چند روزی است که نام خوزستان مدام در کلام و نوشتهها، میان مردم رد و بدل میشود، نامهای اهواز و آبادان و خرمشهر و سوسنگرد و ماهشهر که در 40 سال گذشته هر بار با واقعهای جمعی در خاطره ملی پیوند خوردهاند حالا در میان خبرهای اعتراض به بیآبی و وعدههای به جا مانده از دولتهای مختلف تکرار میشوند.
به گزارش روزنامه اعتماد: «آقا! آقا! آقا! آقا! مظاهرات سلمیه چرا آتیش میزنی؟ کاملا سلمیه چرا تیر میاندازی؟» زن کلمات فارسی و عربی را به هم میآمیزد که بگوید این «تظاهرات مسالمتآمیز است» و نیازی به تیراندازی و آتش گشودن نیست. روی صحبتش با نیروهایی است که یکشنبه شب از راه رسیدند و روانه خیابانهای سوسنگرد شدند. در 3 دقیقهای که گوشی تلفن همراه در دست زن است، بیشتر سیاهی ضبط شده، کمی تصویر مبهم و لرزان از خیابان و گوشهای از صورت و کلاه یکی از ماموران یگان ویژه. چهارمین شب از اعتراضاتی که بر سر نبود آب، خسارت به زمینهای کشاورزی و دامها در خوزستان آغاز شده بود، یکشنبه شب در سوسنگرد بالا گرفت، شاهدان محلی میگویند با وارد شدن نیروهای ویژه به شهر و مقابله آنها با معترضان بود که کار را به خشونت کشاند.
صدای زن که دارد میگوید: «تو که خاکت را نبردند، آبت را نبردند، گوش کن!» کمی بعد با صدای ویراژ موتورها و پسزمینه صدایی که دارد مردم را پراکنده میکند در هم میآمیزد. این تنها یکی از ویدئوهای متعددی بود که از سوسنگرد رسید. آنهایی که در خود شهر بودند هم میگویند آنچه دیدهاند با اعتراضات آرام و کمدرگیری سه روز قبل از آن کاملا متفاوت بوده است. در سه روز قبلتر از آن هم البته اعتراضات و درگیریهایی که در شهرستانهای شادگان و کارون رخ داده بود جان دو جوان را گرفت اما سوسنگردیها یکشنبه شب بود که اوج ناآرامی را در شهرشان دیدند.
شنبه بود که نبی نیسی، خبرنگار ساکن اهواز در گفتوگویش با «اعتماد» گفت که دستکم در شهر محل زادگاهش، سوسنگرد، نیروهای انتظامی و سپاه با مردم با همراهی رفتار کردهاند. او گفته بود که اعتراضاتی به خاطر آب در سوسنگرد هم شکل گرفته و عدهای هم برای اعتراض روبهروی منزل قاسم ساعدی، نماینده دشت آزادگان در مجلس شورای اسلامی تجمع کردهاند و سنگپرانی هم شده اما در مجموع بر خواستههای بحق مردم برای آب تاکید داشت و دوری از خشونت سازماندهی شده از سوی مردم یا نیروهای نظامی و انتظامی. به فاصله 24 ساعت بعد او دوباره با «اعتماد» صحبت کرد.
این بار شب را در سوسنگرد گذرانده بود و آنچه میگوید روایت خبرنگار و شاهد عینی است: «تجمعاتی که صورت میگرفت تقریبا مسالمتآمیز بود اما ورود یگان ویژه سبب شد که اصطکاک پیش بیاید. تظاهراتکنندگان شعار میدادند اما جا داشت که نیروهای امنیتی با آنها مماشات میکردند. دو سه روز قبلش با مدارا رفتار میکردند، هیچ اتفاقی نیفتاد. وقتی نیروی انتظامی و سپاه با مردم مدارا میکردند اتفاقی هم نیفتاد متاسفانه دیشب یگان ویژه که وارد شهرستان شد برخورد کردند که متاسفانه منجر به برخورد فیزیکی و تیراندازی شد.
