جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده تربت جام و تایباد و باخرز میگوید: تندروها منافع ملی را از بین برده و کشور را به این روز انداخته اند که نه آینده ای برای ما هست و نه آینده ای برای بچه هایمان. یک اقلیت شیپور به دست روی منبر و یک اقلیت شیپور به دست کف خیابان هر بلایی می خواهند سر منافع ملی و امنیت کشور میآورند. چرا جلوی آن ها نمی ایستیم؟ مگر مملکت فقط مال این هاست؟ مملکت مال مردمی است که این روزها اجاره خونه ندارند. برای مایحتاج زندگی به مشکل برخورده اند.
شرایط بحرانی اجتماعی و اقتصادیای که ایران امروز به صورت ملموس با آن روبروست، پیش از هرچیز نیاز به این دارند که بحرانی بودنشان توسط مسئولان قوا به رسمیت شناخته شود تا سپس برای حل آنها دنبال راه حل بگردیم. راه حلی که خود نیاز به یک گفتوگوی همهجانبه و برابر میان همهی سلیقهها در بین جامعه و نخبگان و مسئولان دارد. اگر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه سابق کشورمان ضرورت آغاز این گفتوگوی ملی را درک کرد و آن را کلید زد، حالا این صدا را برخی نمایندگان مجلس نیز شنیدهاند و ضرورت آن را احساس کردهاند. به این بهانه «خبرآنلاین» به سراغ جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده تربت جام و تایباد و باخرز رفت. او مواضع اخیرش در همین رابطه بوده است.
گویا اخیرا شما طرحی دادید که آشتی و گفتوگوی ملی و استفاده از تجارب و دانش مسئولان گذشتهای که از قطار قدرت پیاده شدهاند، ضروری دانستهاید؟
من نمایندهام. صدای مردم را میشنوم. مشکلات فراوانی که دارند و امثال من به عنوان نماینده باید صدای آنها بشویم. که چیزی تصویب کنیم به نفع مردم شود. وضعیت کشور از پس حوادث اخیر و شرایط اقتصادی خاصی که بر جامعه حاکم شده به گونهایست که هر فعال سیاسی و فعال مدنی و اجتماعی را در هر جایگاهی که باشد و همهی اقشار جامعه را به فکر فرو برده. با خیلی از شخصیتهای دلسوز مملکت که مشورت میکنم از دکتر لاریجانی تا دکتر ظریف و آقای جهانگیری و با برخی مسئولان فعلی دولت فعلی و حتی نمایندههای همکارمان در مجلس شورای اسلامی با مردم و با فعالان مدنی و رسانهای، همه احساس مشترکی دارند. از شرایط نگرانند. دوست دارند کاری کنند. کشور نیاز به همدلی بیشتر دارد. استفاده از ظرفیت زنان و اقلیتها و فعالان سیاسی مختلف اصلاحطلب و اصولگرا ضروری است.
در شرایط بد بین المللی هستیم و به مشروعیت سیاسی و کاهش فاصله بین حاکمیت و نظام نیاز داریم. و همچنین کاهش سردی و گوشهگیری نیروهای سیاسی به قدرت ما و پشتوانه مذاکرات بینالملی و رفع تنشهای بین المللی ما هم کمک می کند. من فکر می کنم دغدغه بسیاری از فعالان سیاسی الآن همین است.
این دغدغه مشترک را داریم تا مشکلات کشور را حل کنیم. ما نیاز به آشتی ملی داریم. نیاز داریم توان همهی کشور را در حل مشکلات اقتصادی کشور به کار ببریم. آستانه تحمل مردم تمام شده. شرایط عادی نیست که ما با روال عادی و روتین قانون گذاری در مجلس و سیاست گذاری در وزارتخانهها را دنبال کنیم. همه باید متمرکز بشویم روی حل بحران اقتصادی کشور و روی کاهش فاصله رو به افزایش بین مردم و حاکمیت. آمار مشارکت دو انتخابات قبلی را نگاه کنید. چه بازخوردی به ما ارائه میدهند؟
خوب است که این مشکلات از زبان شمای نماینده مجلس گفته میشود، پس چرا اقدامی نمیشود؟!
من باور دارم که قانون اساسی فعلی ما این ظرفیت را دارد که در چارچوب آن بخش عمدهای از مطالبات مردم واقعا قابل حل و پیگیری باشد. اما یک اقلیت خاصی در کشور روز به روز همهی عرصهها را بر مردم تنگتر میکنند. روز به روز نظام را از پشتوانه مردمیاش بیبهره میکنند. روز به روز دارند میزان مشارکت مردم در بخشهای مختلف را کاهش میدهند.
