جمعی از دیپلماتهای سابق ایران طی بیانیهای هشدار دادند: در مقطع کنونی، جهت گیری جهانی به ویژه آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران و در حمایت از معترضان پیش میرود و رسانههای خارجی اخبار تحولات داخلی را با بزرگنمایی مورد نظرشان بصورت مداوم پوشش میدهند، که خود تبعات سنگینی علیه منافع ملی ایران در پی دارد، موضع گیری همزمان مقامات رسمی سیاسی آن کشورها بر شدت نگرانی از رویکرد سیاست خارجی میافزاید.
به گزارش «انتخاب»؛ متن بیانیه بدین شرح است:
تامین منافع ملی و مصالح شهروندان اولویت سیاست خارجی هر کشور است. دولتها با بهره گیری از تمام ظرفیتها و فرصت ها، موانع را از میان برداشته و دستیابی به آن را میسر میسازند؛ این امر در واقع تحقق ارزشهایی همچون ثبات سیاسی، امنیت و افزایش قدرت ملی، ارتقاء جایگاه بین المللی کشور، رفاه اقتصادی و تامین آیندهای روشن و با ثبات برای مردم و ارتقاء کرامت آنها در تعامل با جهان است.
از آنجا که سیاست خارجی تداوم سیاست داخلی بوده و همواره با شرایط محیط سیاسی و اجتماعی در تعامل است، و همچنین با توجه به اثر پذیری متقابل این دو،ی ک سیاست خارجی منسجم و کارآمد که بر اساس منافع ملی تدوین شده باشد، حامی امنیت و ثبات نظام بوده و روند پیشرفت و توسعه کشور را تسریع مینماید در حالی که دخالت و حضور افراد و نهادهای غیر مرتبط و نا آشنا در این جایگاه، کشور را با مشکلات عدیده، تهدیدات امنیتی و تحریمهای جدی مواجه مینماید.
جمهوری اسلامی ایران با بکارگیری تمام ابزارهای قدرت و بازدارندگی و استفاده از همه ظرفیتها و فرصتها و ارزیابی هزینه در مقابل فایده، میتواند با تنظیم چارچوبی از همکاری، مشارکت و رقابت با دولتها. رویکردی واقعی و عمل گرایانه را به منظور کاهش تنشها و پیشبرد منافع ملی در مشارکت با دولتها و جامعه جهانی، بویژه همسایگان در پیش گیرد. تا کنون هیچ کشوری قادر نبوده با سیاست خارجی بحران زا در مسیر توسعه و پیشرفت گام بردارد.
توجه به موارد و نکات زیر، تا حدی آسیب پذیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نمایان میسازد و تصمیم گیران را به اهمیت و جایگاه منافع ملی در سیاست خارجی آگاهی میدهد:
۱ – آمریکا و غرب در یک اقدام جمعی با تحریک روسیه، این کشور را به گرداب جنگ اوکراین کشانده اند. این سوال که برنده این جنگ ویرانگر، کدام یک از طرفین منازعه خواهد بود، موضوعی قابل بحث است. اگرچه دولت ایران به لحاظ حقوقی، بیطرفی را نقض نکرده است، ولی سوال اینجاست که آیا در رویکرد کنونی ایران به جنگ او کراین، به مصالح نظام و کشور توجه کافی مبذول شده است؟ همچنین جمهوری اسلامی ایران که از دیر باز پرچمدار مبارزه با استکبار و حمایت از مردم مظلوم و سرکوب شده در اقصی نقاط جهان بوده، اکنون با این سوال از سوی افکار عمومی در داخل و خارج مواجه است که در شرایطی که مردم اوکراین مورد تجاوز قرار گرفته اند جایگاه اخلاقی نظام اسلامی در کجای این منازعه قراردارد.
ادعای اخیر مقامات اوکراینی درباره ارسال پهباد و تسلیحات موشکی از سوی ایران برای تقویت جبهه روسیه در جنگ اوکراین با واکنشهای بی شمار از جمله تایید روسیه، آمریکا، دبیر کل سازمان ناتو اتحادیه اروپا و اظهارات متناقض از سوی مسئولان عالیرتبه ایرانی مواجه شده است؛ این درحالی است که مسکو رفتاری دوگانه در قبال ایران در همکاری نزدیک با عربستان سعودی، ترکیه و کشورهای عربی رقیب و یا دشمن ایران در فروش تسلیحات پیشرفته به آنها و همکاریهای نفتی و گازی در مقابل جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته که با انتظارات ایران از این کشور همخوانی ندارد. بیم آن میرود که جمهوری اسلامی با جهت گیریهای خود در موضوع جنگ اوکراین، مرتکب اشتباهی فاحش در این برهه تاریخی شود و عزت نظام اسلامی و کرامت مردم ایران در جهان مورد خدشه قرار گیرد و آیندگان، ما را مورد قضاوت و شماتت قرار دهند.
