جماران؛ اشاره: امام خمینی : "ناهی از منکر مانند طبیب مهربان و پدر دلسوزی است که همواره متوجه خیر و صلاح است و اقدامات او همه لطف و رحمت بر او و همه اجتماع است .. من حقیقتاً نگران هستم من نگران اسلام هستم ..آدم های جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت می کنند برای اسلام، لکن سرخود کارهایی می کنند که ضرر به حیثیت اسلام می خورد!"
به نام خدا
رخدادهای با پوشش امربمعروف و یا نهی از منکر دیده میشود که با مبانی دینی و انگاره های انسانی قابل جمع نبوده و نیست!
در اینجا ضروری است؛ هر زمانی که عده ای با پوشش نهی از منکر دست به خشونت زده و "حق الناس" را پای مال اهداف سیاسی و یا ایدئولوژی افراطی خود میکنند ، باید این فضیلت انسانی و اسلامی بنام نهیاز منکر شناسایی مجدد قرار گرفته و از حریم دین محافظت شود.
مطالب مهم خود را در چند مطلب تقدیم میکنم؛
۱ ) "هویت" اصلی امربمعروف و نهی از منکر طبق احادیث ؛ " منهج الانبیاء و طریق الصالحین" است ، یعنی همان روش زیبایِ تعامل و برخوردِ انبیاء و خوبان عالَم با انسان ها بوده و غیر ازاین هرچه بنام نهی از منکر باشد از ساحت"فقه"جداست و بردن نهی ازمنکر به"سلاخی"است!
۲ ) در وجوب و ضرورت نهی از منکر تردیدی نیست، تا جائیکه حضرت امام (ره) آن را «اشرف فرائض» دانسته و انکار آن را در صورت توجه و التفات محکوم به کفر میدادند. (تحریر الوسیله)
تصریحات آیات قرآن و انبوه روایات در این مقام کفایت میکند. (ر.ک وسائل، جلد۱۶)
۳ ) در مورد مشروط بودن این واجب الهی، هیچ یک از محدثین و مجتهدین ظن به خلاف ندارند ، یعنی امربمعروف و نهی از منکر واجبی است که در صورت وجود شرائط ؛ واجب میشود و در صورت فقدان شرائط ؛ اصلا واجب نخواهد بود . (ر.ک جواهر جلد۲۱)
۴ ) امامان (ع) و بالتبع آنان فقهاء برای نهی از منکر سه مرحله تعریف کرده اند که به ترتیب هم هست یعنی تا مرحله اول عملی نشود ، نوبت به مرحله بعدی نمیرسد .
بگذریم که در همین جا ؛ خیلی هااشتباه میکنند ونهی از منکرشان ، نهی از منکری که در دین تعریف شده نیست!
اول ؛ «انکار قلبی» یعنی از درون صادقانه از آن منکر خود بشخصه مبرا باشیم واین حالت درونی است وبا "بازی و خدعه" هماهنگ نیست.
دوم ؛ مرحله«تذکر زبانی»است که باید واقعا "تذکر"باشد نه "تحکّم".
اگر آن دو روش نتیجه بخش نبود ، نوبت به مرحله آخر «اقدام عملی» میرسد.
به معنای پیش قدم شدن در راه خیر و صلاح است که ناهی از منکر باید با عمل و رفتار شایسته خود که فاقد هر گونه منکری باشد ، نه اینکه به بهانه نهی از منکر تعدی به مال و عرض و آبرو مردم کند تا چه برسد به اقدامی که موجب آسیب شود!
صاحب جواهر در جلد۲۱ کتابش تصریح میکند: «از مؤثرترین اقدامات عملی در راستای نهی ازمنکرآن است که سکّان داران دین و متولیان اموردینی ، خود به واجبات حتی مستحبات جامه عمل پوشانده و از هر گونه حرامی وحتی مکروهی مبرا باشند و باطن خود را آراسته به کمالات معنوی و پیراسته از بداخلاقی هاباشند».
۵ ) تحقق این واجب الهی نیاز به؛ «تعقل و برنامه ریزی» دارد.
برای انجام نهی از منکر حتما"عقل" لازم است ، استاد مطهری گوید: «منکرها کلاف در هم پیچیدهای است که با سر انگشت تدبیر و عقل آنهم بوسیله عده ای (نه یک نفر) باز می شود».
لذا فقهاء فتوا داده اند نهی ازمنکر بر افراد فاقد تدبیر واجب نیست. چون نهی کننده فاقد شرایط؛چیزی غیرازافراط و نابسامانی ایجادنمیکند.
۶ ) آنچه تقدیم داشتیم تبیین کننده حدود دینی است که در قرآن از آن به «حدود الله» نام برده شده و تجاوز از ضوابط الهی ؛ خروج از حدود الله است ، و چون خروج از عدالت است ، معنای ظالم محقق خواهد شد و در نتیجه همین شخص آمربمعروف و ناهی از منکر که وجه دینی به کار خود میداد ، میشود یک ظالم تمام عیار ! در قرآن فرمود : « و من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون» [بقره ۲۲۹] و هر ظالمی قبل از اینکه به دیگری آسیب وارد کند خود را تباهِ ستم خویش کرده است : «و من یتعدّ حدود الله فقد ظلم نفسه»[طلاق ۲]
۷ ) نهی منکر نباید باعث بی دینی شود چرا که برخی درنهایت "افراط" این فریضه الهی را مستمسکی برای جوش و خروش، لعن و نفرین، زور و زدن قرار داده اند ! و با برنامه ریزی و تدوین شرح وظائف و روشن بودن خط قرمزها در نهی از منکر شاید بتوان مانع از جسارت و خسارت به دین و حق الناس شد .
