نشست مجازی موسسه دین و اقتصاد با موضوع رونمایی از کتاب جهانگیری کرونا و پیامدهای سیاسی و اقتصادی آن برگزار شد.
فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه و اقتصاددان در ابتدای سخنان خود در این نشست گفت: پدیده کرونا برای اولین بار از زمان تاسیس سازمان جهانی بهداشت تا کنون باعث شده پدیده همه گیری اعلام شود. ابعاد این مساله بسیار وسیع تر از بعد بهداشتی-درمانی آن است. پاندمی ها به عنوان یک شوک برون زاد معرفی میشود و از این دریچه قدرت انعطاف نظام های ملی برای نشان دادن واکنش های مساعد و به موقع در برابر آن را یک مساله بسیار حیاتی ذکر می کنند. وقتی تجربه تاریخی ایران را در این زمینه نگاه میکنیم می بینیم که کشورمان از گذشته تا کنون در مواجهه با هر گونه تغییری در خارج و داخل کشور دچار یک تصلب ساختاری میشود. اگر از کل ماجرای کرونا همین درس را بگیریم که تصلب ساختاری را در مرکز توجه نظام های اموزشی و پژوهشی و قاعده گذاری و تخصیص منابع ملی قرار دهیم می توانیم به آینده امیدوار شویم.
وی افزود: در تجربه ی تاریخی انفلوآنرای اسپانیایی، آسیب پذیری ایران در برابر این مساله خیلی شدیدتر از میانگین جهانی بوده است مثلا درحالیکه نرخ مرگ و میر جهان در اثر ویروس آنفلوآنزای اسپانیایی چیزی حدود 5 درصد بوده، در ایران نرخ مرگ و میر تا 25 درصد جمعیت هم ذکر شده است. یعنی در سال های 1296 تا 1298 شمسی که کشور ازنظر سیاسی در اوج هرج و مرج بوده است، گزارش های رسمی می گوید بین 900 هزار تا 2.5 میلیون نفر از جمعیت ایران در اثر این بیماری به کام مرگ کشیده شده اند.
در زمینه کرونا نیز بنا بر گزارشات رسمی، ایران یک قدرت انعطاف فاجعه آمیزی در تصمیم گیری، تخصیص منابع و امور اجرایی نشان داده است. برای مثال در گزارش رسمی ریاست جمهوری در بهار 1399 گفته شده که توانایی و ظرفیت آزمایش کرونا در ایران چیزی حدود یک دهم ظرفیت کشورهای نسبتا موفق در این زمینه بوده است.من میخواهم از اهالی خرد استمداد کنم که مساله تصلب ساختاری در ایران را مورد توجه قرار دهند چون در عصر شتاب تاریخ، هزینه فرصت این تصلب مرتب بالاتر می رود. اگر ما به جای اندیشه پویا به سمت تعصب و ترویج خودمحوری برویم جامعه را با بحران یادگیری روبرو می کنیم.
مومنی با بیان اینکه رسانه ها به جای پرداختن به مسائل کم اهمیت، بابی برای پرداختن به مسائل بنیادی کشور باز کنند، گفت: حیاتی ترین کارکرد کرونا برای ایران این است که شدت آسیب پذیری بنیه تولیدی ایران پدیدار شد. شاید حیاتی ترین و در عین حال تکان دهنده ترین قسمت ماجرا این بود که وقتی شوک کرونا ظاهر شد، اندازه فروریختن یا رشد منفی تولید صنعتی ایران چیزی نزدیک به دوبرابر کاهش رشد تولید ناخالص داخلی بود. ای کاش مسئولان ما کسانی را بگمارند که درباره پیام ها و هزینه فرصت این مسئله تحقیق کنند. وقتی ما می گوییم تولید ایران آسیب پذیری های غیرعادی پیدا کرده است درواقع راجع به بی کفایتی ها در تعریف، تضمین و اجرای حقوق مالکیت و ناهنجاری های اجتماعی فرهنگی که کار نکردن و بهره مند شدن را زرنگی می داند، صحبت می کنیم بنابراین مساله را باید با همه پیچیدگی هایی که دارد بررسی کنیم.
