چکیده
هدف این نوشتار، تبیین بازتابهای انقلاب اسلامی با بررسی روابط سیاسی جمهوری اسلامی و کشورهای اروپای غربی بر مهمترین مسایل بین آنها از زمان پیروزی تا دوره گفتگوهای انتقادی و فراگیر و پس از 11 سپتامبر از نظر مبدأ و مقصد پخش بازتابهای انقلاب اسلامی تأکید شده است. در مبحث موضوع پخش نیز کوشیدهایم تا با استفاده از روشهای متداول در سنجش بازتابهای انقلاب اسلامی و با ارائه شواهد عینی برای اثبات این اثرگذاری، بازتاب احتمالی انقلاب اسلامی بر این کشورها را جستجو کنیم. در پایان پژوهش به موانع و چالشهای پیش روی جمهوری اسلامی در صدور انقلاب به اروپای غربی پرداخته شده است.
بازتاب انقلاب اسلامی، در کشور فرانسه
مقدمه
یقینا هوشمندی حضرت امام خمینی (ره) در انتخاب فرانسه برای رهبری انقلاب اسلامی بر هیچکس پوشیده نیست چرا که این کشور با شعار دمکراسی خواهی در جهان همواره کانون توجهات بویژه رسانه ها بوده است و از لحظه ی حرکت امام راحل به سوی فرانسه نگاه رسانه های جمعی با انگیزه های مختلف پوشش های خبری گسترده ای را به این مهم اختصاص داده اند .
در این میان نقش بی بدیل فرانسه در پذیرش حضرت امام و همراهان حاوی نکاتی در خور تامل است.
اول آنکه فرانسه با حربه ی دمکراسی خواهی و حفظ آن نیاز به ابزارهایی دارد که این اقدام می توانست در تحکیم آن بسیار مثمر ثمر باشد.
دوم- اشراف اطلاعاتی کامل بر تحرکات رهبر نهضت اسلامی ایران و تبادل آن با امریکا ، شاه و بختیار
سوم- جلوگیری از پیروزی انقلاب
ملاحظه:
فرانسه هرگز همسویی با انقلاب اسلامی ایران نداشته و باپناه دادن به بختیار ، بنی صدر ، منافقین تا حد کمک های مالی و اجازه دادن برای هر گونه فعالیت های ضد انقلابی علی رغم اینکه دست آنان به خون 17 هزار انسان بیگناه آغشته است و پذیرش و پشتیبانی با هر جریانی که قصد براندازی نظام را داشته باشد الحق و الانصاف سنگ تمام گذاشته است ، همچنین فروش هواپیماهای جنگی مانند سوپراتاندارد ، ادوات جنگی به صدام ، علی رغم ممنوعیت فروش سلاح در زمان جنگ به یکی از طرفین مخاصمه آشکارا بمنظور شکست انقلاب صورت گرفت است .
خصومت و عداوت این کشور با ایران تا جایی پیش رفت که هر گونه تحرکات مخالفین را بحساب ایران گذاشته و با بوق و کرنای رسانه ای به آن دامن می زد و زمانی که خلاف آن ثابت می شد حتی حاضر به عذر خواهی نبوده اند و تا کنون نیز این سیاست خصمانه ادامه دارد .
در گیرودار پرونده اتمی و در روزهایی که تهدید حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران مدام مطرح بود، تنها یک سیاستمدار غربی، فارغ از ملاحظات سیاسی رایج، واقعیتی را که در ذهن همه بود اما به زبان نمیآمد صریحاً اظهار کرد. اوایل سال ۲۰۰۷ بود. یک سالی بعد از آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع داد. موضعگیریهای جورج دبلیو بوش و محمود احمدینژاد و لحن روزمره تهدید و طعنه و زور، یافتن راهحلی مسالمتآمیز را دشوار کرده بود.
در چنین روزهایی، ژاک شیراک که آخرین ماههای ریاستجمهوریاش را میگذراند، در گفتوگویی با روزنامهنگاران نوولابسرواتور، نیویورکتایمز و هرالد تریبون گفت: «حتی اگر ایران بمب اتمی بسازد… یا شاید حتی دو تا… به چه دردش خواهد خورد؟ ایران بمبش را کجا خواهد انداخت؟ روی اسرائیل؟ هنوز ۲۰۰ متر در آسمان نرفته، تهران از روی زمین محو خواهد شد…» (1) خبرگزاری تسنیم
۲۴ ساعت بعد از این سخنان غیرمنتظره، دفتر ریاستجمهوری فرانسه دوباره از همان خبرنگاران دعوت کرد تا برای شنیدن توضیحات تکمیلی به کاخ الیزه بازگردند. در این جلسه شیراک اظهارات روز قبل را رسماً پس گرفت اما کم و بیش همان حرفها را در قالبی دیگر تکرار کرد و گفت: «منظور من این بود که سلاح اتمی چه نفعی میتواند برای ایران داشته باشد؟ … منظور من البته این نبود که «ما تهران را از روی زمین محو میکنیم» اما واقعیت اینست که بمب اتمی ایران اگر هم ساخته شود، بلافاصله نابود خواهد شد…» شیراک به طور کلی طرفدار مذاکره با ایران بود و تأکید داشت که نباید کاری کرد که «ایرانیها احساس حقارت کنند.»
پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی نیمة دوم قرن بیستم بهشمار میآید که در دوبُعد داخلی و بینالمللی تأثیر بنیادینی از خود بهجای گذاشته است. این انقلاب توانست ضمن طرح اسلام بهعنوان نیرویی قدرتمند در جهان مدرن، بر نظریة پایان دورة دین، مهر بطلان بزند و رهیافتهای متفکران غربی در جدایی دین از سیاست را که بهطور عموم تحت تأثیر تجارب غربی قرار داشت، بهچالش بکشد.
