آرمان ملی- احسان انصاری: این روزها خبرهای خوشایندی از روند مذاکرات وین به گوش میرسد و اخبار غیررسمی بیانگر نزدیک شدن مواضع ایران و کشورهای غربی برای رسیدن به توافق است.در چنین شرایطی سخنانی اخیر مقام معظم رهبری درباره اینکه در مقاطعی میتوان با دشمن مذاکره کرد نیز گشایشی راهبردی برای دیپلماتهای ایران برای رسیدن به توافق ایجاد کرده است.بااینوجود پای کره جنوبی و عربستان نیز به روند مذاکرات بازشده است.اینکه زمان توافق به چه میزان نزدیک است و آیا اصلأ توافقی صورت خواهد گرفت و منافع بازیگران مختلف درروند مذاکرات فضای مذاکرات را به چه صورت ترسیم خواهد کرد موضوعاتی است که «آرمان ملی» در گفتوگو با دکتر حشمتا...فلاحت پیشه تحلیلگر روابط بینالملل بررسی کرده است. فلاحت پیشه معتقد است: «من معتقدم زمان رسیدن به توافق نزدیک است هرچند عوامل برهم زننده توافق به اسامی مختلف فعال هستند اما این توافق نزدیک است.برجامی که شکل میگیرد نیز مانند برجامی که در دولت روحانی شکل گرفت نیز باید برای همه قابلاحترام باشد. انتظاری که از دولت رئیسی وجود دارد این است که احیای برجام را به یک عامل اختلافی جدید در کشور تبدیل نکنند و از آن در راستای همگرایی و وحدت ملی استفاده کنند.« در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
خبرهـــایی که این روزها درباره روند مذاکرات وین منتشر میشود نسبت به گذشته امیدبخشتر است و این امیدواری به وجود آمده که طرفین به سمت توافق نهایی حرکت کنند.آیا این خوشبینی واقعی است و چه میزان احتمال توافق وجود دارد؟
مجموعه تحولات نشان میدهد که نگاه واقعبینانه بر فضای مذاکرات و پرونده هستهای ایران غالب شده است.البته این اتفاق باید درگذشته رخ میداد که به دلایل مختلف رخ نداد.اینکه مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود عنوان کردند امکان مذاکره با دشمن وجود دارد نکته مهمی است.واقعیت این است که همه طرفهای برجام ساختهوپرداخته ایران است و تعلل بیشازاندازه باعث خواهد شد که طرفهای دیگری نیز ساخته شود.موضوع هستهای دو طرف اصلی دارد که ایران و آمریکا هستند.این دو طرف نیز باهم دشمن هستند و در دنیای امروز دشمنان نیز باهم مذاکره میکنند.قرار نیست کشورهای متخاصم همواره باهم بجنگند. ازجمله ویژگیهای هزاره سوم این است که جنگ برای کشورهای جهان بهعنوان آخرین راهکار به شمار میرود.شرایط امروز مانند قرن گذشته نیست که به اولین گزینهای که فکر میشد جنگ بود.بهصورت مشخص در سال2011 میلادی آمریکاییها دیگر وارد هیچ جنگی نشدند. به همین دلیل نیز امروز از کسی که درباره گزینههای روی میز صحبت میکند بهعنوان یک بلوف سیاسی یاد میشود.اگر ایران و آمریکا واقعبینانه به موضوع نگاه کنند امکان مذاکره بین دو دشمن به وجود میآید. اگر این اتفاق درگذشته نیز رخداده بود طرفهای جدیدی به برجام اضافه نمیشد.
چه اتفاقی رخ داد که طرفهای جدیــدی به برجام اضافه شد؟
طرفهایی مانند سه کشور اروپایی و چین و روسیه که درگذشته بهعنوان کشورهای واسطه شناخته میشدند در شرایط کنونی برای خود منافع برجامی قائل هستند.دلیل اصلی اینکه برجام از متن اصلی خود گستردهتر شد و مسائل مختلفی درباره آن مطرح شد منافع طرفهای دیگر بهجز ایران و آمریکا بود که هرکدام برای خود منافع برجامی تعریف کردند. از زمانی که ایران و آمریکا متنهای متقابل خود را ردوبدل کردند و این متن درنهایت به یک متن اصلی تبدیل شد تا مذاکره صورت بگیرد چراغهای سبز در وین روشن شد و میزان چراغهای سبز نسبت به چراغهای قرمز افزایش پیدا کرد. تکاپویی که امروز از سوی برخی از دیگر طرفهای برجام مشاهده میشود و حضور کشورهای مانند عربستان بیشتر از آنکه یک نشانه منفی باشد یک نشانه مثبت است.نشانهای از اینکه در شرایط کنونی امکان توافق بیش از عدم امکان توافق است. در چنین شرایطی کشورهایی که منافع آنها بهنوعی دیده نشده مواضع متعارضی را مطرح میکنند. اینکه در چنین شرایطی چه باید کرد از اهمیت زیادی برخوردار است.
