۱۸ شهریور سالروز شهادت "احمدشاه مسعود" فرمانده مجاهدان افغانستانی است. بهمین مناسبت به بازخوانی همراهی سردار سلیمانی با گروههای مقاومت اسلامی افغانستان در سالهای دهه ۷۰ پرداختیم.
خبرگزاری تسنیم – 18 شهریور ماه سالروز شهادت احمدشاه مسعود فرمانده مجاهدان افغانستانی است که در سال 1380 و طی یک عملیات تروریستی به شهادت رسید و به "قهرمان ملی افغانستان" معروف است. او سابقه مجاهدت و شرکت در دو جنگ بزرگ داشت که نخستین آن مقابله با ارتش سرخ شوروی و دومین آن مقابله با گروههای افراطی در دهه 70 بود.
عشق و علاقه او به افغانستان، یک عمر مجاهدت خالصانه برای میهن و مردمش، طبع شاعرانه و ادیبانهاش، دوری از حزببازی و سیاسیبازی و تلاش برای کاهش تنشهای سیاسی و داخلی در کشور افغانستان موجب شده بود که او به چهرهای محبوب در میان مردم افغانستان تبدیل شود و تا سالها پس از شهادت وی و تاکنون نیز مردم و مجاهدان به او علاقهمند باشند و در سالگرد شهادتش مراسمهایی در آن کشور برگزار کنند.
فرماندهی احمدشاه مسعود در جنگ با طالبان با فرماندهی سردار سلیمانی در نیروی قدس سپاه همزمان شد. از این رو این دو شخصیت در آن دوره زمانی بسیار به هم نزدیک شدند و سردار سلیمانی کمکها و حمایتهای جدی از وی و جبهه مقاومت در افغانستان به عمل آورد.
در دوران حیات سردار سلیمانی، نقش ایران در حمایت از دولت اسلامی افغانستان و ارتباط سردار سلیمانی با احمدشاه مسعود و دیگر گروههای مقاومت ناگفته ماند، اما پس از شهادت وی، فرصتی فراهم شد تا ناگفتههای جنگ در افغانستان بازگو شد. به مناسبت سالگرد شهادت احمدشاه مسعود در این گزارش به بازخوانی نقش ایران و سردار سلیمانی در دفاع از مردم مسلمان افغانستان پرداختهایم که در ادامه میخوانید:
حمایت و ساماندهی گروههای مقاومت افغانستان توسط سردار سلیمانی
یکی از ماموریتهای سردار سلیمانی از زمانی که عهدهدار فرماندهی نیروی قدس سپاه شد، حمایت از مسلمانان و گروههای مقاومت در کشور افغانستان در برابر گروهکهای افراطی بود. از این رو سردار سلیمانی در نیمه دوم دهه هفتاد شمسی با دعوت برهانالدین ربانی رئیسجمهور وقت اسلامی افغانستان به کمک مردم افغانستان شتافت و یاریگر احمدشاه مسعود شد.
سید عیسی حسینی مزاری فعال فرهنگی و سیاسی افغانستان در این رابطه گفته است: «از زمانی که ایشان (سردار سلیمانی) در سپاه قدس وظیفه داشته است، در این کشور حضور داشته و همراه دولت استاد ربانی در میادین مختلف به عنوان مشاور و راهنما بود و کمکهای اقتصادی و تسلیحاتی در اختیار این دولت قرار میداد همچنان که احمدشاه مسعود در زمانهای مختلف از کمکهای این شهید استفاده کرده است.»
برهانالدین ربانی چهرهای اسلامی و ضدکمونیستی بود که پس از پیروزی مجاهدان افغانستانی بر دولت متمایل به شوروی و طی شدن فرآیندهای صلح گروههای قومی معارض در افغانستان، در سال 1371 به عنوان نخستین رئیسجمهور رسمی این کشور انتخاب شد.
اما پس از مدتی و با ظهور اختلافات داخلی همچون اتفاقاتی که در دهه گذشته در کشور سوریه رخ داد، گروههایی همچون طالبان سر برآوردند و به مقابله با دولت حاکم بر افغانستان پرداختند.
