سیاستهای دولت به چه میزان در زندگی اقشار ضعیف جامعه نقش داشته است؟آیا سیاستهای دولت توانسته فشار اقتصادی روی زندگی مردم را کاهش بدهد؟ «آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با علیرضا محجوب نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و دبیر کل خانه کارگر گفتوگو کرده است. محجوب در این زمینه معتقد است: «برخی که از راه ثروتهای بادآورده به پولهای هنگفتی رسیدهاند از تورم سود زیادی برده و تورم برای آنها جشن بوده درحالیکه برای فقرا عزا بوده است. هنگامیکه عنوان میکنیم پول ملی باید تقویت شود نباید عکس آن عمل کنیم و اقداماتی انجام بدهیم که ارزش پول ملی روزبهروز کاهش پیدا کند. من تردیدی ندارم همهکسانی که عنوان میکنند فقر باید کاهش پیدا کند دلسوز هستند. اما این دلسوزی باید در عمل مشاهده شود. به همین دلیل نیز اعتماد عمومی مردم کاهش پیداکرده است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
بودجه سال1401 تا حدود زیادی جهتگیریهای اقتصادی دولت را مشخـــص کرده است. از منظر آسیبشناسی در چشـــمانداز اقتصادی که دولت برای سال آینــده ترسیم کرده چه نقاط قوت و ضعفی مشاهده میکنید؟
بدنه اجرایی کشور به همراه مدیرانی که بهتازگی روی کار آمدهاند با توجه به شرایط کشور بودجه سال آینده را تنظیم کردهاند. واقعیت این است که بودجه فزاینده و در راستای فربه کردن دولت و کوچک شدن کسبوکار مردم است. هرچه بودجه بزرگتر باشد به همان اندازه دولت ناکارآمدتر خواهد بود. این موضوع بهخوبی در دولت شهید رجایی اثباتشده است. شاخص معتبری که در این زمینه تعیینکننده است نسبت بودجه با تولید ناخالص داخلی است. از این طریق میتوانیم نقش دولت در اقتصاد یک سال را مورد تحلیـــل و بررسی قرار بدهیم. با تحلیل این موضوع ما میتوانیم به این نتیجه دست پیدا کنیم که چه میزان از تولیـــد ناخالص ملی در اختیار دولت قـــرار دارد و دولت چه سیاستهایی دربــاره آن در پیشگرفته است. در دولت شهید رجایی این عدد26درصـــد بوده است و بعدازآن در دولت مهندس موسوی به35 درصـــد رسیده است. نکته قابلتأمــل ایــن است که پسازاین دوران دیگـــر این رکوردها تکرار نشده است و این رقم به60درصد، 70 درصد و گاهـــی تا90 درصد نیز رسیده است. در شرایط کنونـــی با توجه به رقمی کـــه بانک جهــانی درباره تولید ناخالص داخلی ایران مطرح کرده ما با رقمی بالا در این زمینه مواجه هستیم. به همیــن دلیل ما نباید بودجه را فزاینده و فربه کنیم و بلکه باید حجم بودجــه را کاهش بدهیم تا تحمل فشارهای اقتصادی برای مردم آسانتر شود. دولت باید این نکته را در نظر داشته باشد که در شرایط کنونی اقشار مختلف مردم در شرایط نامناسب اقتصادی هستند و به همین دلیل باید سیاستهای در پیش گرفت که فشار اقتصادی از روی زندگی مردم برداشته شود.
چرا دولت حجم بودجه را افزایش داده است؟
اگر دولت میخواست بودجه را افزایش بدهد باید از راههای دیگر این کار را انجــام میداد. بهعنوانمثال امروز برخی در بانکها در حال پولشویی هستند که دولت میتوانست با برخورد با این پولشوییها منابع خود را تأمین کند. برخی گروههای اجتماعی به دلیل اینکه از ثروتهای بادآورده استفاده میکنند فشار تورم را احساس نمیکنند و در مقابل فشار اقتصادی روی زندگی اغلب مردم قرار دارد. اگر دولت میخواهد حجم بودجه را افزایش بدهد باید مالیاتهای گروه نخست را زیاد کند و نه گروه دوم را. دولت افزایش یارانههای نقدی را در دستور کار خود قرار داده است. این در حالی است که منابع این کار باید از طریق مالیات خالص تأمین شود. دولت باید بهصراحت به مردم بگوید که قصدش از چنین اقداماتی توزیع مجدد درآمد است. در چنین شرایطی باید در درآمد کسانی بازنگری صورت بگیرد که در این زمینه با مشکل مواجه هستند و در مقابل درآمد کسانی کاهش پیدا کند که از درآمد ناعادلانهای برخوردار هستند. موضوع مهمی که در این زمینه مطرح است و مقام معظم رهبری نیز در سالهای اخیر همواره روی آن تأکید داشتهاند و تنها راه نجات اقتصاد کشور از وضعیت کنونی است تقویت تولید فناورانه است. همه کشورهایی که از این مسیر عبور کردهاند، چالشها را پشتسر گذاشته و تهدیدها را به فرصت تبدیل کردهاند از راه تولید فنآورانه به توسعه و پیشرفت دست پیدا کردهاند. متأسفانه تولید فنـــآورانه در کشور نسبت به تولـــید ناخالص داخلی کوچک است و قابلتوجه نیست. به همین دلیل است کــه ما نسبت به کشورهایی که مســـیر را با ما آغاز کردهاند فاصله وحشتناکی گرفتهایم و آنها به دستاوردهای مهمی دست پیدا کردهاند.