این انقلاب در عصری با نیروی محرکه و تحولزای ارزشهای دینی بهپیروزی رسید که آنرا عصر پایان دین و باورهای دینی مینامیدند و دین را بهجوامع ابتدایی بشر نسبت میدادند. با انقلاب اسلامی ایران دین بهعنصری تعیینکننده در حوزة عمومی زندگی انسان ازجمله جامعه و سیاست تبدیل شد و جنبههای معنوی و ربانی وارد زندگی روزمره، اجتماعی و سیاسی شد. اسلام توانست هم از جنبة نظری (تئوریک) و هم از بعد عملی (پراتیک) عینیت یابد و ظهور و تجلی و مصداق بیرونی و خارجی پیدا کند. (خرمشاد، 1387: 47)
با استقرار چنین نظام سیاسی اسلامی در ایران است که غرب عنوان «اسلام سیاسی» و رهبری آن در جهان را بهایران نسبت میدهد. بهگفته «گراهام فولر»: قبل از انقلاب [اسلامی] ایران، ایالات متحده هرگز از اسلام سیاسی چیزی نشنیده بود. انقلاب ایران شوک عمدهای برای سیاست ایالات متحده بود؛ ایالات متحده بههمراه بیشتر کشورها در غرب و دیگر مناطق، از اسلام سیاسی بیمناکند و بهطور کلی ترجیح میدهند که اسلام سیاسی بهقدرت نرسد. (فولر، 1376: 30 و 31)
انقلاب اسلامی از آغاز پیروزی با ارائه گفتمان جدید خود باعنوان نه شرقی نه غربی، نظم کهن و سنتی تعلق و وابستگی بهیکی از دوبلوک شرق یا غرب را بهطور جدی و عملی بهچالش کشید. مردود اعلام کردن این نظم کلاسیک مهمترین چالشی بود که انقلاب اسلامی پیش پای نظام بینالملل در پایان دهة هفتاد قرار داد. (خانی، 1387: 343) همانطور که «جان اسپوزیتو» گفته است:
انقلاب اسلامی بهدلیل جذابیت شعارها، هدفها، روشها، محتوا، نتایج و سابقة مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیطی منطقهای و بینالمللی، پدیدهای تأثیرگذار در جهان اسلام بوده است. (اسپوزیتو، 1382: 244)
چگونگی بازتاب انقلاب اسلامی ایران و شاخصههای عینی آن، سؤال اصلی پژوهش پیشروست. فرضیه ما بازتابهای فرهنگی باوجود چالشها و امواج رقیب در این موضوع است. با این حال، اثبات اثرگذاری انقلاب اسلامی در کشورهای مسلمان بهخودی خود، امری دشوار است ـ چه رسد بهکشورهای غیرمسلمان ـ و این، بهسبب محرمانه و سیاسیبودن اطلاعات و کلان بودن متغیرها و پیچیدهشدن تحلیل و تئوری است.
همچنین نسبیبودن بازتابها و اثرات این پدیده سبب شده تا نتوان مقیاس دقیقی برای اندازهگیری ارائه داد. در بررسی کلی از مطالعاتی که در بازتابهای انقلاب اسلامی بر اروپای غربی صورت گرفته، بهنظر میرسد عمده این مطالعات در حوزة سیاست و روابط خارجی مرتبط با مباحث و مناسبات اسلام و غرب است. ضمن آنکه بسیاری از این مطالعات، مربوط بهسالهای ابتدایی انقلاب اسلامی بوده و شامل تحولات جدید نمیشود.
چارچوب نظری
در تبیین بازتاب انقلاب اسلامی ایران، همچون دیگر انقلابها، رهیافتهای نظری متعددی از نظریات همگرایی منطقهای و جهانی و کارکردگرایی گرفته تا نظریة پخش، کاربرد دارند. در این پژوهش با درنظرگرفتن شرایط مختلف بازتاب انقلاب اسلامی بر کشورهای اروپای غربی نظیر دوری سرزمینی، بافت اجتماعی ـ فرهنگی نامتجانس و نوع بازتابها که بهطور معمول فرهنگی بوده است، نظریة «پخش» یا «اشاعه» را در بازاندیشی این تأثیرات برگزیدهایم. نظریة پخش بهدلیل ماهیت فرهنگی آن، قابلیت تفسیری یا توضیحی چشمگیری برای نشاندادن تأثیرات فرهنگی انقلاب اسلامی بر دیگر نواحی دارد. (Kuper, 1985: 203)
اشاعه یا پخش عبارتست از فرایندی که طبق آن، فرهنگی که علامت مشخصة جامعهای است، در جامعة دیگری بهعاریت گرفته و پذیرش میشود. (پانوف، 1368: 113) پخش، شامل انواعی چون جابهجایی ، سرایتی و سلسلهمراتبی است. لازمة پخش، جابهجایی و انتقال فیزیکی فرد یا گروهِ حامل اندیشه است. (جردن و راونتری، 1380: 162)
در پخش سلسلهمراتبی، پدیدهها از طریق توالی منظم دستهها و طبقات، منتقل و گسترش مییابند. (همان: 163) در پخش سرایتی، گسترش عمومی ایدهها بدون درنظرگرفتن سلسلهمراتب صورت میگیرد. دونوع پخش سلسلهمراتبی و سرایتی از نوع پخشهایی هستند که با سرعت انتشار بالایی از نوع پخش انبساطیاند. (همان: 160) در تبیین و مطالعة بازتابهای هر نوآوری سیاسی براساس نظریة پخش، مبدأ و مقصد، بازه زمانی، ابزارها و کانالها و درنهایت، موضوع پخش واکاوی میشود. همچنین موانع پخش و امواج رقیب از عوامل کاهشدهنده بهشمار میرود که در بررسی بازتابهای پدیده و پخش آن بایستی در نظر گرفته شود. (برزگر، 1382: 29)
1. مبدأ پخش: مکانی است که خاستگاه نوآوری و صدور پیامها و ارزشهای جدید است.
2. مقصد پخش: مکانهایی است که محتوای پخش یا جریان مداوم پخش بهاین مکانها میرسد.
3. زمان: دورة زمانی میتواند بهصورت مداوم و یا بهحالت دورههای متمایز از یکدیگر و متوالی در نظر گرفته شود.
4. مسیرها و ابزارهای پخش: چنانکه در نظریة پخش گفته میشود، دستکم به افرادی نیاز است که با رفتار خود باعث شوند تا جریان اشاعه خودبهخود مانند یک تودة برفی که به «بهمن» تبدیل میشود، ادامه یابد. (حشمتزاده، 1381: 94 و 95)
5. موضوع پخش: موضوعات فرهنگی نظیر شیوع مدهای لباس یا موضوعات فیزیکی ـ فرهنگی نظیر مبارزات انقلابی و چریکی دهقانان روسیه و انقلابیهای کوبا و ... جملگی میتواند موضوع پخش قرار گیرد.
