امام خمینی (ره) والله اسلام تمامش سیاست است؛ ***** مقام معظم رهبری: به گفتار امام و کردار امام اهتمام بورزید ***** امام خمینی(ره): ان شاء الله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد 1367/4/29 ***** امام خمینی(رحمة الله علیه) : حکومت آل سعود، این وهابیهای پست بیخبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند 1366/5/12***** امام خمینی (ره) شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی در صحنه های نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است ***** امام خمینی (ره): ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمی رویم ***** امام خمینی(ره) ”من برای آنکه شما جوانان شایسته ای هستید، علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید.„ ***** حُسنُ الخلاقِ یُدِّرُ الرزاقَ وَ یونِسَ الرِّفاقَ؛ خوش اخلاقى روزى ها را زیاد مى کند و میان دوستان انس و الفت پدید مى آورد. «نهج الفصاحه، ح 781»***** امام خمینی(س) علم همراه تهذیبِ نفس است که انسان را به مقام انسانیت می رساند .هم در علم کوشا باشید و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق ***** بايد مسائل اسلامي حل بشود در اينجا و پياده بشود. بايد مستضعفين را حمايت بكنند، بايد مستضعفين تقويت بشوند حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحیفه امام – جلد 6 – صفحه 461 ***** اهمیّت فضای مجازی به انداره ی انقلاب اسلامی است "مقام معظم رهبری" ***** آن کسی قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد. امام خمینی (ره) ***** همان طوري که در سابق عمل مي‌شد، روضه‌خواني بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضايل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام – جلد 15 – ص 332 ***** نگذاريد پيشكسوتان شهادت و خون در پيچ و خم زندگي روزمره خود به فراموشي سپرده شوند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** من در ميان شما باشم و يا نباشم، به همه شما وصيت و سفارش مي‌کنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 93 ***** پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره‌هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است که متأسفانه با سياست‌هاي غلط حاکمان دست‌نشانده به خاک مذلت نشسته‌اند. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 21، ص 80 ***** پيغمبر اسلام تمام عمرش در امور سياسي بود، تمام عمرش را صرف كرد در سياست اسلامي، و حكومت اسلامي تشكيل داد. حضرت امام خميني قدس سره الشريف صحيفه امام، ج 15، ص 11 ***** امام به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست. مقام معظم رهبری ***** راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همه قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد. مقام معظم رهبری


 

 

 

تاريخ انتشار: 18 تير 1400 ساعت 22:42:33
یادداشتی از: حجت الاسلام مهدی حاضری
امام کودکان

هیجدهم تیرماه روز جهانی کودک نام گذاری شده، از این رو مناسب است نگاهی کوتاه به سیره و منش حضرت امام در مواجه با کودکان داشته باشیم چرا که این پیر فرزانه در کنار همه ویژگی های علمی، دینی، سیاسی، اجتماعی و مدیریتی که داشت یک پدر بود و عشق و علاقه ای وافر و بی حد و حصر به فرزندان و کودکان داشت.

جماران: امام خمینی در کنار همه ویژگی های علمی، دینی، سیاسی، اجتماعی و مدیریتی که داشت یک پدر بود و عشق و علاقه ای وافر و بی حد و حصر به فرزندان و کودکان داشت. او با قرار گرفتن در مقام رهبری مبارزه با طاغوت و استبداد درمیان مردم کشورش و مرجعیت دینی شدن برای شیعیان و امید محرومان و مستضعفان جهان شدن، این ویژگی شخصی را نیز عمومیت و گسترش داده به گونه ای که بارها این علاقه و نوع دوستی ایشان در شرایط مختلف بروز و ظهور یافت.

هیجدهم تیرماه روز جهانی کودک نام گذاری شده، از این رو مناسب است نگاهی کوتاه به سیره و منش این پیر فرزانه در مواجه با کودکان داشته باشیم و از آن تا سرحد ممکن درس بگیریم.

حضرت امام در نامه عاشقانه و سراسر مهر و محبت خود به همسرشان که از ساحل شهر بیروت در زمان سفر به مکه نوشته اند. از فرزند خردسالشان آقا مصطفی و همچنین فرزند دیگرشان که در هنگامه تولدش مجبور به ترک خانه و عازم سفر حج شده یاد کرده و می فرمایند: 

دلم برای پسرت (آقا مصطفی) قدری تنگ شده است. امید است هر دو ( آقا مصطفی و سید علی که در کودکی به واسطه بیماری فلج فوت شد) به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. (صحیفه امام ،ج1، ص2 ).

