امام خمینی(س) درباره شاگردشان آیت الله یوسف صانعی(ره) فرمودند: آقای صانعی که مردی فاضل و عالم است و سالها او را از نزدیک میشناسم و او را عنصری فعال و خوب میدانم.
جماران: اگر حرفه و مهارت برای صحیح و کامل انجام دادن هر فعلی را صناعت بدانیم، خدمت بدون اشتباه و خطا و در کمال امانت را می توان صناعت خدمت دانست و هرگاه فردی بتواند در طول قریب به چهل سال خدمت خود، هرگز مرتکب اشتباه و خطا نشده و از مخدوم خود هرگز تذکر و توبیخ دریافت نکرده و مورد عتاب قرار نگیرد بلکه مورد تمجید و تکریم او نیز واقع شود می توان او را از برترین و ماهرترین افراد در صنعت خدمت به مخدوم خود محسوب کرد.
اخوان صانعی، حضرات آیات حاج شیخ حسن و حاج شیخ یوسف را می توان از شایسته ترین خادمان به حضرت امام و اهداف و آرمان های الهی ایشان دانست. حضرت امام خمینی علیرغم حضور با سابقه در شهر قم و آشنایی با افراد مختلف از همه طبقات اعم از عالِم و عامی و حضور یافتن هزاران شاگرد در پای درسشان در طی نیم قرن تدریس علوم در رشته های گوناگون علوم اسلامی که این فرصت را به ایشان می داد تا بهترین خادمان و امین ترین آنها برای همکاری نزدیک انتخاب کند، این دو برادر فقیر و مستضعف که ظاهرا هیچ آشنایی قبلی با آن ها نداشته و خصوصیت دیگری جز سلامت و صداقت و فراست نداشتند را انتخاب می کند.
حاج شیخ حسن از اوایل سالها ی دهه 30 یعنی ابتدای دوره جوانی در خدمت امام قرار گرفته و قریب چهل سال با کمال امانت و صداقت در تمامی مراحل زندگی ایشان همراه با امام است. حضرت امام در یادداشتی که در آخرین سال عمر شریف خود خطاب به ایشان نوشته اند بالاترین توصیفات را از وی کرده و بیشترین ایمان و اطمینان خود را نسبت به ایشان ابراز می دارند که درمورد هیچکس بکار نبرده اند. ایشان در این یادداشت می فرمایند:
نمی دانم از کجای آشنایی ام با تو بنویسم. تو یکی از قدیمی ترین افرادی هستی که در کنار من بوده ای. هنوز سبزه ای بر رخسار نداشتی که صمیمی ات یافتم. سالها قبل از شروع مبارزات پانزدهم خرداد.
تو سرباز گمنام این انقلابی، و خودت می دانی که هیچ چیز بهتر از گمنامی نیست. تو فردی هستی که از گذشته های دور خاطرات تلخ و شیرین مبارزات را با خود دارد. زیرکی و کم حرف، دانایی و محتاط. در گرداب مبارزات همیشه دلسوخته بوده ای. کینه ات را نسبت به شاه در کمتر کسی دیده بودم. در بحرانها و فشارها هیچ گاه نسبت به من تردید نداشتی، گرچه گاهی خسته می شدی و افسرده.
در کوران فشار دستگاه شاه، تو که مسئول ادارۀ شهریۀ طلاب بودی، وقتی در محاصره دشمن قرار می گرفتی برای اینکه هیچ گونه اطلاعی به دشمن ندهی کم نبود مواقعی که قبوض رسید پولهای اخیار را ـ در پانزده سال مبارزه ـ چون غذایی گوارا می خوردی. پاداشت عندالله نیز گوارایت باد. استعدادت، لطافت روحت، صداقتت چیزی نیست که فراموشم شود. تندخویی و عاقل. از خدا می خواهم عقلت را به تندخویی ات پیروز کند من کاملاً به تو اطمینان دارم. لذا وکیل من می باشی در تمامی زمینه های شرعی. (صحیفه امام ،ج،21،ص271)
برادر کوچکتر وی مرحوم آیه الله العظمی حاج شیخ یوسف صانعی که دیروز - ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ - به دیدار حق شتافت نیز از معدود شاگردان حضرت امام بود که ایشان از علم و فهم درسی او تعریف و تمجید کرده و علی رغم داشتن شجاعت علمی و بیان نظریات جدید چه در دوران تحصیل و چه در دوران مسئولیت هرگز از سوی ایشان مورد عتاب قرار نگرفته و در هر دو زمان پذیرش تصدی مسئولیت مهم دادستانی کل کشور و زمان واگذاری آن مورد تمجید و تعریف ایشان واقع شده است. امری که کمتر در مورد دیگران اتفاق افتاده است، حضرت امام در زمان واگذاری مسئولیت دادستانی کل کشور خطاب به اعضای شورای عالی قضایی می فرمایند:
من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کرده ام. این آقای صانعی وقتی که سالهای طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف می آوردند ایشان، بالخصوص می آمدند با من صحبت می کردند و من حظ می بردم از معلومات ایشان. و ایشان یک نفر آدم برجسته ای در بین روحانیون است و یک مرد عالمی است و متوجه مسائل است(صحیفه امام،ج17،ص231)
و در هنگام پذیرش استعفای ایشان از سمت دادستانی کل کشور هم چنین می گویند:
آقای صانعی که مردی فاضل و عالم است و سالها او را از نزدیک میشناسم و او را عنصری فعال و خوب میدانم، تا به حال این سمت را داشتند که از زحمات ایشان تشکّر میکنم، منتها اخیراً خسته شدند و به خاطر همین خستگی مدتهاست که تصمیم داشتند کنار بروند و ما میخواستیم باشند (صحیفه امام،ج19، ص311)
آن مرحوم در طول دوران حیات سی ساله خود پس از رحلت حضرت امام، هرگز از اعتقاد و تعهد خود نسبت به حضرت امام پا پس نکشید و علی رغم جفا ها و بی مهری هایی که از سوی برخی مسئولان و گروهی از طلاب و روحانیون نا آگاه دید، همواره ثابت و استوار در مسیر آرمان و اهداف امام و انقلاب ایستاد. خدایش رحمت کند و در جوار انبیا و اولیا ماوایش دهد.