ترکیه برای آن که ابن سینا را به نام خود معرفی کند یک استدلال ابتدایی دارد. ترکها میگویند پدر ابنسینا از بلخ به بخارا رفته و ابن سینا در شهر بلخ به دنیا آمده. با توجه به این که این شهرها بخشی از «ترکستان» بودهاند، پس در نتیجه ابن سینا ترک است. بر پایه همین استدلال ساده، ترکیه ابن سینا را به نام خود زده است.
شبکه تیآرتی ترکیه پخش سریالی جدید را آغاز کرده است به نام «نابغه کوچک، ابنسینا». سریال به روایت زندگی ابن سینا میپردازد، اما یک نکته مهم دارد، خبری از هویت ایرانی نیست. در حکایتی که ترکها میگویند، ابن سینا نابغهای ترک قلمداد شده است. تنها شروع این سریال کافی بود تا واکنش بسیاری از کاربران ایرانی را در شبکههای اجتماعی برانگیزد و این پرسش را مطرح کنند که چه کسی هویت ایرانی ابن سینا را در روز روشن دزدیده است؟
به گزارش فرارو، برخی معتقدند که با ساخت یک سریال یا فیلم، شخصیت بزرگ تاریخی مصادره نخواهد شد و نیازی به جنجال نیست. اما عدهای دیگر باور دارند با همین اقدامات بوده است که نام برخی مفاخر و چهرههای سرشناس ایرانی به نفع ترکیه ثبت شده است. حال سوالی که مطرح میشود این است که آیا به راستی ترکیه قدرت مصادره ابن سیناها را دارد؟ و به راستی ترکیه چه هدفی دارد و ما در مقابل چه میکنیم؟
پخش سریال ابن سینا و هویتی که حذف شد!
همزمان با پخش سریال ترکیهای ابن سینا، کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی به این سریال واکنش منفی نشان دادند. علت اصلی این واکنشها با عدم اشاره سازندگان سریال به هویت ایرانی ابنسینا مرتبط است. در خلاصه این سریال نیز به جز اشاره به باهوش بودن ابن سینا و زیرکی او به هویت و ایرانی بودن وی اشاره نشده است.
در چنین شرایطی فارغ از تعصبات ملی و میهنی یک زنگ خطر بزرگتر هم به صدا در میآید. برخلاف فیلم و سریالهای دیگر که به چهرههای سرشناس، در دوران بزرگسالی میپردازند، این سریال مخاطبان کودک را هدف میگیرد و فاجعه فرهنگی هم در همین بخش رخ میدهد. کودکان ترکیهای باور میکنند ابن سینا هموطنشان است و روی او متعصب میشوند.
اگرچه هنوز مدت زمان زیادی از آغاز پخش این سریال نگذشته و حتی اطلاعات زیادی درباره این سریال در دست نیست، اما در همین مدت زمان کوتاه، سیاست ترکیه در استفاده از سریالهای تاریخی برای افزایش غنای تاریخی این کشور نزد مخاطبان به خوبی مشهود است. پیش از ابن سینا شخصیتهای دیگری هم بوده اند که ترکیه سعی کرده آنها را ترک جلوه دهد. از موفقترین تلاشهای ترکیه در این نوع اقدامات، مولانا است.
مدتهاست که مولانا اهل ترکیه شده!
ترکیه از کشورهایی است که در حوزه گردشگری بسیار موفق عمل میکند. یکی از برترین جاذبههای گردشگری ترکیه در شهر قونیه است. قونیه، آرامگاه مولانا را در قلب خود جای داده. هر سال گردشگرانی از سراسر جهان به این شهرسفر میکنند و علاوه بر این که سود سرشار مادی را روانه جیب ترکها میکنند، کاملا تحت تاثیر شرایط قرار گرفته و باور میکنند که مولانا صد در صد ترک است.
