حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهیان گفت: به اجرای مرحوم راستگو در صدا و سیما اشکال تراشی می شد تا اینکه روزی بنا شد در اتاق رییس رادیو و تلویزیون برنامه ای اجرا کند، از وی خواسته شد بدون عمامه این برنامه را اجرا نماید که راستگو نمی پذیرد و انصراف می دهد تا اینکه بزرگانی که راستگو برایشان شناخته شده بود وساطت کردند و پای ایشان به شبکه باز شد، اما از سال ۱۳۸۸ شمسی این چهره جذاب و پر طرفدار کودکان در تلویزیون ایران ممنوع التصویر و بعدها صدای ایشان هم پخش نشد.
به گزارش شفقنا، حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهیان در اولین شب جمعه ارتحال حجت الاسلام و المسلمین راستگو، مسیر طی شده توسط محمدحسن راستگو برای رسیدن به موفقیتی چشمگیر و از ویژگی های اخلاقی، عملی و تبلیغی وی گفت.
حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهیان، استاد دانشگاه تربیت مدرس و حوزه درباره سالهای آشنایی با مرحوم محمدحسن راستگو، اظهار کرد: هر دو در حدود دهه ۴۰ تا نیمه دهه ۵۰ در مدارس نمونه ملی مشهد درس خواندیم. آقای راستگو در کاظمیه مرحوم حاجی عابدزاده و بنده در جوادیه مرحوم حاجی عابدزاده به تحصیل پرداختیم. سال ۱۳۴۲ بود که بنده به دلیل اینکه آقای راستگو استعداد، خلاقیت و ابتکارات بی نظیر داشتند. صفا و صداقت در وجود ایشان موج می زد و با دیگران تعامل و معاشرت فوق العاده ای برقرار می کردند، به این چند دلیل حدود سال ۴۲ بود که در برنامه های مشترک با هم مأنوس شدیم.
وی ادامه داد: معلم بزرگ آقای راستگو جناب آقای دکتر فدایی عراقی رییس اسبق کتابخانه مجلس شورای اسلامی، نماینده اسبق مجلس و عضو کنونی هیات علمی دانشگاه تهران بودند، مربی بزرگ بنده هم حاج احمد آقای افشار بود که ایشان هم یکی از استثنائات بودند. هر دو ما بزرگ شدیم تا به سن دبیرستان رسیدیم، پس از آن پای ما به کانون «بحث و انتقاد دینی» که آن زمان شهید آیت الله سیدعبدالکریم هاشمی نژاد و مرحوم آقای ابطحی اداره می کردند، باز شد، این جلسات به دلیل پرسش و پاسخ هایی که وجود داشت بسیار زنده و پر هیجان بود. من و آقای راستگو علاوه بر حضور در این جلسات، قرارگاهمان مسجد حضرت صاحب الزمان در مشهد بود، طبقه فوقانی این مسجد برای سخنرانی بسیار جایگاه مناسبی بود. شاهد بودم جوانان بسیار پر شور و مومن از دانشگاه ها، حوزه های علمیه و اعضای خانواده های اصیل و بازاریان فرهیخته مشهد و مسافرانی که به مشهد می آمدند در مراسم این مسجد حضور می یافتند.
راستگو کانون ذوق و انرژی بود
نوراللهیان گفت: پس از مدتی هر دو حضور مشترکی در مهدیه مشهد داشتیم، در این مهدیه حوزویان درس سطح می خواندند و آیاتی مانند حضرت آیت الله العظمی میلانی، آیت الله حاج غلامحسین تبریزی، امام جمعه وقت مشهد و فقیه و مجتهدان بسیاری و مقامات کشوری حضور داشتند، با جلساتی که در مهدیه برگزار می کردیم، نوجوانان حاضر علاوه بر رشد جسمی، رشد فکری نیز می یافتند. آرام آرام راستگو در میان مشهدیان و متدینین جایگاهی یافت.
استاد دانشگاه تربیت مدرس و حوزه با بیان اینکه سلیقه حجت الاسلام راستگو که کانون ذوق و انرژی بود، به فعالیت های تبلیغی آن مرحوم اشاره و اظهار کرد: محمد حسن راستگو بی تردید در طول ۶۷ سال عمرش، نزدیک ۵۷ سال به تبلیغ مشغول بود به این دلیل اساتید ایشان از کلاس اول ابتدایی به استعداد برجسته اش پی برده بودند و فعالت های ویژه ای را بر عهده وی می گذاشتند.
وی افزود: حدود سال ۴۴ یا ۴۵ بود که آقای قرائتی در بین برخی از مساجد و مراکز و خانه ها شناخته می شدند به یک نوآور در عرصه تبلیغ که با تخته سیاه کار می کردند به عنوان مثال ایشان در مسجد امام حسن مجتبی(ع) بازار سرشور می آمدند که آیت الله خامنه ای نیز در این مسجد نماز می خواندند و در ماه رمضان بعد از نماز ظهر خیل عظیم دانشجویان می آمدند و ایشان درس قرآن را داشتند، آقای راستگو کم کم متوجه شد که یک آقایی مثل خود ایشان با تخته سیاه کار می کند و نوآوری هایی دارند. آقای قرائتی و راستگو با هم پیوند پیدا کردند و این پیوند منشأ خیر و برکت بود و تا همین اواخر نیز با هم بودند.