6. موانع پخش: موانع، چالشها و امواج رقیب ممکن است امواج پخش پدیده را مغشوش ساخته و از مسیر صحیح آن منحرف کند. (برزگر، 1382: 29)
ادعای اثرگذاری انقلاب اسلامی به دوطریق قابل طرح و دفاع است: 1. اعترافات و اطلاعات مستقیم و آشکار 2. تحلیل، استدلال و اثبات غیرمستقیم. (حشمتزاده، 1387: 292) در روش دوم، استفاده از شیوههای آمایش اطلاعات، اصل توالی، تقارن، تشابه و روش تاریخی و جغرافیایی بهاثبات بازتاب انقلاب اسلامی در کشورها کمک میکند. (همان: 26 و 37) در سنجش این بازتابها بر اروپای غربی، علاوه بر اعترافات و اطلاعات مستقیم با استناد بهاصل تشابه و همشکلی (مثلاً شعارهای تظاهراتی، شیوع رفتارهای مذهبی و ...) میتوان اثرپذیری پدیدههای ناشی از انقلاب اسلامی را به روش دقیقتری بررسی کرد.
بازتاب انقلاب اسلامی بر اروپای غربی
هر سه گونة پخش جابهجایی، سرایتی و سلسله مراتبی را میتوان بهنحوی در مطالعة موردی بازتاب انقلاب اسلامی بر اروپای غربی بررسی کرد. نمونهای از مصادیق پخش جابهجایی در اعزام مبلغان به این کشورها و دعوت از نخبگان خارجی است. در پخشسرایتی، تسری موضوعات پخش بهنزدیکترین اقشار، افراد و مناطقی است که در مجاورت تغییر و نوآوری قرار دارند. «اثر همسایگی» در پخش سرایتی، عامل کلیدی تلقی میشود.
در پخش سلسلهمراتبی نیز میتوان نقش عنصر «پیشاهنگها» را برجسته کرد. موقعیت استراتژیک ایران و قدرت «فرهنگی» انقلاب اسلامی در پخش سلسلهمراتبی آن جایگاه ویژهای دارد. بدینسبب، ایران تلاش میکند با تأثیرگذاری بر نخبگان فرهنگی، سیاسی و مذهبی و جذب آنان بهانقلاب، روند اشاعة فرهنگی را بهگونه سلسلهمراتبی محقق سازد.
1. مبدأ پخش
ضمن آنکه انقلاب اسلامی خود مبدأ پخش بوده، از طریق ایجاد کانونهای پخش ثانویه، بهبازتولید و رشد گفتمانهای بدیل نیز منجر شده است؛ بهویژه در دهة سوم انقلاب، با گذر زمان و تراکم و اشباع پیامهای انقلاب اسلامی در منطقه، بهتدریج این پخش بهجای تکمرکزی بهچندمرکزی تغییر وضعیت میدهد. (برزگر، 1382: 36) برخی کانونهای ثانویة پخش، نظیر جنبشهای مقاومت در لبنان و فلسطین و گروههایی در عراق، بهانتقال هویت اصیل اسلامی، بهویژه در انگلستان اقدام کردهاند.
2. حوزه، مقصد و مکان پخش
بهطور طبیعی محیط حوزههای پخش، گاه پذیرا (دارای تجانس فکری، فرهنگی، دینی، اجتماعی و اقتصادی) و گاه ناپذیراست. عوامل پذیرا موجب ایجاد زمینههای مساعد و همگرایی و عوامل ناپذیرا موجب تأثیرپذیرنبودن از پیامهای انقلاب اسلامی و واگرایی از آن میشوند. (رفیعپور، 1376: 88) در بررسی بازتابهای انقلاب اسلامی بر اروپای غربی به این موضوع برمیخوریم که امواج پخش، وارد محیطی میشود که در میان بیشتر آحاد این جوامع، محیطی ناپذیرا و دارای شکافهای عمیق مذهبی، فکری و فرهنگی، زبانی، اقتصادی، نژادی و ... با انقلاب اسلامی وجود دارد.
ضمن آنکه بهدلیل دوردست بودن بعد مسافت، انتظار تأثیر انبوه پخش انقلاب بر این کشورها نمیتواند انتظار معقولی باشد. با وجود این، کانونها و مقاصدی پذیرا در این مناطق وجود دارد که امواج و پیامهای انقلاب را جذب و دریافت کردهاند. مسلمانان و بهویژه شیعیان در منطقه مذکور از این کانونهای مهم بهشمار میآیند.
3. زمان
برخی اندیشمندان بر این اعتقادند که بازتابهای انقلاب اسلامی و بهتعبیر گراهام فولر «تأثیر رفلکسی انقلاب» (فولر، 1373: 156) تنها در نخستین سالهای انقلاب بسیار گسترده و فزاینده بوده و پس از آن بهتدریج، با گذشت زمان شعاع این اثرات محدودتر شده است. آنها در بررسی عوامل کاهشدهنده تأثیرات در کنار افزایش مسافت، گذشت زمان را نیز عامل مهمی در کاهش تعداد پذیرندگان تلقی میکنند و معتقدند میزان پذیرش با افزایش زمان کاهش مییابد. (جردن و راونتری، 1380: 26)
بهعنوان نمونه «نیکی کدی» معتقد است تأثیرات محسوس انقلاب اسلامی و الهامبخشی، برای بسیاری از جریانهای اسلامی در جهان اسلام صرفاً محدود بهزمان وقوع انقلاب و چند ماه پس از پیروزی آن است. (Keddie, 1980: 118)
این نوشتار بر این باور است که نگاه خطی در بازاندیشی اثرات پدیدههایی همچون انقلاب اسلامی و سادهسازی آن در تحلیلهای اینچنینی، ضمن خدشه در درک و دریافت از واقعیات، پیشبینی نتایج و آثار را در عمل، دچار نقایصی میکند. این بازتابها در زمانهای متفاوت، شرایط متغیر ایران، کشور مقصد، منطقه و نظام بینالملل بهگونهای سیال دچار قبض و بسط میشود که بایستی در تجزیه و تحلیل این موضوع لحاظ شود. در مطالعه موردی اروپای غربی، بازتاب انقلاب اسلامی در دورههای زمانی، از وقوع انقلاب تا پایان جنگ سرد و از پایان جنگ سرد تا واقعه 11سپتامبر و از این واقعه تاکنون، تجربههای تأثیرگذار متفاوتی برجای گذارده است. هرچند این دورههای کلی نیز بازههای زمانی جزئیتری را شامل میشود.