در چنین شرایطی ایران باید چه رفتاری از خود بروز دهد؟
درگذشته بنده از یک توافق موقت و آتشبس موقت صحبت کرده بودم.قبل از اینکه مذاکرات اخیر در وین آغاز شود بنده پیشنهادی دادم مبنی بر اینکه طرفین یک آتشبس را شکل بدهند. در چنین شرایطی ایران نباید برنامه هستهای جدیدی را آغاز کند و باید برخی بازرسیهای هستهای را بپذیرد و از سوی دیگر آمریکا نیز بخشهایی از تحریمها مانند انسداد مالی را بردارد تا زمینه برای یک توافق فراهم شود.امروز از این مرحله عبور کردهایم و کاری که بهتر بود انجام شود درنهایت انجام نشد و در شرایط کنونی طرفین به دنبال یک توافق هستند. مسائلی که تحت عنوان یک توافق موقت دوساله مطرحشده قابلقبول نیست. هیچ توافق موقتی دوساله نیست و عمر اینگونه توافقها بیشتر از چند ماه نیست.به همین دلیل من فکر میکنم امکان اینکه بر سر یک متن نهایی توافق صورت بگیرد وجود دارد. در این متن رئیسجمهور آمریکا میتواند از پنج اختیار اجرایی خود استفاده کند.این اختیارات اجرایی شامل فرمان اجرایی، دستورالعمل، بخشنامه، تفاهمنامه و توافقنامه استفاده کند تا تضمینهایی به ایران بدهد و یا موانعی که ممکن است در آینده رخ بدهد که برجام را گرفتار کند رخ ندهد. درعینحال نباید دوباره دغدغه از بین رفتن دست آوردهای هستهای در بین مردم ایران به وجود بیاید.ایران میتواند دستگاههای مرتبط با فعالیتهای هستهای را با رویکرد احتمال بازگشت درجایی نگه دارد و از بین بردن یا انتقال این دستگاهها از دستور کار مذاکرات خارج شود.حداقل این اتفاقات باید در بازه زمانی مشخص صورت بگیرد که دیگر هیچکس نتواند برجام را از بین ببرد.اگر در شرایط کنونی این توافق صورت بگیرد حداقل تا پایان دولت دموکرات در آمریکا کسی نمیتواند معترض برجام شود. نکته قابلتوجه این است که پس از پایان دولت دموکرات نیز هر دولتی که در آمریکا روی کار بیاید منافع آمریکا بر حفظ برجام خواهد بود و نه کنار گذاشتن آن.
باز شدن پای کره جنوبی به مذاکرات به چه معناست؟آیا جز موضوع پولهای بلوکهشده ایران، کره جنوبی نقش دیگری نیز در مذاکرات خواهد داشت؟
در این زمینه دو اتفاق مثبت و منفی رخ داد که نشاندهنده بازیگری مرموز برخی بازیگران در وین است.اتفاق نخست حضور کره جنوبی در مذاکرات است که من این اتفاق را مثبت ارزیابی میکنم و معتقدم حضور این کشور در مذاکرات به معنای این است که مذاکرات به آزاد شدن پولهای بلوکهشده ایران نزدیک شده است. نکته حائز اهمیت این است که بیشترین میزان از پولهای بلوکهشده ایران در کره جنوبی قرار دارد. بااینوجود کره جنوبی تلاش میکند از اختلاف بین ایران و آمریکا منافع خود را تأمین کند.در شرایط کنونی یک بازار85 میلیونی در ایران وجود دارد که شرکتهای کرهای این بازار را ازدستدادهاند. این در حالی است که بخش اعظم زیرساختهای پالایشگاهها و دیگر تأسیسات کره جنوبی بر بنیاد نفت و میعانات گازی ایران شکلگرفته است. بههمین دلیل در ماجرای تحریمها، کره جنوبی نیز آسیبدیده است. این آسیبها باعث میشود کره جنوبی نیز به دنبال این باشد که برجام زودتر به نتیجه برسد و مشکل تحریمها از بین برود.اتفاق دیگری که درروند مذاکرات رخ داد حضور کشور عربستان برای طرح دغدغههای منطقهای بود که اتفاقی مرموز بود و من آن را منفی ارزیابی میکنم.بدون تردید این موضوع که بازیگران منطقهای در موضوع هستهای ایران و مذاکرات پیرامون آن دخالت داشته باشند از ابتدا جز خطوط قرمز ایران بوده و ایران چنین اجازهای به این کشورها نداده است.جالب این است که دیدارهای طرف روسی در این زمینه بیشتر بود.به نظر میرسد هر چه ایران و آمریکا به توافق بر سر متن اصلی نزدیک میشوند به همان میزان منافع متعارض دیگرانی که مدعی حمایت از برجام هستند بیشتر نمایان خواهد شد.این کشورها بهجای اینکه روند رسیدن به توافق را تسهیل کنند تلاش میکنند منافع خود را در این زمینه دنبال کنند.