مومنی خاطرنشان کرد: یکی از آسیب های خیلی بزرگ دیگری که خائنان به کشور با اتکا به دلارهای نفتی پنهان می کردند، مساله کیفیت اشتغال در ایران بود. گزارش های رسمی که در سال 1399 منتشر شده است برآورد کرده است که بین 2 میلیون و 870 هزار نفر تا 6 میلیون و 431 هزار نفر از شاغلان کشورمان فقط به واسطه کرونا شغل خود را از دست داده اند یعنی ما یک نظام اشتغال به غایت غیرمولد و شکننده داریم که نه قادر به رفع فقر است و نه می تواند عقب ماندگی های ما را جبران کند.
من زمانیکه دولت روحانی و سازمان برنامه بی کفایت او سند برنامه ششم را منتشر و ادعا کردند دریک دوره 5 ساله می خواهند 295 هدف کلی و 655 استراتژی را عملیاتی کنند، صمیمانه گوشزد کردم که شما فقط یک هدف اعلام کنید به نام ارتقای بنیه تولید ملی و برای آن یک استراتژی اعلام کنید به نام استراتژی گسترش فرصت های شغلی مولد و شرافتمندانه به تمام لوازم نهادی و اجرایی این مساله پایبند باشید. کشوری که می خواهد چنین کاری انجام دهد باید هزینه مفت خوارگی را بالا ببرد. اینطور نباشد که بهترین استعدادهای انسانی کشور به سمت رانت و سوداگری و واردات کشیده شوند.
وی افزود: در دولت فعلی نیز خطاهای بسیار شکنندگی آوری شاهد هستیم. من صمیمانه از سر خضوع، هم به آقای رییس جمهور و هم به معاونین و وزاری اقتصادی ایشان می گویم مواردی که در بازدید از کارخانه ایران خودرو مطرح شدند، حکایت از ضعف بنیه ی اندیشه ای فاجعه ساز در بالاترین سطوح نظام تصمیم گیری و اجرایی کشور دارد. اینکه هنوز عزیزان برای بهبود کیفیت صنعت راه حل آزادسازی واردات را توصیه میکنند و به جای اینکه بنیه تولید ملی ساقط شده کشور را ارتقا دهند دم از تسهیل واردات می زنند، نشانه بسیار خطرناکی است و بیانگر این است در مرکز قوه مجریه کشور درکی بسیار سطحی تر از آنچه که در 100 سال پیش وجود داشته از الزامات بنیه تولید ملی ارتفا یابنده مشاهده می شود.
من هشدار میدهم که هر وقت دیدید به نام رقابت و ارتقای کیفیت و به نام تسهیل معیشت فرمان تسهیل واردات داده شد، یعنی دلارهای نفتی به تاراج می روند.
این استاد دانشگاه همچنین افزود: در دوره ی دولت روحانی درفاصله سال های 1394 تا 1396 این اتفاق رخ داد. رانتی معدنی هایی را تشویق کردند که به شدت آب بر، آلودگی ساز، کم اشتغال زا و سرمایه بر هستند درحالیکه اگر کشور استراتژی میداشت نباید به این سمت می رفت.
الان هم که علائمی از بهبود اوضاع در مناسبات ما با جهان می شنویم باز میبینیم مافیای واردات فعال شده اند. چگونه است که اینها به سهولت میتوانند عالی ترین مقامات کشور را هر کجا می خواهند می برند. معاون اول دولت قبل در اوج بحران آب چند فولادسازی را در کم آب ترین مناطق ایران افتتاح کرد.
علائم شدیدی از تسخیرشدگی مجریان و تصمیم گیران به دست غیرمولدها وجود دارد و برای برطرف کردن آن باید در پام نخست هزینه مفت خوارگی را بالا برد و در گام برد یک برنامه ملی پیشگیری از فساد را تدوین کرد. تا این دوکار انجام نشود، امکان ندارد بنیه تولید ملی افزایش پیدا کند.