وقتی به سال ۲۰۰۷ برگردیم متوجه میشویم که رفتار ترکیه در قبال تصرف و مصادره هویت مولانا، عمیقتر از این حرفها است. در این سال، مولانا به عنوان شاعر و فیلسوف ترکیه ثبت جهانی شد. باید بی تعارف بپذیریم که وقتی حرف از ثبت جهانی یک موضوع میشود، دیگر کار از کار گذشته و در مقیاس جهانی، هویت مولانا به سرقت رفته است و حتی نام او به تغییر یافته است.
ترکیه حتی در حوزه نشر کتاب نیز مولانا را مصادره به مطلوب کرده است. طی سالهای اخیر کتاب ملت عشق (روایتگر زندگی مولانا)، نوشته الیف شافاک، فروش بسیار بالایی را نه فقط در ترکیه، بلکه در بسیاری از کشورها از جمله ایران داشته است. این کتاب که از زاویه دید بعضا خیالی خود به روابط شمس و مولانا میپردازد، هویت مولانا را در ذهن مخاطبان بین المللی به عنوان یک چهره ترکیهای ثبت میکند. این که حتی مخاطبان ایرانی هم از این کتاب استقبال زیادی کرده اند جای تامل دارد.
در بعد سیاسی هم، ترکیه از مولانا به عنوان یک نماد ملی عدالت و آزادی نام میبرد. رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در سخنرانی خود در هفتاد و سومین نشست مجمععمومی سازمانملل در سال ۲۰۱۸ با نام بردن از مولانا به عنوان شاعر ترکیهای، خواستار عدالت در جهان شد و گفت: «ما صدها سال پیش در قونیه شاعر بزرگی، چون مولانا داشتهایم که بر عدالت و لزوم برقراری آن تاکید میکند و مولانا میگوید هر چیزی که جای خود نباشد ناعدالتی است و ظالم کسی است که به وظایف خود عمل نمیکند. [عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش/ظلم چه بود وضع در ناموضعش]» به نظر میرسد که روند مصادره هویت ابن سینا، شباهت زیادی به همین روند دارد.
از ساخت مجسمه تا شناسنامه ترکیهای ابن سینا
ترکیه برای آن که ابن سینا را به نام خود معرفی کند، پله پله شروع کرد. بیمارستان ابن سینا در آنکارا مدتی پیش یک مجسمه از ابوعلی سینا نصب کرد. نصب مجسمه نه جرم است و نه ایرادی دارد، مشکل اصلی نوع معرفی این مجسمه به دانشجویان پزشکی و بیماران است. در پلاکاردی که زیر مجسمه نصب شده است او را حکیم، دانشمند، فیلسوف و شاعر ترکیهای معرفی کرده اند.
ترکها در شبکههای اجتماعی هم با انتشار برخی تصاویر و گواهیهایی که در اعتبارشان تردید جدی وجود دارد میگویند پدر ابنسینا از بلخ به بخارا رفته و ابن سینا در شهر بلخ به دنیا آمده. با توجه به این که این شهرها بخشی از «ترکستان» بودهاند، پس در نتیجه ابن سینا ترک است. بر پایه همین استدلال ساده، ترکیه ابن سینا را به نام خود زده است.
بر این استدلال، نقد سنگینی وارد است: در دوره ابنسینا، برای این مناطق اصطلاح خراسان و ماوراءالنهربه کار میرفت. اصطلاح فارسی ترکستان، توسط نویسندگان ایرانی و در سدههای میانه کاربرد یافت و اساسا در کتب تاریخی هیچ سند و مدرکی مبنی بر تایید ادعای ترکیه دیده نمیشود. یک استدلال دیگر وجود دارد که میگوید، چون ابن سینا فارسی و عربی را نزد استادان خود فرا گرفته پس ترک زبان بوده، اما ندانستن فارسی لزوما به معنای ترک بودن نیست. زبان رایج بخارا در آن دوره، گویش سُغدی بوده که جزو خانواده زبانهای ایرانی شرقی است و پیوند عمیقی با زبان فارسی دارد.