ما در این شرایط نمیتوانیم فقط تماشاگر باشیم. این نه عاقلانه است و نه دلسوزانه و نه صادقانه که بگوییم هیچ مشکلی نیست. اینکه ما مشکلات را انکار کنیم، مشکلات را حل نمیکند. ما با ابر چالشها و ابر بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی مواجهایم و باید این مشکلات را با شجاعت بیان کنیم و با شجاعت بشناسیم و با توان تمام دنبال حل آنها باشیم.
یک عده ولی در کشور مدعیاند که مشکلی در عرصه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و خارجی و مشروعیت نظام و مشارکت نیست. این اشتباه که بگوییم مشکل نیست. مشکلات هست. واقعیت دارد. ما نمایندگان مجلس اگر این نظام را دوست داریم و بخشی از همین حاکمیت هستیم باید کمک کنیم به رفع این انسداد سیاسی و کمک کنیم به بازگشایی فضای سیاسی به رفع موانع.
چگونه، وقتی اکثر نمایندگان این مجلس از همان تندروهایی هستند که شما به آنان اشاره کردهاید؟
مجلس شورای اسلامی هر کاری را که دارد، بگذارد زمین، حداقل ابرچالش اقتصادی کشور را که قبول دارد؟ الان مردم دچار چالش و بحران هستند. نمایندگان در یک سال باقی مانده همین یکی را جدای از بحث رای و انتخابات پیگیری کند.
ما باید گفتمان سازی کنیم. همین مطالبهای که من مطرح کردم به عنوان آشتی ملی را از رسانههای مختلف تکرار کنیم. اگر این صدا را باور داریم که کشور مشکل دارد. اگر می خواهیم از بحران اقتصادی خارج بشویم. این صدا را باید جار بزنیم و تبدیل به یک مطالبه عمومی کنیم. من نماینده مجلس سکوت کنم، وزیر سکوت کند، رییس جمهور بگوید مشکلی نیست که چیزی درست نمیشود. رییس جمهورهای سابق ما کجا هستند؟ این همه بحران داریم، روحانی کجاست؟ خاتمی و احمدینژاد کجا هستند؟ چرا از تجارب اینها استفاده نمیشود. در جایگاه اشغال پست هم نباشند، به هرحال صاحب تجربه هستند، راهکارشان را باید پرسید و به کار گرفت. وزرای سابق کجا هستند؟ آدمهای سیاسی فعال کو؟ چرا راهکار نمیدهند.
وقتی برای حل مشکلات اقتصادی، پنهانی مذاکره میشود و در عین حال انکار میشود! انگار رییس دولت هم از واکنش تندروها بیم دارد؟
من قبول دارم محدودیت هست. اما برای خروج از این بحران و این انسداد راهکار بدهند. برای راهگشایی بهتر است برگردیم به مردم. مردم که داد میزنند ما خودرو خارجی هشت برابر قیمت نمیخواهیم. ما خودروی گران داخلی با کیفیت نازل نمیخواهیم. چرا این صدای مردم شنیده نمیشود در کشور؟ این حجم پول در جیب کی میرود؟
ابرچالشهای کشور را دریابیم. وضعیت بازنشستگان، وضعیت نیروهای قراردادی. وضعیت آموزش و پرورش، شرایط انرژی. در حوزه انتخابی من ۶۰ درصد درآمد مردم از کشاورزی است. وزارت نیرو ابلاغ کرده در روز پنج ساعت قطع برق داشته باشند. یعنی موتور پمپها خاموش. کشاورز نان ندارد بخورد. این چه طرز مملکت داری و حکومت داری است؟
این مشکلات را من نماینده مجلس هم نگویم؟ رییس جمهور سابق هم که ساکت است و وزیر سابق هم که ساکت است. کی مشکلات را بگوید که به سمت حلش برویم؟ آشتی ملی یعنی که ما همه ظرفیت کشور و نخبگان و فعالان و مردم را برای نجات کشور استفاده کنیم. نیاز به حل این بحران ها داریم. اگر حل نکنیم شرایط کشور خیلی سخت تر خواهد شد. مردم حق دارند از من نماینده مجلس بپرسند که شما مسئولان کدام بحران را میتوانید حل کنید. رهبری از ابتدای سال روی انتخابات تاکید دارند. انتخابات مشارکتی و رقابتی باشد. انتخابات مهم است و دشمن روی انتخابات زوم کرده. ما مشکلات مردم را حل نکنیم مردم پای صندوق میآیند؟ برای اجرای فرمان رهبری، یک چاره این است که ما مشکلات مردم را حل کنیم. این مردم صاحب این کشور هستند. راهکار دولت و مجلس برای مشکلات چیست؟ راهبرد مشخصی نداریم. همه سکوت کردیم که معجزه رخ بدهد. اگر قرار باشد اتفاق مثبتی بیفتد آن اتفاق را خودمان باید رقم بزنیم.
