نوشته : امير علي حسنلو
علمای شیعه به آن دسته از دانشمندان گفته میشود كه پس از غیبت كبری امام دوازدهم شیعه به اشاره آن حضرت وظایف امامت را انجام داده و از اصول و ارزشها و احكام دین اسلام پاسداری مینمایند. اگر چه در دوران حضور امامت (تمام ائمه) عدهای به نام اصحاب و شاگردان ائمه گروهی از علمای شیعه را تشكیل میدهند، افرادی چون كمیل بن زیاد، و ابی حمزه ثمالی و زراره بن اعین و ابن ابیعمیر، بكیر بن اعین، علی بن یقطین، جابر بن یزید الجعفی، فضیل بن یسار...،[1] و اصحاب ائمه دیگر كه در حفظ و تبلیغ دین نقش داشتهاند طبقهای از علمای شیعه دین محسوب میشوند. چون در حفظ دین در عصر ائمه ـ علیهم السّلام ـ نقش داشته و از طرف ائمه ـ علیهم السّلام ـ نیابت و مأموریت تبلیغ را داشتهاند.[2]
امّا در این نوشتار منظور از علمای شیعه حافظان دین، علمای دوران غیبت كبری است كه در حفظ تشیع نقش بسیار اساسی و برجستهای را ایفاء نمودهاند. علمای شیعه در این دوره در ردههای مختلف به حفظ دین همت نمودهاند كه به اختصار به برخی از این موارد اشاره مینماییم.
بنابر نص امام زمان ـ علیه السّلام ـ علمای شیعه به طور عموم، از طرف آن حضرت عهدهدار مسئولیت حفظ شریعت و ارزشهای دینی بوده و هستند، "و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا فانهم حجتی علیكم و انا حجه الله علیهم..."؛[3] با این توقیع حفظ دین و اصالت آن، كه در مذهب تشیع نهفته است به عهده علمای طراز اول قرار گرفت.
طبقهای از علمای اسلام كه در حفظ دین مسئولیت داشته و ایفای نقش نمودهاند، طبقهای بودهاند كه با ابزارهای عقلانی و استدلالی، فلسفی، كلامی و جدلی به حفظ دین اسلام همت نمودهاند، علمایی هم چون ابن هشام، خواجه نصیر طوسی، میرداماد، میرفندرسكی، ملاصدرا،علامه اميني، علامه طباطبایی، شهید مطهری و... .[4]
طبقهای از علما نیز با ایفای نقش در عرصه تبلیغ دین تكاپو كرده و دین اسلام و احكام آن را، در نسلهای مختلف زنده داشتهاند كه كار اینها از دو طبقه فوق سختتر بوده است، چون تمام دستآوردهای طبقات پیشین اعم از مراجع تقلید و محققان و مؤلفان توسط این طبقه به زبان عامیانه و عرفی و كارآمد به مردم منتقل شده است. اینها مروجین و حافظان شریعت اسلامی بودهاند.
دین اسلام دین ارزشمحوری و ارزشمداری است، یعنی همواره آن چه را كه در دین ملاك و معیار عملكرد است ارزشها هستند، ارزشهای اخلاقی، و ارزشهای درونی و بیرونی مانند تقوا و اخلاص، و ایمان و دوری از معاصی كبیره و صغیره. به تصریح قرآن ملاك برتری انسانها در پیشگاه خداوند فقط تقواست[5] و علمای اسلام باتقوا محوری توانستهاند كاركرد مثبت داشته باشند، عمل به واجبات و احكام شرعی به عنوان تكلیف فردی و حقوق اجتماعی كه اجزای پدیدآورنده و اركان و ساختار تقوا هستند توسط علمای اسلام و طبقات مختلف روحانیت از عصر غیبت كبری تا حال حاضر، به مردم و رگههای اجتماعی مثل واكسنهای ضدمیكروب تزریق شده و در فرآیند فرهنگ سازی، فرهنگ غالب و چهره و نمای ظاهری فرهنگ شیعه را شكل داده. برای نمونه ـ عزاداری برای معصومین و سید الشهداء به صورت یك فرهنگی عمومی درآمده است ـ اكنون باید پرسید كه این فرهنگ عمومی چگونه به وجود آمده است؟ چنان كه به تاریخچه عزاداری و فرهنگ آن نگریسته شود نقش علمای شیعه در به وجود آمدن این ارزش دینی و تبدیل آن به عنوان یك فرهنگ عالی شیعه روشن خواهد شد.[6]
سایر امور مذهبی و ارزشی هم این گونه بوده است، جزئیات زندگی یك فرد كه در آن نمادهای فرهنگ شیعه به عنوان ارزش مطرح است مانند ـ گفتن بسم الله ـ در آغاز غذا خوردن توسط علمای شیعه در فرهنگ مردم جای گرفته است، دادن سلام و آغاز كردن دیدار و ملاقات با واژه سلام، یك فرهنگی دینی ارزشمند است، چنان كه روایات وارده و آیات قرآنی مربوط به این جزئیات فرهنگی را بررسی كنیم به این حقیقت میرسیم كه نقش آنان كه این گونه فرهنگها را در زندگی روزمره مردم جاسازی كردهاند چه مقدار برجسته است.