همسر امام می گوید: آقا سه روز بعد از فارغ شدنم، که خیلی سخت و بیچاره کننده بود ...حرکت کرد.(بانوی انقلاب،ص90)

جالب اینکه ایشان تا پایان عمر خویش هر وقت از این کودک بیمار خود یاد می کرد، متاثر می شد. ( برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج2، ص184 ).

حضرت امام در کنار عطوفت و مهربانی به شدت متشرع و پای بند به حقوق انسان ها بوده که حتی در شرایطی که جان دخترش فریده خانم هنگام زایمان در خطر مرگ حتمی بود، اجازه قتل نفس فرزند برای سالم ماندن مادر را نمی دهد و می گوید: من حق ندارم جان طفلی را برای زنده ماندن انسانی دیگر بگیرم. 

ایشان همچنین در باب انتخاب نام نیک برای فرزند که یکی از حقوق والدین محسوب می شود حساس بوده و در این خصوص به فرزندش سید احمد، تذکر داده و خطاب به وی می نویسد: 

‌‌شنیدم اسم بچه را «یاسر» گذاشته اید؛ انتخاب خوبی نبوده و موجب حرفهایی هم‌‎ ‌‌می شود. یکی از حقوقی که فرزند به پدر دارد این است که اسم خوب برای او بگذارد؛‌‎ ‌‌اسم غیر متعارفی که هرکس بشنود چیزی بگوید یا گفته شود تحت تأثیر چه و چه واقع‌‎ ‌‌شده است، خلاف عقل است؛ مع ذلک خود دانید.

مرحوم حاج سید احمد آقا در توضیح این تذکر امام می گوید: امام فکر می کردند که من نام یاسر را به خاطر یاسر عرفات گذاشته ام! در صورتی که آن موقع اسم یاسر (پدر عمار)  و میثم و از این قبیل اسمهای انقلابیون صدر اسلام مرسوم بود و در ایران می گذاشتند. با این وضع اسم پسرم را حسن  گذاشتم. (صحیفه امام ج 2، ص453 ).

ایشان همواره جویای سلامتی احوال فرزندان بودند. مثلا در زمانی که در ترکیه تبعید بودند برای کسب اطلاع دقیق از حال همه فرزندان چه کوچک ، چه بزرگ خطاب به همسر خود می نویسند: اگر جواب نوشتید، تمام بچه ها به خط خودشان یکی – دو کلمه بنویسند(بانوی انقلاب،ص268)

و در نجف هنگامی که در نامه خانم، خبری از کسالت یکی از فرزندان می بینند، خطاب به همسرشان می نویسند:

کلمه‌ای که راجع به فریده (دختر دوم امام) نوشته بودید که برای مختصر گرفتگی روحی صلاح دیدند او را به مشهد ببرم، این جانب را مضطرب کرد. علاوه بر اینکه با نوشتن کاغذ از تهران و همراه بودن فریده، یک کلمه او ننوشته؛ علاوه اسمی از فرشته(نوه امام)  نبود و به نظر آمد که فرشته(فرزند فریده خانم) همراه نیست. اینها مرا مشوش کرده. فوری از سلامت او، یا اگر دلتنگی خانوادگی دارند، مطلعم کنید.( صحیفه امام ج 2،ص447)

امام علیرغم مشغولیت علمی زیاد در نگهداری و پرستاری از کودکان، همسر خود را یاری می کردند. دختر حضرت امام در خاطرات خود می گوید:

ایشان برای مراقبت از فرزندان با همسرشان نهایت همکاری را می‌کردند و شبها دو ساعت ایشان استراحت می‌کردند و مادرمان از ما نگهداری می‌کرد، و دو ساعت مادرمان استراحت می‌کرد و امام از ما نگهداری می‌کردند.(پا به پای آفتاب، ج1، ص122)

ایشان همواره مشوق خوبی برای مادران در پرستاری از کودکان بودند، دختر امام می گوید: امام به دختر من که از شیطنت بچه خود گله می کرد می گفتند: من حاضرم ثوابی را که تو از تحمل شیطنت حسین می بری با ثواب تمام عبادات خود عوض کنم.( برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج2،ص 31)