از گاز اشکآور هم استفاده کردند. او از ساعت 8 شب تا صبح روز بعد در سوسنگرد بوده است. تا اینجا با وجود برخوردهایی که شاهدش بوده میگوید خبری از جان باختن کسی نیست: «آنجا کوچکترین اتفاقی که بیفتد ما در جا خبر میشویم. زندگی به هر حال عشایری و طایفهای است و همه هم را میشناسند.»
غریبهها در شهر
اما در سوسنگرد چه اتفاقی رخ داد که ناگهان پای نیروهای امنیتی و یگان ویژه به آنجا باز شد. او میگوید: «هیچ!» مردم البته همراه با سایر شهرهای خوزستان تجمعات اعتراضیشان را داشتند اما او هم نمیداند که پای نیروهای ویژه چطور به زادگاهش باز شده: «تا قبل از دیشب اصلا اتفاق خاصی نیفتاده بود.
نمیدانم چه مسالهای بود که آمدند. مطالبات مردم همچنان همان بیآبی است.» در ویدئوهایی که خبرنگاران خوزستان و اهالی سوسنگرد ارسال کردهاند و در شبکههای اجتماعی میگذارند، در میان جمعیت معترضان میتوان کودکان را هم دید. در برخی از این تصاویر مثل آن ویدئویی که درابتدای گزارش شرحش رفت، حضور و صدای گاه به گاه زنان با چادرهای سیاه عربی هم دیده و شنیده میشود. «میشود گفت از 12 و 13 ساله هستند تا 35 و 40 ساله، بیشتر جوانان و نوجوانان در خیابانها هستند.»
خبرنگار زاده سوسنگرد میگوید: «هیچ مسوول استانی، کشوری یا حتی شهرستانی نیامده تا با مردم ابراز همدردی کند یا صحبت کند و این مردم را آرام کند. دیشب هم که یگان ویژه وارد شد کسی نیامد پادرمیانی کند که به خشونت نکشد. اتفاقاتی افتاد که نباید رخ میداد.»
حالا که دارد به سوالات «اعتماد» پاسخ میدهد هنوز هم از نظرش اوضاع ناآرام است. با آنچه یکشنبه شب در شهر رخ داد حالا مردم هستند که عصبانی شدهاند. یکی از دلایل این خشم این است که بنا بر شواهد میگویند افرادی که برای «کنترل اوضاع» وارد سوسنگرد شده و کار را به خشونت کشاندند از اهالی خوزستان نیستند.
چند روزی است که نام خوزستان مدام در کلام و نوشتهها، میان مردم رد و بدل میشود، نامهای اهواز و آبادان و خرمشهر و سوسنگرد و ماهشهر که در 40 سال گذشته هر بار با واقعهای جمعی در خاطره ملی پیوند خوردهاند حالا در میان خبرهای اعتراض به بیآبی و وعدههای به جا مانده از دولتهای مختلف تکرار میشوند. نام هر یک از شهرهای معترض در کتابهای تاریخ مدارس با تاریخ جنگ ایران و عراق گره خوردهاند و حالا با بیآبی و اعتراض. سوسنگرد هم یکی از همین نامها است. اما آنچه از این شهر به دست میرسد اغلب در قالب همین ویدئوهای کوتاه است و اظهارنظرهای شاهدان که به صورت پراکنده میتوان یافت. خبرهای آنچه در سوسنگرد گذشته است کمتر به صورت رسمی انعکاس مییابند.
ساعت یک نیمه شب همچنان با هر پیامی که ارسال میشد صدای گوشی هم به صدا درمیآمد. ویدئوهای هشت ثانیهای، 30 ثانیهای، دو دقیقهای از دست خبرنگاران و فعالان مدنی خوزستان میرسید که هر کدام گوشهای از شب 27 تیر ماه سوسنگرد را به تصویر میکشیدند. در یکی از این تصاویر زنی سالمند و سیاهپوش گوشهای از خیابان، رو به جمعیت مردان جوان معترض کل میکشید؛ صدای زنانهای که در عروسی و عزا و اعتراض، بلند و رسا به گوش میرسد.»