بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
::درس شانزدهم به تاریخ : 3 شهریور 94
::قرار چهل روزه : نماز اول وقت
::قرار روز : اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ
::هدیه به : حضرت خدیجه سلام الله علیها
تدبّر در : سوره مبارکه عادیات/بخش اول
اين سوره با توجه به سوگندهايي كه در صدر آن آمده است، مدني است، چون اين سوگندها ظهور در لشركشي رزمندگان اسلام دارد و ميدانيم كه جهاد بعد از هجرت آغاز شد. از اهل بيت عصمت و طهارت (ع) نيز رواياتي وارد شده است كه نشان ميدهد اين سوره در شأن علي (عليه السلام) سريه او در غزوه ذات السلاسل نازل شده است، برخي از روايات اهل سنت نيز اين مطلب را تاييد ميكند.
ابن عباس و قتاده نيز اين سوره را مدني دانستهاند و بر اساس جدول معتبر ترتيب نزول چهاردهمين سوره فرود آمده از آسمان وحي با 11 آیه است كه پيش از آن سوره عصر و پس از آن سوره كوثر نازل شدهاست؛
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَ الْعَدِيَتِ ضبْحاً(1) / فَالْمُورِيَتِ قَدْحاً(2) / فَالمُْغِيرَتِ صبْحاً(3) / فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً(4) / فَوَسطنَ بِهِ جَمْعاً(5) / إِنَّ الانسنَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ(6) / وَ إِنَّهُ عَلى ذَلِك لَشهِيدٌ(7) / وَ إِنَّهُ لِحُب الْخَيرِ لَشدِيدٌ(8) / أَفَلَا يَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي الْقُبُورِ(9) / وَ حُصلَ مَا فى الصدُورِ(10) / إِنَّ رَبهُم بهِمْ يَوْمَئذٍ لَّخَبِيرُ(11)
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سوگند به ماديانهايى كه با همهمه تازانند! (آيه 1)
و با سمّ[هاى] خود برق [از سنگ] مى جهانند، (آيه 2)
و صبحگاهان هجوم آرند، (آيه 3)
و با آن [يورش]، گَردى برانگيزند،(آيه 4)
و بدان [هجوم]، در دل گروهى درآيند، (آيه 5)
كه انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است، (آيه 6)
و او خود بر اين [امر]، نيك گواه است. (آيه 7)
و راستى او به خاطر حب مال سخت و بخيل است. (آيه 8)
كه چون آنچه در گورهاست بيرون ريخته گردد، (آيه 9)
و آنچه در سينههاست فاش شود، (آيه 10)
در چنان روزى پروردگارشان به [حال] ايشان نيك آگاه است؟ (آيه 11)
موضوعات، غرض، سير هدايتي سوره
علامه طباطبایی (ره) میفرمایند: اين سوره بيانگر كفران انسان در مقابل نعم الهي و علاقه شديد او به مال است؛ آگاهي انسان از اين كفران حجتي عليه اوست و او به زودي بر اين امر محاسبه خواهد شد.
اين سوره با چند سوگند پر طنين، از ناسپاسي انسان در برابر پروردگار خبر داده است و پس از اينكه خود انسان را بر اين امر گواه دانسته، از مال دوستي او سخن گفته است تا بدانيم كه اين وصف ناپسند انسان، ريشه در دنياگرايي او دارد و در انتها با يادآوري بعث و آگاهي خدا از راز دلها، فهمانده است که غفلت از آگاهی خدای متعالی در قیامت موجب این دنیاگرایی و به دنبال آن ناسپاسی است. این آیات، به طور تلويحي انسان را از عذاب قيامت نیز ترسانده است.
بر اين اساس غرض اين سوره مباركه را ميتوان به اين بيان نوشت: «غفلت از آگاهي خدا در معاد موجب ناسپاسي در مقابل پروردگار» پنج آيه نخست، سوگندي براي تاكيد اخبار از وصف ناسپاسی است و سه آيه آخر نيز، انذاري براي صاحبان آن؛
نکات آموزشی:
- توجیه تقسیم این سوره به دو مطلب از این قرار است: آیه نخست، قسم است، آیه دوم عطف به آیه اول است و همینطور آیات سوم تا پنجم همه به آیه پیش از خود عطف شدهاند. آیه ششم سرآغاز جواب قسم است و آیه هفتم و هشتم به آیه ششم عطف شدهاند، بنابراین آیات 1 تا 8 در این سوره قسم و جواب قسم است، اما آیه نهم آغازگر محتوایی خارج از چارچوب قسم و جواب قسم است و به همین دلیل، سرآغاز مطلب جدید دانسته شده است؛ آیه دهم به شرط «بعثر ما فی القبور» در آیه نهم عطف شده است و آیه یازدهم، جواب شرط مطرح شده در آیه نهم و دهم است.
- برای کشف غرض سوره ابتدا باید لب معنی هر قسمت از آن را بدست آوریم و سپس با توجه به هر دو قسمت غرض را مشخص کنیم:
برای فهم معنی اصلی در قسمت نخست اینگونه عمل میکنیم: این قسمت متشکل از قسم و جواب قسم است و ما قبلا دانستهایم که از میان این دو اصل معنی در جواب قسم نهفته است. حال به بررسی جواب قسم میپردازیم. این جواب از سه جمله اسمیه که هر سه با «إن» آغاز میشود تشکیل شده است. جمله دوم به وسیله اسم اشاره «ذلک» و با توجه به محتوایی که دارد، متفرع بر جمله نخست است، بنابراین برای تشخیص اصل معنی باید به بررسی جمله نخست و سوم بپردازیم. محتوای جمله اول از ناسپاسی انسان خبر میدهد و محتوای جمله سوم از دنیاگرایی او و رابطه میان این دو علت و معلولی است، بدین بیان که دنیاگرایی علت ناسپاسی است، اما پرسش اینجاست که آیا سوره قصد تاکید علت را دارد یا معلول؟ تقدیم ناسپاسی بر دنیاگرایی نشان میدهد که سوره در مقام بررسی ناسپاسی انسان است و علت آن را در مقام ریشهیابی مطرح کرده است، نه اینکه در مقام بررسی دنیاگرایی باشد و ناسپاسی را به عنوان نتیجه آن مطرح کند.
فهم معنی قسمت دوم سوره نیز بسیار ساده است. این قسمت با اسلوب «أفلا یعلم ...» میفهماند که بی توجهی به آگاهی خدا از اعمال در قیامت (که موجب حسابرسی است) ریشه اصلی دنیاگرایی و آن هم مسبب ناسپاسی است.
اینک با نگرش مجموعی به محتوای دو قسمت سوره میتوانیم غرض آن را بیان کنیم و بگوییم سوره در مقام هشدر به این حقیقت است که: «غفلت از آگاهي خدا در معاد موجب ناسپاسي در مقابل پروردگار» است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ف - پورسلطان