آنچه اکنون پس از گذشت سیسال از پیروزی انقلاب اسلامی ارزیابی میشود، این است که در پس واژگان ترکیبی خنثایی مانند «اسلام و اروپا»، (ورتوک و پیچ، 1380: 333 ـ 328) «اسلام و غرب»، (کارلسون، 1380: 194 ـ 13) «سیمای اسلام در اروپا»، (منصوری، 1382: 165 ـ 11) درواقع، سخن از اسلام سیاسی در غرب و اروپاست؛ چون دیگر سخن از اسلام منفعل و صرفاً اسلام ـ دین و اسلام ـ فرهنگ نیست، بلکه سخن از اسلام فعال و پویا و عملگرا یعنی اسلام ـ تمدن و اسلام ـ سیاست است. بنابراین، مرزهای اسلام سیاسی بسیار بیشتر از آنچه که انتظار میرفت در حال گسترش است. (خرمشاد، 1387: 49)
4. مسیرها، مجاری و ابزارهای پخش
فراتر از پخش غیرارادی یا رفلکسی، دولت ایران نیز، نهتنها مانعی برای پخش نوآوری ایجاد نکرده است، بلکه خود، عامل پخش شده و با اتخاذ سیاست «صدور انقلاب» امکان انتقال با سهولت بیشتر آنرا فراهم ساخته است. (برزگر، 1382: 36) اصل صدور انقلاب با استفاده از چهار استراتژی الگوسازی، تبلیغ و آگاهسازی، آموزش و حمایت از نهضتهای آزادیبخش (محمدی، 1381: 71) در تعامل با دیگر کشورها بهکار رفته است.
5. موضوع پخش
موضوع پخش انقلاب اسلامی طیف متنوع و وسیعی از انواع تأثیرات را تشکیل میدهند که عبارتنداز: لباس و پوشاک اسلامی، حضور بیشتر در مساجد و مکانهای مذهبی و رونقگیری مساجد از جوانان، تأسیس سازمانهای مذهبی و مبارز، جدیشدن موضوع دین برای جوامع مسلماننشین، الهامگیری از تاکتیکهای مبارزاتی انقلاب اسلامی، مطالبات اجرای شریعت و احترام بهشعائر مذهبی، اعتماد بهنفس سیاسی، ترویج و تقویت آرمان مبارزه با اسرائیل، ایده وحدت شیعه و سنی، ایجاد جامعه و دولت اسلامی.
یک. نمودهای عینی بازتاب انقلاب اسلامی بر اروپای غربی
الف) رشد و افزایش شمار مسلمانان و شیعیان اروپای غربی
بزرگترین رهآورد انقلاب اسلامی، استقرار حکومت الهی و اسلامی در جهانی سکولار و در عصری است که دین، نقش بیشتری در زندگی خصوصی فرد داشت. احیای ارزشهای اسلامی و دینداری متأثر از امواج جهانی انقلاب اسلامی ایران، سبب شده تا اسلام در اوایل قرن بیستویکم بهعنوان دومین دین اروپای غربی بهشمار رود. شاهد این مدعا بیش از 16 میلیون مسلمانی است که در کشورهای این قطعه از خشکی پراکندهاند. (بشاری، 1385: 77) «پیتر فورد» معتقد است:
گرایش جوامع غربی بهدین مبین اسلام و گسترش هویتجویی و رفتار مذهبی بین جوانان مسلمان این کشورها موضوعی غیرقابل انکار است که بهرغم تلاش رسانهها و کوشش دولتمردان در پنهان نگهداشتن این موج اسلامخواهی، شاهدیم که این جریان توجه عموم جامعه را بهخود جلب نموده است و هر روز شاهد گرایش بیش از پیش این جوامع و بهویژه زنان بهاسلام هستیم. (فورد، 1384: 54)
رشد سریع مسلمانان در اروپای غربی، هرچند متأثر از علتهای متعددی ازجمله مهاجرت و نرخ بالای زاد و ولد میان جمعیت مسلمانان است، اما تقویت آگاهیهای دینی و هویتجویی مسلمانان و رشد چشمگیر گروندگان بهاسلام، بیشک بهمیزان نسبتاً زیادی متأثر از موج اسلامخواهی انقلاب اسلامی ایران است.
از طرفی، تعیین میزان دقیق جمعیت و رشد مسلمانان در اروپا بهدلایل زیادی ازجمله حساسیت دولتها، بس مشکل است. دستکم بیش از پنج درصد جمعیت اروپای غربی را مسلمانان تشکیل میدهند و این رشد تا ده درصد در سال 2020 پیشبینی شده است.
فرانسه بیشترین میزان مسلمان (6 تا 10 میلیون) را در اروپای غربی دارد و سپس آلمان و انگلیس در ردیف دوم و سوم قرار دارند. در آلمان حدود 5/3 میلیون و در انگلیس هم اکنون حدود دو میلیون مسلمان وجود دارد. از سیسال پیش تاکنون شمار مسلمانان میلان بیست برابر افزایش یافته است. (www.islamineurope.com) شیعیان نیز بههمین نسبت رشد قابل ملاحظهای داشتهاند.
