حال ما ، در غم هجر تو خراب است ، خراب
روزگارم همه در رنج و عذا است ، عذاب
نقشه ها می کشم از بهر وصال رُخ تو
فاش گویم که همه ، نقش بر آب است ، بر آب
همچنان ، تشنه دوان می شوم اندر پیِ آب
باز ، سر منزل مقصود ، سراب است ، سراب
می سرایم که بخوانی و بماند سخنم
دلخوشم ، شرح همین نکته ثواب است ، ثواب
درس پس می دهم از آنچه بیاموخته ام
پاسخ ذکرِ سلامم که جواب است ، جواب
چه بگویم که گواهی تو ز غوغای درون
دلم از اینهمه تاخیر ، کباب است ، کباب
تا به کی حسرت دیدار ، به دل بنشیند
یا چرا بین دل و دیده حجاب است ، حجاب
ای (مهاجر) به همین حال و هوایت خوش باش
کارِ خالق همه از روی حساب است ، حساب
**علی اکبر پورسلطان (مهاجر)**
(استفاده از اين شعر بدون ذكر نشاني http://www.fajr57.ir/جايز نيست)