خواستهاند؟ گویى به تنها چیزى که فکر نمىشود به همین است." [8]
"باید بدانیم حکمت آنکه این کتاب جاوید ابدى که براى راهنمایى بشر به هر رنگ و ملیت و در هر قطب و قطر، تا قیام ساعت نازل گردیده است، آن است که مسائل مهم حیاتى را چه در معنویات و چه در نظام ملکى زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل این کتاب براى یک عصر و یک ناحیه نیست. و گمان نشود قصد ابراهیم و موسى و محمد علیهم و على آلهم السلام- مخصوص به زمان خاصى است. فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست." [9]
"باید بدانند که «حج ابراهیمى محمدى»- صلى اللَّه علیهما و آلهما- سالهاست غریب و مهجور است، هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سیاسى و اجتماعى. و حجاج عزیز تمامى کشورهاى اسلامى باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند، اسرار عرفانى و معنوىاش به عهده عرفاى غیر محجوب. و ما اینک با بعد سیاسى و اجتماعى آن سر و کار داریم که باید گفت فرسنگها از آن دوریم. ما مأمور به جبران ما فات هستیم. این کنگره سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد- صلى اللَّه علیهما و آلهما بر پا مىشود و از هر گوشه دنیا و از هر فَجِّ عمیق در آن اجتماع مىکنند، براى منافع «ناس» است و قیام به قسط است و در ادامه بتشکنیهاى ابراهیم و محمد است و طاغوتشکنیها و فرعون زدودنهاى موسى است ." [10]
"این میهمانان آمدهاند تا همراه با مناسک حج به نداى ابراهیم خلیل اللَّه و محمد رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- لبیک گویند، که لبیک به آنان نیز لبیک به خداى تعالى است. با اینانى که از کلّ فجّ عمیق هجرت به سوى خدا و رسول بزرگ او کردهاند با مهر و صفا و محبت و وفا و اخوت اسلامى رفتار کنید، و میهمانان خدا و رسول را آزار ندهید. اینان براى مناسک حج و برائت از مشرکان و کافران، که خدا و رسول او از آنان برائت جسته است، آمدهاند. این میهمانان متعهد را گرامى دارید؛ و از قدرت یک رژیم مقتدر اسلامى براى سرکوب دشمن اسلام و مسلمین، اسرائیل غاصب، و قطع ید ارباب او، امریکا، رأس دشمنان اسلام و کشورهاى اسلامى، بهرهبردارى کنید؛ و مکّه مکرّمه را با هماهنگى زائران سراسر جهان به کانون فریاد علیه ستمگران تبدیل کنید؛ که این یکى از اسرار حج است. و خداوند، غنى ازلبیکها و عبادات بشر است." [11]
اگر قرآن کریم انبیای الهی و در رأس آنان حضرت ابراهیم خلیل الرحمن وپیامبر اسلام را اسوه حسنه معرفی می نماید ، امام خمینی نیز با اشاره به مقام این بت شکنان تاریخ بشریت ، زائران خانه خدا را به درس گرفتن از سیره و روش آنان در مبارزه همیشگی با زورگویان در هر عصر و زمان فرا می خواند ومبارزه با بت و بت پرستی را محدود به یک زمان خاص نمی داند و با الهام ازعمل قربانی در مناسک حجّ ، به ضرورت فداکاری وایثار و گذشت در راه خدا پرداخته و جنبه های سیاسی و ارزش های اجتماعی آن را بالاتر از جنبه های توحیدى و عبادى آن می داند :
"عمق جنبههاى توحیدى و سیاسى این عمل را(قربانى) جز انبیاى عظام و اولیاى کرام- علیهم الصلاة و السلام- و خاصّه عباد اللَّه کس دیگرى نمىتواند ادراک کند. این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان به ما و همه انسانها آموخت که قربانى در راه خدا، پیش از آنکه جنبه توحیدى و عبادى داشته باشد، جنبههاى سیاسى و ارزشهاى اجتماعى دارد. به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید، و دین خدا را و عدل الهى را برپا نمایید. به همه ما، ذریّه آدم، فهماند که «مکّه» و «منى» قربانگاه عاشقان است. و اینجا محل نشر توحید و نفى شرک؛ که دلبستگى به جان و عزیزان نیز شرک است. به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد که از این مکان عظیم نیز فداکارى و از خود گذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید. به جهانیان بگویید در راه حق و اقامه عدل الهى و کوتاه کردن دست مشرکان زمان باید سر از پا نشناخت، و از هر چیزى حتى مثل اسماعیل ذبیح اللَّه، گذشت. که حق جاودانه شود. این بتشکن و فرزند عزیزش، بتشکن دیگر، سید انبیا، محمد مصطفى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- به بشریت آموختند که بتها هر چه هست باید شکسته شود؛ و کعبه، که امّ القُرى است، و آنچه از آن بسط پیدا کرده تا آخرین نقطه زمین، تا آخرین روز جهان، باید از لوث بتها تطهیرشود: بت هر چه باشد، چه هیاکل، چه خورشید، چه ماه، و چه حیوان، و انسان. و چه بتى بدتر و خطرناکتر از طاغوتهاى در طول تاریخ از زمان آدم صفى اللَّه، تا ابراهیم خلیل اللَّه، تا محمد حبیب اللَّه- صلى اللَّه علیهم و آلهم اجمعین- تا آخر الزمان که بتشکن آخر از کعبه نداى توحید سر دهد. مگر ابرقدرتهاى زمان ما بتهاى بزرگى نیستند که جهانیان را به اطاعت و کرنش و پرستش خود مىخوانند، و با زور و زر و تزویر خود را به آنان تحمیل مىنمایند؟ کعبه معظّمه یکتا مرکز شکستن این بتهاست. ابراهیم خلیل، در اول زمان، و حبیب خدا و فرزندعزیزش مهدى موعود- روحى فداه- در آخرزمان، از کعبه نداى توحید سردادند ومىدهند." [12]
بخش دوم : ابعاد سیاسی حج
فصل اول : نقش حج در صدور انقلاب اسلامی
توجه به ابعاد سیاسی حجّ را می توان از شاهکارهای امام خمینی (ره) در معرفی حجّ ابراهیمی برشمرد . احیاء ابعاد سیاسی فریضه حجّ ، موجب تحولی شگرف در معادلات جهانی بویژه دنیای اسلام گردید که حوادث واتفاقات رخ داده در این مراسم در سه دهه اخیر گویای عمق این تحولات است ونمونه بارز آن حادثه دلخراش شهادت مظلومانه جمع کثیری از حجاج و به تبع آن ، تعطیلی چند ساله این سفر سیاسی الهی برای ملت مظلوم و در عین حال عزیز ایران بود .
