رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) با اشاره به حمایت هایی که آمریکا و آل سعود از طالبان داشته اند، گفت: قضیه به این سادگی نیست که بگویند می خواهیم امارت اسلامی درست کنیم. مگر می شود هرکسی شمشیر و تفنگ دست بگیرد و بگوید من امیرالمؤمنین هستم و هر کسی با من مخالفت کند را می کشم؟! حتی عمَر خلیفه هم برای جانشینی خودش یک شورا تعیین و شش نفر از شخصیت های درجه اول اسلام آن موقع انتخاب کرد که جانشین برگزینند. نمی شود عده ای جمع شوند و بگویند امیرالمؤمنین انتخاب و حکومت درست کرده ایم.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله محمدحسن اختری را در ادامه می خوانید:
با توجه به تحرکات اخیر طالبان در افغانستان و مطالبی که در خصوص گروه طالبان مطرح می شود، شما به عنوان کسی که در حوزه جهان اسلام مطالعه داشته و همچنین مسئولیت های مختلفی در این زمینه داشته اید، برای ما بفرمایید که تبار فکری طالبان چیست و چه رابطه ای با تشیع و جمهوری اسلامی دارند؟
نگاه به طالبان، فعلا مسأله روشنی نیست و شاید الآن زود باشد که ما بخواهیم نسبت به وضعیت کنونی طالبان صحبت کنیم. جریانات امور در مراحل مختلف متفاوت می شود. یعنی یک گروه وقتی مسئولیت دارد یک جور است و وقتی مسئولیت ندارد جور دیگری است. شناخت اولیه ما از طالبان این بوده که اینها اساسا با حمایت و پشتیبانی آمریکا فعالیت هایی را انجام داده اند و از حرکت بن لادن و آل سعود و جنگ های داخلی پاکستان و افغانستان شکل گرفته اند. این اظهار نظر خود آمریکایی ها است.
آل سعود به اینها پول داده و در مدرسه ای که اول داشتند و به عنوان طلبه شروع به فعالیت کردند و کم کم گسترش دادند، از اینها حمایت کردند. جنگ هایی هم در پاکستان به وجود آوردند و حمایت هایی از جنگ های داخلی پاکستان کردند و تعداد زیادی از شیعیان را در آنجا به شهادت رساندند. اینها مسائلی است که در تاریخ اتفاق افتاده است. همچنین در زمینه سفارت ایران در افغانستان اسنادی وجود دارد.
نظر شما در خصوص رابطه جمهوری اسلامی با این گروه چیست؟
صحبتی که من می کنم به عنوان این نیست که الآن وضعیت رابطه جمهوری اسلامی با طلبان چه جوری باید باشد یا چه جوری می خواهد بشود؛ خود مسئولین می دانند. وزارت خارجه مسئولیت دارد و دارند کار می کنند. ولی سابقه آنها چیزی است که من گفتم.
تفکر اینها «تکفیری» است. ما اساسا تکفیر را قبول نداریم. چون آیه صریح قرآن است که اگر کسی اقرار کرد من مسلمان هستم شما نمی توانید او را تکفیر کنید. کسی نمی تواند به دیگری بگوید چون تو این جوری نماز می خوانی کافر هستی و یا چون روی خاک، تربت، سنگ یا کاغذ سجده می کنی، تو مشرک هستی. ایمان یک باور قلبی و درونی است و هرکسی بر اساس باور خودش با خدای خودش صحبت می کند و کسی نمی تواند به یک انسان موحد بگوید تو کافر هستی. مگر ما تقسیم کننده ایمان و کفر در دنیا هستیم؟! به من چه که این کافر و آن مسلمان است یا این دین دارد و آن ندارد؟! هرکسی خودش می داند که به خدا ایمان دارد و کسی هم که کافر است به خودش بر می گردد.
این نه تنها کلام من و علمای شیعه است، کلام علمای سنّی هم هست. همه علمای سنّی این را قبول دارند که هرکسی می گوید «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ و أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّٰهِ» مسلمان است و خون، مال، ناموس و جان او محترم است و کسی نباید به اینها تعرض کند. طالبان نمی تواند به دلخواه خودش هرکسی را بگوید کافر یا مسلمان است.
