بسم اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
::درس بیست و سوم به تاریخ : 16 شهریور 94
::قرار چهل روزه : نماز اول وقت
::قرار روز :اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم
::هدیه به : حضرت محمّد (ص)
تدبّر در : سوره مبارکه بینه / بخش اول
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿١﴾ رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً ﴿٢﴾ فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ ﴿٣﴾ وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴿٤﴾ وَمَا أُمِرُوا إِلا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ ﴿٥﴾ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ﴿٦﴾ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ﴿٧﴾ جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ ﴿٨﴾
ایـن سـوره نود و هشتمین سوره قرآن ، در «مدينه» نازل شده و داراى 8 آيه است .داراى نـامهاى متعددى می باشد كه به تناسب الفاظ آن انتخاب شده اما از همه معروفتر " البریة" ، "لم یكن " و و "قیمة " است.
محتوای سوره :
در این سوره به رسالت جهانی پیغمبر اسلام و دارا بودن آن با دلائل و نشانههای روشن اشاره میشود.
سپس موضع گیریهای مختلف اهل کتاب و مشرکان را در برابر اسلام مشخص میکند که آن گروه که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند بهترین مخلوقات، و آنها که راه کفر و شرک و گناه پیش گرفتند بدترین مخلوقات محسوب میشوند.
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
آيه 1) در آغاز سوره به وضع اهل كتاب (يهود و نصارى) و مشركان عرب قبل از ظهور اسلام پرداخته، مىگويد: «كافران از اهل كتاب و مشركان (مىگفتند:) دست از آيين خود بر نمىدارند تا دليل روشنى براى آنها بيايد» (لم يكن الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين منفكين حتى تأتيهم البينة(.
آيه 2) «پيامبرى از سوى خدا (بيايد) كه صحيفههاى پاكى را (بر آنها) بخواند» (رسول من الله يتلوا صحفا مطهرة). مطهر از شرك و دروغ و دخالت شياطين جن و انس.
آيه 3) صحيفههائى كه «در آن نوشتههاى صحيح و پرارزشى باشد» ولى هنگامى كه آمد ايمان نياوردند مانند اهل كتاب! (فيها كتب قيمة(
آيه 4) آرى! آنها قبل از ظهور پيغمبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله چنين ادعائى را داشتند، ولى بعد از ظهور او و نزول كتاب آسمانيش صحنه عوض شد، و آنها در دين خدا اختلاف كردند «و اهل كتاب اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه دليل روشن (و پيامبر راستين و آشكار) براى آنها آمد» (و ما تفرق الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاءتهم البينة(.
آيه فوق شبيه چيزى است كه در سوره بقره آيه 89 آمده است: «هنگامى كه از طرف خداوند كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانههائى بود كه با خود داشتند، و پيش از آن به خود نويد فتح مىدادند، هنگامى كه اين كتاب و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد كافر شدند، پس لعنت خدا بر كافران باد»!
مىدانيم اهل كتاب انتظار چنين ظهورى را داشتند، و قاعدتا مشركان عرب كه اهل كتاب را از خود عالمتر و آگاهتر مىدانستند نيز در اين برنامه با آنها همصدا بودند. ولى بعد از تحقق آرزوهايشان مسير خود را تغيير دادند و به صف مخالفان پيوستند.
آيه 5)- سپس «اهل كتاب» و به تبع آنها «مشركان» را مورد ملامت قرار داده، مىگويد: چرا در اين آيين جديد اختلاف كردند، بعضى مؤمن و بعضى كافر شدند در حالى كه در اين آيين «دستورى به آنها داده نشده بود جز اين كه خدا را بپرستند در حالى كه دين خود را براى او خالص كنند و از شرك به توحيد بازگردند نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند» (و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة(.
سپس مىافزايد: «و اين است آيين مستقيم و پايدار» (و ذلك دين القيمة(.
منظور از «و ما امروا» اين است كه در آيين اسلام دستورى جز توحيد خالص و نماز و زكات و مانند آن نيامده، و اينها امورى هستند شناخته شده، چرا از قبول آن سرباز مىزنند و در پذيرش آن اختلاف مىكنند؟
منظور از «دين» مجموعه دين و شريعت است، يعنى آنها مأمور شده بودند كه خدا را پرستش كنند و دين و آيين خود را در تمام جهات خالص گردانند.
جمله «و ذلك دين القيمة» اشاره به آن است كه اين اصول يعنى توحيد خالص و نماز (توجه به خالق) و زكات (توجه به خلق) از اصول ثابت و پا بر جاى همه اديان است، بلكه مىتوان گفت: اينها در متن فطرت آدمى قرار دارد.
زيرا از يكسو سرنوشت انسان بر مسأله توحيد است، و از سوى ديگر فطرتش او را دعوت به شكر منعم و معرفت و شناخت او مىكند، و از سوى سوم روح اجتماعى و مدنيت انسان او را به سوى كمك محرومان فرا مىخواند.