این وضعیت درباره روسیه نیز وجود خواهد داشت؟
همه طرفهای برجام منافع خود را دنبال میکنند.روسیه ازجمله کشورهایی است که بیشترین بهره را از طولانی شدن چالش هستهای ایران برده است.این کشور اکنون یازده سال در تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر تأخیر داشته است.نیروگاهی اتمی بوشهر ازنظر آژانس انرژی اتمی در معرض خطر قرار نداشت اما روسیه به دلیل حساسیتهای آمریکا و کشورهای غربی تکمیل نیروگاه بوشهر را به تأخیر انداخته است.بدون تردید در تاریخ روسیه طولانیترین پروژه خارجی این کشور پروژه نیروگاه هستهای بوشهر بود.من معتقدم در شرایط کنونی نیز منافع روسیه در راستای توافق ایران و آمریکا بر سر برجام نیست.نگاه روسیه به ایران یک نگاه خاک ریزگونه است و اگر این خاکریز برداشته شود روسها خود را بدون هیچ خاکریزی درمواجهه با غرب و آمریکا خواهند دید. به همان میزآنکه آمریکا عجله دارد چالشهای منطقهای خود را پشتسر بگذارد به همان میزان روسیه عجلهای برای رسیدن به توافق ندارد.
با توجه به شرایط موجود آیا میتوان در کوتاهمدت انتظار داشت توافق بین ایران و کشورهای غربی صورت بگیرد؟ درصورتیکه چنین اتفاقی رخ بدهد برداشتن تحریمهای ایران چقدر زمانبر خواهد بود؟
تلاش دولت بایدن این است که توافقی صورت بگیرد که امکان اجرایی شدن داشته باشد.هیچ توافقی در آمریکا بدون استفاده از اختیارات استثنایی اجرایی رئیسجمهور در مقابل کنگره نهایی نخواهد شد.زمانی تحریمها مورد راستی آزمایی قرار میگیرد که تحریمهای ثانویهای که توسط کنگره ایجادشده به حالت تعلیق دربیاید.در شرایط کنونی حضور دموکراتها در کنگره به این رویکرد کمک میکند که رئیسجمهور با موانع جدی در این زمینه مواجه نشود. انتخابات میاندورهای آمریکا در آینده برگزار خواهد شد و طبیعی است که دموکراتها اکثریت خود را در کنگره از دست بدهند.به همین دلیل رئیسجمهور آمریکا بهخوبی به این نکته اذعان دارد که درصورتیکه توافق با ایران صورت بگیرد دیگر این موضوع برای وی به یک چالش انتخاباتی تبدیل نخواهد شد. به همین دلیل بایدن تلاش خواهد کرد با مرتفع کردن این چالش عملأ به مشکلات دیگر آمریکا بپردازد.از سوی دیگر در بودجه سال آینده ایران یک توجه پنهان به پول نفت وجود دارد.این در حالی است که چنین رویکردی درگذشته کمتر سابقه داشته است.زمانی که دولت از سه محل فروش نفت و پتروشیمی، افزایش مالیات و فروش اموال دولت 560درصد افزایش درآمد را در بودجه سال آینده تعریف کرده و بیش از56 درصد بودجه کشور را بر اساس مالیات بسته است به این معناست که لایهای در پشت لایه اولیه بودجه دولت وجود دارد و آن امیدواری به توافق است. اگر توافقی صورت نگیرد حداقل یکسوم درآمدهای دولت در آینده تحقق پیدا نخواهد کرد. این موضوع به معنای عدم تحقق وعدههای دولت، مجلس و سایر ارکان قدرت در ایران است. دولت ایران نیازمند توافق است.بهویژه اینکه توافق در یک حالت تعادل ایجاد خواهد شد و امروز طرفین دیدگاههای یکدیگر را درک میکنند و بهراحتی باهم حرف میزنند. سخنان مقام معظم رهبری درباره اینکه با دشمن نیز میتوان مذاکره کرد بههمنزله یک گشایش راهبردی برای دیپلماتهای ایران بود.معتقدم زمان رسیدن به توافق نزدیک است هرچند عوامل برهم زننده توافق به اسامی مختلف فعال هستند اما این توافق نزدیک است. برجامی که شکل میگیرد نیز مانند برجامی که در دولت روحانی شکل گرفت باید برای همه قابلاحترام باشد. انتظاری که از دولت رئیسی وجود دارد این است که احیای برجام را به یک عامل اختلافی جدید در کشور تبدیل نکنند و از آن در راستای همگرایی و وحدت ملی استفاده کنند.