ایشان نسبت به کودکان اطرافیان خود هم حساس بوده و همواره جویای احوال آن ها بودند. آقای رحیم میریان یکی از کارکنان دفتر امام می گوید: در آخرین ملاقاتی که با امام داشتم، فرزند چند ماهه ام را همراه برده بودم.امام دستی بر سر او کشیده و دعا فرمودند. پس از اتمام ملاقاتشان رو کرد به من که بچه ام را بغل کرده بودم و فرمودند: بیا جلو، خدمت ایشان که رفتم  دستشان را باز کرده و انگشتری را که در دست داشتند به من داده و گفتند: این انگشتر را برای این بچه نگهدار.( همان، ج2، ص95)

آقای حسن ثقفی برادر همسر امام می گوید: روزی با پسرم حامد که چهار ساله بود نزد امام رفتیم. امام در اتاقی نشسته بودند و یک گونی بزرگ که تا نصفه پر از کاغذ و نامه بود، در کنارشان قرار داشت. امام یکی یکی نامه ها را بیرون می آوردند و میخواندند. آنهایی را که لازم بود پاسخ بدهند زیر پتو میگذاشتند تا بعداً به آن بپردازند و بقیه را کنار میگذاشتند.

سلام کرده، نشستیم. امام با حامد شروع به صحبت کردند. مثلاً پرسیدند اسم پدرت چیه؟ با اینکه اسم بنده را می دانستند. پس از لحظاتی حامد با امام شروع به بازی کرد، برای اینکه بچه مزاحم کار ایشان نشود، اجازه خواستم مرخص شوم و بچه را هم ببرم. آقا گفتند: «به بچه کاری نداشته باشید، شما اگر کاری دارید بفرمایید.» که بنده مرخص شدم. بعد از نیم ساعت فکر کردم شاید بچه امام را اذیت کند. برگشتم که او را ببرم دیدم سرش را روی زانوی امام گذاشته و پایش را به دیوار تکیه داده و با امام صحبت میکند و میگوید این کاغذ را درست بگذار، درست بچین و از این حرفها. و امام هم میخندیدند. گفتم حامد بیا برویم. قبول نکرد. به آقا گفتم:«اجازه میدهید ایشان را ببرم؟ مزاحم شماست.» امام فرمودند:«نه، بچه مزاحم نیست شما بروید».( همان، ج2، ص192)

همچنین ایشان می گوید: یک روز در جماران بودم، امام تازه به جماران تشریف آورده بودند. اوایل جنگ بود و بین کسانی که می آمدند برای دیدار امام، زن جوانی بود که تازه شوهرش را از دست داده و یک دختر چند ساله هم همراهش بود. دختر خیلی بی تاب بود و گریه میکرد، از صبح فریاد زده بود، تمام سر و صورتش خاکی بود و اشک در گونه هایش موج میزد. مادرش ناراحت بود و دلش میخواست که به یک نحوی این کودک را خدمت امام برساند و این کودک پدر از دست داده را آرامش ببخشد. میگفت که من هیچ ناراحت نیستم که شوهرم شهید شده چون خودم مقدمات رفتن به جبهه همسرم را فراهم کردم اما چه کنم که این بچه آزارم میدهد و فکر میکنم که تنها راه این باشد که امام عنایتی بفرمایند. آن وقت برادر من دست بچه را گرفت رفتیم خدمت امام. آقا در حیاط قدم میزد وقتی که بچه را دیدند انتظارمان این بود که امام دستی به سرش بکشند و ما او را پیش مادرش برگردانیم. اما وقتی که امام این دختر نالان و گریان را دیدند روی سنگهای کنار حوض نشستند و این کودک را بغل گرفتند و دست محبت و نوازش به سر و صورتش کشیدند و اشکهایش را پاک کردند. و مدتی با این بچه مشغول بودند و بعد وقتی که خوب آرامش در بچه حاکم شد، او را رها کردند و ما به مادرش رساندیم. ( همان، ص196)

آقای مهدی کروبی نماینده امام در بنیاد شهید می گوید:

یک بار که در محضر امام بودم ایشان در میان آن ازدحام و شلوغی عجیب چشمشان به یک پسر بچه ده ساله افتاد که وضع جسمی اش در خطر بود . او هم گریه میکرد و هم فشار می آورد که خود را به جلو برساند. در همین گیر و دار امام اشاره کردند که این بچه را بیاورند بالا. بچه را خدمت امام آوردند خیس عرق بود و از شوق گریه میکرد وقتی امام نسبت به او اظهار محبت کردند، به امام عرض کرد میخواهم صورتتان را ببوسم امام صورتشان را پایین آوردند و او گونه امام را بوسید. بعد عرض کرد آنطرفتان را هم میخواهم ببوسم، امام اجازه دادند. آخر الامر گفت پیشانی‌تان را هم میخواهم ببوسم. امام باز متواضعانه خم شدند و او پیشانی مبارک امام را هم بوسید. ( همان، ص197)

آقای محمدعلی انصاری از اعضای دفتر امام می گوید: دختر بچه شش ساله ای برای امام نوشت که امام خیلی دوست دارم بیایم و شما را ببینم ولی اعضای دفتر نمیگذارند. آقا با خط خودشان نوشتند: «بسمه تعالی دخترم نامه ات را خواندم، مطالعه کردم، تو هر موقعی که دلت میخواهد میتوانی بیایی اینجا.» ایشان ما را موظف کردند که باید این نامه را به در خانه این شخص برسانید تا هر موقعی که این بچه دلش خواست بیاید اینجا. ( همان، ص196)

حضرت امام به کودکانی که همراه والدین خود به دیدار امام می آمدند هم حساس بوده و توجه می کردند، نوه امام می گوید:

 امام می گفتند: من به حسینیه که می روم اگر بچه باشد حواسم می رود دنبال بچه ها، این قدر من دوست دارم بچه ها را. بعضی وقت ها که صحبت می کنم می بینم که بچه ای گریه می کند یا بچه ای دارد دست تکان می دهد، یا اشاره به من می کند، حواسم می رود به بچه.(همان،ص22)

ایشان زمانیکه در مساجد و محافل به کودکان کم توجهی می شد، خود درصدد جبران برمی آمدند، آیت الله محمد هادی معرفت می گوید:

بالای سر امام حسین(ع) نشستند و مشغول نماز شدند. رسم مردم بغداد این است که می آیند و شیرینی یا شکلاتی یا خرمایی، از این چیزها، تقسیم میکنند. امام آنجا نشسته بودند. بنده در نزدیکی ایشان نشسته بودم. بنده زاده هم با من بود که خیلی کوچک بود. آقایی شیرینی آورد و جلوی من و امام و دیگران گذاشت. امام شیرینی را برداشت و با کمال مهربانی داد به بنده زاده، زیرا به او شیرینی نداده بودند و ایشان در چنین جایی به این مسأله توجه فرمودند. ( همان، ج2، ص188)

آقای رحیم میریان می گوید: من بعضی روزها شاهد بودم که امام با این سن وسال و مشغله کاری با علی(فرزند سیداحمد خمینی) بازی می کرد. ایشان یک طرف اتاق می ایستاد و علی در طرف دیگر و با علی توپ بازی می کرد.( همان،ص21)

 عروس امام هم می گوید: یک روز که هم دور هم در اتاق جمع بودیم. علی گفت: من می شوم امام، مادر هم سخنرانی کند، آقا هم بشوند مردم. من که صحبت کردم و بعد به آقا اشاره کردم شعار بده، آقا هم همان طور که نشسته بودند شعار دادند. علی گفت: نه باید بلند بشی، مردم که نشسته شعار نمی دهند، بعد بلند شدند و شعار دادند... بارها می شد که من وارد اتاق می شدم به طوری که امام مرا نمی دیدند. می دیدم امام به زانو روی زمین نشسته اند و پسرم علی روی دوششان سوار است و با امام دارد بازی می کند.(همان، ص26)

یکی از نوه‌های امام می گوید: یک روز وارد شدم دیدم آقا توی حیاط قدم می زنند. تا سلام کردم گفت: بچه ات کو؟ گفتم نیاورده ام، اذیت می کند. به حدی ناراحت شدند که گفتند: اگر این دفعه بدون فاطمه می خواهی بیایی، خودت هم نباید بیایی.(همان،ص22)

