جماران: برای همه کسانی که در این سالها با فضای مجازی آشنایی دارند، یک آفت بزرگ در این فضا قابل مشاهده است. آفتی که گریبان همه ما را یا گرفته است و یا می تواند به راحتی ما را دچار خود کند. این آفت اخلاقی البته مخصوص این فضا و این سال ها نیست ، ولی چون فضای مجازی به سبب آنکه به کاربران اجازه می دهد تا به سرعت به هر خبری واکنش نشان دهند ، بستر مناسبی است برای رشد و نمود این رذیله اخلاقی.
این آفت همانا غضب و عصبانیت است که در بسیاری از کامنت ها و نوشته ها مشاهده می شود و هیچ گروه و دسته ای نمی تواند خود را از آن مبری و بر کنار بداند.
در این نوشته با توجه به شیوع این رذیله اخلاقی سعی می کنم به یکی از دستورات اخلاقی امام اشاره کنم و با بازخوانی نوشته ارزشمند امام خمینی در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل دوستان را به تلاش برای تربیتی صحیح رهنمون شوم.
…
الف)بیان غضب:
امام خمینی در توضیح صفت غضب ابتدا به دو روایت اشاره می کنند و می نویسند:
فِی الوَسائِلِ، عَنَ الکافِی، بِاسنادِهِ عَن ابی عَبدِاللّهِ ـ عَلَیهِ السَّلامُ ـ قالَ: قالَ رَسُولُ الله ـ صلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ ـ : «الغَضَبُ یُفسِدُ الایمانَ کَما یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ».[غضب ایمان را فاسد می کند همانطور که سرکه عسل را فاسد می کند]….
و باید دانست که ما بیچاره ها که اکنون در ….حجاب ظلمانی حیات پست دنیاوی گرفتاریم، و از غیب و ملکوت نفس و مضارّ و مفاسد و مصلحات و مهلکات آن محجوب و بی اطلاعیم، تشخیص نمی دهیم که چه طور نورانیّت ایمان به واسطه غضب زایل شود، و حقیقت ایمان انسان فاسد و ناچیز گردد، و مضادّت حقیقی ایمان و غضبِ بی موقع را به نور بصیرت ادراک نکنیم.
آنها که اطبّاء نفوس و قلوبند و با علم محیط الهی و چشم بصیرت نافذ در بواطن ملک و ملکوت، امراض قلوب و ادویۀ آن و مصلحات و مفسدات آن را دریافته اند، از جانب ذات مقدس الهی، مبعوث به کشف حقایق و اظهار بواطن و بیدار کردن ما خفتگانند، آنها به ما خبر از باطن قلب خودمان دهند، و ملکوت نفوس خود ما را برای ما کشف کنند. آنها می دانند که همان طور که سرکه عسل را فاسد کند، و آن شیرینی لطیف را مبدّل به تلخی و ترشی غیر مطبوع نماید، آتش غضب و نائره آن، نور ایمان را خاموش کند و فاسد نماید.
اکنون اگر برای غضب جز این نبود که سرمایۀ حیات ملکوتی انسانی را ـ که ایمان است ـ فاسد و باطل کند، و مایۀ سعادت انسان را از دست او بگیرد، و او را با دست تهی به عالم دیگر سوق دهد، همین بس بود؛ با آن که انسان را در این عالم نیز چه بسا باشد که به مخاطرات و مهالک اندازد و او را در دو دنیا به بدبختی و شقاوت کشاند!
کمتر چیزی مثل آتش سوزان غضب، انسان را به سرعت برق به عالم بدبختی و هلاکت سوق دهد! چه بسا که با یک آن غضب، انسان از دین خدا خارج شود، و به خدای تعالی و انبیاء عظام او جسارتها کند! و چه بسا که با غضب یک ساعت، به قتل نفوس محترمه دچار شود؛ چنانچه از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ در کافی شریف نقل نموده که: «پدرم می فرمود: کدام چیز از غضب شدیدتر است؟! همانا انسان غضب می کند پس می کشد نفسی را که خداوند حرام فرموده و تهمت به زن نیکوکار می زند».…
آری، این نائره سوزان از باطن قلب بروز کند؛ چنانچه «نَارُ الله المُوقَدَةُ * الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الافئِدَةِ»[6] شاید صورت همین نار باشد که از باطن دل بروز کند و مشرف بر فواد شود.
