در زمینه مباحث عرفانی اولین کتابی که به قلم امام خمینی نوشته شده است،کتاب «شرح دعاء السحر» به زبان عربی میباشد. نگارش این شرح ارزشمند در سال 1347 ق / 1307 ش به پایان رسیده است.
جماران: یکی از ابعاد شخصیت علمی امام خمینی(اعلی الله مقامه) نوشتن آثار علمی پرتعداد و متنوع میباشد. ایشان از سال 1307 ش تا سال 1357 به مدت نیم قرن، جدای از نامه ها و پیام های فراوانی که نوشته، دهها جلد کتاب در رشته های عرفان، اخلاق، فلسفه، فقه، قواعد فقهیه و اصول فقه، تحریر و تألیف کرده است.
البته در این کتابها مسائل فراوان و مباحث زیادی از دیگر علوم هم وجود دارد. مثلاً تفسیر بعضی از سوره ها و آیات قرآن در کتاب های عرفانی- اخلاقی و یا مباحث علوم حدیث از رجال و درایه در ضمن بحثهای فقه استدلالی. این آثار عمدتاً به زبان عربی است و تعدادی از برترین کتابهای ایشان نیز به زبان فارسی تألیف شده است.
بعضی از کتابهای امام خمینی به صورت تعلیقه و یا حاشیه بر متون عرفانی و فقهی است، ولی اکثر کتابهای ایشان تألیفی است. برخی از عناوین در چندین جلد میباشند و بعضی هم در یک جلد و با حجم کم.
اولین کتاب ایشان در موضوع عرفان و آخرین کتاب در موضوع فقه استدلالی است. بیشتر کتابهای امام خمینی محصول زندگی علمی ایشان در شهر و حوزه علمیه قم است ـ گرچه پاکنویس تعدادی از آنها در شهرهایی مانند «محلات» به انجام رسیده است.
کتابهای عرفانی ـ اخلاقی امام خمینی محصول تلاشهای علمی ایشان در سالهای 1307 ش تا 1323 ش بوده است. تقریباً تمام آثار فقهی ـ اصولی امام خمینی پس از آن تاریخ تا سال 1357 ش نوشته شده است.
ایشان در طول این نیم قرن با حوادث و مشکلات و تنگناهای فراوانی، دست به گریبان بوده است؛ دوره سیاه دیکتاتوری رضاشاه، ادامه آن در سلطنت فرزندش، کودتای 28 مرداد سال 1332 و به ویژه آغاز مبارزات به رهبری ایشان از سال 1341 و قیام 15 خرداد 1342 و حدود یک سال حبس و حصر در مرحله مبارزه با کاپیتولاسیون، تبعید به ترکیه و سپس عراق. چنین کارنامه پربار علمی از خود بر جای گذاشته است. در کنار آن تحصیل بسیار جدی در رشته های معقول و منقول و تدریسهای مستمر و بسیار کیفی و پرجمعیت داشته است.
در زمینه مباحث عرفانی اولین کتابی که به قلم امام خمینی نوشته شده است،کتاب «شرح دعاء السحر» به زبان عربی میباشد. نگارش این شرح ارزشمند در سال 1347 ق / 1307 ش به پایان رسیده است.
حضرت امام در این کتاب، خوش قلمی و زیبانویسی را با مفاهیم بلند در هم آمیخته، چنانکه مفاهیم عرفانی را از دل احادیث و ادعیه مأثوره از معصومین(علیهم السلام) استفاده کرده است.