در انگلیس دویست هزار، آلمان چهار هزار، و بلژیک ده هزار شیعه زندگی میکنند و انگلیس بهعنوان «پایتخت اسلام در اروپا» شناخته میشود. بیست و پنج درصد مسلمانان هلند نیز شیعهاند. (جعفریان، 1387: 677 ـ 659) جمعیت مسلمانان اسپانیا رقمی بالغ بر 3/1 میلیون نفر تخمین زده میشود. بنابر آمار منتشرشده اتحادیه جوامع مسلمانان اسپانیا، در فاصله سالهای 2003 تا 2008 رشد تعداد مسلمانان در این کشور اروپایی بیش از دوبرابر شده و تنها در سال 2008 بر تعداد مسلمانان اسپانیا 165 هزار نفر افزوده شده و تعداد کل مسلمانان این کشور را به 3/1 میلیون نفر رسانیده است. (saphirnews.com)
امروزه پس از مسیحیت، اسلام بهعنوان دومین دین بزرگ در سوئد بهشمار میرود و مسلمانان حدود سه درصد (300 هزار نفر) از جمعیت نُه میلیون نفری این کشور را تشکیل میدهند. اسلام دومین دین بزرگ در نروژ نیز هست و مسلمانان بیش از دو درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. در سال 2007 آمارهای دولت نروژ حدود هشتاد هزار نفر را در جوامع اسلامی ثبت کرده بود که در مقایسه با سال پیش از آن ده درصد افزایش داشته است. در سوئیس نیز شمار مسلمانان از سال 1990میلادی همچنان رو بهافزایش است و آمار مسلمانان به چهارهزار نفر میرسد. در دانمارک، مسلمانان بزرگترین اقلیت مذهبی محسوب میشوند و طبق آمارها فقط در سال 2005، پنج هزار دانمارکی مسلمان شدهاند. (برای آمار مسلمانان اروپای غربی ر.ک: بشاری، 1385: 76)
بهعلاوه انقلاب اسلامی توانسته است با تصحیح تصویر زن مسلمان، تأثیر مضاعفی بر زنان اروپای غربی داشته باشد. شاهد این مدعا رشد شگفتانگیز گرایش بهاسلام بین زنان این کشورهاست. بهعنوان نمونه در آلمان 10 هزار نفر در سال 2007 بهاسلام گرویدهاند که 62 درصد آنها را زنان تشکیل میدهند. (http://tabnak.ir/pages/?cid=25065) تحصیلکردگان، گردشگران بهکشورهای اسلامی و کشیشها و کاتولیکهای سرخورده از تعالیم کلیسا بخش دیگری از تازهمسلمانان بهشمار میروند.
ب) تقویت رفتار مذهبی و هویتجویی مسلمانان، افزایش اقبال عمومی نسبت بهفرایض دینی و حساسیتهای اسلامی
انقلاب اسلامی در انقلابی که بهنام خدا صورت گرفت، اسلام را دوباره در همهجا ازجمله در اروپا، از حاشیه بهمتن آورد و گفتمان معنویت و مذهب را روحی تازه بخشید. احیای شعائر دینی در انقلاب اسلامی در سال 1979 بهبعد بهطور چشمگیری در این کشورها گسترش یافته است. از نخستین و بارزترین نتایج هویتجویی مسلمانان اروپایی، گرایش آنان بهظاهری مذهبی و مشارکت در گروهها و اجتماعات اسلامی است. براساس نظرسنجیهای بهعملآمده، مشخص میشود که مسلمانان در اروپا بیشتر از قبل بهمساجد میروند و بهشعائر ماه رمضان پایبندتر شدهاند و در مقایسه با ده سال گذشته زنان بیشتری حجاب میگیرند. (بینا، 1380: 26)
گسترش روزافزون مشارکت مردم و بهویژه مسلمانان در اعیاد و مراسم اسلامی روز جمعه و جماعات، آرایش اسلامی مردان و رشد حجاب بهعنوان سمبل زن مسلمان و حضور در مساجد و تشکلهای مذهبی، نشان از بالندگی نهال اسلام در اروپای غربی است. (بینا، 1384)
افزایش تعداد مساجد و مراکز مذهبی، یکی دیگر از شاخصههای مهم این امر است. بهعنوان نمونه در سال 1984، فقط دوازده نمازخانه در ایتالیا وجود داشت که هماکنون به عدد 350 رسیده است. در آلمان تا 2000 نمازخانه، انگلیس 700 مسجد، اتریش 200 نمازخانه، ایتالیا 300 مسجد، هلند 400 نمازخانه و در فرانسه 1600 مسجد، بهثبت رسیده که این تعداد در سال 1970، 33 عدد بوده است. (www.salaam.com، 6 اکتبر2005)
توجه بهکتابخوانی و مطالعة آثار دینی ازجمله قرآن کریم و رشد مطبوعات اسلامی از دیگر نشانههای این بازتابهاست. حتی فروش (هدیه) قرآن در دانمارک و هلند (کشورهای اهانتکننده به پیامبراکرم(ص) ) بهعنوان پرفروشترین کتاب سال، نشان از قوت تأثیرپذیری مردم از اسلام دارد. رشد مؤسسات خیریه اسلامی و بانکهای بدون ربا، تغییر کتب درسی با استفاده از آموزههای اسلامی (بهعنوان نمونه در آلمان) و روند رو بهرشد مدارس غیرمختلط، از دیگر نشانههای این امر است. همچنین در میان افزایش تقاضای مسلمانان و غیرمسلمانان، عرضه غذای حلال در سراسر اروپا بهروندی عادی و حتی در حال رشد، تبدیل شده است. (خبرگزاری فارس، 7/7/88، کد 88070611614)
ارزش کلی بازار حلال اروپا در حال حاضر 99 میلیارد دلار تخمین زده شده است، درحالیکه ارزش بازار جهانی 639 میلیارد دلار است. حساسیتهای اسلامی، حتی خود را در گرایش بهاستفاده از نامها و عناوین اسلامی بر اشخاص و مؤسسات آشکار کرده است. بهعنوان مثال، در برخی شهرهای ایتالیا، بلژیک و انگلیس نام «محمد» در صدر اسامی نوزادان گزارش شده است (بینا، 1388: 64) که نشان از علاقه روزافزون مردم این کشورها بهاسلام است.