معنویت :
معنویت در دین اسلام و در اندیشه علمای شیعه كه از ائمه الهام گرفتهاند با ارزشترین حالات انسانی است، علمای شیعه بر محور دین داری و دین محوری و دینمداری معنویت را به مردم از راههای مختلف آموخته و در فرصتهای به دست آمده القاء نمودهاند. حالات معنوی و سیر سلوك علمای اسلام بسیار خواندنی است و حالات روحی و معنوی مردم تحت تأثیر معنویت آنها، اگر بازگویی شود، شیرینترین و جذابترین داستانهاست كه بازگو كردن آنها خود به لحاظ برخورداری از بار عظیم معنوی تحولی عظیم در باطن و روح انسان به وجود میآورد، حالات عرفانی فقها و عرفای شیعه جذابیت خاص دارد، حالات عرفانی كه به عرفا دست میدهد، علما با قدرت معنوی حاصله از سلوك الهی كرامات زیادی داشتهاند، چنان كه در حالات بزرگانی چون علامه مجلسی، و مقدس اردبیلی و فیض كاشانی و سید علی قاضی و آخوند همدانی و نخودكی اصفهانی و علامه طباطبایی و امام خمینی (رضوان الله علیهم اجمعین) كراماتی بسیار معنوی وجود دارد كه بعضاً از رموز عرفان محسوب شده و قابل عرضه در بین خواص میباشد.[7]
بنابراین علمای شیعه به تمام معنا و با تمام همت خویش از دین حفاظت نمودهاند و هویت شیعه را از هر گزندی پاسداری نمودهاند، هر جا احساس میشد، شبههای نسبت به حریم شیعه و اصول مسلم آن مانند: امامت وارد میشود، علما دست به قلم شده و یا زبان به سخن گشاده و گاهی اگر نیاز بوده است دست به سلاح برده و از هویت و اساس دین دفاع نمودهاند. نمونههای برجسته از این حركتها كه در راستای دفاع و اهتمام برای حفظ دین و دینداری و دین محوری بوده است در تاریخ بیشمار است.[8]
(درباره شیوههای حفظ دین در مقاله "علما و فرهنگ جامعه" بحث شده است كه در همین سایت میتوانید ملاحظه فرمایید.)