ابعاد سیاسی حجّ ، بسیار گسترده تر از آن است که در این مختصر بگنجد و لذا فقط بطور اجمال به مواردی از آن که در زمره آرمان های حضرت امام بشمار می آید اشاره می شود . در این میان نقش حجّ در صدور انقلاب اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است و به همین سبب هم امام خمینی در تمامی سال های زندگی پر برکتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، همواره رسالت خطیر حجاج را یادآور شده اند :
" لازم است زائران محترم ایرانى توجه کنند که از کشورى انقلابى و اسلامى و متعهد به احکام اسلام راهى حج شدهاند و چشمان دوستان و دشمنان بر آنها دوخته شده است.دوستان، براى آنکه ببینند زائران محترم به تعهد اسلامى خود باقى هستند، و در رفتار و گفتار و برخورد با مسلمانان جهان آبروى انقلاب اسلامى شکوهمند خود را حفظ مىنمایند، و در زحمتها و مشقتها و کمبودها که لازمه قهرىِ این سفر مقدس است، بردبارى و شکیبایى دارند، و خداوند متعال را در امور حاضر و ناظر مىدانند، و با سرافرازى به کشور خود بازمىگردند و کشور و انقلاب خود را در بین مسلمانان جهان سرافراز مىکنند، و انقلاب اسلامى کشور عزیز خود را به مسلمانان جهان و کشورهاى اسلامى صادر مىنمایند، یا خداى نخواسته بر خلاف اخلاق و کردار اسلامى از بعض آنان در مرئى و منظر برادران اسلامى، عمل و یا گفتارى و لو کوچک صادر مىشود که موجب هتک اسلام و جمهورى اسلامى که از گناهان بزرگ نابخشودنى است، و دشمنان، براى آنکه در گفتار و کردار و اخلاق آنان خدشه کنند، و خداى نخواسته اگر امرى گرچه بسیار ناچیز از آنان صادر شود، بهانه به دست آورند و با بوقهاى تبلیغاتى خود مطالب کوچک را بزرگ و بزرگتر جلوه دهند، و بیش از پیش، چهره اسلام و انقلاب را در نظر اجانب و جهانیان واژگون و مسلمانان ایران را در نظر مسلمانان جهان مردمى بىبند و بار معرفى کنند، و اسلام را مکتبى به دور از ارزشهاى والاى انسانى، و ملت شریف ایران را ملتى منحط و دور از تمدن و تعالى، به خورد جهانیان دهند.
باید بدانند مسئولیت حجاج محترم در پیشگاه مقدس خداوند متعال و در مقابل ملت شریف و مجاهد، در راه اسلام و تعالیم انسانى آن، بسیار خطیر و بزرگ است. هر گز گمان نکنند امسال که همه مىدانیم چنگال ابرقدرتها و وابستگان به آنان، به کشورهاى اسلامى و مظلومان جهان بیش از پیش فرو رفته، و خون جوانان مظلوم مسلمین بیشتر از هر وقت از چنگال آنان مىچکد، مشابه سالهاى دیگر است.اکنون قدرتهاى بزرگ جهان از اسلام و برنامههاى غرب و شرقزدایى آن به وحشت افتادهاند، و شیطان بزرگ، جوجه شیطانها را فرا خوانده و به تمام توطئهها براى خاموش کردن نور خدا دست یازیده است." [13]
"حجاج محترم ایران و زائران حرمین شریفین بدانند که آنها از کشورى که براى اهداف اسلامى و بیرون راندن ستمگران از کشور عزیز خویش [قیام کرده است] به سوى خانه خدا و حرم شریف رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و قبور معظّم و فرزندان پیامبر- علیهم صلوات اللَّه- مىروند، تحت مراقبت برادران اسلامى سراسر جهان هستند؛ و خبرگزاریها و دروغپردازان بوقهاى تبلیغاتى و دشمنان اسلام در کمین نشسته و مراقب اعمال و اقوال آنان هستند، و در صددند که از کاهى کوهى بسازند و سرتاسر جهان را از شایعههاى خود پر نمایند.