آيه 6) بهترين و بدترين مخلوقات! در آيات گذشته آمده بود كه كفار اهل كتاب و مشركان در انتظار اين بودند كه دليل روشنى از سوى خداوند سراغ آنها بيايد.
در اينجا به دو گروه «كافران» و «مؤمنان» در برابر اين دعوت الهى، و سر انجام كار هر يك از آنها اشاره مىكند.
نخست مىفرمايد: «كافران از اهل كتاب و مشركان (به اين آيين جديد) در آتش دوزخند، جاودانه در آن مىمانند، آنها بدترين مخلوقاتند»! (ان الذين كفروا من اهل الكتاب و المشركين فى نار جهنم خالدين فيها اولئك هم شر البرية).
تعبير «اولئك هم شر البرية» (آنها بدترين مخلوقاتند) تعبير تكان دهندهاى است كه نشان مىدهد در ميان تمام جنبندگان و غير جنبندگان موجودى مطرودتر از كسانى كه بعد از وضوح حق و اتمام حجت راه راست را رها كرده در ضلالت گام مىنهند يافت نمىشود.
مقدم داشتن «اهل كتاب» بر «مشركان» در اين آيه نيز ممكن است به خاطر اين باشد كه آنها داراى كتاب آسمانى و علما و دانشمندان بودند و نشانههاى پيغمبر اسلام در كتب آنها صريحا آمده بود، بنابر اين مخالفت آنها زشتتر و بدتر بود.
آيه 7)در اين آيه به گروه دوم كه نقطه مقابل آنها هستند و در قوس صعودى قرار دارند اشاره كرده، مىفرمايد: «كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين مخلوقات خدا هستند» (ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية(.
تعبير «اولئك هم خير البرية» به خوبى نشان مىدهد كه انسانهاى مؤمن و صالح العمل حتى از فرشتگان برتر و بالاترند، چرا كه آيه مطلق است، و هيچ استثنائى در آن نيست، آيات ديگر قرآن مانند آيه 70 سوره اسراء نيز گواه بر اين معنى مىباشد.
آيه 8) سپس پاداش آنها را در چند جمله كوتاه چنين بيان مى كند:
«پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاويدان است كه نهرها از زير درختانش جارى است (در حالى كه) هميشه در آن مىمانند» (جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا(.
«هم خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند» (رضى الله عنهم و رضوا عنه(.
«و اين (مقام والا و پاداشهاى مهم و بىنظير) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد» (ذلك لمن خشى ربه). چرا كه همين ترس انگيزه حركت به سوى هرگونه اطاعت و تقوا و اعمال صالح است.
آنها از خدا راضيند چرا كه هر چه خواستهاند به آنها داده، و خدا از آنها راضى است چرا كه هر چه او خواسته انجام دادهاند، و اگر هم لغزشى بوده به لطفش صرف نظر كرده، چه لذتى از اين برتر و بالاتر كه احساس كند مورد قبول و رضاى معبود و محبوبش واقع شده، و به لقاى او واصل گرديده است.
دارد هر كس از تو مرادى و مطلبى مقصود ما دنيا و عقبى لقاى تو است!
آرى! بهشت جسم انسان، باغهاى جاويدان آن جهان است، ولى بهشت جانش رضاى خدا و لقاى محبوب است.
على عليه السّلام و شيعيانش خير البريّهاند!
در روايات فراوانى كه از طرق اهل سنت و منابع معروف آنها، و همچنين در منابع معروف شيعه نقل شده، آيه «اولئك هم خير البرية» (آنها بهترين مخلوقات خدا هستند) به على عليه السّلام و پيروان او تفسير شده است.
در تفسير «الدرّ المنثور» از «ابن عباس» آمده است كه وقتى آيه «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية» نازل شد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به على فرمود:
«آن تو و شيعيان تو در قيامت مىباشيد كه هم شما از خدا خشنود هستيد و هم خدا از شما خشنود».
نامبرده در حديث ديگرى از «ابن مردويه» از على عليه السّلام نقل مى كند كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به من فرمود: «آيا اين سخن خدا را نشنيدهاى كه مىفرمايد:
كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند بهترين مخلوقاتند؟ اين تو و شيعيان تو هستيد، و وعدهگاه من و شما كنار حوض كوثر است، هنگامى كه من براى حساب امتها مىآيم و شما دعوت مىشويد در حالى كه پيشانى سفيد و شناخته شده ايد».
كوتاه سخن اين كه حديث فوق از احاديث بسيار معروف و مشهور است كه از سوى غالب دانشمندان و علماى اسلام پذيرفته شده، و اين فضيلتى است بزرگ و بىنظير براى على عليه السّلام و پيروانش.
ضمنا از اين روايات به خوبى اين حقيقت آشكار مىشود كه واژه «شيعه» از همان عصر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به وسيله آن حضرت در ميان مسلمين نشر شد، و اشاره به پيروان خاص امير مؤمنان على عليه السّلام است، و آنها كه گمان مىكنند تعبير «شيعه» از تعبيراتى است كه قرنها بعد به وجود آمده سخت در اشتباهند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ف - پورسلطان