روشن شدن نتیجه انتخابات ایالات متحده، هرگونه گمانهزنی درباره کاهش بیقید و شرط فشارهای اقتصادی دولت پیش روی آمریکا بر ایران دور از سادهاندیشی و شتابزدگی نیست.
بدون تردید دموکراتها نیز چنانچه بر کاخ سفید حاکم شوند «ارزشافزوده»ای که ترامپ با تحریم ایران ایجاد و مطالبه امتیاز کرده را آسان و مفت از دست نخواهند داد. بنابراین میتوان چنین ارزیابی کرد که فشارها و تحریمها، تا آیندهای نه چندان نزدیک ادامه خواهد داشت.
اما در این فشارها و تحریمها چه میتوان کرد؟ این پرسش را قبلاً دیگران به کرات پاسخ دادهاند. سادهترین و منطقیترین پاسخ ممکن به این پرسش آن است که اگر «شرایط» را نمیتوان در کوتاه زمان تغییر داد، باید خود را ـ دستکم در میانمدت ـ با شرایط تطبیق داد و تطبیق با شرایط، اینجا، بهمعنای اتکای به نیروهای درونی و ایجاد یک ارزش افزوده مستدام است. وقتی یک سیستم ـ بخوانید سیستم اقتصادی ـ ارتباطش به هر دلیل با بقیه سیستمهای اقتصادی قطع میشود، یگانه راه نجات، اتکاء به نیروهای درونی سیستم است. اما نیروهای درونی سیستم دقیقا کدامند؟
۱ـ منابع: ایران کشوری است که از حیث منابع در زمره کشورهای بسیار غنی محسوب میشود و بیشتر عناصر جدول تناوبی مندلیف را در حیطه سرزمینی خود دارد.
۲ـ منابع انسانی: جمعیت زیاد و نیروی انسانی پرحجم باعث شده تا حتی نرخ بیکاری بیش از حد انتظار بالا باشد. هرچند بالابودن نرخ بیکاری، تا حدودی نیز از رکود اقتصاد تبعیت میکند، اما جوانی و پرشماری جمعیت گروههای سنی جوان، بهطور بالقوه امتیاز بزرگی نصیب کشور کرده و آن نیروی فراوان کار است.
۳ـ انرژی: ما دومین کشور دارای منابع انرژی فسیلی در جهان هستیم که امتیازی شگفت است.
۴ـ دانش و تخصص: پرشماری جوانان و کثرت مراکز آموزشی در سراسر کشور باعث شده حجم زیادی نیروی تحصیل کرده و متخصص در ایران تربیت شوند که متأسفانه شمار قابل توجهی از آنان بیکار هستند و برخی نیز راه خارج را برگزیدهاند. نیروهای متخصص در صورت بهرهمندی از مدیریت هوشمند و خلاق، پتانسیل عظیمی هستند که میتوانند در خدمت توسعه کشور باشند.
۵ـ وسعت سرزمین و اقلیم: ایران هجدهمین کشور بزرگ دنیا است و از اقلیمهای بسیار متنوع و چهار فصل بهرهمند است. دامنه وسیعی از محصولات زراعی و باغی در ایران عمل میآید که بسیاری از انواع آن بیش از نیاز داخلی است. به تعبیری در بخش کشاورزی و دامی به صورت کامل توان خودکفایی و خوداتکایی موجود است و محصولات کشاورزی که در کشور تولید نمیشود را به آسانی میتوان با صادرات یا تهاتر محصولات کشاورزی داخلی تأمین کرد.
۶ـ فناوری: فناوری به معنای تجهیزات برآمده از دانش است.
تجهیزات صنعتی موجود در ایران، چنان وسیع است که به گفته برخی مطلعان از اغلب کشورهای غربی بیشتر است. زمانی تجهیزات صنعتی به خاطر مجوزهای رانتی دولتها و استفاده از ارز ارزان به کشور وارد میشد و متأسفانه بسیاری از آنها بلااستفاده میماند، اما همان تجهیزات در شرایط فعلی میتواند بهعنوان یک «داشته» و «تمکّن» به کار آید.