اما ترکیه پا را فراتر گذاشته و با پخش یک سریال در شبکهای پربازدید در تلاش است توجه نسلهای جدید را هم به تاریخ سازیهای جعلی خود جلب کند. روندی که در صورت فروش امتیاز این سریال به دیگر کشورها، اثرگذاری بالاتری خواهد داشت.
ما هیچ! ما نگاه!
اگرچه اقدامات اخیر ترکیه بیش از سایر کشورها مورد توجه ایرانیان قرار گرفته است، اما کشورهای دیگری هم در سالهای اخیر اقدامات مشابهی انجام داده اند. دولت ازبکستان مدعی ازبک تبار بودن ابن سینا است. در حالی که که نام ازبک تا پیش از سده هفتم هجری، یعنی سه سده پس از ابن سینا وجود خارجی نداشته است. قویترین ریشهشناسیای که برای این واژه وجود دارد، انتساب آن به ازبک خان، از سرداران مغولی پس از چنگیزخان بوده و بعدها به نیروها و مردمان او، لفظ ازبک اطلاق شده است. نام دیگر مشاهیر ایران از جمله خیام و فارابی هم گاه و بیگاه به عنوان مشاهیر دیگر کشورها مطرح میشود.
با این شرایط باید بپذیریم که بدون هیچ تعصب و تلاش خاصی برای ثبت جهانی مشاهیر خود، به راحتی و با مرور زمان، ریشههای فرهنگی و تاریخی خود را تقدیم سایرین میکنیم. ترکیه در حوزه فرهنگی، با ساخت فیلم و سریال و نشر کتاب راه نفوذ نرم به ذهن مخاطبان را به خوبی شناخته است. این روش مدرن در کنار روشهای کلاسیکی مثل ساخت بارگاه ویژه مولانا، باعث شده است که این روزها ترکها از مشاهیر پراکنی ما نهایت استفاده را ببرند.
با مروری بر آثار فرهنگی ترکیه متوجه میشویم که در سالهای اخیر صنعت فیلمسازی ترکیه در کنار سریالهایی که بیشتر محتوای عاشقانه و درام دارند، ژانر تاریخی و حماسی را هم هدف قرار داده است. ترکها این رفتار را در سریالهای دیگری از جمله سریال آلپ ارسلان (امپراطور بزرگ سلجوقی) انجام داده اند و اگرچه در سریال خطوط فارسی دیده میشود، اما آن چه در ذهن مخاطبان ثبت میشود، هویت ترکیهای آلپ ارسلان است.
رفتار ایران در مقایسه با ترکیه در قبال ساخت سریالهای تاریخی یا شناساندن چهرههای مشهور و مفاخر ایرانی به مخاطبان، تقریبا صفر است. نمونههای سریال تاریخی پرمخاطب و تاثیر گذار ایرانی در ذهن مخاطبان انگشت شمارند و حتی اگر نسخه ایرانی ساخت ابن سینا را به عنوان یک نمونه موفق مثال بزنیم، ساخت آن به سالها قبل و پیش از ظهور اینترنت و انتشار آنلاین سریالها برمی گردد.
سریالهای جدیدتر و تاریخی ایران نیز یا فاقد جذابیت برای مخاطبان ایرانی بوده اند یا در صورت موفقیت وارد چرخه پخش جهانی نشده اند. در شرایطی که کشورهایی مانند ترکیه به راحتی نسخههای آنلاین سریالهای خود را پخش جهانی میکنند، صدها چهره فاخر ایرانی نادیده گرفته شده اند یا در نوبت قرار دارند که توسط کشورهای دیگر مصادره شوند.
این را هم در نظر داشته باشیم که برای سازمان صدا و سیما بهعنوان یک دستگاه سیاستگذار، که زیرمجموعهای برای آن معرفی نشده، مبلغ ۷.۹۳۸.۰۲۰.۴۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان بودجه در لایجه بودجه سال جاری در نظر گرفته شده است. اما سهم فیلم و سریالهای تاریخی که میتوانند مفاخر ملی را برجسته کنند، چقدر است؟!