رسانه های مقاومت در عراق و منطقه، فریب بازی جدید آمریکایی ها را خوردند؛ با یک یادداشت تحت این محتوا که سفیر سابق آمریکا در عراق در یادداشتی از دولت جو بایدن خواست تا آیت الله سیستانی و الحشد الشعبی را حذف فیزیکی کند و به حضور احزاب اسلامگرای شیعه عراق در قدرت پایان بخشد».
به گزارش ایرنا، بعد از شبیخون اخیر آمریکا در بستن ۳۳ پایگاه اینترنتی رسانه های مقاومت در شبکه مجازی، واشنگتن شیوه جدیدی از فریبکاری را به راه انداخته که هدف آن، سلب اعتماد از رسانه های مقاومت در برابر مخاطبان ارزیابی شده است.
بارزترین شیوه این نیرنگ آمریکایی، انتشار برخی اخبار دروغ در فضای مجازی بوده است تا رسانه های مقاومت آن را بازتاب دهند اما بعد از مدتی مشخص شود که اصل خبر وجود خارجی نداشته و به قول معروف رسانه های محور مقاومت این خبر غیرواقعی را در فضایی هیجانی انتشار داده اند.
یکی از این نیرنگ های آمریکایی در ششم تیرماه گذشته اتفاق افتاد و رسانه های مقاومت در عراق و منطقه، فریب این بازی جدید آمریکایی ها را خوردند؛ با یک یادداشت تحت این محتوا که «داگلاس سلیمان سفیر سابق آمریکا در عراق در یادداشتی از دولت جو بایدن خواست تا آیت الله سیستانی و الحشد الشعبی را حذف فیزیکی کند و به حضور احزاب اسلامگرای شیعه عراق در قدرت پایان بخشد».
رسانه های مقاومت به ویژه در عراق با توجه به اهمیت و جایگاه آیت الله سیستانی و کاریزمایی که این مرجع عالیقدر دارد، این مقاله را با «عنوان طرح جدید آمریکا برای ترور آیت الله سیستانی» به طرز گسترده ای بازتاب دادند.
برخی از این رسانه ها حتی اصل مقاله که به زبان عربی ترجمه شده را منتشر کردند و در چهار روز گذشته برخی شبکه های تلویزیونی عراقی همسو با مقاومت، در این خصوص با برخی صاحب نظران عراقی میزگرد سیاسی برگزار کردند و نسبت به این سیاست جدید آمریکا، واکنش های تندی نشان دادند.
کارشناسان و برخی صاحب نظران عراقی نیز در این میزگردهای تلویزیونی و یادداشت هایی که در رسانه ها منتشر کردند، نسبت به ماجراجویی آمریکا در ترور آیت الله سیستانی هشدار دادند و برخی مقاله سفیر سابق آمریکا در عراق را به مثابه برداشته شدن نقاب از چهره حقیقی سیاست آمریکا در عراق دانستند.
مقاله منتشر شده حاوی مطالب مهمی است از جمله اینکه سلیمان از اعضای کنگره و مجلس سنا خواسته است که این خواسته او را امضا کنند و خواستار حمایت عمومی از این رویکردش شده است.
وی همچنین گفته است که دولت جو بایدن باید در اداره اوضاع در عراق، به جریان های سیاسی کرد، اهل سنت و شیعیان لیبرال نزدیک به آمریکا اعتماد کرده و به حضور جریان های سیاسی اسلامگرای شیعی در قدرت پایان بخشد.
دفتر ایرنا در بغداد جستجو برای یافتن اصل این مقاله را آغاز کرد و با وجود انتشار لینکی در پایگاه خبری موسوم به «CHANGE.ORG» ،متوجه شد چنین مقاله ای در اساس وجود ندارد و تنها در روز اول نشر مقاله در این سایت مشاهده و سپس از آنجا برداشته شده است.
سلیمان با وجود اینکه رییس اندیشکده «پژوهش های کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در واشنگتن» است اما چنین پژوهشی را در سایت رسمی این مرکز پژوهشی منتشر نکرده و حتی در صفحه شخصی اش در توئیتر، اثری از چنین مقاله یا اظهارنظری در این راستا دیده نمی شود.
برخلاف آنچه درباره مقاله او منتشر شده، سلیمان در آخرین ظهور خود در ۲۹ ژوئن (هشتم تیرماه ۱۴۰۰) همزمان با اعلام انتشار مقاله منتسب به او، در سمینار مشترک از طریق دوربین مدار بسته با دو پژوهشگر که یکی از آنها عراقی است، در مجموع از الحشد الشعبی به عنوان یک نیروی عراقی یاد می کند و به ادعاهایی که به او منتسب شده، اشاره نمی کند.
این سمینار در سایت رسمی اندیشکده وابسته به داگلاس سلیمان با هدف بررسی آینده سیاسی عراق و نقش آیت الله سیستانی در قبال اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ برگزار شده است.
البته در عصبانیت آمریکا از قدرت آفرینی مقاومت در عراق به ویژه با رژه حشدالشعبی در اردوگاهی که زمانی لانه همپیمانان برانداز و عامل واشنگتن بود، شکی نیست اما با توجه به تجربه ای که سلیمان به عنوان دیپلمات آمریکایی در منطقه دارد و اوضاع منطقه و عراق را به خوبی می شناسد، طرح اینگونه مطالب، مبنی بر حذف آیت الله سیستانی و الحشد الشعبی و پایان دادن به قدرت جریان های سیاسی اسلامی شیعه در عراق به این شیوه عریان و به این شکل صریح، خام و ناشیانه، غیر منطقی به نظر می رسد.
