حضرت امام برعکس سنت رایج در حوزه ها که بسیاری از بزرگان همواره روزنامه خوانی را منع می کردند و آن را عیب می شمردند از نوجوانی با روزنامه خوانی آشنا بوده و اخبار و حوادث سیاسی کشور را از این طریق دنبال می کرده است.
جماران، 23 شهریور سالگرد مصاحبه حضرت امام با خبرنگار رادیو – تلویزیون فرانسه در سال 1357 است. این مصاحبه مخفیانه و به دور ازچشم ماموران امنیتی دولت عراق در شهر نجف انجام شده و بعد از حضور حضرت امام در پاریس توسط روزنامه فیگارو منتشر شد.(رک: صحیفه امام، ج 3، ص 466) با انتشار این مصاحبه و فشار افکار عمومی، دولت فرانسه مجبور شد دست از دستور اولیه خود مبنی بر ممانعت از مصاحبه خبرنگاران با امام برداشته و هرروز چندین مصاحبه از امام با خبرنگاران مراکز خبری کشورهای گوناگون در سراسر دنیا منتشر می شد و حضرت امام توانستند با کمترین هزینه پیام اسلام و ندای مردم ستمدیده ایران را به گوش جهانیان برسانند. قبل از آن نیز حضرت امام در اردیبهشت 1357با " لوسین ژرژ" خبرنگار مشهور روزنامه لوموند فرانسه مصاحبه کرده بودند.
حضرت امام برعکس سنت رایج در حوزه ها که بسیاری از بزرگان همواره روزنامه خوانی را منع می کردند و آن را عیب می شمردند از نوجوانی با روزنامه خوانی آشنا بوده و اخبار و حوادث سیاسی کشور را از این طریق دنبال می کرده است، حتی طبق گفته سیدعلی قادری نویسنده کتاب "خمینی روح الله" که به شرح حال بیست سال ابتدایی حیات ایشان پرداخته است، دوره نسبتا کامل روزنامه وقایع اتفاقیه که نیم قرن قبل از تولد حضرت امام توسط مرحوم امیرکبیر در اوایل دوران پادشاهی ناصر الدین شاه به صورت محدودی در تهران راه اندازی و منتشر می گردید علی رغم دوری منطقه و خرابی راههای ارتباطی و نبود وسائل نقلیه مناسب در آن دوران، در منزل پدری امام در خمین یافت شده است. این موضوع نشان می دهد خانواده امام افراد مطلع از احوال و اوضاع روز و سیاسی بوده اند.
امام خمینی علی رغم اشتغال جدی و دائم به تحصیل و تدریس و تالیف در حوزه علمیه قم نیز همواره سعی داشتند از اخبار و جریانات روز جامعه باخبر باشند و آشنایی و ملاقات های ایشان با مرحوم مدرس و وکلای مجلس شورای ملی دوره های ابتدایی مشروطه و حضور ایشان درآن مجلس از همین باب است، ظاهرا آیت الله العظمی بروجردی به همین واسطه ایشان را به عنوان مشاور سیاسی خود برگزیده و پاسخگویی به خبرنگار مجله ترقی در خصوص واقعه ضرب و شتم طلاب توسط ماموران شهربانی در دوره دولت دکتر محمد مصدق را به ایشان واگذار کردند و اولین مصاحبه امام در شماره 32 این مجله، سال 1331 منتشر شده است.
در دوره ابتدای نهضت در سال1341 حضرت امام با توجه به مشغله زیاد، به برخی از شاگردان خود ماموریت داده بودند تا با مطالعه روزنامه ها، ایشان را در جریان اخبار مهم روز قرار دهند. مرحوم حجه الاسلام و المسلمین سید هادی خسروشاهی در خاطرات خود به این موضوع پرداخته است. آیت الله محمدعلی گرامی نیز در مصاحبه ای که با ایشان داشتم به این موضوع اشاره کردند. به گفته مرحومه خانم مرضیه دباغ که در ایام هجرت امام به فرانسه در آن جا حضور داشت، حضرت امام در ایام حضور در نوفل لوشاتو نیز علی رغم مشغله زیاد و مراجعات متعدد افراد و گروه های مختلف در طول شبانه روز، سحرها را برای مطالعه ترجمه مطالب روزنامه های خارجی در مورد اخبار و حوادث ایران اختصاص داده بودند.
پس از پیروزی انقلاب با توجه به اینکه روزنامه ها برخی صبح و برخی عصر منتشر می شدند، اعضای دفترایشان موظف بودند هر روز در دو نوبت صبح و عصر، راس ساعت تعیین شده از سوی امام همه روزنامه های منتشر شده را خدمت ایشان بیاورند و در موارد متعددی تذکراتی را از طریق کسب اطلاع از مطالب مندرج در روزنامه ها را به مسئولین امر داده و تا حصول نتیجه پیگیری می کردند. در کنار کسب اطلاعات از طریق مطالعه روزنامه ها، حضرت امام وقت مستوفایی را نیز برای گوش دادن به رادیوهای خارجی و اخبارمنتشره از خبرگزاری های معتبر جهانی و کشورهایی که به زبان فارسی برنامه پخش می کردند اختصاص می دادند.
البته ایشان برخلاف بسیاری از سیاستمداران و حاکمان دنیا که همواره مترصد هستند تصویر و اخبار آن ها در صدر اخبار کشور باشد و متصدیان مطبوعات را به واسطه قصور در این امر مواخذه می کنند، و حتی حاضرند مبالغ زیادی برای انتشار مصاحبه با آنها به مجلات خارجی بپردازند، از اینکه هر روز در بخش های مختلف خبری صدا و سیما و روزنامه ها عکس و خبر از ایشان منتشر می شد ناراحت بوده و در جلسه ای خطاب به مدیران صدا و سیما می فرمایند:
از این وضع رادیو - تلویزیون خوشم نمیآید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنهها به رادیو - تلویزیون حق دارند، ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را درست کردهاند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزیها را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسی در این مسئله حقی ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شرکت داشتهایم، اما حق با آنهاست. من مدتهاست که وقتی میبینم رادیو - تلویزیون را هر وقتی بازش میکنم از من اسم میبرد، خوشم نمیآید. ما باید به مردم ارزش بدهیم، استقلال دهیم وخودمان کنار بایستیم و روی خیر و شرّ کارها نظارت کنیم. ولی اینکه تمام کارها دست ما باشد، رادیو - تلویزیون دست ماها باشد، اما آن بیچارهها که کار میکنند هیچ چیز دستشان نباشد، ولی ما که هیچ کاره هستیم دست ما باشد، به نظر من این صحیح نیست. من گفتهام که آن چیزهایی که مربوط به من است گفته نشود، من با آقایان کاری ندارم. البته در بعضی مواردی که لازم میشود چیزی گفته شود - که آن هم با تشخیص خود من است - در رادیو گفته و یا در تلویزیون [نشان داده] شود مضایقه ندارم،(صحیفه امام، ج19 ص،346)