اضافه می کنم که کسی حق ندارد بدون جهت کافر را بکشد. مگر در زمان پیامبر اکرم(ص) در مکه و مدینه کفار، مسیحی ها و یهودی ها نبودند؟! پیامبر با آنها چه رفتاری می کرد؟ پس کسی حق ندارد به مردم بگوید من مسلمان هستم و تو کافر هستی پس باید تو را بکشم. این اندیشه غلط است. اندیشه تکفیر کردن افراد غلط است. نظر فقهی اسلامی این است که هیچ کس نمی تواند کسی که می گوید من مسلمان هستم را تکفیر کند. اگر هم کافر باشد، در هیچ حکومتی نباید کافر را کشت. معامله با کافر اصول خاصی دارد که باید بر اساس آن رفتار کنیم.
حتی ما همه سلفی ها را هم تکفیری نمی دانیم و خیلی از سلفی ها برای ما محترم هستند و با آنها ارتباط داریم و می توانیم داشته باشیم. اما اینها یک مجموعه هستند که به هر نحوی پشتیبانی می شوند. از میان اینها مجموعه ای به نام القاعده دارند که در عراق، سوریه، لبنان و مصر جنایات زیادی را انجام داده اند و الآن هم انجام می دهند. از میان اینها گروه دیگری به نام «داعش» در آمد و همان جنایت ها را انجام دادند. در افغانستان گفته می شود که اینها با هم دعوا دارند ولی ما نمی دانیم چه قدر است.
بعضی از سیاسیون و رسانه ها سعی دارند بگوید طلبان تغییر کرده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
الآن طالبان می گوید نظریات من تغییر کرده و می خواهم جور دیگری رفتار کنم که اینها قابل بررسی است.
به نظر شما تغییر پذیر هستند؟
در رابطه با چیزی که الآن در افغانستان پیش می آید باید در نظام تصمیم گیری شود و کسانی که مسئول هستند. اما نظر شخصی من این است که مجموعه های زیادی در دنیا بوده اند که با یک مبانی فکری روی کار آمده اند و ممکن است بعدا مبانی خودشان را عوض کنند و تغییر بدهند. من نمی گویم ممکن نیست عوض شوند اما آن اندیشه های اصلی بعید است که به این سادگی تغییر پیدا کند.
همین الآن هم هر کسی اینها را قبول نداشته باشد او را می کشند. خود مردم افغانستان تصمیم گیر هستند و شیعه و سنّی آنجا تصمیم می گیرند که چه طور با هم باشند. ولی باور بنده نیست که به این سادگی اینها عوض شوند. در ایران آمدند و جلسه داشتند و بعد به روسیه رفتند و چیزهای دیگری گفتند. چقدر در امارات و کشورهای دیگر با آمریکایی ها صحبت کردند؟ طالبان رسما با توافق آمریکا شروع به کار کردند. الآن می بینیم که آمریکایی ها رفتند و اینها را رها کردند که هر کاری می خواهند بکنند. این یک توطئه است و توافقی است که صورت گرفته است.
قضیه به این سادگی نیست که بگویند می خواهیم امارت اسلامی درست کنیم. مگر می شود هرکسی شمشیر و تفنگ دست بگیرد و بگوید من امیرالمؤمنین هستم و هر کسی با من مخالفت کند را می کشم؟! حتی عمَر خلیفه هم برای جانشینی خودش یک شورا تعیین و شش نفر از شخصیت های درجه اول اسلام آن موقع انتخاب کرد که جانشین برگزینند. نمی شود عده ای جمع شوند و بگویند امیرالمؤمنین انتخاب و حکومت درست کرده ایم.