استاد مطهری ؛ از نهی از منکرهایی که در کمال افراط و خارج از موازین دینی و انسانی انجام میشود به «رجّاله بازی و شرارت و ماجراجوئی» نام میبرد !
۸ ) غیر قابل انکار است که با یک زشتی نباید و نمیتوان جلوی زشتی دیگر را گرفت. ناهی از منکر، حق استفاده از هر روشی که مذموم و یا حرام باشد را ندارد.
قاعده اصولی باب تزاحم بنام "دفع افسد به فاسد"اگر هم درست باشد که البته محل تردید است ، ونیز اگر مشمول باب امر بمعروف شود که نمیشود چون در این قاعده سخن از "دفع" است نه "نهی" ، بازهم در نهی ازمنکر جاری نیست. پس نمیتوان با یک زشتی جلوزشتی را گرفت.
امام خمینی ؛ به صراحت هر گونه اهانت و دروغ و هر فعل حرامی را برای نهی از منکر به شدت حرام اعلام کرده (ر.ک : تحریر الوسیله) و در مورد رفتار تند و بی ضابطه حکومتی تان فرموده :
"من حقیقتاً نگران هستم من نگران اسلام هستم ... آدم های جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت می کنند برای اسلام، لکن «سرخود» کارهایی می کنند که ضرر به حیثیت اسلام می خورد، ... اصلاً موازین تو کار نیست، همان طوری که در رژیم سابق بدون میزان اسلامی و شرعی عمل می کردند، حالا هم بدون میزان شرعی و عقلی عمل می کنند، و این تأسف بسیار دارد". (صحیفه امام ، ج ۱۱ص۳۱۲)
از فقهاء معاصر استاد بزرگوارما آیت الله شبیری؛ صریحا نفیِ نهی منکری نموده اند که با منکر دیگری بخواهدانجام شود، و تصریح میفرماید: "استفاده از برخورد فیزیکی برای نهی ازمنکر خود منکری بزرگتر است و هر کاری که موجب آسیب به اعتقادات مردم شود یقینا از معاصی کبیره است."
بجاست متذکر شوم ؛ استاد مطهری یاد از رفتار گروهی میکند که به اسم نهی از منکر ، مرتکب چندین معصیت کبیره میشدند و چنین مینویسد :
« برخی ازپشت بام چندین خانه عبور می کردند تا وارد خانهای شده و به صورت عروس چک می زدند... این نهی ازمنکرها خودش منکر بود!»
تردیدی نیست که چنین نهی از منکرهایی نامی غیر از "جنایت" نداشته و ندارد.
۹ ) سوال مهم این است چرا برخی نهی از منکر را به سلاخی میبرند ؟
دو علت اساسی در اینجا مطرح است:
اول) دخالت قدرت ها و اغراض سیاسی!
دوم) روحیه عیب جوئی و رنجاندن مردم و ماجراجوئی و انتقام گیری !
۱۰ ) باعث تاسف بسیار عمیق است که چگونه از یک واجب مشروط که حدود آن به عنوان "حدودالله" مشخص است و طریقه انبیاء بوده ، احیانا جنایت زائیده شود و به نام دین عرصه شود !
استاد مطهری است مینویسد:
«ای نهی از منکر چه جنایت ها که به نام تو نشد! نمیدانم از نهی از منکرهای نشده بیشتر باید متاسف بود ، یا از نهی از منکر های شده که خودشان منکر بودند؟! »
در حالیکه امام خمینی از نهی از منکر اینچنین نام برده :
«ناهی از منکر مانند طبیب مهربان و پدر دلسوزی است که همواره متوجه خیر و صلاح است و اقدامات او همه لطف و رحمت بر او و همه اجتماع است. ناهی از منکر همه قصدش خداست و ذرهای هوای نفسانی و حس برتری جوئی و خودنمائی در وجود او دیده نمی شود». (تحریر الوسیله)
۱۱ ) خشونت و آسیب زدن به افراد و یا به حیثیت "اسلام" با نام نهی از منکر ؛ خارج از دین است . و توجیه به "قانونی" بودن ، غیر قابل قبول است . چون اصلا چنین قانونی وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد؛ خشنونت به هر اسمی ؛ حتا اسم های مقدس و ممدوحی مانند ؛ معروف و ارشاد و .. ، چون متکی به تئوری های دینی نیست و بر خلاف اکثریت است ، هیچ گونه پیشتوانه تئوری و حقوقی ندارد .
۱۲ ) مطلب مهمی دیگر ؛ اثر معکوس نهی از منکرهای خارج از ضوابط دینی و عرفی است که ناهی جاهل ؛ با اصرار بر نهی ازمنکر در جایی که هیچ زمینه ای وجود ندارد ، آن هم با توسل به زور فیزیکی ؛ باعث توسعه فساد میشود !
در این موضوع سخن استاد بزرگوارمان آیت الله جوادی آملی که در درس ایراد نمودند خواندنی است که فرمودند : "این آشفته بازار بودنِ مساله حجاب و عفاف با فشار سرنیزه حل نمیشود، از راه دیگری فساد را توسعه میدهند . فرض با فشار انسان این روسری را یک قدری جلو بیاورد، این که عفاف و حجاب نیست! این، آن فساد را جلوگیری نمیکند! ازدواج است که جلوگیری میکند. با بگیر و ببند، حداکثر ممکن است ظاهر حفظ شود."
توسعه فساد بی حجابی و حتا بی عفتی بر اساس روش های غلط بنام نهی ازمنکر ؛ قطعا گناه غیر قابل توجیه و چه بسا نابخشودنی خواهد بود ؛ چرا که تنها به تعبیر حضرت استاد ایجاد توسعه فساد میکند ، بلکه تعرض به حریم "ناموس شرع الاهی" است .