در ابتدا تصور می شد که داگلاس سلیمان این مطلب را منتشر کرده اما به هر دلیل و عمدتا به خاطر فشار افکار عمومی در عراق که می تواند برای آمریکایی ها خطرناک باشد بعدها از وبگاه چنج حذف شده است اما خود این وبسایت چقدر اعتبار دارد، کجاست و چه ماموریتی دارد؟
ماموریت سایت CHANGE.ORG چیست؟
سایت CHANGE.ORG که این مقاله منتسب به سلیمان در آن منتشر شده و اینک اثری از آن نیست، در واقع یک سایت نهادی است که مقر آن در آمریکا است.
در تعریف این پرتال آمده است که یک سایت غیر انتفاعی است که توسط شرکت آمریکایی به همین نام در هشتم فوریه ۲۰۰۷ راه اندازی شده و هدف آن فراهم کردن تسهیلات برای مطالبات عمومی از طریق نشر تومارها و نامه ها است که مخاطبان آن را امضا می کنند تا از این طریق تصمیم گیران را برای اجرای تغییرات دلخواه، تحت تاثیر بگذارند.
در لوگوی این شرکت پرچم «همجنسگرایان» نقش بسته تا به ادعای گردانندگان این مجموعه تعبیری از تغییر و تنوع باشد. در واقع تبلیغ همجنسگرایی و حمایت از آن به شکلی پررنگ یکی از ماموریت های اصلی سایت یاد شده است.
ادعا می شود که یکصد میلیون نفر در سراسر دنیا این سایت را دنبال می کنند و همزمان، این شرکت پذیرای نهادهای خیریه ای مختلف است.
این شرکت با مجموعه ای از نهادهای مختلف از جمله شرکت «ورژن آمریکا»، سازمان های حقوقی مثل «عفو بین الملل» و «جمعیت ترحم به حیوان» و نیز نهادهای حامی همجنسگرایان، اینگونه درخواست ها و تومارهای الکترونیکی را تنظیم کرده و می کوشند با همراه کردن مردم با این خواسته ها و امضاهای ظاهرا عمومی، انتظارات خود را بر تصمیم گیران تحمیل کنند.
شتابزدگی و کپی رایت رسانه های مقاومت
به درستی مشخص نیست که چگونه چنین مقاله ادعایی از سایت مذکور به رسانه های مقاومت در عراق، ایران و منطقه راه یافته است.
جالب این که در رسانه های عربی به ویژه اماراتی و سعودی یا صهیونیست ها که همواره دنبال اینگونه خبرسازی های دروغ برای بی ثبات کردن داخلی عراق هستند، اثری از این مقاله منتسب به داگلاس سلیمان دیده نمی شود.
در مقابل همان طور که اشاره شد، این یادداشت به عنوان برداشته شدن نقاب از چهره حقیقی آمریکا در عراق در رسانه های مقاومت به نحو گسترده ای بازتاب داشته است، این در حالی است که نه خود سلیمان و نه مرکز پژوهش هایش، چنین ادعایی را تکذیب نکردند و نهادهای رسمی آمریکایی نیز نخواسته اند به آن واکنش نشان دهند و فقط سیاست سکوت و تماشگری را در قبال جنجال رسانه های مقاومت در پیش گرفته اند.
آنچه می توان از کل این ماجرا نتیجه گرفت اینکه ضعف حرفه ای در رسانه های مقاومت، کپی برداری از همدیگر و عدم کنکاش حقیقت و صرفا تکیه بر خبرهای داغ و جنجالی، در آینده با توجه به افشای غیر واقعی بودن اصل این گونه خبرها، سبب بی اعتمادی و عدم اطمینان بین خود رسانه های مقاومت و از همه مهمتر مخاطبان این رسانه ها خواهد شد که به اعتقاد صاحب نظران ارتباطات، این ضربه بی شک از بستن پایگاه های اینترنتی مقاومت توسط آمریکا به مراتب خطرناکتر خواهد بود.
هنوز به درستی معلوم نیست که نشر این نوشتار منتسب به سلیمان، هدفمند و از طرف خود آمریکایی ها باشد اما یقینا سوابقی از این فریبکاری های رسانه ای در برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی وجود دارد.
رسانه های مقاومت در عراق، در یک مورد، اخیرا توانستند که با کپی کردن یک شماره ویژه از خود در یک منشور تبلیغاتی وزارت امور خارجه آمریکا، تعدادی از عوامل مرتبط و مزدور آمریکایی در عراق را شناسایی کنند، امری که باعث انزجار آمریکایی ها شد و به دنبال آن واشنگتن تصمیم به بستن دهها پایگاه رسانه های مقاومت گرفت.
حال این سوال مطرح است، نشر نوشتار منتسب به سفیر سابق آمریکا در عراق، پاتک آمریکایی ها در واکنش به اقدام سابق رسانه های جریان های مقاومت، برای به سرقت بردن بخشی از اطلاعات آنها بوده یا اینکه انگیزه های دیگری پشت آن نهفته است؟