آمارهای بهدست آمده در سال 1990 درباره احیای تفکر دینی نشان میدهد که تقریباً 70 درصد مردم اروپا احساس دینداری میکنند. تظاهرات هزاران تن از دختران مسلمان فرانسوی (و دیگر مسلمانان در حمایت از آنان) در اعتراض بهممنوعیت استفاده از حجاب اسلامی در مدارس، نشانه آشکار دیگری از پایبندی بههویت و ارزشهای اسلامی در این جوامع است. برخلاف تمام غربت اسلام در اروپا، انقلاب اسلامی سبب شده که اسلام بهعنوان یک دین، احساس قرابت و همبستگی قابل توجهی بین مسلمانان این منطقه هم ایجاد کند. گرایشهای پراکندهای که امروزه در شرف ظهور و شکلگیری است، طلیعهای امیدوارکننده از نوعی بیداری و خودآگاهی ملتهای آنهاست. (کاظمی، 1377: 168)
ج) رشد مطالبات سیاسی و مشارکت بینالمللی مسلمانان
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مشارکت بینالمللی مسلمانان اروپای غربی، تقویت احساس تعلق آنها بهامت واحد اسلامی و افزایش حساسیت در مقایسه با تحولات جهان اسلام فزونی گرفته است که جلوه اولیه این امر، در اعزام به سفر حج دیده میشود. برای نمونه در سال 2008 بیش از 25 هزار مسلمان فقط از فرانسه عازم سفر حج شدهاند که این تعداد، از کشور اسلامی مراکش بیشتر بوده است.
افزایش مطالبات سیاسی مسلمانان اروپایی در قالب افزایش تقاضا برای اسلامیتر شدن قوانین و وادارکردن دولت بهواکنشهای مثبت و اقناعی نیز چشمگیر بوده است. برای مثال، در فرانسه تشکلهایی همچون اتحادیه ملی مسلمانان و اتحادیه سازمانهای اسلامی بخشهای گستردهای از مسلمانان فرانسه را مشمول خود کردهاند و بسیار سیاسیاند. (زرکا، 1388: 5)
از مهمترین تأثیرات انقلاب اسلامی، ترویج استکبارستیزی و رویارویی با گفتمان سکولاری حاکم بر نظام بینالملل بوده است. بهتعبیر روزنامه تایمز لندن:
برای اولین بار یک کشور مسلمان بهطور موفقیتآمیزی قدرتهای بزرگ غربی را بهمبارزه طلبید، آنان را تحقیر کرد و بهمنافع مادیشان خسارت وارد کرد». (بینا، 1368)
ازهمینرو، نفرت مردم اروپا از امریکا و اسرائیل روزبهروز افزونتر میشود تا جاییکه برخی دولتهای غربی نظیر فرانسه، بلژیک، اسپانیا، پرتغال و سوئد از برخی قطعنامههای شورای امنیت برضد اسرائیل حمایت کردهاند. انبوه تظاهراتهای ضدجنگ و راهپیماییها علیه جنایات اسرائیل (ازجمله در غزه و لبنان) نشانههای بارز این نفرت فزاینده است. صدها کتاب، مقاله، پژوهش و تحلیل اروپاییها درباره انقلاب اسلامی و حتی حدود 55 هزار سایت فقط در مورد امامخمینی(ره) نشان میدهند که ایران اسلامی ذهن غرب را بهخود مشغول کرده است؛ درحالیکه قبل از انقلاب اسلامی، ایران تنها در بین برخی دولتمردان و سیاستمداران ردهبالا و برخی کمپانیهای فروش اسلحه شناختهشده بود. (جرجیس، 1382: 69)
یکی از مصادیق بازتاب انقلاب اسلامی در ابراز هویت دینی ـ سیاسی مسلمانان اروپایی، حجم بالای تظاهرات در حمایت از فتوای امام(ره) ضد «سلمان رشدی» بود. همچنین تظاهرات گسترده در اعتراض بهانتشار کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی «یولند پستن» در 2005 دربارة پیامبر اسلام، نشاندهنده افزایش حساسیتهای مذهبی در این جوامع است. تظاهرات گستردة مسلمانان برلین در اعتراض بهفیلم «فیلمی که تمام نشده» ساخته رژیم اشغالگر قدس و همچنین تظاهرات بر ضد اقدام بیرحمانة این رژیم در حمله بهکاروان آزادی در سال 2010، شاخص دیگری از افزایش حساسیتهای ضداستکباری و ظلمستیز تودههای این کشورها دارد.
د) نهادسازی، تأسیس و گسترش مؤسسات مذهبی همسو با انقلاب اسلامی
از انقلاب سال 1979 تا امروز شاهد رشد قابل توجه مراکز و مؤسسات اسلامی و شیعی در اروپای غربی هستیم که در اساسنامه یا مواضع و بیانیههای خود بهحمایت از جمهوری اسلامی برخاستهاند.
در انگلیس، قبل از سال 1979 تعداد معدودی مراکز اسلامی همچون «انجمن توحید لندن» وجود داشت که هماکنون این مراکز رشد شگرفی داشتهاند. «انجمن توحید لندن» ازجمله مراکز فعال بدنه دانشجویی ایران در خارج از کشور است که دو تن از افراد فعال این انجمن در گروگانگیری سفارت ایران در لندن بهشهادت رسیدهاند.
مرکز اسلامی انگلیس، حوزة علمیه لندن، پارلمان اسلامی انگلیس، کالج مسلمانان، مرکز مطالعات اسلامی در آکسفورد، بنیاد اسلامی در مارکفیلد، مرکز مطالعات اسلام و مسیحیت در دانشکدههای اوکس در بیرمنگام نیز ازجمله این مؤسسات است. مؤسسه امام علی(ع) ، مؤسسه آلالبیت لندن که دارای 400 مدرسه، آموزشگاه و مراکز اسلامی در دنیاست، در ارتباط با ایران و برای تدارک کتب حوزههای علمیه فعالیت میکند.
