جماران، این روزها جامعه جهانی، به شگفتی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، چشم حیرت دوخته که شخصی خود رای و دارای رفتاری خارج از اصول بین المللی، با رای قاطع از سوی شهروندانش از ادامه ریاست باز ماند تا از کاخ ریاست جمهوری اخراج، و به کاخ هتل داری اش نقل مکان کند! سرنوشت هر قدرتمندی که از چهار چوب تعریف شده پا فراتر گذارد، همین است!
سخن دراین نوشتار در راستای دومطلب است؛ چرایی سختی«ترک قدرت»، و راهکار محدودیت آن.
در ریاست و قدرت؛ آدمی به چنان«توسعه» شیرینی دست پیدا می کند که با ثروت و یا عوامل دیگر شخصیتی و رفاهی و سیطره جویی، قابل مقایسه نیست.
حداقل چهار توسعه پر منفعت در قدرت نهادینه شده است!
که عبارتند از:
۱) توسعه تعلقات
۲) توسعه تداخلات
۳) توسعه تملقات
۴) توسعه تبلیعات
در «توسعه تعلقات»، که افزایش رفاهیات و ثروت و خدَم و حشَم است باعث می شود حداقل های زندگی جناب رییس به حداکثرها تبدیل شود. افزایش درآمد و تهیه توسعه امکانات رفاهی از ماشین و خانه و نوکر و دفتردار و دستک دار و... تا سفرهای پر خرج و اقامت های لاکچری و تهیه ویلا و ...
همه این ها بااینکه تحت یک عنوان توسعه تعلقات در قدرت و ریاست مندرج است، اما برای شخص قدرت طلب کفایت نمی کند و توسعه های دیگری است که در قدرت و ریاست وجود دارد و به تعبیر معصومین(ع) سُکرآور - مست کننده- است!
دومین توسعه،«توسعه تداخلات» است. با وجودِ ذی جودِ قدرت است که آدمی می تواند در هرمسئله ای مداخله کند و اِعمال رای و نظر بفرماید!توسعه تعلقات، یک شیرینی حسی ورفاهی دارد، اما توسعه تداخلات که مداخله در هرخُرد وکلانی از امور حکومت است، یک شهد غیر حسی برای روح تشنه قدرت است!
اینجاست که مداخلات صاحبان قدرت، ازحیطه قانونی قدرتشان فراتر می رود و به تعبیر امام راحل، به قدرت نمایی در زمین قانع نیستند و اگر دست شان برسد دوست دارند در سیارات کیهانی هم اِعمال نظر بفرمایند!
سومین توسعه، «توسعه در تملقات» است. شنیدن چاپلوسیِ چاپلوسان برای صاحبان ریاست بسیار شیرین است، چون شنیدن و حضور در محفل تملق و چاپلوسی متملقات، در واقع گرفتن گزارشات متنوع از کمیت و کیفیت قدرت و ریاست است! و کدام رئیس محترمی! است که از شنیدن چنین چاپلوسی هایی، استقبال نکند؟! بله؛ در تملق و چاپلوسی، نفس رئیس لذت می برد و ریاست خود را به رخ می کشد!
چهارمین توسعه ای که در قدرت پدیدار می شود؛«توسعه تبلیغات» است. نفس آدمی، تشنه معروفیت و محبوبیت است، و این معروفیت و محبوبیت با ابزاری به نام ریاست چنان زود به نتیجه می رسدکه هیچ جایگزینی ندارد!
پس توسعه تبلیغی خاستگاه نفس آدمی است و با ابزارِ رسانه و زیردستان که در اختیار قدرت هستند به ثمر می نشیند و چه به ثمر نشستنی!
وقتی این آفات بسیار مخرب بر قدرت و ریاست متمرکز می شود ، دیانت وعقلانیت دست در دست یکدیگر می گذارد تا قدرت طلبی و ریاست را محدود کند، واین، چه کار مهم و پسندیده ای است.
از سویی، دیانت می آید و گوشزد می کند که نکند مصداق کسانی شوید همت گماشته اند که فقط بر دیگران رییس باشند!
درقرآن می فرمایند: یریدون علواً فی الارض.(قصص۸۳)
طبق نقل شیخ کلینی در کافی امام صادق(ع)فرمودند: ملعون است کسی که ریاست طلب باشد ومعلون است آنکه در خلوتش، به ریاست فکر می کند! با این راهکار معنویت را از قدرت طلب می ستاند.
از سوی دیگر، عُقلاء جامعه به مقتضای عقلانیت، در پی راهکارهای محدودیت قدرت بر می آیند.
آنان با توجه به«خاستگاه محدودیت قدرت»، مناسبات«سلبی» جدی و شدیدی را با قدرت در پیش می گیرند.
از آن جمله؛ انتخابات، باز بودن فضای نقد و نصیحت، مشورت خواهی و نیز ضرورت پذیرش مشورت در نهاد قدرت، وخصوصا؛ نظارت و حساب کشی ونیز دوره ای بودن قدرت است که از بهترین راهکارهای عقلائی و بسیار ستودنی است.
در پایان ذکر این نکته بجاست که در فرهنگ غنی شیعه؛ انبیاء و اولیاء معصوم(ع) با اینکه از همه لغزش های فکری و اخلاقی و رفتاری مصون هستند، اما در عین حال روش برخوردشان با خودشان و شهروندانشان در روز دست یابی به قدرت شگفت آور است.
سخن رسای آنان -که از زبان رسول خدا(ص) و حضرت امیر(ع) و امام حسین(ع) منقول است:
《اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسة فی سلطان،..》
«خدایا تو خوب می دانی که آنچه از ما سرزده و انجام شده، رقابت برای به دست گرفتن قدرت سیاسی نبوده است.»
حضرت علی(ع) طبق آنچه در خطبه نهج البلاغه در اوج قدرت سیاسی بر ممالک اسلامی، از شهروندان تحت سامانه مدیریتی خود، مطالبه مشورت و نصحیت، و حتی نقد می کند و مکرراً به کارگزاران خود نیز نقدپذیری را گوشزد می فرماید.
من آنچه شرط بلاغست باتو می گویم
توخواه از سخنم پندگیرخواه ملال