در این صورت جزیى انحراف و خطا و لغزش آنان علاوه بر آنکه در پیشگاه خداوند بزرگ و رسول عظیم الشأنش مىباشد، در حضور سایر زائران حرمین شریفین است، که به واسطه پیامد آن گناهى بزرگ و خطایى عظیم است؛ زیرا علاوه بر آنکه بعض اعمال و گفتارْ خلاف حرمت حرمین شریفین است، موجب وهن جمهورى اسلامى است؛ که خداى نخواسته این جمهورى اسلامى، که براى حکومت اللَّه و برقرارى احکام مقدس آسمانى قرآن و سنت تشکیل شده، به واسطه بعض اعمال و رفتار آنان به گونهاى دیگر معرفى شود؛ و عیبجویانى که مراقب خردهگیرى و بهانه هستند بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى به شایعهپراکنى و مشوّه نمودن چهره نورانى اسلام و جمهورى اسلامى بپردازند؛ و گناه آن در نامه اعمال آنان که براى عبادت و فریضه حج رفتهاند نوشته شود." [14]
در واقع حضرت امام با این تعابیر ، حجاج ایرانی را سفیران انقلاب اسلامی قلمداد می کردند و موقعیت آنها را بسیار حساس و وظیفه آنان را سنگین تلقی می کردند و حتی تکلیف آنان را فراتر از جامعه اسلامی بلکه آشنا نمودن مستضعفان جهان با اسلام وحکومت عدل اسلامی می دانستند :
"شما از کشور پیروزمندى که سالها تحت فشار ستمشاهى دستوپا زده و با عنایت خداوند تعالى و دعاى خیر بقیة اللَّه- أرواحنا فداه- قید و بندها را با تحمل مصیبات جانکاه گسیخته و هزاران شهید و جانباز در راه مقصد تقدیم اسلام نموده است عازم حج شدهاید. شما حامل پیام ملتى هستید که با انقلاب خود کشورى را که مىرفت با شرقزدگى و از آن بیشتر غربزدگى در الحاد و فساد و فحشا غرق شود نجات داده، و حکومت اسلامى را به جاى حکومت طاغوتى جایگزین نمودهاند. همان مردمى که تصمیم دارند با صدور پیام انقلاب اسلامىشان نه تنها کشورهاى اسلامى، که مستضعفان جهان را به اسلام عزیز و حکومت عدل اسلامى آشنا سازند.
شما نمایندگان مردمى هستید که انقلاب اسلامىشان، با عمر کوتاه خود و گرفتاریهاى طاقت فرساى حاصل از رویارویى با دو ابرقدرت و مقابله دو بلوک شرق و غرب با آن و خرابکاریهاى تروریستهاى وابسته به دو جناح ستمگر، تنها و تنها به برکت اسلام و نورانیت آن و مقاومت مردم توانسته است کشورهاى اسلامى را در شرق و غرب ارض و مظلومان جهان را در سراسر گیتىتکان داده و به اسلام جلب نماید؛ و توانسته است نداى اسلام را هر چند ضعیف به گوش جهانیان رسانده و نظر آنان را به خود جلب کند. شما حجاج محترم بیت اللَّه الحرام حامل پیام این ملت و نمایندگان این کشور هستید.
در این صورت موقعیت شما بسیار حساس و وظیفه شما سنگین است. یا ان شاء اللَّه، چنانچه انتظار مىرود، با رفتار شایسته و اخلاق اسلامى و انقلابى خود نظر همگان را جلب کرده و چهره انقلاب اسلامى را آن گونه که هست به نمایش ملتهاى جهان مىگذارید و توجه آنان را با برخوردهاى برادرانه و محبتآمیز به انقلاب بزرگ ایران جلب مىنمایید و عملًا تبلیغات فاسد مغرضانه بوقهاى تبلیغاتى را خنثى مىنمایید، که در این صورت حج شما مقبول و اجر شما مضاعف خواهد بود. و یا خداى نخواسته بعضى از بیخبران بر خلاف آنچه ذکر شد عمل مىنمایند- که امید است ننمایند- که در این صورت در محضر خدا و خانه او و قبله مسلمانان مرتکب گناهى عظیم شده و از صف حجاج بیت اللَّه الحرام و زائران قبر رسول خدا- صلى اللَّه علیه وآله- وائمه معصومین دربقیع خارج مىشوند، وبا کولهبارى ازگناه به منازل خود برمىگردند." [15]
"در هر حال زائران ایرانى به نقش و رسالت خود در تمامى مراحل حج توجه کنند که تمامى اعمال و رفتار آنان با دقت مورد توجه و نظردوستان و دشمنان انقلاب ما است، و دشمنان انقلاب درصدد دست یافتن به سوژهاى و لو مختصر جهت تخریب قداست و اعتبار الهى مردم کشور ما مىباشند و دوستان و طرفداران انقلاب مشتاق آشنایى با روش و سیره و خصوصیات این ملتى که آوازه نام و نشانش- به یارى خداوند- در سراسر عالم طنین افکنده است، گردیدهاند.
و حج بهترین میعادگاه معارفه ملتهاى اسلامى است که مسلمانان با برادران و خواهران دینى و اسلامى خود از سراسر جهان آشنا مىشوند و در آن خانهاى که متعلق به تمام جوامع اسلامى و پیروان ابراهیم حنیف است، گِردهم مىآیند وبا کنار گذاردن تشخصها و رنگها و ملیتها و نژادها به سرزمین و خانه اولینِ خود رجعت مىکنند وبامراعات اخلاق کریمه اسلامى واجتناب ازمجادلات وتجملات،صفاى اخوت اسلامى و دورنماى تشکل امت محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- را در سراسر جهان به نمایش مىگذارند." [16]
فصل دوم : بهره گرفتن از حج در وحدت مسلمین
می توان ادعا نمود که امام خمینی با ذکاوت و زیرکی خاص خود ، از ایام برگزاری مناسک حج در تحکیم وحدت بین مسلمین ،بیشترین بهره برداری را بردند . ایشان بطور مستمر یکی از فلسفه های مهم این اجتماع عظیم را اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی اعلام نموده و دعوت مردم و جوامع اسلامى به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین را وظیفه شرعى و الهى حجاج می دانستند .