دختر امام می گوید: امام به آزادی بچه ها کاملا معتقدند و می گویند: اگر بچه شیطنت نکند مریض است... ایشان همیشه نصیحت می کردند که تا پیش از مکلف شدن، بچه ها را راحت بگذاریم تا آزادانه بازی کنند. موانع را از سر راه برداریم و کمتر به آنها امر و نهی کنیم.(همان، ص23و 26)

ایشان مخالف امر و نهی کردن به کودکان بوده و همواره سعی می کردند، وسائل با ارزش و آسیب دیدنی از دسترس کودکان دور باشد و مجبور به امر و نهی نشوند. ایشان به نوه خود می گویند:بچه ها باید بدی بکنند، تازه اینها که بدی نیست، شماها اشتباه می کنید که می گویید بچه ها بدی می کنند.(همان، ص28)

یکی از دخترهای امام می گوید: امام تمام اعیاد را به ما عیدی می دادند از زمان بچگی، البته به مطابق زمان تغییر کرده... هرکسی توی خانه باشد، از خانم گرفته تا کارگر توی منزل، مهمان  اگر باشد به همه عیدی می‌دهند. بچه‌ها صد تومان، بزرگترها سیصد تومان.(همان، ص 37)

آقای محمدحسن رحیمیان از اعضای دفتر امام می گوید: روزی یک خانم ایتالیایی که شغلش معلمی و دینش مسیحیت بود، نام ای آکنده از ابراز محبت و علاقه نسبت امام و راه ایشان، همراه با یک گردنبند طلا برای ایشان فرستاده بود. وی متذکر شده بود که«این گردنبند را که یادگار آغاز ازدواجم است و به همین جهت آن را بسیار دوست دارم، به نشان علاقه و اشتیاقم نسبت به شما و راهتان تقدیم میکنم.»

مدتی آن را نگه داشتیم و بالاخره با تردید از اینکه امام آن را میپذیرند یا نه، همراه با ترجمه نامه خدمتشان بردیم. نامه به عرض ایشان رسید؛ گردنبند را گرفتند و روی میزی که در کنارشان قرار داشت، گذاشتند.

دو ـ سه روز بعد دختر بچه دو یا سه ساله ای  را آوردند که پدرش در جبهه مفقودالاثر شده بود . امام وقتی متوجه شدند، فرمودند: الان بیاوریدش داخل. سپس او را روی زانو خود نشاندند و صورت مبارکشان را به صورت بچه چسبنیده و دست بر سر او کشیدند. حالتی که نسبت به فرزندان خودشان هم از ایشان دیده نشده بود. مدتی به همین حالت آهسته با آن دختر بچه سخن گفتند. با آنکه فاصله ما با ایشان کمتر از یک و نیم متر بود، شنیدن حرفهای ایشان برای ما دشوار بود. بچه که افسرده بود، بالاخره در آغوش امام خندید و به دنبال آن، انگار امام هم احساس سبکی و انبساط خاطر کردند. آنگاه دیدم که ایشان همان گردنبندی را که آن خانم ایتالیایی فرستاده بود، برداشتند و بر گردن دختر بچه انداختند. دختر بچه در حالی که از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، از خدمت امام بیرون رفت. (پدر مهربان، ص25)

امام به اندازه ای برای کودکان و نوجوانان احترام و ارزش قائل بوده که به نامه چند کودک دبستانی که خطاب به ایشان نوشته بودند:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم.

حضور محترم پدر عزیز و مهربانمان حضرت امام خمینی‌

امیدواریم که سلام گرم ما را بپذیرید و وجودتان از هر گونه بیماری و ناراحتی دور باشد. ما می‌ خواستیم همان طور که در کتاب تعلیمات دینی و اخلاق کلاس پنجم بود، نامه ‌ای به شما بنویسیم و مانند امام محمد تقی(ع) که فرماندار سیستان را نصیحت کرده بود، شما را نصیحت کنیم. اما متوجه شدیم که این کار، اشتباه بزرگی است و گناه دارد؛ چون شما خود شخصی بزرگ و با تقوا و پرهیزکارید و در برابر قدرت های شرق و غرب ایستادگی نموده‌ اید و با قدرت های شیطانی در حال مبارزه هستید، در حالی که ما کودکانی هستیم که شاید حتی دست چپ و راستمان را از یکدیگر تشخیص ندهیم، پس چگونه خود را راضی کنیم که شما را نصیحت نماییم. از این نظر فقط تصمیم گرفتیم که نامه ‌ای برای شما بنویسیم و ضمن عرض سلامی گرم و با محبت، از خداوند بزرگ بخواهیم و دعا کنیم که شما را در پناه خود در کلیه کارها موفق و پیروز نگه دارد، و هر چه زودتر سربازان اسلام را بر نیروهای صدام و کافران بعثی پیروزی عطا فرماید.                     آمین یا رب العالمین.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه‌دار.