در این کتاب ابیات شیرین و دل نشین از اشعار و ابیات فارسی و عربی دیده میشود که برملاحت و لطافت کتاب افزوده است. ایشان در این کتاب عرفانی به تناسب مباحث و مسائل، نظرات حکما و عرفایی چون میرداماد، صدرالمتألهین شیرازی، فیض کاشانی، حاج ملاهادی سبزواری، ابن عربی، قونوی، ملاعبدالرزاق کاشانی، قیصری، ابن حمزه فناری، آقامحمدرضا قمشه ای، میرزا جواد ملکی تبریزی و دیگر اعاظم را مطرح و استفاده و بررسی کرده است. اما توجه به نظرات استاد عرفان ایشان مرحوم آیت الله محمدعلی شاه آبادی(قدس سره) برای خواننده محسوس است؛ ایشان بیش از ده بار از استاد عرفان خود نام برده که سه مورد در پاورقی آمده و مابقی در متن این اثر قرار دارد، و این خود به ما میگوید امام ـ سید روح الله جوان و جویای عرفان آن سال ها ـ پیش از اینکه به محضر علم و عرفان مرحوم شاه آبادی برسد، عرفان خوانده بوده و به حدی از دانش عرفان رسیده بوده که دست به قلم برده و شرح عرفانی این دعای رفیع المنزله اقدام کرده است. ظاهراً در بازبینی قسمت از قبل نوشته شده، در سه مورد متعرض نظرات و دیدگاههای استاد خود هم شده است. این نکته هم قابل ذکر است که گرچه استاد حکمت متعالیه ایشان مرحوم آیت الله رفیعی قزوینی نیز تعلیقات و حواشی بر شرح دعای سحر دارند که در سال 1332 ش نوشته شده ولی هیچکدام ناظر به همدیگر نیستند.
از نکته های مهم و محوری در اندیشه و نظرات عرفانی امام خمینی جمع میان ظاهر و باطن دین است و اینکه نباید به بهانه فقه و کلام از حکمت و عرفان و باطن معارف و احکام غافل بود، چنانکه جایز نیست به بهانه سرگرم بودن به باطن دین و اسرار این مناسک، از ظاهر غافل شد.
از نظر امام خمینی احکام شرعی، حکمت عملی است که عمل به آنها انسان را به اسرار ربوبی و انوار غیبی هدایت میکند. ایشان در این باره در بیانی رسا و شیوا میگوید:
«از وساوس شیطان این است که: علوم ظاهری و اخذ به ظاهر کتاب های آسمانی، ارزشی ندارد و خروج از حق میباشد! و عبارات قالبی [در ادعیه و اذکار] و مناسک صوری و شکلی، برای عوام تشریع شده که اهل شکل و پوسته هستند! اما اصحاب قلوب [اهل دل] و آنانی که اهل معارف و اسرار هستند، وظیفهای ندارند، مگر همان اذکار قلبی و خطورات سری که باطن مناسک و نهایت و مقصد آنها و روح عبادات و غایت آنها میباشند.
شاعر هم خوب گفته:
علم رسمی سر به سر قیل است وقال
نه از او کیفیتی حاصل نه حال
علم نبود غیر علم عاشقی
مابقی تلبیس ابلیس شقی
[اما تو ای سالک راستین از این اباطیل] به خدا پناه ببر و در جواب این [پندار غلط] بگو: آنچه گفته شده سخن حقی است که اراده باطلی از آن شده است، زیرا ظاهر مورد طعن و انتقاد، ظاهر جدای از باطن است و شکل جدای از معنی، که چنین ظاهر و شکلی، کتاب الهی و قرآن نیست. اما شکلی که به معنا مربوط باشد، و مطلب آشکاری که وصل به لایه زیرین و سرّ خود باشد، در کلام الهی ـ قرآن ـ و زبان پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) امر به تبعیت و پیروی از آن شده است. چطور چنین نباشد، که علم ظواهر کتاب و سنت ـ فقه و کلام ـ از قدر و منزلت والایی برخوردار است و همین علم ظواهر کتاب و سنت، اساس اعمال ظاهریه و تکالیف الهیه و نوامیس شرعیه و شرایع الهی و حکمت علمی است، و همین علم، طریق مستقیم به سوی اسرار ربوبی و انوار غیبی و تجلیات الهی است، و اگر این ظاهر نباشد،هیچ سالکی به کمال خود نمیرسید و هیچ مجاهد [به جهاد اکبر و تهذیب نفس] به آرزوی خود نائل نمیشد. (شرح دعاء السحر، ص61-62)
این کتاب در بین مجموعه آثار تألیفی حضرت امام(س) که پنجاه جلد بوده و «موسوعه الامام الخمینی» نامیده می شود. شماره چهل و دوم را به خود اختصاص داده است.