اگر این سلسله از علمای اسلام و شیعه را از صفحه تاریخ اسلام حذف كنیم، و تمام آثار به جای مانده از آنها را نیز حذف كنیم، با خلأ عظیم فكری و فرهنگی روبر خواهیم شد، و علاوه بر این اگر این تلاشهای بیمنت علمای اسلام از آغاز غیبت كبری تا عصر حاضر نبود، تمام دست آوردهای امامت از بین میرفت، اگر ما تلاش دشمنان شیعه را برای نابودی تشیع در نظر بگیریم، و تشیع را بدون سلاح و دفاع علماء در برابر این تهاجمات گسترده ملاحظه كنیم، جایگاه كاركرد علمای اسلام برای ما روشن خواهد شد، مجاهدتهای شیخ مفید در مقابل دشمنان سرسخت اهل بیت، مبارزات شهید اول و شهید ثانی و آزار و اذیتهایی كه آنها تحمل كردند و زحمات خواجه نصیر الدین طوسی و زحمات طاقت فرسای علامه حلی و حضورش در دربار ایلخانان و دفاع از ماهیت شیعه و تألیفات گران سنگ تمام علما كه هر یك از این تألیفات در جای خود یك خلأ اساسی و یك شبهه گسترده را از دامن شیعه زدوده و تشیع را كه میرفت در عرصه تاریخ به نابودی كشیده شود، نجات داده است. كتابهایی چون النقض و اكمال الدین در دفاع از شیعه و امامت نوشته شده است.[9] مجموعهای با ارزش و دائره المعارف عظیم شیعه توسط علمای عالی قدری چون علامه مجلسی تألیف شده است (بحار الانوار) به فرمایش حضرت آیت الله شبیری، مجلسی از نوادر بسیار برجسته و اَعلم علمای شیعه میباشد.[10]
اگر فقدان این همه خدمات فرهنگی را در نظر بگیریم و امروز جامعه خویش را عاری از این ثروتهای غنی فرهنگی و خدمات خالصانه فرض كنیم، جایگاه و وجود علما، در عرصه فرهنگ و تاریخ تشیع برای ما روشن خواهد شد.
رسالت دینی
رسالت دینی علماء منحصر در یك بعد از ابعاد مختلف دین نیست، بلكه رسالت آنها همه جانبه است، اختیارات علمای اسلام و رسالت آنها دقیقاً در طول رسالت و مسئولیت ائمه است، امروز همه علمای اسلام نسبت به رسالت خویش در راه حفظ دین و در قبال مردم و تشیع مسئولیت دارند و هر كس در اندازه توان خود مسئول حفظ دین اسلام است، بر اساس همین احساس مسئولیت است كه امام خمینی قائد بینظیر دوران غیبت كبری در برابر بدعتها مبارزه عظیم با تمام مظاهر كفر و طاغوت را در سرلوحه وظایف خویش قرار داد، مبارزه با بدعتها اساسیترین جبههای است كه در مقابل بدعتگران میتوان تشكیل داد، و یكی از وظایف مهم علمای اسلام است.
چنان كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید : "اذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه. فمن لم یفعل فعلیه..."؛[11] هر گاه بدعتها در میان امت من ظاهر شود برعهده عالمان است كه علم خود را آشكار كنند و با بدعتها به مبارزه برخیزند تا مردم از بدعتها آگاهی یافته و اغفال نشوند، در این روایت بر علمای شیعه واجب شده است كه با بدعتها مبارزه كنند، در راه مبارزه با بدعتها و امر به معروف و نهی از منكر علمای شیعه از جان خویش گذشته و در راه زدودن بدعتها جهاد نموده و حكم جهاد دادهاند.[12]
علما و فقهای بزرگ شیعه از آغاز غیبت كبری در راه مبارزه با بدعتها از جان خویش گذشتهاند و در این راه شهید شدهاند و شكنجهها و آزارها را به جان خریدهاند،[13] علمای اسلام (تشیع) مبارزه با بدعتها و خرافات را در صدر برنامه و سرلوحه زندگی خود قرار داده بودند، چنان كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ آنها را وارث خویش میداند و امام معصوم آنها را جانشین خود در عصر غیبت مطرح میكند، همان طوری كه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ با بدعتها و خرافات جاهلی در عصر خویش مبارزه كرد و در طول 23 سال دین الهی را مستقر نمود، و جانشینان خویش را برای حفظ دین از آلوده شدن به خرافات و بدعتها مسئول نمود، آخرین جانشین پیامبر اكرم در آغاز غیبت كبری این وظیفه مهم را به عهده عالمان نهاده و از آنها خواسته است كه مدافع دین ناب محمدی باشند و علما نیز بر اساس پیمانی كه خداوند از آنها گرفته بر این عهد وفادارند.[14]
بحمدالله در عصر كنونی هم، علما و بزرگان شیعه كه از افتخارات مذهب و حافظان شریعت هستند، هم چون علمای گذشته، این امانت گرانبهای دین و ارزشهای مقدس و غنی شریعت را كه با رنج و تحمل مشقتهای گذشتگان به آنها رسیده است را با تمام وجود حافظ و نگهبان هستند. این نوشتار را با كلامی ارزشمند از بنیان گذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) به پایان میبریم :
«اگر فقهای عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی را به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به خورد تودهها داده بودند... صدها سال است كه روحانیت اسلام، تكیه گاه محرومان بوده است، همیشه مستضعفان از كوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند.»[15]
--------------------------------------------------------------------------------
پاورقي ها :
[1] . شیخ مفید، الاختصاص، ج ششم، قم، جامعه مدرسین، 1418، ص 8.
