بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
::درس چهاردهم به تاریخ : 1 شهریور 94
::قرار چهل روزه : نماز اول وقت
::قرار روز : لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ / هیچ نیرو و قدرتی نیست مگر به وسیله خدا
::هدیه به : حضرت احمد بن موسی (ع) / شاهچراغ
تدبّر در : سوره مبارکه قارعه/بخش اول
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الْقارِعَةُ (1) مَا الْقارِعَةُ (2) وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ (3)يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ (4)وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ (5)
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ (6) فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ (7)وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ (8) فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ (9)وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ (10) نارٌ )حامِيَةٌ (11)
ترجمه آيات
به نام خداى رحمان و رحيم
آن حادثه كوبنده (1)
و چه كوبنده عظيمى؟! (2)
و تو نمىدانى كه كوبنده چيست؟ (3)
روزى است كه مردم چون ملخ فرارى روي هم مىريزند (4)
و كوهها چون پشم رنگارنگ حلاجى شده مىگردد (5)
اما كسى كه اعمالش نزد خدا سنگين وزن و داراى ارزش باشد (6)
او در عيشى رضايتبخش خواهد بود (7)
و اما آنكه اعمالش وزن و ارزشى نداشته باشد (8)
او در آغوش و دامن هاويه خواهد بود (9)
و تو نمىدانى هاويه چيست (10)
آتشى است سوزنده (11)
کلمات مهم :
قارعه: در هم کوبنده
موازین: جمع میزان¬ میزان یعنی وسیله سنجش¬معنی این نیست که کفه ی ترازوی کسی سنگین است بلکه منظور این است که، کسی که خود ترازویش سنگین تر است، یعنی معیار و میزانش سنگین تر است.
وقتی گفته می شود کفه ترازو ذهن ما به کیفیت عمل"چقدری عمل" می رود ولی وقتی گفته می شود خود ترازو یا همان وسیله سنجش معیار ،ذهن ما بر روی کیفیت عمل معطوف می شود.
علت نامگذاري:
این سوره که صد و يكمين سوره است كه بعد از سوره«قريش»و قبل از سوره«قيامت»نازل شده است در سه آيه اول خود يكي از نامهاي قيامت ذكر شده است(قارعه)كه پيام هشدار دهنده و اخطار آميز و سازنده اي را در بر دارد اشاره به حادثه قيامت است كه تمام كرات آسمان و جهان آفرينش را در هم كوبيده ويران مي كند.
مأخذ نامگذاري:
سوره قارعه به معني كوبنده- يكي از نامهاي قيامت است مأخذ نامگذاري آيه اول است.
فضای کلی سوره :
مردم نسبت به معیارها بی توجه اند و معیارهایی که در زندگی آنها حاکم است، معیارهای خفیف وسبک هستند.«معیار عمل مردم معیاری سبک وخفیف است»
حال این معیارهای خفیف و سبک چه هستند؟
در هنگام القارعه 2 اتفاق می افتد:
1.اتفاقی که بر روان انسانها می افتد باتوجه به آیه4 که بیان می کند مردم همانند پروانه ها پراکنده و سرگردانند.
2. کوه که نماد استواری در عالم ماده است همانند پشم زده شده می شود«نمود القارعه بر عالم ماده».
مردم همه سرگردانند و همه کوه ها که نماد استواری مادی است نابود شده است و همانند پشم زده شده می شود. پس آنچه مادی است در مقابل القارعه نابود شدنی است.
در این بین مردم به دو دسته تقسیم میشوند: یک عده آنهایی که معیار سنگینی دارند و یک عده آنهایی که معیار سبکی دارند.
- کسانی که معیار سنگینی دارند القارعه به آنها کاری ندارد.
معیارهای سنگین یعنی چه؟
اگر استوارترین نمود عالم ماده یعنی کوه ها از بین رفتنی هستند پس نتیجه میگیریم این معیارهای سنگین که اشاره شده است غیرمادی است و القارعه چیزی را از بین می برد که نمود مادی داشته باشد. پس دقت شود که در زندگی ملاک ما یا مادی «دنیوی» یا غیر مادی است «مادی یعنی حیوانی یا هر چیز مربوط به زندگی دنیا»
صاحبان موازین که مردم هستند حیران و سرگردانند ولی آنهایی که موازین آنها ثقیل هستند در امنیت و عده ای که موازین آنها سبک است نابود شده اند.« فامه حاویه = پرت می شوند بخاطر سبک بودن معیار، آن چیز که اینها را آغوش می گیرد، آتشی سوزنده است که شایسته عمل آن هاست ».
پس مردم در آن روز 2 دسته هستند:
1.و اما من ثقلت موازینه
2.و اما من خفت موازینه
رابطه بین آیات 6،7،8،9با آیات قبل وضعیت انسان را در این روز تشریح می کند که دو دسته هستند ، ثقلت موازینه و خفت موازینه.
- ثقلت موازینه که معیارهای غیر مادی هستند کدامند؟ ملاک ما عملی است که در راستای خدا باشد،اگر عمل در راستای خدا با شد چون معیار «خدا» سنگین است القارعه با آن کاری ندارد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ف - پورسلطان