سردار سلیمانی علاوه بر حمایت از دولت اسلامی افغانستان و گروهها و شخصیتهای مقاومت، آنان را ساماندهی هم کرد. از این رو با تلاش سردار سلیمانی سپاه محمد (ص)، احمدشاه مسعود، حزب اسلامی، اسماعیلخان، محقق و چهرههای مبارز دیگر افغانستانی در کنار یکدیگر قرار گرفتند و در جبهه مقاومت به صورت هماهنگ عمل کردند. سردار سلیمانی همچنین به حمایت از جبهه (ائتلاف) شمال پرداخت و تلاش کرد حتی بین فرماندهان جبهه مقاومت و ائتلاف شمال نیز هماهنگیای به وجود آورد.
احمدشاه مسعود و سپاه محمد ارتباط بسیار نزدیکی با سردار سلیمانی داشتند. نیروهای احمدشاه مسعود و سپاه محمد، نیروهای منظم، ورزیده و آموزشدیدهای بودند که با مقاومت در برابر حملات طالبان، توانستند علاوه بر حفظ دولت اسلامی افغانستان، وضعیت جنگ را در آن کشور تغییر دهند.
یکی از ماموریتهای سردار سلیمانی از زمانی که عهدهدار فرماندهی نیروی قدس سپاه شد، حمایت از مسلمانان و گروههای مقاومت در کشور افغانستان در برابر طالبان بود. از این رو سردار سلیمانی در نیمه دوم دهه هفتاد شمسی با دعوت برهانالدین ربانی رئیسجمهور وقت اسلامی افغانستان به کمک مردم افغانستان شتافت و یاریگر احمدشاه مسعود شد.
سپاه محمد (ص) متشکل از مجاهدانی بود که سالها در برابر تجاوز و اشغالگری شوروی ایستادگی کرده بودند و بخشی از آنان در دوران دفاع مقدس در جبهههای جنگ ایران در برابر رژیم بعث عراق نیز حضور داشتند، اما پس از آن به گذران زندگی خود مشغول شده بودند.
سردار سلیمانی و نیروی قدس سپاه با شناسایی و تشویق مجاهدان افغانستانی بار دیگر آنان را گرد هم آوردند و سپاه محمد (ص) را برای مقابله با طالبان تشکیل دادند و آنان را به لحاظ تجهیزاتی و آموزشی تامین کردند. در واقع سردار سلیمانی علاوه بر حمایت و ساماندهی از گروههای مقاومت، به تشکیل یک نیروی مبارز متشکل از مجاهدان افغانستانی با هدف تقویت جبهه مقاومت هم پرداخت.
به اعتقاد مجاهدان افغانستانی، تکیهگاه مجاهدان در آن دوران ایران و نیروی قدس سپاه بود و اگر همکاری ایران و نیروی قدس سپاه نبود، نه احمدشاه مسعود موفق میشد، نه آقای دوستم و نه اسماعیل خان و نه آقای محقق و نه دیگر چهرههای عرصه جهاد افغانستان.
شهید سلیمانی و شهید مسعود در جمع مجاهدان افغانستانی
ایده حفظ و بقای دولت قانونی افغانستان
طالبان که از سوی پاکستان و عربستان سعودی به شدت تجهیز میشد و در گزارشهای احمد شهید و در کتاب "طالبان، اسلام، نفت و بازوی بزرگ جدید" وی به صراحت به این موضوع اشاره شده است، در سال 75 بالاخره توانست به برتری جدی دست یابد و با حمله به کابل، دولت ربانی را مجبور به عقبنشینی از پایتخت این کشور کند. دولت ربانی نیز برای بقای خود مجبور شد در مزارشریف مستقر شود.
حسینی مزاری گفته است "زمانی که ما قصد خروج از کابل را داشتیم برادر شهید سلیمانی در کنار استاد ربانی و دولت وی در کابل در همان ماه زمان یعنی سال 1375 که دولت سقوط کرد حضور داشت."
