بعد از سپری شدن سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، باید آموخته باشیم که :
اولا : حکومت اسلامی حکومت “قانون” است و هرج و مرج و نابسامانی و بیقانونی را برنمیتابد و اصولا بدون وجود و نقشآفرینی قانون، حکومت فلسفه وجودیاش را از دست میدهد. زیرا حکومت مجموعهای است از مراکز و سازمانها و تشکیلات و وزارتخانهها که باید مجری قوانین باشند تا به این وسیله کشور اداره شود و مشکلات رفع گردد و مردم به آرامش و آسایش برسند.
ثانیا : مرکز قانونگذاری، مجلس شورای اسلامی است و از همین رو قوه مقننه نام گرفته و در متن قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی جایگاه خاص خویش را یافته و بر آن مبنا به انجام وظیفه و مسئولیت بزرگ خود در تدوین و تصویب قوانین اهتمام میورزد.
ثالثا : قوه مقننه، مستقل است و براساس اصل “تفکیک قوای سهگانه” از قوه مجریه و قوه قضائیه منفک و جدا و دارای وظایف تعریف شده میباشد و بنابراین قوای دیگر نباید و نمیتوانند در آن دخالت کنند و از ابزار و فشار سیاسی علیه آن بهرهبرداری نمایند.
رابعا : قوه مجریه، هم چنان که از نام و جایگاهش پیداست باید مجری قوانینی باشد که در مجلس با طی مراتب خاص به تصویب رسیده و به دولت ابلاغ گردیده است و هیچ دولتی نمیتواند از اجرای قوانینی که تمام مراحل از جمله تأیید شورای نگهبان را پشتسر گذاشته است، خودداری کند. با تفکر در رهنمودها و اندیشههای جامع امام خمینی درمییابیم که مشخصههای چهارگانهای که به آنها اشاره شد فلسفه وجودی مجلس شورای اسلامی را تشکیل میدهد و همه مراکز و قوا از جمله دولت باید تابع آن باشند.
* مجلس شورای اسلامی، مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکرین، آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام.
*مجلس شورای اسلامی که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت برای خدمت در آن بنگاه باید آن که دلخواه ملت است در آن جا طرح بشود. و آن چه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود. و به ترتیبی که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامی باشد.
* مجلس شورای اسلامی، که در رأس تمام نهادهای نظام جمهوری اسلامی است، از ویژگیهای خاص برخوردار است، که مهمترین آنها اسلامی ـ ملی بودن آن است. اسلامی است که تمام تلاشش در راه تصویب قوانین غیرمخالف با احکام مقدس اسلام است؛ خصوصا با برخورداری از شورای محترم نگهبان. و ملی است، که از متن ملت جوشیده است و دست شرق و غرب و وابستگان به آنان از سرنوشت آن کوتاه است. امروز مجلس خانه واقعی ملت است. و برخلاف دوران طاغوت، به خصوص رژیم ستمگر پهلوی بر آراء توده متعهد به اسلام و اصیل و زحمتکش و محروم استوار است؛ و دست ناپاک دولتمردان و قدرتمندان و خانان وغرب و شرقزدگان از آن کوتاه است. امروز دولت مورد اعتماد مجلس حقا دولت مستضعفان، که وارثان روی زمیناند، میباشد. خداوند متعال نعمت بزرگ اسلام و استقلال و آزادی را بر ملت ستمدیده ایران مستدام فرماید؛ و سایر ملل تحت ستم را از بند ستمگران نجات دهد.
* مجلس در رأس همه امور واقع است.
* مرکز همه قانونها و قدرتها مجلس است. مجلس هدایت میکند همه را و باید بکند.
* آنی که من آرزو دارم این است که ما، شماها که در مرکز قانون گذاری هستید و از همه مهمتر محل شماست، و دیگران هم که مابعد این واقع هستند، ما تحت تأثیر هیچ مکتبی واقع نشویم.
* مجلس تنها ملجأیی است که برای یک ملت است. مجلس قوه مجتمع یک ملت است در یک گروه. تمام قوای یک ملت در یک گروه مجتمع است و مجلس از همه مقاماتی که در یک کشوری هست بالاتر است. بنابراین یک هم چو مقامی را نشکنید این طور؛ ولو نمیتوانید لکن اصل گفتنش، اصل ذکرش، کار قبیحی است و برخلاف مصلحت است و برخلاف مسلک اسلام است.
* این یک وظیفه اسلامی است که ما حفظ کنیم جمهوری اسلامی را. اگر مجلس لطمهای بر آن وارد بشود به جمهوری اسلامی لطمه وارد میشود. اگر مجلس یک مجلس قوییی باشد برای خاطر این که پشتوانهاش همه ملت باشد، این مجلس میتواند با دنیا که در مقابل ایران واقع شده است کارهایش را به شایستگی عمل بکند، و این تابع این است که قوی باشد.
* بحث در مجلس از مسائل بسیار مهم است که باید بحث بشود، باید هر مسألهای با دقت رسیدگی بشود و در کمیسیونها اولا و بعد در مجلس ثانیا و بعد هم در شورای نگهبان ثالثا رسیدگی بشود که وقتی یک قانون از مجلس بیرون آمد، یک قانون صددرصد شرعی باشد؛ چه موافق با احکام اولیه که مال اسلام است. یا موافق با احکام ثانویه که آن هم مال اسلام است.
* نمایندگان محترم مجلس قبل از پرداختن به لوایح و تبصرهها و مواد غیرضروری به فکر مسائل اصلی و کلیدی کشور باشند و براساس اسلام عزیز در کمیسیونها با طرح قوانین و لوایح به سمتی حرکت کنند که مشکلات اساسی کشور مرتفع و سیاستهای زیربنایی کشور در امور فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در راستای کمک به محرومین و رفع استضعاف، مدون و به مورد اجرا درآید.
* امید آن است که رسیدگی به حال مستضعفین و مستمندان کشور که قسمت اعظم ملت مظلوم را دربرمیگیرد در رأس برنامهها قرار گیرد، و در نخستین مجلس شورای اسلامی طرحهایی جدی در رفاه حال این طبقه محروم داده شود، و از طرف دولت منتخب شما بدون مسامحه به مورد اجرا گذاشته شود تا در پیشگاه خداوند متعال، بعضی از دیون خودتان را به این طبقه عزیز ـ که جان خود را برای اسلام و آزادی و استقلال کشور در طبق اخلاص گذاشته و پیروزی را برای انقلاب اسلامی به ارمغان آوردند ـ ادا کرده باشید.
* ما اگر مثل آن انقلابهایی که در دنیا واقع میشود از اول عمل کرده بودیم، که به مجرد اینکه پیروزی حاصل شد تمام درها را ببندیم، و تمام رفت وآمدها را منقطع کنیم، و تمام این گروهها را خفه کنیم یا کنار بگذاریم، و منحل کنیم تمام این گروههایی که بودند، و با شدت عمل کنیم با آنها، این گرفتاریها برای ما پیدا نمیشود، که ما هر روز عزا بگیریم، هر روز شهید داشته باشیم…
*از این به بعد نباید این تکرار بشود. باید دولت قاطع باشد، باید مجلس قاطع باشد. اگر در مجلس اشخاصی هستند که اینها باز همان طبل را میزنند و همان حرفها را میزنند، به اینها نباید گوش بدهند. باید مجلس، یک مجلسی باشد که با قاطعیت عمل کند. و دولت اگر بخواهد یک قدمی کنار بگذارد، با قاطعیت بخواهند آن را و ردش کنند. و از اول هم که میخواهند قرار بدهند یک دولتی را، تصویب کنند یک دولتی را، یک دولتی باید باشد تمام افرادش، وزرایش تمامشان اشخاصی باشند که بفهمند چه شده است. بفهمند که ما در چه حالی واقع هستیم. بفهمند که اسلام چه جور باید در ایران پیاده بشود. اینها بسیارشان اصلا توجه به این مسائل ندارند. وزارتخانهها الان هیچ کدام یک وزارتخانه صحیح نیست. هر روز تقریبا از خارج به ما اطلاع میدهند که سفارتخانه کجا چه جور است. سفارتخانه کجا، اموال ایران در سفارتخانهها دارد از بین میرود.
*میلیاردها اموال ایران در آن جا هست. میلیارد خانههایی که ساخته شدهاند، قیمت دارند، دارند از بین میروند و کسی نیست که به اینها رسیدگی بکند. ما نداریم کسی که رسیدگی کند. الفاظ زیاد است؛ هی میآیند میگویند همه جا درست شد. همه چیز شد. لکن واقعیت ندارد. باید یک هیأتی از طرف مجلس تعیین شود از اشخاص قاطع، راه بیفتند دور ممالکی که سفارتخانه داریم، سفارتخانهها را اصلاح کنند. این اشخاص سازمانی و این اشخاص فاسد را کنار بگذارند که سفارتخانه یک سفارتخانه انسانی بشود.
* نمایندگان محترم در محدوده قانون و شرع آزاد و مختارند و هیچ کس نمیتواند از حقوق قانونی آنان جلوگیری نماید.
* مجلس باید به تمام قوهای که دارد و قوه او از همه قوهها بالاتر است… باید با تمام معنا کوشش کند که افرادی که سرکار میآیند، نخستوزیر، سایر وزرا و سایر کسانی که کارهای مهم را دارند، از اشخاص مسلمان (باشند) متعهد، متوجه به کارهایی که در دنیا میشود، مدبر، لکن متعهد به اسلام، متعهد به مکتب.
* شما منتخبین مجلس که از پشتیبانی جدی ملت عزیز برخوردارید، باید با کمال قدرت در مقابل قدرتهای شیطانی که در رژیم دستنشانده سابق، حاکم بر سرنوشت ما بودند بایستید و از هیچ قدرتی غیر ازقدرت خداوند قادر نهراسید، و جز به مصالح کشور به چیز دیگری فکرنکنید. متوجه باشید که در خارج از مجلس با صحنهسازیها و اغفال، چه بسا چپ گرایان و یا راست گرایان و یا ریشههای فاسد رژیم سابق طمع کنند که با نفوذ در مجلس مقاصد شوم اجانب را تحمیل نمایند. باید همه با هوشیاری در طرحها و مسائل روز دقت فرمایید و از کید دشمنان به خدای تعالی پناه ببرید. خداوند متعال همه ما را از لغزشها نگه دارد.
* بحمدالله در مجلس، دانشمندان و علمای آشنا به احکام شرع مطهر حضور دارند و فقهای نگهبان حاضرند؛ لکن لازم است طرحهایی که در مجلس میگذرد مخالف با احکام مقدسه اسلام نباشد و با کمال قدرت، با پیشنهادهای مخالف با شرع مقدس که ممکن است از روی ناآگاهی و غفلت طرح شود شدیدا مخالفت نمایید، و از قلمهای مسموم و گفتار منحرفین هراسی نداشته باشیم و سخط خالق را برای رضای مخلوق تحصیل نکنید و خداوند قاهر و قادر را حاضر و ناظر بدانید.
* اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از “اللهاکبر” مردم قدمی برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسی خواهد بود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون این که ملاحظه از احدی و از مقامی بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و رد و بدل و انتقاد صحیح، بدون جار و جنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند.
*کسی که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آن که موافق است موافقت خودش را بدون جار و جنجال بگوید. و بعد هم رأی بگیرند. وقتی رأی گرفتند، اگر اکثریت رأی داد، و بعد هم برده شد پیش شورای نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رأی را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسی ندانستند، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادی غضب، از مبادی فاسد، بیرون میآید.
* مجلس باید یک محیطی باشد که با کمال تفاهم و خیرخواهی برای ملت و کشور، مسائل را پیش بیاورند. انتقاد میکنند، انتقاد خیرخواهانه باشد. جواب انتقاد میدهند، آن هم خیرخواهانه باشد. و منظره مجلس یک منظره صالح باشد، که مردم وقتی که این منظره را دیدند بگویند چه کار خوبی کردیم که یک هم چو اشخاص صحیح را در مجلس بردیم. و یک وقت ـ خدای نخواسته ـ طوری نباشد که مردم پشیمان بشوند از رأیی که دادهاند.
* باید مجلس رسیدگی کند و افرادی که بنایشان بر این است که به اسم اسلام یک کارهایی انجام بدهند و برخلاف اسلام است، به اسم اسلام کارهایی انجام میدهند که… به اسلام مربوط نیست، باید مجلس جلوی اینها را بگیرد.
*دولتی که حالا انتخاب خواهد شد، باید افرادی باشند که به اسلام عقیده داشته باشند، نه مثل بعضی از اشخاصی که در وزارت کشاورزی بودند و به اسلام اصلا اعتقاد ندارند اینها… اینها باید هیچ وقت داخل در دولت نباشند، هیچ وقت داخل در وزارت کشاورزی نباشند. در هر صورت مسائلی است که باید دولت طرح بکند و مجلس رسیدگی بکند، و چنان چه چیزی برخلاف موازین از مردم اخذ شده است برگردانند. و اگر اشخاصی برخلاف اسلام عمل کردند تربیت بشوند و بازخواست بشوند.
*و من امیدوارم که انشاءالله این مجلس که الان افرادش اکثرا مردم صالحی هستند، و شورای نگهبان هم از علمای قم هستند یک عدهای که و دیگران هستند در آنجا، در این امور رسیدگی بکنند، وطرحهایی که دولت میدهد، طرحهایی که دولت قبلا داده است، اینها بیاید در مجلس رسیدگی بشود، هر طرحی که مخالف با اسلام است باید رد بشود. نباید تحت تأثیر چند نفر کمونیست و چهار نفر مارکسیست قرار بگیرند، و اینها بروند وزارتخانهها را خراب بکنند و مردم را ناراحت بکنند. الان مردم ناراحتند، و این ناراحتی اسباب این میشود که شکست بخورد این نهضت، البته باید رسیدگی بشود.
*و من امیدوارم که انشاءالله وقتی که مجلس بنا شد رسیدگی به این امور بکند من هم پیشنهاد بکنم به آنها که رسیدگی صحیح بکنند، و هر یک از پیشنهادهایی که قبلا شده و (قوانینی) که گذشته است در مثلا وزارتخانهها، اینها بخواهند مطالعه کنند، و شورای نگهبان هم مواظبت کند که هیچ کلمهای مخالف با اسلام نباشد. ما میخواهیم یک جمهوری اسلامی باشد. ما میخواهیم اسلام باشد.
به نقل از: کتاب حکومت اسلام و ولایت فقیه در اندیشه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام.
** با تشكر از ارسال كننده : جناب آقاي علمدار **