چرا این فاصله ایجاد شد؟
روابــط خارجی در ایــن زمینه نقش تعیینکنندهای دارد. برخی از این کشورها در شرایط تنگنا و فشار قرار داشتهاند. با اینوجود در همین شرایط نیز موفق شدهاند گامهای مؤثر و بزرگی برای توسعه و پیشرفت بردارند. ما این گامهای مؤثر و بزرگ را به مردم و کشور بدهکار هستیم. یکی از این گامهای مؤثر حمایت و تقویت از تولید فناورانه است. ردپای این موضوع را میتوان در بودجه سال آینده مشاهده کرد. مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس نیز در این زمینه صحبت کردهاند و ممکن است چشماندازی روشنی نیز برای تولیدکنندگان ترسیم کرده باشند. با این وجود هنوز نتایج عملی آن مشخص نشده است. آنچه حائز اهمــیت است اجرایی شدن این وعدههاست و نه اظهارنظر و وعده. عملیاتی شدن این وعدهها نیازمند یک بسته جامع و کاربردی است که بودجه یکی از ارکان این بسته به شمار میرود. نکته دیگر اینکه دربستهای که دولت در نظر گرفته آنچه و مشهود است این است که مسائلی که مطرحشده بیشتر جنبه شعاری دارد تا عملیاتی.
دولت چگونه میتواند در مســیری حرکت کند که فشار اقتصادی روی زندگی مردم کاهش پیدا کند؟
دولت اگر قرار است اقدامی برای زندگی مردم انجام بدهد و فشار را کاهش بدهد باید مشخص و قابل ارزیابی باشد و بهصورت ملموس در زندگی مردم احساس شود. بهعنوانمثال اگر دولت بودجه خود را تقدیم مجلس کرده آثار و نتایج آن باید در سال آینده روی زندگی مردم مشخص باشد. در چنین شرایطی میتوانیم عملکرد دولت را مورد ارزیابی دقیق قرار بدهیم که آیا در مسیری حرکت کرده که فشار اقتصادی روی زندگی مردم کاهش پیدا کند یا خیر. آنچه برای مردم حائز اهمیت و از بودجه اهمیت زیادتری دارد تورم است. امروز آنچه فشار زندگی بر مردم را افزایش داده پرش روزبهروز قیمت کالاهای موردنیاز مردم است. برخی به دلیل اینکه قیمت ارز افزایش پیدا میکند قیمت کالاهای خود را افزایش میدهند. نکته جالب این است که در روزهایی که قیمت ارز روند کاهشی نیز دارد این افراد قیمت کالاهای خود را افزایش میدهند. این نوعی هرزهگردی اقتصادی است که بیشتر بهواسطهها، دلالها و گروههای غیرمولد بازمیگردد. این وضعیت در بخش توزیع و تولید مواد اولیه نیز وجود دارد. چنین شرایطی نشاندهنده این است که تفاوتی در رویکرد مدیریت کشور با تغییر دولت صورت نگرفته و همچنان مشکلات بهصـــورت جدی وجود دارد. بخش مهمی از بودجه مربوط به سیستم عرصه ارز در بانکهاست. مهمترین عرضهکننده ارز در طول این سالها دولت بوده است. دولت باید این نکته را در نظر داشته باشد که نباید به جیب مردم دستاندازی کند. حتی اگر درآمد و توانایی مردم افزایش پیدا نمیکند اشکالی ندارد اما دولت نباید دست در جیب مردم کند. پرش قیمتها در اقتصاد کشور به شکلی شده که حتی نمیتوان نام آن را تورم گذاشت. بههرحال تورم دارای تعریفهای مشخصی است. آنچه امروز در جامعه درباره پرشهای قیمتها وجود دارد نوعی آنارشیسم است و تعریف مشخصی نمیتوان درباره آن مطرح کرد.