ایشان همواره مسلمانان را از تفرقه و جدایی بر حذر داشته وضربات مهلکی که از ناحیه اختلافات ، بر پیکر جامعه اسلامی وارد آمده بود را یادآوری نموده و مهمترین عامل سعادت جهان اسلام را در یکپارچگی امت اسلام و وجود تفاهم بین آحاد جامعه اسلامی و استفاده از فرصت بسیار مغتنم حجّ می دانستند :
"عموم برادران و خواهران اسلامى باید توجه داشته باشند که یکى از مهمات فلسفه حج، ایجاد تفاهم و تحکیم برادرى بین مسلمین است و بر دانشمندان و معممین لازم است مسائل اساسى سیاسى و اجتماعى خود را با دیگر برادران در میان گذارند و در رفع آن طرحهایى تهیه کنند تا آنان در برگشت به کشورهاى خود آنها را تحت نظر علما و ارباب نظر قرار دهند." [17]
"باید بدانند که یکى از فلسفههاى مهم اجتماع عظیم از سراسر جهان در این مقام مقدس و مهبط وحى، به هم پیوستن مسلمانان جهان و تحکیم وحدت بین پیروان پیامبر اسلام و پیروان قرآن کریم در مقابل طاغوتهاى جهان است.
و اگر خداى نخواسته از اعمال بعض زائران در این وحدت خللى واقع شود و تفرقهاى ایجاد گردد، موجب سخط رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- و عذاب خداوند قادر خواهد شد. زائران محترم، که در جوار خانه خدا و محل رحمت او هستند، با همه بندگان خدا با رفق و مروت و اخوت اسلامى رفتار نمایند؛ و همه را، بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه و محیط، از خود بدانند؛ و همه با هم ید واحده و ملت واحد قرآنى باشند، تا بر دشمنان اسلام و انسانیت چیره شوند." [18]
"حجاج محترم جهان را دور هم گردآورده، و در مصالح اسلام و مشکلات مسلمین تبادل آرا نموده، و در حل مشکلات و راه رسیدن به آرمان مقدس اسلام تصمیمات لازم را اتخاذ نمایید؛ و راههاى اتحاد بین همه طوایف و مذاهب اسلامى را بررسى کنید؛ و در امور سیاسى مشترک بین همه طوایف مشکلاتى را که براى همه مسلمین جهان به دست دشمنان سرسخت اسلام پیش آمده است، که اهمّ آن اختلافانگیزى بین صفوف مسلمانان است، را چارهاندیشى بنمایید.
همان طور که همه مىدانیم، در سدههاى اخیر آتش افروز این معرکه خطرناک قدرتهاى جهانخوار شرق و غرب مىباشند، که از وحدت بیش از یک میلیارد مسلمان وحشت دارند، و با تمام قوا، مستقیماً یا به دست عمال منحرف خود، به این اختلافات دامنمىزنند، تا بر مقدرات مسلمانان جهان مسلط و بر آنها حکومت نموده و ذخایر بىپایان آنان را چپاول نمایند." [19]
حضرت امام با الهام از آموزه های قرآنی و روایات حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین وبا درس و تجربه ای که از تاریخ گرفته بودند بخوبی می دانستند که رمز پیروزی جامعه اسلامی وحدت و یکپارچگی و در نقطه مقابل خطرناک ترین عامل شکست و انحطاط آنها ، اختلاف و تفرقه می باشد ولذا یکی از مسائلی که بیش از هر موضوع دیگری ، در سفارشات امام بر آن تأکید شده است توصیه به وحدت کلمه و رفع اختلافات است :
"از جمله وظایف در این اجتماع عظیم، دعوت مردم و جوامع اسلامى به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است؛ که خطبا و گویندگان و نویسندگان در این امر حیاتى اقدام نمایند؛ و کوشش کنند در به وجود آوردن جبهه مستضعفین؛ که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار «لا اله الا اللَّه» از تحت اسارت قدرتهاى شیطانى اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند، و با اخوت اسلامى بر مشکلات غلبه پیدا کنند." [20]
"این حقیقت را به همگان گوشزد کنند که دشمنان اسلام با تمام قوا سعى در ایجاد تفرقه و اختلاف میان جوامع اسلامى دارند و به هر نام و هر وسیله که شده مىکوشند تا با درگیرى میان مسلمانان زمینه را براى تسلط کامل و مجدد خود بر همه کشورهاى اسلامى و چپاول و غارتگرى خود مساعد سازند. و به همین جهت، لازم است از هر گونه عمل تفرقهانگیز خوددارى کنند، که این یک وظیفه شرعى و الهى است. " [21]
"باید بدانید که چاره اساسى درسایه وحدت همه مسلمین واجتماع همگانى درقطع ید ابرقدرتها از کشورهاى اسلامى است ، وعملى کردن شعائر مواقف کریمه و مشاهد مشرفه درکشورهاى خویش است. " [22]
"باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالى در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم مىشود، شما ملتهاى مسلمان را مکلف مىسازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقى و تعالى مسلمین و اتحاد و پیوستگى جامعه اسلامى کوشش کنید." [23]
فصل سوم : استفاده از فرصت حج در حل مشکلات مسلمین
از خصوصیات ویژه مناسک حجّ ، گردهمایی میلیونی مسلمانان جهان درسرزمین وحی است که حضرت امام درصدد بودند نهایت استفاده را ازاین فرصت بدست آمده درآگاه شدن مسلمین ازگرفتاری های هم کیشان و برادران ایمانى خود وتلاش در حلّ ان ببرند . بویژه آنکه این کنگره بزرگ و عظیم هر ساله تکرار می شود و در صورت برنامه ریزی و سازماندهی صحیح میتوانند به امور مختلف ملّت های اسلامی اطّلاع یافته و راهکار های عملی ، برای رفع گرفتاری ها و مشکلات آنان پیشنهاد نموده و زمینه های عملی شدن آنها را فراهم سازند :
