جماران: گاهی غبار فتنه چنان غلیظ می شود که آثارش برشیشه شفاف دین می نشیند! واضحات دینی باید تکرار شود.و از آنجمله حرمت خون است.
از دو زاویه می تواند به نظاره نشست؛
اول از زاویه بایدهای شریعت که همان حکمت است، و دوم از زاویه بایدهای حکومت.
خون آدمی چنان حرمتی دارد که به تصریح علامه طباطبائی؛ ریختن خون انسان، در جمیع ادیان الهی حرام است چرا که تباه کردن یک انسان نبوده و بلکه به تباهی کشاندن خلقت و در واقع منازعه با ربوبیت خداست.
زاویه اول ؛ خون وحکمت
تابلوی دین ما ؛ "یعلّمهم الکتاب و الحکمه" است ، پس بین دیانت و حکمت پیوست ناگستنی است.
حرمت خون ازجمله تعالیم کتاب آسمانی مسلمین است که در آن انبوهی ازحکمت هاست.
بعنوان نمونه دردادگاه الهی؛ اگر بر فرض بتوان پاسخ هر خطاء قاصرانه یا مقصرانه را داد، اما گناهِ قتل باسختی خاصی مواجه است تا جاییکه به غیر از قاتل مباشر و مسبب آن قتل، دیگرانی هم در عذاب قرار می گیرند ؛ مانند آنانکه به ریختن خونی رضایت داشته اند!
پیامبر رحمت (ص) فرمود:"سوگند بخدایی که مبعوثم گرداند؛اگر همه آسمانیان و زمینی یان در ریختن خون یک مسلمان سهیم وشریک باشند و یا راضی باشند، خدا آنان رابصورت به آتش عذاب پرتاب خواهد نمود."
درآن وانفسای محشر؛ اولین دادگاه که در قیامت بر پا می شود ، دادگاه خون است و این نشان از مهمترین جرائم و معاصی اُخروی دارد.
پیامبر(ص) فرمود :"اول مایحکم الله فیه یوم القیامه الدماء"
علت توجه خاص حضرت ربوبی به "خون" دراین بیان پیامبر(ص) آمده:"تباه و نابودی همه ی دنیاپیش خدا، از ریختن خون یک مسلمان سبک تر است. _ لزوال الدنیااهون علی الله من قتل رجل مسلم"
در باور این حدیث تردید نکنید که پایه قرآنی اش؛ آیه ۳۲ سوره مائده است ؛"مَنْ قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِ نَفْسٍ أوفَسادٍ فِی الأَرضِ فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً"
راز اینکه فرمود:ریختن خون یک نفر در فرهنگ قرآن مساوی است با کشتن همه انسانها ؛ در این حقیقت انکار ناپذیرنهفته است که قتل یکنفر در واقع قتل یکنفر نیست، بلکه ریختن خون انسانیت است.
از سوی دیگر امام صادق(ع) فرمود :"صاحب دستی که آلوده به خون مومنی باشد ، هیچ گاه موفق به توبه نمیشود ؛ /لایوفق قاتل المومن متعمدا للتوبه."
در”فقه جمله معروفی داریم؛ «لایبطل دم امرء مسلم» که قاعده مستحکمی است ومبتنی برآیه۳۳ سوره اسراء، و متخذازروایات متعددشیعه وسنی است.
واین قاعده بدین معناست که؛« شرعاً؛ امکان ندارد خون مسلمانی ندید گرفته شود».
البته در برخی نقل ها ، دراین حدیث واژه «لایهدر» آمده یعنی ؛ خون هیچ مسلمانی به هدر نخواهد رفت. درنتیجه می توان گفت نه تنها احکام جزایی و فقهی خون درجای خود محفوظ است، بلکه عواقب وضعی آن خون ریخته شده ، دامن مسببین و مباشرین را رها نخواهد کرد.
زاویه دوم،خون وحکومت
گاهی خون بوسیله دستگاههای حکومتی حق یا باطل ، و بحق یا بباطل ریخته می شود.
امام علی(ع)دراین مورد با صراحت تمام به مالک نوشت:"بپرهیز از خونها و خونریزیهاى بناحق، زیرا هیچ چیزی مانند خونریزی نیست … إِیَّاکَ وَالدِّمَاءَ وَسَفْکَهَا بِغَیْرِ حِلِّهَا، فَإِنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ أَدْنَى لِنِقْمَه، وَلاَ أَعْظَمَ لِتَبِعَه، وَلاَ أَحْرَى بِزَوَالِ نِعْمَه، وَانْقِطَاعِ مُدَّه.."
در این بیان امام علی چهار اثر منفى برای ریختن خون به ناحق آمده:
انتقام شدید الهى[دردنیا]،
مجازات سنگین[درآخرت]،
زوال نعمت[هایی مانندامنیّت و برکت]،
وچهارم ؛ کوتاه شدن دوران حکومتها.
و در خصوص اثرات منفیِ خونریزی روی حکومت ، تصریح می فرماید: "فَلاَ تُقَوِّیَنَّ سُلْطَانَکَ بِسَفْکِ دَم حَرَام، فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا یُضْعِفُهُ وَیُوهِنُهُ، بَلْ یُزِیلُهُ وَیَنْقُلُهُ"
دراین عبارت امام علی ازچهارواژه (یُضْعِفُ، یُوهِنُ، یُزِیلُ و یَنْقُلُ) استفاده نموده که در هر کدام دقت مهمی لحاظ شده ، بدین توضیح ؛
باریختن خون ؛ اقتدارِ حاکمیت ابتداءاً “تضعیف” میشود. [با تضعیف اقتدار، کشور مورد طمع قرار می گیرد]
سپس ؛ حاکمیت وحکومت سست میشود. [قهراًدشمن قصدحمله می کند]
ودر مرحله سوم که یُزیل بکاررفته، یعنی؛ حکومت ساقط می شود.
ومرحله چهارم که مرحله یُنقل است یعنی ؛ کل حاکمیت به جای دیگرو اشخاص دیگری منتقل می شود.
نکته :
اگر در این بخش سخن از خون وحکومت طرح کردیم مقصود این نیست که حکومت متهم شود ، بلکه مقصود این است که وقتی در جامعه اسلامی ، خونی ریخته شد و افکار عمومی تردیدات جدی بدان دارند ، لازم است حکومت اسلامی که داعیه احیاء احکام دینی دارد ، به حکم صداقت در حکم رانی ؛ خودش در مورد خون با حساسیت دینی و وجدانی پیشگام باشد و با بررسی کامل و تبیین مستدل با شواهد قانع کننده وارد میدان شود و از یک سوی احقاق حقوق مقتول نماید و سوی دیگر افکار عمومی را قانع کند .