ممکن است برخی بپندارند که اتکای به خود، خودکفایی یا خودبسندگی در دنیای امروز معنی ندارد. دنیای امروز، جهانی به غایت پیچیده با تقسیمکاری به شدت جزئی شده است. برای هیچ کشوری صرفه ندارد که چندین هزار قلم کالای صنعتی که هر یک از چند هزار قطعه صنعتی تشکیل میشود را به تمامی درون مرزهای خود بسازد و نیازی به هیچ پیچ و لولا و چیپ و خازنی از بیرون نداشته باشد. این سخن، در اصل سخن درستی است.
اما خودکفایی به معنای ساختن میلیونها قلم قطعه و هزاران قلم کالا در درون یک جغرافیای سرزمینی نیست. خودکفایی به سخن ساده یعنی اینکه بالقوه توان ساخت داخل کردن اغلب قطعات صنعتی در درون مرزها فراهم باشد و چنانچه مرزها، به هر دلیل بسته شد، دستکم قطعات عمده در داخل ساخته شود و برخی قطعات نیز از رخنهها و شکافهایی که در بازار اقتصادی جهان همیشه موجود است، وارد شود. این، نه یک شعار، که یک تجربه عینی و عملی است. زمانی که سال گذشته زیر فشار تحریمها، بسیاری از کارخانههای لوازم خانگی تعطیل شد، بسیاری از اقلام در بازار نایاب شد و کالاهای از پیش مانده نیز با قیمتهای نجومی و به شکل غیرقانونی به مشتریان فروخته میشد.
صنعت تبلیغات تجاری به کلی تعطیل شد چون کالاهای عرضه شده کمتر از تقاضای بازار بود و دیگر تبلیغات تجاری مطلقاً بیمعنا بود.
تولیدکنندگان هوشمند و با عِرق داخلی، اما تسلیم نشدند و ساخت بسیاری از قطعات وارداتی را به قطعهسازان داخلی سفارش دادند و اینک، تقریباً تمامی اقلام لوازم خانگی از نو در کارخانهها تولید میشود و جالب است که رقابت نیز دوباره درگرفته و برخی از همین تولیدکنندگانی که پارسال کارخانهشان تعطیل بود، الان به تبلیغات تلویزیونی و شهری رو آوردهاند تا محصولاتشان را عرضه کنند، قطعاً همه قطعات ریز و الکترونیک این محصولات الزاماً ساخت داخل نیست، اما وقتی قطعهسازان داخلی بتوانند اغلب قطعات یک محصول را بسازند، راه گشوده میشود چنانکه، به رغم گرانیها، اینک دوباره خطوط تولید بسیاری از اقلام و کالاهای مصرفی، با افتخار راه افتاده یا در شرف راه افتادن است و اینبار با اتکای بسیار بیشتر به قطعات داخلی و توان و خلاقیت جوانان صالح و توانمند ایران.
این اتفاق، به واقع اتفاقی مبارک و متکی بر یک «پیشرانه ملی» است که میتواند صنعت و اقتصاد کشور را در برابر تکانههای جهانی، چه تکانههای ناشی از خصومت آمریکا و چه تکانههای ناشی از پدیدههای طبیعی اقتصادی (مثلاً کرونا) مقاوم و خودشکوفا کند.
اگر در همه بخشها، این اتفاق بیفتد، قطعاً تحولی شگرف رخ خواهد داد. بنابراین امتیاز بزرگ آن نیست که در آمریکا گروهی بر سر کار آیند که لبخند سردی هم به ما بزنند، بلکه اتفاق بزرگ آن است که در ایران کسانی زمام امور را به دست داشته باشند که سرمایههای عظیم ملی و به ویژه نیروی انسانی متخصص و پرشمار را هدر ندهند و نخبگان را به غرب نفرستند و کشور را در بیم و انتظار نگه ندارند.