" اکنون که موسم حج بیت اللَّه الحرام است و مسلمین از اطراف جهان به زیارت خانه خدا آمدهاند، لازم است درخلال اعمال شریفه حج به یکى ازبزرگترین فلسفه این اجتماع عظیم توجه داشته وبه وضع اجتماعى وسیاسى کشورهاى اسلام رسیدگى کرده وازگرفتاریهاى برادران ایمانى خودمطلع گشته و در رفع آن حسب وظیفه اسلامى و وجدانى کوشش کنند.اهتمام به امرمسلمین،ازفرایض مهمه اسلام است." [24]
"جهات سیاسى زیادى در اجتماعات، جماعات و جُمَعات، و خصوصاً اجتماع گرانبهاى حج مىباشد؛ که از آن جمله اطلاع بر گرفتاریهاى اساسى و سیاسى اسلام و مسلمین است، که با گردهمایى روحانیون و روشنفکران و متعهدان زائر بیت اللَّه الحرام ممکن است طرح، و با مشورت از راه حلها مطلع، و در بازگشت به کشورهاى اسلامى در مجتمعهاى عمومى گزارش داده، و در رفع آنها کوشا شوند." [25]
"این مجتمعاتى که اسلام براى مسلمین به طور سهولت تهیه فرموده است، در سال یک دفعه فریضه فرموده است بر کسانى که استطاعت دارند که مجتمع بشوند در مکه معظمه و در مواقف شریفه. و براى همه مسلمین مستحب است که مستطیع هم که نباشند این عبادت الهى را به جا بیاورند. و نکته مهم این اجتماعات این است که مسلمین با هم در یک محیط دور از تشریفات- یک محیطى که همه آن جهات شخصیتها را ریخته و با یک کفن و با دو ثوبه مختصر- در این مواقف حاضر شوند و مهم این است که آن چیزهایى که در بلاد مسلمین در طول سال، گذشته است به اطلاع هم برسانند و براى رفع اشکالات مسلمین فکر بکنند. و اجتماع بزرگ میلیونى اسلامى در حجاز براى همین نکته است." [26]
"در این اجتماع مقدس حج، اولًا در مسائل اساسى اسلام، و ثانیاً در مسائل خصوصى کشورهاى اسلامى تبادل نظرکرده ببینندکه درداخل کشورها با دست استعماروعمال آن بربرادران مسلمان آنان چه مىگذرد. اهالى هرکشورى باید دراین اجتماع مقدس گرفتاریهاى ملت خود را به مسلمین جهان گزارش دهند." [27]
"مسلمانان جهان باید به فکر تربیت و کنترل و اصلاح سران خود فروخته بعض کشورها باشند و آنان را با نصیحت یا تهدید از این خواب گرانى که هم خودشان و هم منافع ملتهاى اسلامى را به باد فنا مىدهد، بیدار نمایند و به این سرسپردگان و نوکران هشداربدهند و خودشان هم با بصیرت کامل از خطر منافقین و دلالان استکبار جهانى غافل نشوند و دست روى دست نگذارند و نظارهگر صحنه شکست اسلام وغارت سرمایهها و منابع و نوامیس مسلمین نباشند." [28]
فصل چهارم : هشدار در مورد توطئه های استکبار در حج
ایام برگزاری مناسک حجّ یکی از بهترین فرصت ها برای آگاه ساختن مسلمانان نسبت به توطئه های استکبار جهانی و دشمنان آنان است . غفلت جامعه اسلامی از آنچه بر او می گذرد و عدم توجّه به مصائب و مشکلاتی که از ناحیه دشمنان اسلام و در رأس آنان امریکا و اسرائیل بر کشورهای اسلامی وارد می گردد حضرت امام را بر آن داشت تا از فرصت طلایی گرد هم جمع شدن تمامی مسلمانان از اقصی نقاط جهان در سرزمین وحی استفاده نموده و هشدارهای لازم را به آنان در خصوص توطئه های استکبار گوشزد نماید که از جمله آنان چشم طمع دوختن دشمنان به مخازن عظیم زیرزمینى و روى زمینى این کشورها بوده است :
"مسلمانان حاضر در مواقف کریمه، از هر ملت و مذهب که هستند، باید به خوبى بدانند که دشمن اصلى اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشأن- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- ابرقدرتها، خصوصاً امریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است که چشم طمع به کشورهاى اسلامى دوخته و براى چپاول مخازن عظیم زیرزمینى و روى زمینى این کشورها از هیچ جنایت و توطئهاى دست بردار نیستند.
و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانى تفرقه انداختن بین مسلمانان، به هر شکل که بتوانند، مىباشد. در مراسم حج ممکن است اشخاصى، از قبیل ملّاهاى وابسته به خود، را وادار کنند که اختلاف بین شیعه و سنى ایجاد کنند؛ و آن قدر به این پدیده شیطانى دامنزنند که بعض ساده دلان باور کنند و موجب تفرقه و فساد شوند. برادران و خواهران هر دو فرقه باید هوشیار باشند.
و بدانند که این کوردلان جیره خوار با اسم اسلام و قرآن مجید و سنت پیامبر مىخواهند اسلام و قرآن و سنت را از بین مسلمین برچینند؛ یا لا اقل به انحراف کشانند. برادران و خواهران باید بدانند که امریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند؛ چرا که اسلام و کتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاولگرىشان مىدانند؛ چرا که ایران با پیروى از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان بپاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد.
امروز توطئه بر ضد ایران و حکومت آن و حزب اللَّه در حقیقت توطئه براى محو اسلام و کتاب و سنت است.و ایران بهانهاى بیش نیست.اینان با ایران زمان شاه که حکومتش جان نثار آنان بود و ایران را در همه چیز وابسته به آنان کرده و نقشه اسلامزدایى را دنبال مىکرد بسیار موافق بودند. و با ایران امروز که دستشان را ازمنابع و مخازن کشورمان قطع کرده ومستشاران و وابستگان به آنان را از کشور رانده است مخالفند.
