این یادداشت باید زودتر نوشته میشد اما تاخیر ناخواسته به دلیل مشغله کاری باعث شد با مرور بازتاب «مهمونی 10 کیلومتری عید غدیر خم در تهران»، نقد منصفانهای برای آن در نظر گرفته شود تا ایرادات جشن بدون سیاهنمایی به گوش بانیان آن رسانده شده و از حادثه احتمالی برای جشن سال بعد پیشگیری شود.
بینظمی در این میهمانی نیازی به یادآوری ندارد زیرا مردمی که روز عید غدیر در خیابانهای انقلاب و ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه) حاضر بودند راستگوترین شاهد برای برنامهای هستند که بیشتر به زجر شباهت داشت تا جشنی که به آنها وعده داده بودند.
تبلیغات زیاد سبب شد دو میلیون نفر از ساکنین تهران برای گذراندن وقت در فضایی شاد و خاطرهانگیز به خیابانها کشیده شوند اما آنچه نصیب مردم شد خستگی و ترس از لِه شدن در ماجرایی شبیه فاجعه منا بود که به لطف خدا به آنجا نرسید.
خود بانیان جشن هم میدانند که در شرایط موج هفتم کرونا، برگزاری رویدادی با این گستردگی ضرورت نداشت. اگر استدلال دست اندرکاران برنامه برپایی جشنی بود تا مردم بعد از دو سال شرایط کرونایی با روحیهای خوب وارد ماه محرم شوند، اکنون باید پاسخگوی وجدان خود باشند که پس از برگزاری این جشن در چنان وضع آشفتهای چه تعداد بر تعداد مبتلایان کرونا در تهران اضافه می شود.
مضاف بر اینکه برای دعوت مردمی که عاشق اهلبیت پیامبر خدا )صلّی الله علیه و آله و سلّم) هستند نیازی به تبلیغات تغذیهای نبود، اما وقتی با وعده توزیع دو میلیون پرس غذا و میانوعده، مردم را برای حضور در خیابان وسوسه کردند، باید به ازدحام و فشردگی جمعیت، مسدود شدن راهها، ترافیک و دیر رسیدن مردم به خانههایشان در شب هم فکر میکردند.
قطعا تصور مردم از این میهمانی 10 کیلومتری، قدمزدن در فضایی آرام و بدون زحمت و سختی بود اما در عمل با موجی از افراد در خیابانها مواجه شدند که مثل خودشان برای حرکت کردن دچار مشکل شده بودند. صدای بوق خودروها در تقاطعهای گره خورده ای
مثل فلسطین-انقلاب و وصال-انقلاب نیز کلافگی عابران را دو چندان کرده بود تا این برنامه به هر چیزی جز میهمانی شبیه باشد. حال بماند که در این جو وحشتناک، آیا فکری برای تردد راحت وسایل نقلیه امدادی مثل اورژانس و آتشنشانی آن هم در مرکز شهر شده بود یا خیر؟ ضمن اینکه در برخی تقاطعها، خودروهایی نظیر خودروهای واحد سیار صدا و سیما توقف کرده بودند تا محل عبور مردم تنگتر هم شود و هر لحظه وقوع حادثهای جان مردم را تهدید کند.
این مدارک و استدلالها به معنی مخالفت با شادی مردم نیست اما دوراندیشی و احتیاط، شروط عقل هستند. برای مردمی که یکی از نقدهایشان به مسئولین، کمبود نشاط و آزادی در جامعه است،
از این دست برنامهها نه تنها لازم است بلکه باید چندبار در سال هم تکرار شود، به شرطی که اول ایمنی و سلامت جان مردم تضمین شود.
در خصوص این جشن گفته میشود که برگزارکنندگان آن گروههای مردمی و جهادی بودند. بنابراین به نظر میرسد معنای «سپردن کارها به مردم» مانند برخی دیگر از آرمانهای انقلاب از چارچوب درست خارج شده است و نیاز به بازبینی و بازتعریف دارد.
*آفتاب یزد