راستگو یک اعجوبه برای جذب کردن مخاطب بود
وی بیان کرد: ذوق هر دو نفر در نوآوری و تبلیغ موثر بود، ولی آقای راستگو یک اعجوبه در آفرینش سبک، محتوا، وزن کلام و ارایه مطلب با انواع مختلف روش ها جدید برای جذب کردن مخاطب بود. وی خط و صوت زیبایی داشت. یکی از برترین انتخاب های درست عمر ایشان که تا روز آخر حیات بر همین منهج و شیوه وفادار ماند این بود که به جای اینکه فقیه و مجتهد شوند عمده وقت خود را صرف کودکان کرد البته باید اشاره کنم که برخی از شاگردان ایشان در حال حاضر مجتهد هستند.
نوراللهیان به فعالیت های مرحوم راستگو پیش و پس از پیروزی انقلاب اشاره خاطرنشان کرد: حجت الاسلام راستگو پیش از انقلاب قصه گویی را از مدرسه برای دوستانش شروع کرد و در محله، مدارس، مساجد و… ادامه داد و به استادی برجسته در موضوع کودکان تبدیل شد. در سال های نزدیک به انقلاب با شخصیت های علمی برجسته ای چون شهید هاشمی نژاد، واعظ طبسی و سایر شخصیت های بزرگ انقلابی آشنا شد و همواره با هوشیاری، تیزبینی، عشق و علاقه خدمت کرد. وی به عنوان طبیبی دوره گرد به کشورهای دیگر مانند ایتالیا، ترکیه، حجاز، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان و… نیز سفر کرد که این سفرها بسیار مفید و مغتنم بود.
استاد دانشگاه تربیت مدرس و حوزه پس از انقلاب اسلامی ایران فعالیتهایش را جدی تر از قبل با برگزاری اردوهایی در منظریه جماران تهران، تبریز، مشهد و شهرستان ها و استان های دیگر، فعالیت خود در کانون توحید ادامه داد تا اینکه به عنوان مربی شیوه تدریس به معلمان آموزش و پرورش و چگونه درس دادن بود.
از اوایل سال ۱۳۵۸ وارد تلویزیون شد و از سال ۱۳۵۹ مدیریت بخش هنر و تربیت مربی بخش کودک و دفتر تبلیغات اسلامی را بر عهده گرفت.
از سال ۱۳۸۸ این چهره جذاب و پر طرفدار کودکان در تلویزیون ایران ممنوع التصویر شد
حجت الاسلام و المسلمین راستگو / راستگو
به اجرای مرحوم راستگو در صدا و سیما اشکال تراشی می شد تا اینکه روزی بنا شد در اتاق رییس رادیو و تلویزیون برنامه ای اجرا کند، از وی خواسته شد بدون عمامه این برنامه را اجرا نماید که راستگو نمی پذیرد و انصراف می دهد تا اینکه بزرگانی که راستگو برایشان شناخته شده بود وساطت کردند و پای ایشان به شبکه باز شد، اما از سال ۱۳۸۸ شمسی این چهره جذاب و پر طرفدار کودکان در تلویزیون ایران ممنوع التصویر و بعدها صدای ایشان هم پخش نشد.
وی گفت: آقای راستگو برای یک برنامه تلویزیونی زمان های بسیاری مطالعه می کرد و توجه داشت برای چه فرزندانی، با چه سنی، با چه جنسیتی صحبت می کند و خود باید چه نوع لباس و آهنگی و ورود و خروجی در درس آن روز داشته باشند.
وی تصریح کرد: آقای راستگو به همراه آیت الله عبایی یک بخش کودک و هنر در دفتر تبلیغات خود در قم راه اندازی کردند و نوجوانان علوم دینی هر روز به صورت مستمر پای درس ها و بحث های ایشان می نشستند. بنابراین این دو جهت اصلی یعنی هم موسسه هنری کودک و نوجوان در قم و هم دفتر تبلیغات اسلامی و همچنین امکانات فعالیت تلویزیون از ایشان چهره ای برجسته ساخت به طوری که مرحوم راستگو را به کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی دعوت می کردند و ایشان هم می رفت بدون اینکه چشمداشتی داشته باشد.
نوراللهیان بیان کرد: مرحوم راستگو مشهدی ولی تبار آنها از استان یزد بود و خاندان ایشان ایمانی محسوب می شد و اهل معنا و تعهد بودند. پدر ایشان تقریباً در زیر نقاره خانه امروزی و بازار قدیمی مشهد، مغازه کوچک انگشتر فروشی داشت. پدر مومن ایشان با لقمه حلال و با نهایت دقت کسب روزی می کرد، هر روز از دور به سمت بارگاه امام رضا(ع) عرض ارادتی به حضرت می کرد و سپس مغازه را باز می کرد. با زائر و مشتریان رفتاری بسیار مومنانه و اخلاق مدارانه داشت.
استاد دانشگاه تربیت مدرس و حوزه اظهار کرد: خداوند به مرحوم راستگو همسر بسیار قانعی عطا کرد و از وقتی همسر ایشان در سال ۹۵ از دنیا رفتند، آقای راستگو هم دیگر نشاط قبل را نداشتند و سرانجام هنگام نماز صبح در حالت سجده از دنیا رفتند.
نوراللهیان در پایان گفت: روحیه پر انرژی از آقای راستگو یک چهره بسیار موفقی ساخته بود، ایشان با فقدانش همه ما را داغدار کرد. موجی که پس از درگذشت ایشان در رسانه های مختلف و فضای مجازی دیدید، عادی نبود و نشانه ای از علاقه جمعیت کثیری به مرحوم راستگو داشت.