ازطرف دیگر،دشمن حقیقى آنها هم اسلام است.مگر آنکه اسلامى ساخته و پرداخته بعضى حکومتها و آخوندهاى بدتر ازآنان باشد که با آن موافقند.
و آن اسلام نیز حامى آنان و مدافع منافع آنان است.و ازآن دیدگاه است که فریاد مظلومانه حجاج ایرانى را درمرکز وحى ومهبط أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ الَىِ النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأکْبَرِ أنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ در گلو خفه مىکنند و به کفرآنان فتوا مىدهند.
پس،دراین مقطع زمانى تکلیف الهى حجاج است که اگرمطلبى از گویندگان شنیدند که بوى ایجاد اختلاف بین صفوف مسلمانان را مىدهد، انکار کنند؛ و برائت ازکفار و سردمداران آنان را ازوظایف خود درمواقف کریمه بدانند؛
تا حج آنها حج ابراهیمى ابو الأنبیا - صلوات اللَّه علیه- باشد و حج محمدى- صلى اللَّه على و آله و سلم. و الّا « ما أکْثَرَ الضَّجِیجَ وَ أَقَلَّ الحجِیجَ » درباره آنها صادق است." [29]
امام خمینی ( رحمة الله علیه ) مهمترین حربه دشمن را جهت رسیدن به اهداف شومشان در غارت و چپاول ثروت های کلان کشورهای اسلامی ، ایجاد تفرقه و اختلاف دانسته و از هر فرصت ممکن برای هشدار دادن به مسلمانان و بیدار سازی آنان استفاده می نمودند و بدیهی است که کنگره عظیم حجّ می توانست مجالی بسیار مناسب برای طرح مشکلات جهان اسلام وبلکه وسیعتر از آن مشکلات مستضعفان عالم باشد و در این میان تنها راهکار اصولی که امام همواره به آن توصیه می نمودند وحدت کلمه و اتکال به خداى بزرگ بوده است :
"در آستانه به هم نزدیک شدن جمیع مسلمانان جهان و تفاهم همه مذاهب اسلامىبراى رها شدن کشورهایشان از چنگال پلید ابرقدرتها و احساس خطر براى چپاولگران بین المللى و در آستانه قطع ایادى ستمگران غرب و شرق از ایران با رمز وحدت کلمه و اتکال به خداى بزرگ و اجتماع در زیر پرچم اسلام و توحید، شیطان بزرگ جوجههاى خود را فراخوانده است تا با هر حیله متصور، بین مسلمین تفرقه افکند و امت توحیدى و برادران ایمانى را به اختلاف و دشمنى کشاند و راه سلطهگرى و چپاول را براى خویش هر چه بیشتر باز کند.
شیطان بزرگ که خوف آن دارد که انقلاب اسلامى ایران به سایر کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى صادر شود و دست پلید او را از کشورهاى تحت سلطه قطع کند، در حالى که از حصر اقتصادى و حمله نظامى طَرْفى نبست به حیله دیگرى دست زده است تا انقلاب اسلامى ما را در پیشگاه مسلمانان جهان خدشهدار کند و مسلمانان را به جان هم اندازد و خود به ستمگریها و چپاولهایش در کشورهاى اسلامى ادامه دهد، و آن اینکه درست در آستانه کوشش بىامان ایران براى وحدت کلمه و تشبث به اسلام بزرگ و توحید بین جمیع مسلمین جهان، به یکى از مهرههاى خبیث امریکا و از دوستان شاه مخلوع معدوم، دستور مىدهند تا از فقها و مفتیان اهل سنت، فتوا بر کفر ایرانیان عزیز بگیرد.
و بعضى از این مهرهها گفتهاند:«اسلامى که ایرانیان مىگویند، غیراز اسلامى است که ما مىگوییم». آرى اسلام ایران غیر ازاسلام آنان است که ازمهرههاى امریکا چون سادات وبگین پشتیبانى مىکنند و در مقابل فرمان خداى متعال با دشمنان اسلام دست دوستى مىدهند و براى تفرقه بین مسلمین، ازهیچ افترا و کوششى دریغ نمىکنند.مسلمانان جهان باید این تفرقه افکنها را بشناسند وتوطئه پلیدآنان راخنثى کنند." [30]
"شرط همه مناسک و مواقف براى رسیدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى، اجتماع همه مسلمانان در این مراحل و مواقف و وحدت کلمه تمامى طوایف مسلمین است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبیله و طایفه و مرز و بوم و عصبیتهاى جاهلى، و هماهنگ خروشیدن بر دشمن مشترک است که دشمن اسلام عزیز است و در این عصر از آن سیلى خورده است و آن را مانع غارتگریهاى خود مىداند و با تفرقه افکنى و نفاق پراکنى مىخواهد این مانع ملموس را از سر راه خود بردارد. و عمال مزدور آنان که در رأس آنها آخوندهاى حسود دنیاگراى دربارىاند و در هر جا و هر وقت خصوصاً در ایام حج و مراسم الهى آن، مأمور اجراى این مقاصد شوم مىباشند.
مسلمانان در مواقف و مراسم این عبادت که یکى از مقاصد بزرگ آن، اجتماع مسلمین از تمام بقاع زمین براى منافع مستضعفان جهان است، و کدام نفع بالاتر از کوتاه کردن دست جهانخواران از ممالک اسلامى است، لازم است با هوشیارى مراقب اعمال ضد اسلامى و قرآنى این عمال خبیث و آخوندهاى نفاق افکن باشند و آنان را که با نصیحت به اسلام و منافع مسلمین وقعى نخواهند گذاشت، از خود برانند که اینان از طاغوتیان شیطانتر و پست ترند." [31]
"البته براى ما و همه اندیشمندان و محققانى که از نیات پلید تشکیلات آل سعود باخبرند جاى تعجب نیست که به ایران و حکومتى که از بدو پیروزى تا به حال فریاد وحدت مسلمین را سر داده است و در همه حوادث جهانِ اسلام خود را شریک غم و شادى مسلمانان مىداند تهمت افتراق و جدایى مسلمانان را بزنند؛ و یا بالاتر از آن، زائرانى را که به عشق زیارت مرقد پیامبر و حرم امن الهى به حجاز رفتهاند با لشکرکشى و تشکل براى تصرفکعبه و آتش زدن حرم خدا و تخریب مدینه پیامبر متهم نمایند! و دلیل و مدرک این کار را حضور پاسداران و نظامیان و مسئولین کشورمان در مراسم حج ذکر کنند!