دانشگاه جهانی مجازی اهلبیت^، همچنین باشگاه جوانان مسلمان انگلیس، حوزة علمیة لندن، حوزة علمیة امام حسین(ع) ، کالج شهرستانی، جامعةالمنتظر در منچستر، حوزة علمیة المهدی در بیرمنگام و حوزة علمیة القائم نیز در این زمینهها فعال شدهاند. (www.hawzah.net) جامعه شیعیان لندن، مرکز آموزشی فرهنگی والعصر، مؤسسه امام مهدی(ع) ، حسینیه رسولالله الاعظم، اداره جعفری، محفل علی(ع) ، مجمع جهانی اسلامی (جعفریان، 1387: 663 ـ 659)، مرکز اسلامی اهلبیت و شورای امامان ایرلند نیز بهفعالیت درباره اهلبیت مشغولند. (www.en.wikipedia.org)
در آلمان، مرکز اسلامی فرانکفورت و مرکز اسلامی هامبورگ که از قبل از انقلاب اسلامی فعال بوده است، از مراکز مهم فعالیت ایرانیها در آلمان است. (نیلسون، 1372: 37) مرکز اسلامی فرهنگی ایرانیان در برلین، شورای مرکزی مسلمانان آلمان شامل هجده سازمان مرکزی اسلامی نیز ازجملة این مؤسسهها هستند. مجلس اسلامی شیعیان آلمان، آکادمی اسلامی آلمان، انستیتوی علوم انسانی و علوم انسانی آلمان و مرکز اسلامی آخن در زمرة این نهادها قرار دارند.
در سال 1976 میلادی، بیست مؤسسة اسلامی در فرانسه بهثبت رسیده است. (www.salaam.com) در حال حاضر، چندین حوزه علمیه و 3000 مؤسسه محلی مسلمانان، شورای دینی و فدراسیون ملی مسلمانان فرانسه دارای 100 اتحادیه سازمانهای اسلامی و ... مشغول فعالیتند. برای نمونه، یکی از این انجمنها بهنام «ندای اسلام» بزرگترین تظاهراتهای ضد سلمان رشدی را سامان داده است.
در ایتالیا، بیشترین شیعیان اروپا در میلان، رم و ناپل ساکنند. تنها نهاد اسلامی قبل از انقلاب اسلامی، CICI مرکز اسلامی فرهنگی ایتالیا بوده است. درعینحال اتحادیه جوامع و سازمانهای اسلامی، انجمن امداد اسلامی، گروه دعوت انسانی بینالمللی، در این کشور از حامیان انقلاب اسلامی هستند.
در اتریش، بهجز مرکز اسلامی امام علی(ع) وین (از قدیمیترین مؤسسههای اسلامی)، جامعه اسلامی اتریش، جامعه مسلمانان اتریش با اهداف اسلامگرا همگی پس از انقلاب اسلامی بنیان گذاشته شدهاند.
در اسپانیا، رهبران جوامع اسلامی اسپانیا (شامل 100 مجمع اسلامی) و جامعه مسلمانان اسپانیا، مواضعی همسو با جمهوری اسلامی در بسیاری از موارد دارند. در پرتغال، مسجد جامع لیسبون با همکاری جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است. در دانمارک، مرکز اسلامی دانمارک (کپنهاگ) و مؤسسة مطالعات خاور نزدیک کارستن نیبوهر دانشگاه کپنهاگ ازجمله مؤسسههای اسلامی این کشورند.
در سوئیس، مرکز اسلامی و فرهنگی اهلبیت، در فنلاند مرکز فرهنگی اسلامی حضرت زهرا÷ و در هلند دانشگاه اسلامی رتردام، مجلس اسلامی شیعی و پارلمان شیعی هلند فعالند. (جعفریان، 1387: 673 ـ 670) در بلژیک، مسجد امام رضا(ع) (محل نماز جمعه)، مسجد الهدی، مسجد الرحمن، مرکز ثقلین و مرکز اهلبیت از تجمعگاههای شیعیان این کشور است. در سوئد درحالحاضر حدود 60 گردهمایی اسلامی وجود دارد. در نروژ نیز 126 جامعه ثبتشده اسلامی از کمکهای دولتی برخوردارند و جوامع اسلامی 21 درصد کل جوامع دینی را تشکیل دادهاند. رشد و فعالیت این سازمانها همگی نشان از زندگی پرشتاب اسلام در این کشورها دارد.
ه) رشد مراکز ایرانشناسی، ترویج فرهنگ و زبان فارسی
رشد مراکز ایرانشناسی و آموزش زبان فارسی از سال 1979 بهبعد در اروپای غربی بیسابقه بوده است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، چند انجمن معدود ازجمله «انجمن ایران» (لندن)، «مؤسسه انگلیسی مطالعات ایران» و «مؤسسه هندشناسی و ایرانشناسی» دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ در این کشورها وجود داشته است که بعد از انقلاب، مراکز فراوانی بهاین مجموعه اضافه شده است.
انجمن ایرانشناسی اروپا در رم ایتالیا، (بینا، 1382: 16) انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، انجمن پژوهشگران ایران در پاریس، بنیاد میراث ایران، کانون مطالعات ایران باستان دانشگاه لندن، کرسی ایرانشناسی دانشگاه بامبرگ آلمان، گروه تحقیقاتی «جهان ایران» پاریس، مرکز مطالعات ایران در دورهام انگلیس از اینگونه مراکز تحقیقاتی هستند.
مرکز مطالعات ایران و غرب لندن، مؤسسه ایرانشناسی آکادمی علوم اتریش، مؤسسه ایرانشناسی دانشگاه آزاد برلین نیز از دیگر مراکز مهم هستند. (همان: 42، 85 و 86) علاوه بر این، مؤسسههایی با تقسیم کار سازمانی متفاوت در رابطه با ایران، همسو یا غیرهمسو ایجاد شدهاند. همچنین اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان بلژیک، آلمان، فرانسه، سوئد و دانشجویان منچستر نیز ازجمله مراکز دانشجویی ایرانی، فعال در خارج کشور و حامی مواضع جمهوری اسلامی هستند که قبل از انقلاب نیز فعالیت داشته و از کانونهای فعالیت انقلابیهای خارج از کشور بودهاند.
منابع و مآخذ
1. امینیان، بهادر، 1387، «اسلامستیزی در غرب: دلایل و ویژگیها»، فصلنامه سیاست خارجی، بهار 87 .
2. برزگر، ابراهیم، 1382، «نظریه پخش و بازتاب انقلاب اسلامی»، دوفصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال پنجم، شماره 8 ، بهار و تابستان 82 .
3. بشاری، محمد، 1385، «اقلیتهای اسلامی در غرب، چالشها و چشماندازها: نمونه اروپا»، مجله اندیشه تقریب، سال3، شماره 13.