اگر کسی می خواهد حکومت درست کند، حکومت باید بر اساس «عدل» و «عقل» و با حکمت و سیاست باشد. باید با مردم زندگی و کار کرد. باید نظامی حکومت کند که مورد توافق مردم باشد. حضرت امام(قدس الله نفسه الزکیه) با مردم و بدون هیچ سلاحی شروع کرد و اجازه نداد کسی اسلحه دست بگیرد. تا کسانی اسلحه دست گرفتند و دو جا را آتش زدند امام اطلاعیه داد و گفت اینها از ما نیستند. امام با حرکت عمومی مردم جلو آمد و انقلاب کرد. بعد هم که انقلاب پیروز شد امام به همه مردم اجازه داد که رأی بدهند. شما هم از جمهوری اسلامی و امام یاد بگیرید.
با مردم صحبت کرده و بر سر یک چیز توافق کنید و بعد به رأی بگذارید نه اینها آتش بزنید و بکشید و بعد بگویید همه باید حرف ما را گوش کنند. اینها قابل قبول نیست.
گروه طالبان در خصوص مسائل حقوق بشری از جمله مسائل مربوط به زنان چه نظر و دیدگاهی دارند؟
حقوق بشری که امروز در غرب و اروپا مطرح می شود کَلَک است و سیاستگذاران غربی، آمریکایی و امپریالیسم با همراهان و طرفداران خودشان اینها را برای منافع خودشان مطرح کرده اند. لذا ما شاهد هستیم که این همه کودک در فلسطین، یمن و جاهای دیگر کشته می شود و اینها حتی حاضر نیستند یک اطلاعیه بدهند و یا محکوم نمی کنند. این همه زن و مرد از بین می روند و اسرائیل رسما خانه های مردم را ویران می کند و حقوق بشر آمریکایی حاضر نیست آنها را محکوم کند و جلوی آنها را بگیرد.
اما از نظر حقوق انسانی و اسلامی، هر ملتی برای خودش فرهنگ و دین دارد. طالبان اگر می خواهد بگوید مسلمان هستم و می خواهم بر اساس اسلام حکم کنم، نمی تواند زنان را کتک بزند و بگوید از خانه بیرون نروند. مگر در زمان پیامبر اکرم(ص) زنان بیرون نمی آمدند؟! بعضی از زنان تجارت داشتند کار انجام می دادند. در احد تعدادی از زنان به میدان جنگ آمدند و مردان را حمایت کردند. اینها چه جور می خواهند حرکت ام المؤمنین عایسه به بصره را تفسیر کنند؟
خدا نگفته زن از خانه بیرون نرود و در قرآن نیامده که زن نباید از خانه بیرون برود، خرید و فروش کند و درس بخواند و بلکه برعکس، قرآن گفته همه کار کنید و زحمت بکشید، درس بخوانید و به مردم کمک کنید. در مسائل اجتماعی و خدماتی هیچ جایی خدا نگفته که شما مردان این کارها را بکنید و گفته مردم شما این کارها را انجام بدهید. پس هرکسی اعم از زن یا مرد مسائل خلاف عفت و خلاف شرع مرتکب شود خلاف انجام داده است. در مسائل اجتماعی، هرکسی حق کار در میان جامعه را دارد و مرد و زن حق دارند در مسائل آموزشی شرکت کنند.
حتی از قضا بسیار لازم هست که در مسائل درمانی ما پزشکان زن داشته باشیم تا زن ها مجبور نشوند در مسائل خاص خودشان به مردها مراجعه کنند. حکومت اسلامی باید مثل جمهوری اسلامی زمینه را فراهم کند که هرکسی و در هر جایی زندگی می کند از حقوقش برخوردار باشد. همان طوری که مردها در میان جامعه رأی دارند، زن ها در میان جامعه رأی دارند. همان طوری که مردها می توانند مسئولیت بپذیرند، زن ها می توانند مسئولیت بپذیرند.
این نوع نگاهی که الآن توسط طالبان نسبت به زنان و طوایف مختلف عمل می شود اسلامی نیست و ما نمی توانیم اینها را به اسلام نسبت بدهیم و معتقدیم اینها بدعت گذاری در دین است. اینکه ما امروز بگوییم زن حق درس خواندن ندارد و زن ها نباید به میان جامعه بیایند، نظر اسلام نیست.