نماینده کلاس پنجم (الف)- سید ابو الفضل مرزانی- 26/ 11/ 60- نیشابور

امام خمینی در پاسخ این کودکان می نویسند:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‌

فرزندان عزیز خوبم‌، چه خوب بود که نصیحتی را که در نظر داشتید، می‌ نوشتید. ما همه محتاج به نصیحت هستیم و نصیحت شما عزیزان، بی ‌غرضانه و از روی صفای قلب است. اکنون به عنوان پدر پیری شما عزیزان را نصیحت می‌ کنم که در تحصیل علم و فراگرفتن دانش و اخلاق و کردار نیکو کوشا باشید که افراد متعهد و سودمندی برای اسلام بزرگ و میهن عزیزتان باشید. خداوند یار و نگهدارتان باشد.

28ربیع الثانی 1402/ 4 اسفند 1360-                  روح اللَّه الموسوی الخمینی‌

 (صحیفه امام، ج‌16، ص: 7)

خداوند متعال این عزیز سفر کرده را که محبوب دل همه بود غریق رحمت واسعه خود گرداند و او را در جوار قرب خود مأوی داده و همنشین انبیاء  و اولیاء و صلحا قرار دهد.





  تعداد بازديدها: 2118


 
نظرات خوانندگان:
 

نظرات حاوي توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمي‌شود.

نام:
پست الکترونيک:
متن پيام:


 
آخرين اخبار و مطالب 
سقوط دستمزد دلاری کارگران ایرانی از ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳
موافقت کابینه امنیتی نتانیاهو با آتش‌بس؛ نخست‌وزبر اسرائیل: بر تهدید ایران متمرکز می‌شویم
خاموشی‌ها به پایان رسید؟
تلاش دولت آینده ترامپ برای متوقف کردن خرید نفت ایران توسط چین
پایان جنگ حزب الله لبنان - اسرائیل با میانجیگری امریکا و فرانسه / آتش بس از ساعت 4 بامداد چهارشنبه / متن توافق : عقب نشینی حزب الله از جنوب لبنان / نظارت کمیته آمریکایی بر آتش بس / نتانیاهو : آتش بس را قبول می کنیم تا بر ایران متمرکز شویم
یادداشتی از: جعفر محمدی
آقای قالیباف! ما را به یاد خرزوخان شب های برره انداختید / می دانید با 8 میلیارد دلار چند خودروی روز دنیا می شد وارد کر
یادداشتی از: مهرداد خدیر
آیت الله موسوی اردبیلی؛ 20 نکته در هشتمین سال‌گرد/ سید مفید با دانشگاه مفید/ دانشگاهی که شبیه "امام صادق" نیست
درباره قطعنامه 1701 که مبنای مذاکرات آتش بس لبنان و رژیم اسرائیل است، چه می دانیم؟
بمناسبت فرا رسیدن هفته بسیج
مثنوی "جان به کف" سروده ی علی اکبر پورسلطان(مهاجر) در توصیف بسیجی
اجرای طرح اندیشه‌های رهبر معظم انقلاب در مدارس علمیه
اعضای جدید شورای عالی حوزه انتخاب شدند + اسامی
به بهانه ی درگذشت والد گرامی، حاج حسن پورسلطان
قصیده ی " پدر " سروده ی علی اکبر پورسلطان(مهاجر)
گزارش تصویری:
برگزاری کلاس درس نهج البلاغه توسط استاد حاج بهرام رحیمی در هیئت انصارالخمینی (ره) حسینیه ی آل یاسین (ع) 1403/9/5
خبر مهم سخنگوی دولت از اینترنت/ مهاجرانی: بر سر رفع فیلترینگ به وفاق رسیده‌ایم/ برای چگونگی رفع فیلتر هنوز جمع‌بندی نهایی حاصل نشده است
یادداشتی از: رضا غبیشاوی
8 نکته درباره سخنان جدید لاریجانی / منتظر " برجام ترامپی " باشیم؟
عارف : اگر حملات غیرمنصفانه ادامه یابد، به مردم اطلاع خواهیم داد چه تحویل گرفته‌ایم / «آگاهانه» سکوت کرده‌ایم
کابینه نتانیاهو بودجه روزنامه هاآرتص را به دلیل نشر مطالب ضد خود قطع کرد.
به مناسبت هفته‌ی بسیج مستضعفان(۱)
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار بسیجیان
غزه گورستان بزرگ کودکان / هر 30دقیقه یک کودک شهید می‌شود
به مناسبت هفته‌ی بسیج مستضعفان(۱)
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار بسیجیان