حسینی احتمال میدهد خروج دولت و احمدشاه مسعود از کابل و استقرار در مزارشریف و نجات آنان از دست طالبان نیز با کمک و هدایت سردار سلیمانی صورت گرفته باشد. در واقع او معتقد است که ایده انتخاب مزارشریف برای حفظ دولت اسلامی ممکن است از سوی سردار سلیمانی مطرح شده باشد. ضمن اینکه براساس گفتههای مجاهدان افغانستانی، نیروهای ایرانی و سردار سلیمانی نقش مهمی در نجات و خروج مجاهدان از چنگال طالبان در جریان جنگ کابل داشتند.
ربانی تا حمله آمریکاییها به این کشور همچنان رئیسجمهور رسمی آن کشور باقی ماند، اما بخش اعظمی از افغانستان تحت اداره طالبان بود.
به گفته مجاهدان افغانستانی، سردار سلیمانی و ایران تا زمان حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان در کنار دولت رسمی این کشور و مسلمانان حضور داشتند و اگر حضور سردار سلیمانی و نیروهای او همچون شهید محمدناصر ناصری در کنار نیروهای مقاومت در پایگاههای پنجشیر و... نبود، طالبان میتوانست سقوط دولت اسلامی افغانستان را رقم بزند.
حمایت سردار سلیمانی از جبهه مقاومت افغانستان و جبهه شمال در آن سالها توانست مقدمه سقوط دولت طالبان با حمله آمریکاییها را شکل دهد. در واقع تلاشهای جبهه مقاومت، طالبان را ضعیف کرده بود و آنان را در آستانه شکست و سقوط قرار داد.
به گفته مجاهدان افغانستانی، سردار سلیمانی و ایران تا زمان حمله آمریکا به افغانستان و شکست طالبان در کنار دولت رسمی این کشور و مسلمانان حضور داشتند و اگر حضور سردار سلیمانی و نیروهای او همچون شهید محمدناصر ناصری در کنار نیروهای مقاومت در پایگاههای پنجشیر و... نبود، طالبان میتوانست سقوط دولت اسلامی افغانستان را رقم بزند.
سردار سلیمانی برای ساماندهی جبهه مقاومت در آن کشور از تمامی گروهها و شخصیتهای شیعه و سنی همچون ژنرال دوستم از فرماندهان مطرح ائتلاف شمال حمایت کرد. نصرالله صادقزاده نیلی نماینده سابق مردم ولایت دایکندی از ولایات مرکزی افغانستان در مجلس و فرزند شهید صادقزاده از مجاهدین جهاد اسلامی افغانستان در گفتگو با تسنیم در این رابطه گفته است: «جمهوری اسلامی ایران کنار مردم افغانستان ایستاد. به هیچ وجه موضوعاتی مثل شیعه و سنی مطرح نبود و آنها در سختترین شرایط، با همه مردم افغانستان همکاری کردند. در مقطعی که تروریستها عرصه را بر مردم مناطق مرکزی و دیگر جاها تنگ کرده بود، جمهوری اسلامی با هواپیما، مواد غذایی و دیگر امکانات زندگی را برای مردم در این مناطق میریخت.»
او همچنین گفت: «جمهوری اسلامی ایران در دوران جهاد، بدون هیچ توقعی آمد و کنار مردم افغانستان قرار گرفت. نیروهای ایرانی مثل مجاهدان افغان زندگی میکردند، نان خشک میخوردند و علیه اشغالگران میجنگیدند. ایران در افغانستان نه پایگاه نظامی برای خود ایجاد کرد، نه جایی را به تصرف خود درآورد و نه در مسائل داخلی افغانستان دخالت کرد.»
پس از پایان جنگ افغانستان و شکست طالبان نیز نیروی قدس سپاه به حمایتهای خود از مردم مسلمان افغانستان ادامه داد و به گفته مجاهدان افغانستانی در صحنهها و روزهای سخت افغانستان، سردار سلیمانی و سردار قاآنی در کنار مظلومان و فقیران افغانستانی بودند.