مومنی در ادامه افزود: از وزرا و مشاوران رییس جمهور میخواهم یک مقدار تسخیرشدگی را کنار بگذارند و بایسته های اقتصاد کشور را در این شرایط خطیر گوشزد کنند. متاسفانه تحت عنوان اقتصاد مقاومتی همه حرفی میزنند به جز اصل ماجرا که وقتی صداوسیما اندیشه امثال شهیدان بهشتی و مطهری را به حاشیه می برد و مداحان را نماد ترویج اسلام میکند و وقتی در ساحت های مختلف تخصصی با کیفیت ترین آدم ها را بی رغبت کرده که پای خود را در آنجا بگذارند، توان مقاومتی حاصل نمی شود. قدرت انعطاف از دل انباشت دانش ضمنی و قدرت انعطاف از دل انباشت دانش ضمنی و ظرفیت های سازمانی ایجاد می شود.
در کشوری که نزدیک به 90 درصد بنگاه های اقتصادی آن یک نفره است، دانایی محوری یک لطیفه توخالی خواهد بود. این مسائل در مقاله نویسی هایی که هیچ مابه ازایی در کیفیت زندگی مردم و رفع عقب ماندگی هایشان نداشته باشد، مشاهده نمی شود.
من میخواهم بگویم ای کاش نظام تصمیم گیری های اساسی کشور درباره ابعاد آثار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیت ملی کرونا بیشتر تامل کنند و گفت و گوهای ملی در این زمینه راه بیندازند.
مومنی با اشاره به اینکه کرونا یک بار دیگر ضعف های فاجعه آمیز نظام حمایتی ایران را بر ملا کرد، گفت: مسئولان کشور آیا می دانند 70 درصد اشتغال زایی سال های اخیر اشتغال های اغلب خدماتی، غیر مولد، درکارگاه های زیر 5 نفر و عمدتا به صورت غیر رسمی، بوده است؟ این یعنی آسیب پذیری کشور در برابر هر شوکی از جمله کرونا،تحریم، افزایش قیمت ارز و ... در حد بالایی قرار دارد.
در دوران کرونا کارشناسان شرافتمندی در کشور از دریچه شکنندگی ها و آسیب پذیری های نظام حمایت های اجتماعی سخن گفتند که در دهک اول درآمدی 87 درصد شاغلان غیر رسمی هستند یعنی کسانی که هیچگونه بهره مندی از هیچ سیاست حمایتی دولتی ندارند را به نام عدالتخواهی به حاشیه پرتاب می کنیم اما دودش به چشم خودمان می رود. شما میبینید در حاشیه شهرها چه ابعاد فاجعه آمیزی از هزینه های اجتماعی ظاهر میشود تاجایی که مقامات رسمی کشور می گویند ویژگی مشترک 75 درصد از زندانیان ما این است که در حاشیه شهرها زندگی می کنند.
وی افزود: ما در اثر کرونا متوجه شدیم بحران پوشش بیمه ای چه ابعادی در کشور دارد. رسما گزارش هایی منتشر شده است که میگوید حدود 60 درصد شاغلان ایران اساسا بیمه نیستند و نظام حمایتی از این دریچه بایک پارادوکس بزرگی روبرو است مبنی بر اینکه هرچه شدت نیاز به حمایت های اجتماعی بالاتر می رود شدت پوشش کاهش پیدا میکند. درک فقرزایی کرونا از این دریچه بهتر امکان پذیر است چون بخش اعظم کسانی که شغل از دست دادند اساسا بیمه نبودند و در چنین شرایطی نظام تصمیم گیری های کشور آمد تخفیف بیمه ای اعمال کرد. چطور متوجه نمی شوید این تخفیف ها اصلا به افراد بدون بیمه اصابت نمی کند؟ حکومت گرامی از دلسوزی آمد برنامه های حمایتی از مشاغل را ارائه کرد اما به این نکته دقت نکرد که برنامه های دولت فقط بخش رسمی را پوشش می داد.