آرشیو همه مطالب


 
پربازديدها 
پیام شفاهی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مردم مقاوم لبنان
در همایش بین‌المللی داوری؛
انصاری، معاون حقوقی رئیس‌جمهور: هدایت و راهبری جامعه حقوقی به ویژه حقوقدانان بین‌الملل در جلوگیری از تحمیل هزینه به کشور در معاهدات بین‌المللی بسیار موثر است/ برای ممانعت از تکرار آسیبهای حقوقی باید از معاضدت‌های حقوقی بخش دولتی و خصوصی بهره بگیریم
یادداشتی از: جعفر گلابي
فشار انبوه روي اعصاب مردم
گزارش تصویری:
برگزاری کلاس درس نهج البلاغه توسط استاد حاج بهرام رحیمی در هیئت انصارالخمینی (ره) حسینیه ی آل یاسین (ع) 1403/8/28
دیدار سفیر جانباز ایران در لبنان با رهبر معظم انقلاب
همایش بین‌المللی «دیوان داوری دعاوی ایران، ایالات متحده»؛
مجید انصاری: چهار هزار پرونده در دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا حل و فصل شده است/ همچنان آمریکا و همراهان او سر آشتی با ملت ما را ندارند/ ما سر جنگ با هیچ کشوری نداریم/ اگر آمریکا آماده رابطه قانونمند و به دور از تحکم باشد، جمهوری اسلامی آماده است
یادداشتی از: حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش
مسئله حجاب با کلینیک حل نمی‌شود
تایید شهادت محمد عفیف مسئول رسانه‌ای حزب‌الله در بمباران امروز رژیم اسرائیل
تصاویری از رزمنده ی بسیجی مرحوم مغفور حاج حسن پورسلطان در دوران دفاع مقدس
اطلاعیه هیئت انصارالخمینی (ره)
در پی درگذشت مرحوم مغفور حاج حسن پورسلطان
نويسندگان ادبي مطبوعات از مشكلات روزنامه‌نويسي و نقد ادبي در ايران مي‌گويند
صبحانه انسان مدرن يا عصرانه‌اي با اشباح؟
پوستر:
اطلاعیه درگذشت حاج حسن پورسلطان پدر شهید علی اصغر
بررسی تبعات سیاست‌های اقتصادی ترامپ از نگاه اکونومیست
برندگان و بازندگانِ "ترامپونومیکز"/ مکزیک، قربانی اول
یادداشتی از: روزنامه جمهوری اسلامی
اسلام دین بلاتکلیفی نیست
یادداشتی از: عباس عبدي
دست و پا زدن در بن‌بست
ناصر ایمانی
عده‌ای نمی‌خواهند ظریف در مسئولیت معاونت راهبردی باشد
یادداشتی از: مهرداد خدیر
ترامپ، کوبایی‌تبار را وزیر خارجه می‌کند، در مجلس ایران گیر داده‌اند به ظریف به خاطر محل تولد فرزند!
یادداشتی از: روزنامه جمهوری اسلامی
سقوط اخلاقی زمامداران
عضو شورای عالی فضای مجازی:
تقی‌پور: همان‌ها که فیلترشکن می‌فروشند جلوی اجرای قانون را هم گرفته‌اند
یادداشتی از: روزنامه جمهوری اسلامی
عقبه امنیتی کشور را حفظ کنیم


 
آمار بازديد از سايت 
تعداد بازدید امروز: 24487
تعداد بازدید دیروز: 21828
بازدید کل: 72607511
مشاهده آمار کامل
تمامي حقوق براي هيئت انصارالخميني (ره) محفوظ است.