افزایش لجامگسیخته قیمتها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
در ابتدا باید عنوان کنم که این وضعیت مختص به این دولت نیست و در دولتهای گذشته نیز وجود داشته است. بخشی از وضعیت کنونی به نیز به دلیل سیاستهایی است که در دولت گذشته دنبال شده است. بااینوجود این وضعیت هنوز ادامه دارد و بلکه بدتر نیز شده است. اگر بهتر شده بود بنده به آن اذعان میکردم و از دولت تشکر میکردم. جهتگیری دولت به سمت کمک به اقشار ضعیف جامعه و فقرا بوده است. این جهتگیری خوب است. همینکه دولت متوجه شده در زندگی اقشار ضعیف جامعه چه اتفاقاتی رخ میدهد و مردم در چه شرایطی زندگی میکنند حائز اهمیت است. نکته مهم این است که دلسوزی برای مردم نان نمیشود و با اظهارنظر و حرف زدن درباره لزوم توجه به وضعیت زندگی فقرا مشکلات آنها حل نخواهد شد. امروز اغلب اقشار ضعیف جامعه برای خرید خودرو با مشکل مواجه هستند. از سوی دیگر میزان مسافرتها در بین مردم کاهش داشته است و شرایط اقتصادی بهاندازهای روی مردم زیاد است که امکان سفر برای آنها فراهم نیست. در چنین شرایطی برخی از خانوادهها که درگذشته با مشکلاتی مواجه بودند با افزایش قیمت کالاهای موردنیاز با چالشهای اساسی مواجه شده و از خرید برخی ملزومات زندگی خود نیز عاجز و ناتوان هستند. ما از هر شخص و نهادی که درباره زندگی فقرا دغدغه داشـــته باشد و در این زمینه تلاش میکند تشکر میکنیم. بااینوجــود باید بین حرف و عمل فاصله ایجاد نشود و در زمینه اجــرایی به زندگی فقرا رسیدگی شود.
حرف و عمـــل دولت در این زمینه به چه میزان همخوانی داشته است؟
این وضعیت دربــاره دولت نیز وجود دارد. بههرحال دولت شعارهای خود را در این زمینه قرار داده است. با اینوجود اگر قرار است تغییرات مثبتی در زندگی مردم رخ بدهد باید در عمل این تغییرات صورت بگیرد. این تغییرات باید در تورم، وضعیت قیمتها و کیفیت زندگی مردم رخ بدهد. دولت باید درزمینه سیاستهای ارزی بهصورت معکوس عمل کند. بهصورت طبیعی نیز فشار زیادی به دولت وارد میشود. امروز ما شاهد حجـــم نقدینگی هستیم و به دلیل اینکـــه رشد اقتصادی ما متوقفشده در شـــرایط جهـــش اقتصادی قرار نداریم. تنها در صورت تقویت تولید فناورانه میتوانیم در مسیر جهش اقتصادی قرار بگیریم. نقشه راه نیز وجود دارد اما هنوز اقدام جدی و کاربردی در این زمینه مشاهده نمیکنیم. برخی که از راه ثروتهای بادآورده به پولهای هنگفتی رسیدهاند از تورم سود زیادی برده و تورم برای آنها جشن بوده درحالیکه برای فقرا عزا بوده است. هنگامیکه عنوان میکنیم پول ملی باید تقویت شود نباید عکس آن عمل کنیم و اقداماتی انجام بدهیم که ارزش پول ملی روزبهروز کاهش پیدا کند. تردیدی ندارم همهکسانی که عنوان میکنند فقر باید کاهش پیدا کند دلسوز هستند. اما این دلسوزی باید در عمل مشاهده شود. به همین دلیل نیز اعتماد عمومی مردم کاهش پیداکرده است. هر تکان تورمی شرایط زندگی را برای مردم سختتر میکند. تقریبأ62 درصد قدرت خرید در اختیار کمتر از سه دهک جمعیت ماست درحالیکه70 درصد جامعه درمجموع38 درصد قدرت خرید جامعه را در اختیاردارند. این ارقامی است که بهصورت رسمی اعلامشده و در اختیار همه قرار دارد و حتمأ دولتمردان به این ارقام و اطلاعات آگاهی دارند. ما امیدواریم همهکسانی که دوستدار فقرا هستند از این دوستداری حفاظت کنند و تلاش کنند مشکلات مردم کاهش پیدا کند.
*آرمان ملی