از سکوت رییسجمهورها و وزیران سابق گفتید. آقای ظریف و آقای آخوندی اخیرا وارد گفتوگو شدهاند و برای حل مشکلات راهکارهایی دادهاند. آقای خاتمی هم همین طور.
عملکرد ظریف درخشان ترین عملکردها در جمهوری اسلامی است. یک انسان با شرافت است. یک انسان با لیاقت است. تا به امروز نه امریکایی ها می توانند طرح دیگری غیر از برجام را مطرح کنند و نه مخالفان برجام که در مجلس برجام را آتش زدند و جلوی چشم ما و ملت ضربه زدند به امنیت کشور. تندروها هم هیچ طرح دیگری جز احیای همین برجام ندارند.
باقی وزیران روحانی هم باید بیایند وارد گفتوگوی ملی شوند. از عملکرد خودشان دفاع کنند. وضعیت کشور خوب نیست. کمک کنند مشکلات مطرح شود. راهکار داده شود. فشار افراطیها و تندروها و کارشکنیها را افشا کنند. آدم هایی که تا میآیی رابطهای را با یک جای جهان درست کنی میریزند یک سفارتخانه را اشغال میکنند! همین رفتارها منافع ملی را از بین برده و کشور را به این روز انداخته که نه آینده ای برای ما هست و نه آینده ای برای بچه هایمان. چرا؟ چون یک اقلیت شیپور به دست روی منبر و یک اقلیت شیپور به دست کف خیابان هر بلایی می خواهند سر منافع ملی و امنیت کشور میآورند. چرا جلوی آن ها نمی ایستیم. مگر مملکت فقط مال این هاست؟ مملکت مال مردمی است که این روزها اجاره خونه ندارند. برای مایحتاج زندگی به مشکل برخورده اند. ظریف در زمان وزارتش خواست به سهم خود این مشکلات را درست کند، ما در مجلس دهم کمکش کردیم اما کاسبان تحریم نگذاشتند. امروز بقیه وزیران دولتهای قبل بیایند همصدای ظریف بشوند که آی ملت بلایی که بر سر شما آمده به خاطر همین افراد اقلیت شیپور به دستی بوده که الآن طلبکارند در سکوت کردن وزرای سابق. در سکوت کردن روسای جمهور سابق. در سکوت استادان دانشگاه. این اقلیت شیپور به دستی که تیشه به ریشه امنیت اقتصادی و اجتماعی ایران زدند و الآن از ما طلبکارند!
برجام بد بوده. شما مذاکره کنید یک توافق بهتر. چرا دنبال احیای برجامید پس؟ باید محاکمه بشوند این هایی که برجام را آتش زدند. کاری را که اسراییلی ها می خواستند انجام دادند. پیامدهای اقتصادی آن هم که امروز برای آنقدر مردم ملموس است که با گفتن این که ما پیشرفت کردیم، بیشتر به مسئولان بدبین بشوند. با حلوا حلوا گفتن دولت، دهان مردم شیرین نمیشود.
مردم میفهمند مشکلات اقتصادیشان به کاهش تنش با جهان گره خورده اما برای این رفع تنش گامی برداشته نمیشود که ایران بتواند با جهان وارد داد و ستد بشود.
ما اف ای تی اف را در مجلس دنبال کردیم، فحش شنیدیم. تهمت شنیدیم. هر اسمی که شما فکر کنید روی ما گذاشتند. کدام کارشناس آمد و گفت که اف ای تی اف به نفع منافع ملی ایران نیست؟ هر کارشناسی آمد مجلس از ضرورت عضویت گفت تا اقتصاد ما تحریم بانکی نشود. اما همین کارشناس جرات نمی کند در تریبون این نظر کارشناسی را اعلام بکند. کشور را همین طوری به باد فنا دادیم. همین طوری ملت را به این روز انداختیم. دیگر سکوت جایز نیست. صبر مردم هم تمام شده.