آرى، در منطق آل سعود نظامى و پاسدار کشور اسلامى باید با حج بیگانه باشد؛ و این گونه سفرها براى مسئولین کشورى و لشکرى تعجبآور و توطئهانگیز مىشود.
از نظر استکبار، مسئولین کشورهاى اسلامى باید به فرنگ بروند، آنها را به حج چه کار! دست نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروى و امریکا و اسرائیل را به حساب دشمنى با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس احرام به عنوان رهبران توطئه معرفى کردهاند!" [32]
فصل پنجم : احیاء اصل برائت از مشرکین در حج
تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ، یکی از اصول و ارکان فراموش شده مناسک حجّ ، اعلان برائت از مشرکان بود که حضرت امام در کنار دیگر تحولات ، به احیاء این رکن اساسی اعمال حجّ پرداختند و آن را از ارکان توحیدى و واجبات سیاسى حج معرفی نمودند. خصوصاٌ با توجّه به بار سیاسی آن ، اهتمام فراوانی به زنده نمودن موضوع برائت داشتند وبه همین سبب بود که استکبار جهانی هم تاب نیاورد وفاجعه خونین کشتار حجّاج بی پناه را در سال 1366 ببار آورد :
"اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدى و واجبات سیاسى حج است، باید در ایام حج به صورت تظاهرات و راهپیمایى با صلابت و شکوه هر چه بیشتر و بهتر برگزار شود." [33]
حضرت امام بر چند نکته محوری پیرامون اصل اعلان برائت تأکید داشتند :
- اولاٌ آن را از ارکان توحیدى و واجبات سیاسى حج معرفی نمودند
- ثانیاٌ اعلان برائت از مشرکان را کهنه شدنی و مقطعی ندانسته و مدام بر تجدید آن تأکید داشتند
- ثالثاٌ آن را منحصر به ایام و مراسم حجّ ندانسته وخواستاراستمرار آن را در تمامی ایام و در فضاى سراسر عالم بودند :
"اعلان برائت کهنه شدنى نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود، که باید مسلمانان فضاى سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملى نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردیدآفرینان و متحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظهاى از این آهنگ مقدس توحیدى و جهان شمولى اسلام، غفلت نکنند که مسلماً جهانخواران و دشمنان ملتها، بعد از این آرام و قرار نخواهند داشت و به حیلهها و تزویرها و چهرههاى گوناگون متمسک مىشوند و روحانىنماها و آخوندهاى دربارى و اجیرشدگان سلاطین و ملیگراها و منافقین به فلسفهها و تفسیرها و برداشتهاى غلط و منحرف روى مىآورند و براى خلع سلاحهاى مسلمانان و ضربه زدن به صلابت وابهت و اقتدار امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله وسلم- به هرکارى دست مىزنند." [34]
"فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است و جاوید، در صورتى که مشرکان حجاز منقرض شدهاند. و « قیام ناس» مختص به زمانى نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومى بشرى از جمله عبادات مهم است الى الابد و همین است نکته سفارش اکید ائمه مسلمین- علیهم السلام- بر اقامه عزاى سید مظلومان تا آخر ابد و فریاد مظلومیت آل بیت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- ظالمیت بنى امیه- علیهم لعنة اللَّه- با آنکه بنى امیه منقرض شدهاند، فریاد مظلوم بر سر ظالم است. و این پرخاش و فریاد باید زنده بماند و برکاتش امروز در ایران در جنگ با یزیدیان واضح و ملموس است. و لازم است حجاج بیت اللَّه الحرام در این مجمع عمومى و سیل خروشان انسانى فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هر چه رساتر برآورند و دست برادرى را هر چه بیشتر بفشارند و مصالح عالیه اسلام و مسلمین مظلوم را فداى فرقه گرایى و ملی گرایى نکنند و برادران مسْلم خود را هر چه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیتهاى جاهلى که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمىشود بنمایند، که این خود نصرت خداوند تعالى است و وعده حق تعالى به امید واثق شامل حالشان مىشود. و اگر خداى نخواسته از عمال جهانخواران که در رأس آنان آخوندهاى جیره خوار تفرقه افکن واقعند پیروى کنند، به معصیت بزرگى دست زدهاند و مشمول غضب قادر جبار خواهند شد و در قید و بند ابرقدرتها باقى خواهند ماند و باید به خداوند از آن پناه برد." [35]
حضرت امام با تأکید مستمر خود مبنی بر زنده نگه داشتن این اصل ، بدنبال بهره برداری از آن در مسیر اعتلای کلمه حق و احیاء عظمت از دست رفته مسلمین بود. ایشان برای اصل برائت ، برکات فراوانی قائل بودند از جمله :
- آزادىِ انرژى متراکم جهان اسلام
- بغض عملى نسبت به دشمنان خدا
- دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس
- دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها
- همدردی مسلمانان با برادران و خواهران ایمانی خود در سراسر جهان
- کوتاه نمودن دست اجانب از بلاد اسلامی
- آگاه سازی مسلمانان و مستضعفان از جنایات امریکای جهانخوار واسرائیل غاصب
و امام چه زیبا این اهداف بلند و برکات و ثمرات اعلان برائت از مشرکان عالم را به تصویر کشیدند:
"ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادىِ انرژى متراکم جهان اسلام داشته و داریم. و به یارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزى این کار صورت خواهد گرفت. و ان شاء اللَّه روزى همه مسلمانان و دردمندان علیه ظالمین جهان فریاد زنند و اثبات کنند که ابرقدرتها و نوکران و جیرهخوارانشان از منفورترین موجودات جهان هستند." [36]
"فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملتها و کشورهاى دیگرى است که ابرقدرتهاى شرق و غرب، خصوصاً امریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوختهاند و سرمایه آنان را به غارت بردهاند و نوکران و سرسپردگان خود را به آنان تحمیل نمودهاند و از فواصل هزاران کیلومتر راه به سرزمینهاى آنان چنگ انداخته ومرزهاى آبى و خاکى کشورشان را اشغال کردهاند.
فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانى است که دیگر تحمل تفرعن امریکا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست دادهاند و نمىخواهند صداى خشم و نفرتشان براى ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کردهاند که آزاد زندگى کنند و آزاد بمیرند و فریادگر نسلها باشند.
فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها، فریاد دردمندانه ملتهایى است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است.فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنههایى است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزى آنان را، زراندوزان و دزدان بین المللى به یغما بردهاند و حریصانه از خون دل ملتهاى فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان، به اسم سرمایه دارى و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند دادهاند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محروم نمودهاند.
فریاد برائت ما، فریاد امتى است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشستهاند و همه تیرها و کمانها و نیزهها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفتهاند و هیهات که امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و سیرابشدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینى، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنههاى ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را براى اداى واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم." [37]
نتیجه گیری :
یکی از مباحث محوری پیرامون عبادات خصوصاً عباداتی که دارای فروع بیشتری هستند مسأله فلسفه تشریح وعلل و جوب آنهاست . بدیهی است که خداوند حکیم هیچ تکلیفی را برای انسان مقرر نفرموده است مگر اینکه حکمت های فراوانی در آن نهفته است که مألاً کمال انسان را بدنبال دارد . هر یک از فرائض ، زمانی می توانند در مسیر رشد و کمال انسان تأثیر گذار باشند به تمامی ابعاد و زوایای آن توجه نموده و شخص سالک با نگاهی جامع و همه جانبه نسبت به انجام آن مبادرت ورزید .
در این میان فریضه مهم حج از جایگاه ویژه ای برخوردار است که متاسفانه در طول سالیان متمادی به علت عدم توجه به مجموعه برکات و ثمرات آن جامعه اسلامی از بسیاری فوائد و اثرات آن محروم مانده است .
امام خمینی ( ره ) به عنوان یک مصلح به تمام معنا که درصدد ارائه تصویری صحیح و جامع از اسلام و فرائض آن بود آرمان هایی را مطرح نمود که با وجود آمدن انقلاب اسلامی و استفاده کاملاً بهینه از این فرصت بدست امده با انگیزه ای مضاعف سعی نمود تحقق بخش آن آرمانها باشد . در این مقاله بصورت خیلی اجمالی ، به برخی از آرمان های حضرت امام خمینی ( ره ) اشاره گردید و همین نگاه گذرا نشان میدهد که آن شخصیت بزرگ اولاً چه تحولی را در نوع نگاه جامعه اسلامی به فریضه مهم حج ایجاد نمود و ثانیاً با بیان آرمان های بلند در تحقق حج ابراهیمی چه برکات فردی و اجتماعی را نصیب جامعه اسلامی و آهاد مسلمانان نمود .
بدون شک تبیین آرمان های امام خمینی در حج ابراهیمی و عملی ساختن آن ، بیش از پیش به نقش منحصر بفرد این فریضه بزرگ در اصلاح فردی و اجتماعی مدد خواهد رساند که امید است این مقاله کوتاه به قدر خود سهیم بوده باشد .
منبع و مأخذ :
امام خمینی ، روح الله. صحیفه امام ، مجموعه سخنرانی ها ، نوشته ها و مصاحبه های امام خمینی ، تهران : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ،1378
[1] صحیفه امام ج10 ص : 158
[2] صحیفه امام ج20 ص:86
[3] صحیفه امام ج10 ص : 175
[4] صحیفه امام ج19 ص :333
[5] صحیفه امام ج19 ص : 341
[6] صحیفه امام ج20 ص : 91
[7] صحیفه امام ج20 ص : 346
[8] صحیفه امام ج21 ص : 78
[9] صحیفه امام ج20 ص : 94
[10] صحیفه امام ج20 ص : 89
[11] صحیفه امام ج18 ص : 97
[12] صحیفه امام ج18 ص : 86
[13] صحیفه امام ج16 ص : 513
[14] صحیفه امام ج18 ص : 96
[15] صحیفه امام ج19 ص:26
[16] صحیفه امام ج20 ص : 343
[17] صحیفه امام ج10ص :61
[18] صحیفه امام ج19ص:340
[19] صحیفه امام ج19 ص :321
[20] صحیفه امام ج10 ص: 159
[21] صحیفه امام ج14 ص :410
[22] صحیفه امام ج19 ص :341
[23] صحیفه امام ج2 ص :322
[24] صحیفه امام ج4ص:43
[25] صحیفه امام ج10 ص:159
[26] صحیفه امام ج13ص:274
[27] صحیفه امام ج2ص: 324
[28] صحیفه امام ج20ص : 319
[29] صحیفه امام ج19 ص: 28
[30] صحیفه امام ج13ص :208
[31] صحیفه امام ج20ص:90
[32] صحیفه امام ج21 ص :79
[33] صحیفه امام ج20ص :314
[34] صحیفه امام ج20ص :315
[35] صحیفه امام ج20ص:94
[36] صحیفه امام ج21ص :80
[37] صحیفه امام ج20 ص :317