در وضعیت فعلی کشور، ورود مستقیم در جنگی ناخواسته که در طرف دیگر آن، ناتو بزرگترین ائتلاف نظامی جهان قرار دارد، رویدادی به شدت نگران کننده است. این در حالی است که وزرای خارجه روسیه و آمریکا با یکدیگر گفتگو داشته و برای کاستن از شدت تنش میان دو کشور با ایجاد یک خط تلفن اضطراری موافقت کرده اند.
۲ -تیم جدید مذاکره کننده هستهای ایران در مذاکرات احیای برجام، با وجود ماهها مذاکره، هنوز نتوانسته است نتیجه ملموسی در این حوزه داشته و به دستاوردی در کاهش تحریمها برسد، موضوعی که دولت را در حل مسائل و رفع مشکلات ناتوان نشان میدهد و باز خورد این ناتوانی را میتوان در انباشت مطالبات مردم و نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی مشاهد ه نمود.
بدون نتیجه رها شدن مذاکرات هستهای در کنار طرح ادعای فروش پهباد و تسلیحات موشکی ایران به روسیه در جنگ اوکراین، بازی خطرناکی را برای ایران بوجود آورده و اروپا و آمریکا را در موقعیتی قرار داده تا علاوه بر تحریمهای جدید علیه ایران، اقدام جمهوری اسلامی را بعنوان نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱، در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دهند و احتمالا مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال و مجموع تحریمهای بین المللی را باز گردانند.
۳ - معضلات اقتصادی، تورم، بیکاری، انفجار قیمتها و کاهش ارزش پول ملی در کنار فشارهای اجتماعی و سوء مدیریت و ناکارآمدی، ناشی از رویکردهای مغایر با منافع ملی است که استمرار آن بی اعتمادی عمومی به ویژه قشر جوان را افزایش داده است؛ نسلی که آینده روشنی را پیش روی خود نمیبیند، اعتماد به کارگزاران و مشروعیت نظام را مورد پرسش قرار میدهد که لاجرم بی ثباتی در داخل، تضعیف سیاست خارجی و فرصت بهره برداری بیگانگان را فراهم میسازد.
در مقطع کنونی، جهت گیری جهانی به ویژه آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران و در حمایت از معترضان پیش میرود و رسانههای خارجی اخبار تحولات داخلی را با بزرگنمایی مورد نظرشان بصورت مداوم پوشش میدهند، که خود تبعات سنگینی علیه منافع ملی ایران در پی دارد، موضع گیری همزمان مقامات رسمی سیاسی آن کشورها بر شدت نگرانی از رویکرد سیاست خارجی میافزاید.
شنیدن سخن نخبگان، دلسوزان و معترضان و تعامل با آنها از سوی دولتمردان، از شدت نگرانی میکاهد و امکان حل مسائل و رفع معضلات به طریق مسالمت آمیز را میسر مینماید.
ما، امضاکنندگان این بیانیه، جمعی از سفرا و دیپلماتهای ارشد پیشین جمهوری اسلامی ایران، با کوله بار تجاربی که طی دههها در کوران حوادث در سنگر خارجی اندوخته ایم، در مقطع حساس و سرنوشت ساز کنونی وظیفه و مسئولیتی خطیر در برابر کشور و مردم فهیممان به ویژه جوانان عزیز این مرز و بوم که به حق آینده سازان ایران فردا میباشند احساس نموده و خواستار تجدید نظر در سیاست و شیوه حکمرانی، توازن در سیاست خارجی با همه دولتهای کوچک و بزرگ و تاثیر گذار، تعامل سازنده با همه کشورهای جهان بویژه همسایگان، با تاکید بر محوریت منافع ملی هستیم. به باور ما اصلاح امور تنها از طریق قانون گرایی و شفافیت، مردم سالاری و شایسته سالاری، پاسخگویی و شنیدن سخنان دل سوزان با هر گرایش و عقیده در چارچوب مصالح کشور، مبارزه جدی و قاطع با فساد و رانت، اجرای قوانین و مقررات معطل مانده، اعتماد به جوانان و التزام به نقش و جایگاه نخبگان در برنامه ریزی و تصمیم سازیها عملی خواهد شد؛ تنها از این طریق است که میتوان کشور را از گزند سختی و بحران خارج کرده و امید و نشاط و عزت و کرامت را به ملت و کشور باز گرداند و به نارضایتی و ناآرامیهایی که سیل بنیان کن مهاجرت و فرار مغزها و سرمایههای ملی را به همراه دارد، خاتمه داد.
تهران – یازدهم آبان ماه ۱۴۰۱ شمسی