کرونا مانند تحریم رفتار کرد. تحریم هم خطاهای رانت محور و فساد ساز ما را برملا کرد و شکنندگی های کشور ما را نشان داد بنابراین نیاز به کار جدی است. بازارگرایی مبتذل در ایران مرتبا دم از آزادسازی بازارها میزنند و در یک ساخت رانتی و نابرابر دم از سرکوب قیمت ها می زنند! شما وحشی گری های سرمایه سالاری رانت محور را در تجربه کرونا هم دیدید. شما دیدید که اینها چگونه به مایحتاج درمانی و ایمنی بخشی مردم سوداگرانه برخورد کردند.
سطح فهم و هوشمندی تصمیم گیران اساسی کشور نیازمند تقویت است. اگر با فساد برخورد پیش گیرنده نشود، حتی مقامات مسئول کشورمان تحریک می شوند که دست به سوداگری بزنند و با جان مردم به قصد منفعت شخصی بازی می کنند. ما در جریان کرونا تنی چند از با کیفیت ترین انسان های این سرزمین را از دست دادیم و باید از این تجربه بیشتر درس بگیریم.
وی با بیان اینکه کرونا شکست نظام های سلامت مبتنی بر درمان در جهان را عریان کرد، افزود: به محض اینکه کرونا در یک سطوحی تحت کنترل درآمد مجمع اقتصاد جهانی گزارشی منتشر کرد که در آن گفته بود مطالعات نشان می دهد اگر نظام های سلامت به جای درمان بر پیشگیری استوار شوند هزینه ها یک پانصدم تقلیل پیدا می کند. آیا صدای این مطالعه تاریخ ساز در زمان تدوین برنامه هفتم توسعه به گوش مسئولین ما می رسد؟ آیا آنهایی که نقد های مشفقانه را بر نمی تابند می توانند بفهمند چاپلوس پروری چه هزینه ای برای کشور به همراه خواهد داشت؟
مومنی دربخش دیگری ازسخنان خود با انتقاد از سوءاستفاده کنندگان از مفاهیم مبتنی بر بازار آزاد، گفت: در دوران کرونا دولت ها در افراطی ترین نظام های سرمایه سالارانه مسئولانه تر با مردم خود برخورد کنند بر خلاف ما که می گفتیم در خانه بمانید و کار نکنید اما از گرسنگی مردید ما مسئولیتی در قبال شما نداریم. شما نظام های امداد و حمایت را در آن کشورها ببینید که قضیه کرونا چگونه یک سرشکستگی برای نئوکلاسیک های وطنی در ایران بوجود آورد. اینها همچنان بر طبل توخالی ترساندن حکومت از کسری مالی می کوبند. وقتی حکومت میخواهد شرافتمندانه با مردم خود برخورد کند و آنها را از فقر و مسکنت نجات دهد، نگران میشوند و می گویند واویلا که کسری بودچه چه ها که نمی کند. هم اکنون هم فریاد سر می دهند که افزایش دستمزدها چه ها که نمیکند. بارها گفته شده که سهم مزد در ساختار هزینه های بنگاه های تولیدی نزدیک به یک سوم سهم رباخوار ها است یعنی هزینه های تامین مالی سرمایه در گردش بنگاه ها سه برابر دستمزد است اما این عزیزان برای قیمت تمام شده پول که 10 برابر میانگین جهانی است آشفته نمی شوند اما اگر فقرا یک مقدار بیشتر مزد دریافت کنند که زنده بمانند نگران میشوند. این یک سرشکستگی بزرگ بود که اینها در مسیر خدمت رسانی به سرمایه سالاری تا کجا آماده اند که به مردم پشت کنند.
مومنی در پایان سخنان خود گفت: حیاتی ترین درسی که از کرونا میتوانیم بیاموزیم این است که کشورها هرچقدر بی برنامه تر بوده اند شدت آسیب پذیری بیشتری داشته اند. مسئله ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که از زمان روی کار آمدن احمدی نزاد قباحت بی قانون عمل کردن ریخته شد و پس از آن کسانی که به نام انتقاد از احمدی نزاد روی کار اوردند بیشتر ادای قانون محوری را دراوردند. بنابراین صمیمانه و خاضاعانه از همه موسسه هایی که به نام دانایی در این سرزمین تلاشمی کنند می خواهم بر محور ابعاد نیاز ما به یک برنامه با کیفیت میان مدت مجهز شوند.