[2] . دكتر ابوالقاسم گرجی، تاریخ فقه و فقهاء، چ اول، تهران، سمت، 1375، ص 118، 119، 120 ـ 127.
[3] . شیخ صدوق، اكمال الدین، چ سوم، قم، مدرسین 1416، ج 2، ص 484.
[4] . ر.ك: شهید مطهری، پیشین، ص 418.
[5] . ان اكرمكم عند الله اتقاكم...؛ حجرات، 21.
[6] . ر.ك: رضا مختاری، سیمای فرزانگان، چ چهارم، قم، ناشر دفتر تبلیغات، 1371، ص 31، كه به تفصیل داستانهایی از پرهیزكاری و اخلاص علما در راه حفظ و ترویج دین بیان شده است.
[7] . ر.ك: علی مقدادی اصفهانی، نشان از بینشانها، چ پنجم، مشهد، آداب، 1373، ص 14؛ و ر.ك: حسینعلی راشد، فضیلتهای فراموش شده، چ پنجم، تهران، اطلاعات، 1372، ص 31؛ نظر امام خمینی درباره تربتی و ر.ك: سید محمد حسین تهرانی، روح مجرد، چ اول، تهران، انتشارات حكمت، 1414 ق، ص 32؛ و سید محمد حسین تهرانی، مهر تابان، (شرح حال علامه طباطبایی)؛ و محمد رضا اكبری، قصههای معنوی، چ اول، تهران، پیام آزادی، 80، ص 34 ـ 44؛ و ر.ك: صادق حسن زاده، طبیب دلها، درباره میرزا جواد آقا ملكی تبریزی، چ اول، قم، آل علی، 79، ص 9 ـ 212.
[8] . ر.ك: خوانساری، روضات الجنات، و ر.ك: شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه و ر.ك: تنكابنی، قصص العلماء، و ر.ك: مدرسی تبریزی، ریحانه الادب و ر.ك: سید محسن امین، اعیان الشیعه.
[9] . اقتباس از سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنهای مد ظله العالی، كه در مدرسه فیضیه در جمع فضلا و اساتید حوزه در سال 74 ایراد فرمودند و در آن به نقش علمای شیعه در پیشبرد اهداف عالیه اسلام اشاره فرمودند.
[10] . اقتباس از فرمایشات حضرت آیت الله شبیری مدظله العالی در مباحثات علمیشان.
[11] . علامه مجلسی، بحار الانوار، چ چهارم، تهران، اسلامیه، 1362، ج 2، ص 72؛ و دكتر محمد باقر حجتی، آداب تعلیم و تعلم در اسلام، ترجمه منیهالمرید شهید ثانی، چ دوازدهم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1364، ص 247.
[12] . شهید مطهری، گفتار معنوی، پییشن، ص 240، در عصر صفویه و پیش از آن علما در خط مقدم جهاد بودند و در كشور عراق برای رهایی این مركز شیعه علمای اسلام جهاد نمودند.
[13] . ر.ك: علامه امینی، شهداء راه فضیلت، تهران، انتشارات روزبه، 1464هـ .ق، از ص 24 ـ 405؛ و ر.ك: شهید مطهری، گفتارهای معنوی، چ دوم، تهران صدرا، 63، ص 240.
[14] . ر.ك: نهج البلاغه، خطبه 3، "... و ما اخذ الله علی العلماء اَلّا یُقارّوا علی كظهٍ...".
[15] . صحیفه نور، ج 21، ص 88، پیام امام خمینی به مراجع و روحانیون سراسر كشور.
(استفاده بدون ذكر نشاني سايت جايز نيست)