چین و روسیه بر عکس ایران جنبه تبلیغاتی این رزمایش را برجسته نکرده و برگزاری این رزمایش را یک اقدام متعارف در چارچوب همکاریهای 3 کشور در حوزه امنیت دریایی توصیف میکنند.
عصرایران؛ مازیار آقازاده- رزمایش دریایی 4 روزه بین واحدهایی از نیروی دریایی 3 کشور ایران، چین و روسیه از دیروز (جمعه؛ 6 دی 1398) در پهنهای به مساحت بیش از 17 هزار کیلومتر مربع در آبهای شمال دریای عمان و اقیانوس هند در حال برگزاری است.
این رزمایش 3 جانبه 4 روزه مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی و خبری جهان قرار دارد و تحلیلهای مختلفی درباره این رزمایش - که در نوع خود بیسابقه است- منتشر میشود.
با جمعبندی این تحلیلها میتوان نکاتی چند را درباره این رزمایش مورد اشاره قرار داد:
1- این رزمایش دریایی نخستین رزمایش دریایی مشترک با کشورهای چین و روسیه در منطقه اقیانوس هند و دریای عمان در تاریخ پیش و پس از جمهوری اسلامی ایران است.
2- این رزمایش نخستین حضور نیروی دریایی چین و روسیه در این منطقه نیز هست. سابق بر این رزمایشهای دریایی در این منطقه یا به صورت انفرادی از سوی ایران برگزار شدهاند و یا رزمایشهایی مشترک با حضور کشورهای عربی کرانه جنوبی خلیج فارس و کشورهای غربی چون آمریکا، بریتانیا، فرانسه و.. بوده است. به بیان دیگر این نخستین حضور رسمی چین و روسیه در عرصه برگزاری رزمایش در این منطقه است.
3- چین و روسیه بر عکس آن چیزی که در ایران شاهد هستیم جنبه تبلیغاتی این رزمایش را برجسته نکرده و برگزاری این رزمایش را یک اقدام متعارف در چارچوب همکاریهای 3 کشور در حوزه امنیت دریایی توصیف میکنند.
4- این سیاست چین و روسیه در حالی است که به نظر می رسد این 2 کشور از اینکه بنا به دعوت جمهوری اسلامی ایران حضور نظامیشان در این منطقه با برگزاری این رزمایش رسمیت یافته و احتمالا در آینده میتواند تثبیت شود، خشنود هستند. این خشنودی از جایی بیشتر میشود که برای روسیه خروج ایالات متحده از منطقه در دوران ترامپ در حکم یک "هدیه کریسمس " و برای چین امکان تلافی حضور نظامی واشنگتن در آبهای مورد مناقشه در دریای جنوبی چین و نیز در موضوعات اختلافی چون تایوان و هنگ کنگ فراهم میشود.
به بیان دیگر چینیها با حضور نظامی در منطقه خاورمیانه و آب های دریای عمان و اقیانوس هند و احتمالا در منطقه خلیج فارس ( در سالهای آتی) میتوانند هم بالای سر منطقهای باشند که حجم عمده انرژی هیدروکربنی وارداتی این کشور را تامین میکند و هم اینکه امکان تلافی و اقدام مقابله به مثل برای مقاومت در برابر فشارهای واشنگتن در دریای جنوبی چین را فراهم کنند.
5- صاحبنظران و کارشناسان سالهاست که میگویند کانون توجه استراتژیک ایالات متحده آمریکا طی سالهای 1 دهه گذشته ( پس از دوران جورج دبلیو بوش و 2 جنگ هزینهزای افغانستان و عراق) از منطقه خاورمیانه و خلیج فارس کمتر شده و به سمت منطقه آسیای شرقی و حوزه پاسیفیک ( پیرامون چین) منتقل شده است.
با توجه به این سیاست جدید واشنگتن، چین خود را در مناطق پیرامونی در محاصره ایالات متحده آمریکا میبیند و از سوی دیگر بدون حضور فعال در منطقه خاورمیانه هیچ کنترلی بر اوضاع امنیتی این منطقه که بخش عمدهای از انرژی مورد نیاز خود را از این منطقه وارد میکند، ندارد.
با حضور نظامی چین در این منطقه، خیال آنها از هر 2 مساله تا حدودی راحت میشود. بنابراین "کمصدایی" چینیها درباره این رزمایش دریایی را نمیتوان حمل بر کماهمیتی مساله برای آنها دانست، بلکه میتوان گفت این اقدام همراستا با سیاست اولویت اقتصادی چین است که طی 3-4 دهه گذشته همواره بخشی جداییناپذیر از راهبرد توسعه این کشور بوده و مسایل ژئوپلتیک و نظامی در ویترین توجه سیاستمداران و دولتمردان چینی چیده نمیشود تا بدین وسیله از حساسیتزایی موضوع کم کنند؛ وگرنه این مساله به معنای کمتوجهی به این موضوعات نیست. به بیان دیگر چینیها شادیهای خود را در این موضوعات زیرپوستی کرده و آن را بروز نمیدهند.
6- برگزاری این رزمایش در شرایط کنونی و با توجه به فشارهای همهجانبهای که از سوی ایالات متحده آمریکا و متحدانش در قالب استراتژی " فشار حداکثری" علیه ایران جریان دارد، برای جمهوری اسلامی ایران علاوه بر دستاوردی راهبردی، یک امتیاز تبلیغاتی نیز محسوب میشود و به همین خاطر است که بُرد رسانهای این رزمایش در ایران بسیار رساتر از چین و روسیه است.
از سوی دیگر میزبانی ایران برای این رزمایش دلیل دیگر اهمیت این رزمایش برای جمهوری اسلامی ایران است. وقتی آمریکای ترامپ همهجانبه میکوشد ایران را در انزوای اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک قرار دهد برگزاری رزمایش مشترک با 2 قدرت دارای حق وتو شورای امنیت ملل متحد، دستاوردی عادی برای ایران نیست.
جمهوری اسلامی ایران با این رزمایش هم میتواند نشان دهد که کشوری منزوی نیست و هم اینکه مستظهر به حمایت 2 قدرت جهانی چین و روسیه است و هم در برابر ائتلاف دریایی پرحرف و حدیث "آمریکاساخته" حرفی برای گفتن و مجالی برای عرضاندام دارد.
7- نکته پایانی اینکه سال 2020 برای ایران سال پراهمیتی است. در این سال تکلیف دوباره سکاندار 4 سال آتی کاخ سفید مشخص میشود و در صورت تاب آوری ایران در برابر سیاست "فشار حداکثری" و تحریمهای ایالات متحده آمریکا و عدم فروپاشی برجام، از اکتبر سال 2020 میلادی تحریم تسلیحاتی 5 ساله سازمان ملل (بر وفق قطعنامه 2231 شورای امنیت ) به طور کلی لغو خواهد شد و جمهوری اسلامی ایران قادر خواهد بود پس از 4 دهه بایکوت و تحریم، نیروهای نظامی خود را بازسازی کرده و در بازار جهانی اسلحه به صورت رسمی و قانونی خرید و فروش کند.
ایالات متحده آمریکا از این موضوع ناراحت است و وزیر خارجه آمریکا پیشتر درباره عدم تمدید تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران هشدار داده است؛ اما مقامات روسی (سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه) اخیرا تاکید کردند که اجازه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را نخواهند داد و در این زمینه از دولت آمریکا پیروی نخواهند کرد.
لغو تحریم تسلیحاتی از سویی و تعمیق همکاریهای نظامی ایران با 2 کشور چین و روسیه که برگزاری رزمایش اخیر یکی از جلوهها و نشانههای مهم آن است، میتواند دستاوردهای قابل توجهی برای سیاست راهبردی جمهوری اسلامی ایران در منطقه در سال آتی میلادی باشد.