ما اکنون از آتش غضب الهی خبری می شنویم، و با هیچ بیانی ممکن نیست حقیقت آن را برای ما آن طور که هست، بیان کنند. همّت دنیا و قاموس طبیعت کوتاه تر از آن است که بتواند، حقایق عالم غیب و ماورای طبیعت را به طوریکه هست، بیان کند.…
حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ می فرماید: کسی که بخواهد از آتش غضب الهی محفوظ باشد و گرفتار «نَارُ الله المُوقَدَةِ» نشود، باید خود را از این آتش سوزان غضب حفظ نماید.
و در حدیث شریف کافی، حضرت باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: «همانا این غضب، پاره[ ای] از آتش فروزنده از شیطان است که در قلب پسر آدم مشتعل شود. و همانا هر کس از شما که غضب کند، چشمانش سرخ شود و رگهای گردنش باد کند و شیطان در او داخل شود. و هر کس از شما که بر خود بترسد از آن، ملازم زمین شود که پلیدی شیطان در این هنگام از او برود».[7]
و از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ مروی است که: «غضب، قلب حلیم را تاریک و ظلمانی کند، و کسی که مالک غضبش نباشد، مالک عقلش نیست».و از حضرت باقر منقول است که: «کسی که غضبش را از مردم نگاه دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او نگاه دارد».
ب) راه های مقابله با غضب
حضرت امام درباره اینکه چگونه با این صفت زشت مقابله کنیم می نویسند که هر کس که دچار غضب شده باشد در مرحله نخست باید خود را از هر کاری منصرف کند و سعی کند از هر اقدامی بر کنار باشد. و پس از آنکه آرامش بر او مستولی شد سعی کند تا ریشه غضب را در خود بخشکاند.
ایشان می نویسند:
«بدان که علاج اساسی نفس باید در حال خاموشی اشتعال قوّه غضبیه باشد؛ (زیرا که در حال اشتعال این آتش هولناک سوزنده و فوران این نائره کشنده، خیلی مشکل است جلوگیری از آن، در این هنگام اطبّاء نفوس نیز از علاج آن عاجزند؛ زیرا که هر چه به معالجه در این وقت کوشند و به موعظت و نصیحت خیزند، اشتعال این جمرۀ شیطانیّهبیشتر شود.) از این جهت، در این حال باید برای او تغییر حال ناگهانی پیش آورند، و او را از این حال منصرف کنند، و صاحب جوشش غضب، در این هنگام باید برای خود حال انصراف تهیه کند، و وخامت عاقبت امر را متوجه شود، اگر برای او شعوری و تمیزی باقی مانده، و باید با تغییر حال نگذارد جوشش قلب زیادت شود و زبانه این آتش مهلک افزون گردد. اگر ممکن شود، خود را از بین آن معرکه ـ که اسباب غضب در آن تهیه شده ـ خارج و جان خود و دیگران را از خوف هلاکت نجات دهد، و یا آن که تغییر حالی دهد؛ مثل آن که اگر ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته است، بخوابد یا به ذکر خدای تعالی مشغول شود، و بعضی ذکر خدا را در این وقت، واجب دانسته اند.
…در حدیث شریف کافی، حضرت باقر العلوم ـ علیه السلام ـ دستور می دهند که: «وقتی خوف غضب بر خود داشتید و از جمرۀ شیطان ترسناک شدید، به زمین بچسبید که پلیدی شیطان از شما می رود در این هنگام».
و نیز از حضرت باقر ـ سلام اللّه علیه ـ روایت نموده که: «همانا مرد غضب می کند و راضی نمی شود هرگز، مگر آن که داخل آتش شود. پس هر کس بر قومی غضب کرد، فوراً بنشیند اگر ایستاده است؛ زیرا که رجز شیطان از او می رود و هر کس بر خویشاوندان خود غضب کرد، نزدیک او برود و او را مسّ کند؛ زیرا که رحم وقتی مسّ شود، ساکن شود». منقول است که: «رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله ـ هر وقت غضب می نمود، اگر ایستاده بود، می نشست و اگر نشسته بود، به پشت می خوابید، غضبش فرو می نشست».
اینها که مذکور شد، علاج صاحب غضب است از خودش.
و اما اگر دیگران بخواهند او را در حال غضب و اشتعال آن علاج کنند، بسیار مشکل است؛ مگر در اوّل امر که شدت نکرده و اشتعال آتش جهنّمش زیاد نشده است»