4. بینا، 1372، «مهمترین ویژگی امام از دیدگاه متفکران جهان»، هفتهنامه سروش، سال پانزدهم، شماره 647، 8/3/1372.
5. بینا، 1384، «من مسلمانم، اروپا خانه من است»، روزنامه جام جم، 5/2/1384.
6. بینا، 1380، «مسلمان بودن و اروپایی بودن»، گزارش هفتهنامه تایمز، ماهنامه سروش جوان، بهمن 1380.
7. بینا، 1382، راهنمای مراکز ایرانشناسی، بولتن ویژه، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، شماره 16/104/82.
8. بینا، 1368، روزنامه جمهوری اسلامی، 19/11/1368.
9. بینا، 1383، کتاب اروپا 3، ویژه روابط ایران و اروپا، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر، چاپ اول.
10. پانوف، میشل و میشل بدن، 1368، فرهنگ مردمشناسی، ترجمه اصغر عسکری خانقاه، تهران، نشر ویس.
11. پیتر، فورد، 1384، «زنان اروپایی و گرایش بهاسلام»، ماهنامه سیاحت غرب، شماره32.
12. جرجیس، فواز، 1382، آمریکا و اسلام سیاسی، ترجمه محمدکمال سروریان، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.
13. جردن، تری و لستر راونتری، 1380، مقدمهای بر جغرافیای فرهنگی، ترجمه سیمین تولایی و محمد سلیمانی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات.
14. جعفری ولدانی، اصغر، 1372، «نظم نوین جهانی و موقعیت ایران»، پژوهشها و سیاستهای اقتصادی.
15. ــــــــــــــــ ، 1382، روابط خارجی ایران، تهران، انتشارات آوای نور، چاپ اول.
16. جعفریان، رسول، 1387، اطلس شیعه، تهران، انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، چاپ اول.
17. حشمتزاده، محمدباقر، 1381، «انقلاب اسلامی و کشورهای مسلمان»، فصلنامه اندیشه انقلاب اسلامی، سال اول، شماره اول، بهار 81 .
18. ــــــــــــــــ ، 1387، تأثیر انقلاب اسلامی بر کشورهای اسلامی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم.
19. خانی، محمدحسن، 1387، «انقلاب اسلامی ایران و نظام بینالملل»، در: جلال درخشه، گفتارهایی درباره انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) .
20. خرمشاد، محمدباقر، 1387، «انقلاب اسلامی ایران و اسلام سیاسی»، در: جلال درخشه،گفتارهایی درباره انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) .
21. رفیعپور، فرامرز، 1376، تضاد و توسعه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
22. زرکا. اف، شارل، 1388، «اسلام در فرانسه سکولار»، ماهنامه پگاه حوزه، شماره268.
23. عابدی گنابادی، 1388، «علل رشد اسلام هراسی در اروپا»، ماهنامه بیداری اسلامی، شماره 2 و 3، تیر و مرداد 88.
24. فوکو، میشل، 1377، ایرانیها چه رؤیایی در سر دارند؟، ترجمه حسین معصومی همدانی، جلد3، تهران، نشر هرمس.
25. فولر، گراهام، 1373، قبله عالم، ژئوپلتیک ایران، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر مرکز.
26. ـــــــــــ ، 1376، «اسلام سیاسی و غرب» (گزارش سمینار)، ماهنامه اسلام و غرب، شماره 5 و 6.
27. کارلسون، اینگمار، 1380، اسلام و اروپا: همزیستی یا خصومت، ترجمه داوود وفایی و منصوره حسینی، تهران، انتشارت باز (مرکز بازشناسی اسلام و ایران).
28. کاظمی، سیدعلیاصغر، 1377، بحران جامعه مدرن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
29. لوئیس، برنارد، 1378، زبان سیاسی اسلام، ترجمه غلامرضا بهروز لک، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
30. محمدی، منوچهر، 1381، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم.
31. مدرسی، فاطمه، 1385، «هویت اروپایی و مسلمانان اروپا»، پایاننامه فارسی، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی.
32. منصوری، سیدمحمد، 1382، سیمای اسلام در اروپا، تهران، انتشارات باز (مرکز بازشناسی اسلام و ایران).
33. الموصللی، احمد، 1378، اصولگرایی اسلامی و نظام بینالمللی، ترجمه مهرداد آزاد اردبیلی، تهران، انتشارات کیهان.
34. نقیبزاده، احمد و عباس صالحی نجفآبادی، 1387، «تحلیل ریشههای اسلامهراسی در غرب»، فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی و روابط بینالملل، پاییز 87 .
35. نوعپرست، زهرا، 1383، «ترکیه و دودستگی آرا»، ماهنامه اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، بهمن و اسفند 83 .
36. نیلسون، جوجن، 1372، مسلمانان اروپای غربی، ترجمه سیدمحمد روئینتن، تهران، انتشارات اطلاعات.
37. ورتوک، استیون و پیچ سری، 1380، اسلام در اروپا: سیاستهای دین امت، ترجمه کاووس سید امامی، تهران، انتشارات باز (مرکز بازشناسی اسلام و ایران).
38. Keddi, Nikki; 1995, Iran and The Muslem Word: Resistance And Revolution, London, Macmillan.
39. Keddie ,Nikki, 1980, Oil, Economic Policy and Social Conflict; Race and Class, London, Frank Cass.
40. Kuper, Adam, 1985, akdJessica Kuper (ed); The Socience Encyclopedia; London, Reutledge and Paul.
41. Jordan, T erry G., Lester Rwontree, 1986, The Human Mosaic, Thematic Introduction to Cultural Geography: Harper and Row Publishers.
42. Schulze, Reinhard, 2000, Modern History of Islamic World, London, Touris.
پایگاههای اینترنتی
www.farsnews.ir/ id= 88070611614, 7/7/88
http://tabnak.ir/pages/?cid=25065
www.hawzah.net
www.daneshnameh.roshd.ir
www.bbcParsian.com
www.islamineurope.com
www.salaam.com
www.saphirnews.com
www.en.wikipedia.org
فصلنامه مطالعات انقلاب - شماره 26
*دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل