روش های اغفال شیطان
با استفاده از آیات و احادیث به این نتیجه می توان رسید که شیطان، روش های مختلفی برای اغفال انسان دارد که می توان به برخی از آنها چنین اشاره کرد:
1- اضلال و اغوا:
«کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى» مانند کسی که فریب و اغوای شیاطین او را در زمین سرگردان ساخته است. او را یارانی است که شخص را به سوی خود هدایت می کند(1).
2-فتنه گری:
شیطان فتنه گر است. «لاَ یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ» ای فرزندان آدم، به فتنه گری شیطان و حیله های او فریفته نشوید تا شما را از حریم ولایت خدا و اولیای خدا خارج نسازد، همانطور که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد.(2)
3-تعلیم باطل:
الف) یاد دادن لواط: در قوم لوط اولین بار خود ابلیس مفعول واقع شد، تا این عمل رایج گردد. ابابصیر از امام باقر (علیه السلام) یا امام صادق (علیه السلام) در بیان آیه ی قرآن نقل می کند که ابلیس نزد ایشان در صورت زیبایی آمد، در حالیکه مانند زنان طلب مرد داشت. پس نزد جوانان ایشان آمد، به آنها پیشنهاد داد که با او مواقعه نمایند؛ و اگر طلب می کرد که با آنها مواقعه کند، قبول نمی کردند. آنها از او لذت بردند. سپس آنها را رها کرد؛ و عده ای از ایشان را به دیگری واگذار نمود تا این عمل را مرتکب شوند. امام باقر (علیه السلام) فرمودند: قوم لوط یکی از بهترین قوم ها بودند که خداوند خلق کرد. پس ابلیس دست ایشان را به این عمل بند کرد، تا اینکه مردان ایشان به یکدیگر اکتفا کردند. سپس به کمین رهگذران نشستند و با آنها این عمل را انجام می دادند و به پسران روی می آوردند. بنابراین خداوند به سوی ایشان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را مبعوث کرد و آنها را نابود ساخت و لوط و دخترانش را نجات داد. خداوند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: و این عقوبت، از ظالمین امت تو اگر مبتلا به این عمل شوند، دور نیست. سپس حضرت فرمود: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند که هرکس اصرار بر لواط داشته باشد و فاعل این عمل شود، نمی میرد تا اینکه مفعول شود و دیگران را به خود دعوت می کند(3)
ب) یاد دادن مساحقه: ابلیس بعد از تعلیم لواط به مردان قوم لوط، به زنان ایشان تعلیم داد؛ در روایتی است که مساحقه را لاقیس بنت ابلیس به زن ها تعلیم داد. امام باقر (علیه السلام) درباره ی قوم لوط فرمود: چون ابلیس به ایشان لواط را یاد داد، زن های شان را رها کردند و به پسران روی آوردند. سپس خود را به صورت زن درآورد و به زن ها گفت که می بینید که مردهایتان به یکدیگر اکتفا می کنند؟ زن ها گفتند: آری. ابلیس ایشان را گمراه کرد تا آنجا که زن های ایشان هم به یکدیگر اکتفا کردند و در نتیجه هلاک شدند.
مردی از امام صادق (علیه السلام) یا امام کاظم (علیه السلام) سؤال نمود در مورد زنی که با زن دیگر مساحقه می کند. حضرت (علیه السلام) فرمود: ملعون است، ملعون است. فاعل و مفعول ملعون است تا زمانیکه از لباس هایش بیرون بیاید. خداوند و ملائکه و اولیای خدا چنین زنی را لعنت می کنند و من و هرکس که در پشت مردان و رحم های زنان است، او را لعنت می کنیم. به خدا قسم این کار، زنای بزرگ است و برای آنها توبه ای نیست. خداوند، لاقیس دختر ابلیس را که مساحقه را رایج کرد، نابود کند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این مورد فرمود: خداوند لعنت کند زنانی که مانند مردان هستند و خداوند لعنت کند مردانی که شبیه زنان می شوند.(4)
ج)تعلیم قتل: ابلیس به قابیل یاد داد که چگونه برادرش را بکشد.
د)ساختن خمر و شراب و مسکر خوردن: ابن ربیع الشافی از امام صادق (علیه السلام) در مورد ریشه ی شراب سؤال کرد که چگونه حرام شد و چه وقت شراب گرفته شد؟ حضرت فرمودند: آدم وقتی از بهشت فرود آمد، طلب میوه های بهشتی نمود. خداوند برای او دو چوب از انگور فرو فرستاد و او آنها را کاشت. وقتی درختان، برگ و میوه دادند، ابلیس آمد و دیواری مقابل آنها قرار داد. حضرت آدم فرمود: ای ملعون، این کار تو برای چیست؟ ابلیس گفت: آن دو درخت مال من است. حضرت آدم فرمود: دروغ می گویی. بنابراین هر دو راضی شدند که روح القدس بین آنها حکم کند. وقتی نزد روح القدس آمدند، حضرت پاره ای از آتش به روی آن دو درخت پرتاب کرد در حالیکه انگور روی شاخه ها بود. پس آتش داخل آنجایی که باید وارد شود، شد. از آن دو درخت، دو سوم رفت و یک سوم باقی ماند. پس روح القدس گفت: آن مقداری که رفت، بهره ی ابلیس بود و آنچه باقی ماند، برای توست ای آدم.
در کافی روایت دیگری آمده است که بیان اصل تحریم خمر را می نماید: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند وقتی آدم را هبوط داد، او را امر به کشت و کار کرد و نهالی از نهال های بهشتی از خرما و انگور و زیتون و انار داد. آدم (علیه السلام) آنها را کاشت و از میوه هایش خورد. ابلیس به او گفت: این نهال چیست که من در زمین آن را نمی شناسم در حالیکه قبل از تو اینجا بودم؟ اجازه بده مقداری از آن را بخورم. آدم (علیه السلام) امتناع کرد. آخر عمر آدم، ابلیس آمد و به حوا گفت: مرا گرسنگی و تشنگی به تنگ آورده است. حوا به او گفت چه می خواهی؟ ابلیس گفت: من می خواهم از این میوه ها بخورم. حوا به او گفت: آدم از من پیمان گرفته که تو را از این میوه ها ندهم، زیرا از بهشت آورده است و جایز نیست که تو از میوه های بهشتی بخوری. ابلیس گفت: پس مقداری را در دست من فشار بده تا آب آن را بخورم. باز حوا قبول نکرد. ابلیس گفت: بگذار که من لااقل به این میوه ها مک بزنم و نخورم. حوا یک خوشه انگور به او داد و ابلیس آن را لیسید ولی آن را نخورد. چون ابلیس خواست برود، دندانی بر انگورها فشار داد و حوا از دهانش کشید. خداوند به آدم وحی فرمود: انگور را دشمن من و تو زبان زده و مکیده است، به تحقیق آب انگور بر تو حرام شد. سپس ابلیس به نزد حوا آمد و این بار از خرما طلب کرد و باز حوا یک دانه خرما به او داد که بمکد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: ابلیس بعد از وفات حضرت آدم در کنار درخت انگور و خرما، بول کرد. بول او به صورت آب در رگ های درختان وارد شد. از اینرو از میوه های این دو درخت شراب درست می کنند. پس خدای عزوجل بر فرزندان آدم هر مسکری را حرام کرد. زیرا که بول دشمن خدا در این دو نوع درخت میوه جاری و وارد می شود و سکر و مستی این دو به خاطر رایحه ی بول ابلیس می باشد.
قمار کردن و ساختن ابزار و آلات آن، دست آورد شیطان
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: قمار، نرد و شطرنج می باشد و هر قماری، میسر است. پس آن ناپاک و کثیف و از عمل شیطان است. خداوند خمر و میسر را در کنار بت ها نام برده است.(5) با خمر و قمار، شیطان بر بنی آدم سلطه پیدا می کند. «إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» به درستی که شیطان مستمراً چنین می خواهد که بین شما بنی آدم، دشمنی و کینه توزی ایجاد کند با دو عمل میخوارگی و قماربازی که به وسیله ی این دو، شما را از ذکر الهی و از نماز که سبب آرامش و کمال و سعادت انسان است، باز دارد.(6) باز فرموده است: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ » ای کسانی که ایمان آورده اید، به درستیکه خمر و قمار و بت ها و تیرهای قرعه و قدح های برد و باخت، همگی ناپاک و از اعمال شیطان است، پس اجتناب و دوری نمایید تا رستگار شوید.
غنا و ملاهی، تعلیم دادن سحر و جادو(7)
1-وعده ی فقر:
«الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً» یکی از عملکردهای اوست که انسان را به میعاد فقر و استخاف می کشاند.(8)
2-تصرف در امور و خلقت:
خداوند شیطان را لعنت کرد و شیطان در مقابل این طرد و لعن گفت: حتماً از بندگانت، عده ای را به عنوان نصیب و سهام خود خواهم گرفت و آنها را گمراه کرده و به آرزوها وادار می نمایم؛ و آنها را امر می کنم تا گوش چهارپایان را بشکافند و ایشان را فرمان می دهم تا در خلق خدا تغییراتی ایجاد کنند. پس هرکه شیطان را ولی خود قرار دهد، ضرر و زیان و خسارت بزرگی می کند. «لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً»(9).
3-وعده های دروغین
4-القای عداوت و دشمنی:
«إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» بدرستیکه شیطان می خواهد که بین شما دشمنی و کینه را با مصرف مشروب و مسکر و قمار ایجاد کند و شما را در نتیجه از یاد و ذکر خداوند باز دارد و از نماز جلوگیری شود. پس آیا شما توجه به راز نهی از اطاعت شیطان دارید و نهی خداوند را در تحریم شراب مسکر و قمار حرام پذیرا هستید؟
5-تفرقه و اختلاف
عملکرد شیطان در انحراف از حق
شیطان برای انحراف انسان از راه حق، راه کارهایی دارد که برخی از آنها چنین اند:
وسوسه: در لغت به معنی خطور قلبی به شرّ و بدی است. در قرآن آمده است: «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ»، «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا». در حدیثی از علی (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که وسوسه تا زمانی که حجاب قلب را ندراند و زبان به آن گویا نشود، گناهی برای بنده نیست.(10)
غرّه و غرور: «وَ مَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُوراً»(11) شیطان مردم را وعده نمی دهد، مگر به فریب و دروغ. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: از آنچه شیطان به خود کرد از گمراهی و خود بزرگ بینی، عبرت و پند بگیر. هنگامی که به عمل و عبادت و آگاهی خود فریفته شد و فکر و اندیشه ی خود را درست پنداشت و بر حق تعالی گستاخی نمود و مورد لعنت قرار گرفت. پس به ریسمان خدا چنگ بزن! زیرا که شیطان نود و نه باب خیر برای انسان باز می کند، سپس در صدمین دروازه او را به تباهی می کشاند. همچنین به ظاهر اعمال و عبادات کسانی که صید شیطان شده اند و شیطان حقیقت اطاعت و روح عبادت را از ایشان گرفته است، فریفته نشو. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: فریب آنهایی را که نماز طولانی می خوانند و روزه ی مستمر می گیرند و صدقات می دهند و گمان دارند که موفق به اعمال خیر شده اند، نخور. نیز امام صادق (علیه السلام) فرمود: « لا تغرنک صلاتهم و صیامهم و... حمر مستنفره...» فریب نماز و روزه ی ایشان را نخور! زیرا ایشان مانند الاغ های رمنده و سردرگم می باشند(12).
خدعه و مکر: امام علی (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: به درستیکه شیطان گروهی را به کارهای زشت و گناه، مثل شراب خواری و ربا و امثال این از گناهان و زشتی ها وادار می کند. سپس عبادت های زیاد و خشوع و خضوع در نماز و... را در نزد ایشان محبوب می کند. درنهایت آنها را به اطاعت و محبت پیشوایان جور و باطل، سوق می دهد و آنها ایشان را به آتش می کشانند و روز قیامت هرگز یاری نخواهند شد و در عذاب می مانند. به درستیکه برای شیاطین خدعه و نیرنگ ها و تعدی ها و تزئین ها و خودبینی ها و وسوسه ها و عُجب و تکبرهاست و برای هر گروهی به اندازه درجه ی ایمان آنها، نقشه و طراحی می کند. خداوند فرموده است: «گمراه کرد ایشان را و زینت داد و به آرزوها واداشت». شیطان به ظرافت به سراغ انسان می آید و او را امر به کارهایی می کند که می داند به آنها عادت کرده است و به عباداتی که آنها را رها نمی کند. در این هنگام انسان گمان می کند که او فرشته ای کریم است که او را به طاعت و عبادت می خواند و حال آنکه او شیطان دور شده ای است. پس وقتی که انسان به او اطمینان پیدا کرد و با او سازش کرد، او را به گناهان بزرگ هلاک کننده ای وادار می کند که دیگر راه نجاتی برایش نمی ماند.(13)
تسویل و املاء: خداوند در قرآن کریم چنین فرموده است: «إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلَى لَهُمْ» به درستیکه آنانی که بعد از روشن شدن حق و هدایت یافتن، به گذشته ی گمراه خود برمی گردند، این ارتداد و برگشت، مگر به تسویل و املاء شیطان و ترسیم غلط و تصویر فریبنده ای نیست. ایشان را با تزئینات فریفت و در نتیجه به آرزوهای پوچ، ایشان را امیدوار ساخت.(14)
وعده و وعید: «وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ ...»(15)شیطان در جواب حق تعالی گفت: به تحقیق و حتماً انسان ها را گمراه می کنم و به آرزوها وادار می سازم و ایشان را به فحشا و بدی ها امر می کنم. «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْیَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ مَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُوراً»(16)ایشان را وعده می دهد و به آرزوهای طولانی و پوچ می خواند که وعده های شیطان همگی پوچ و فریبنده است.(17)
رصد: ابلیس با القائات خود، انسان را به شک و تردید در عقیده می اندازد و یا ارزش وجود ایشان را می گیرد و به پوچی می کشاند؛ و با رخنه در نیت ها، آنها را به ریا و شرک خفی وادار می نماید. با ایجاد کسالت، آنها را از ادامه ی راه باز می دارد. با عُجب، عمل ایشان را هبط می کند. در حدیثی پیامبر می فرماید: «لو تذنبوا لخشیت علیکم ما هو اکبر من ذلک العجب العجب». اگر معصیت و گناه نداشتید، بر چیزی بزرگتر از آن بر شما می ترسیدم: عجب و خودپسندی در عمل و عبادت.(18)
مراحلی که شیطان انسان را تبدیل به شیطان می کند
1-کمین، «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ » 2- هجوم و محاصره، «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمَانِهِمْ وَ عَنْ شَمَائِلِهِمْ وَ لاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ» 3- الهام و وحی، «إِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ» 4- نزول، «فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ » 5-اغوا و اغفال، «الشیطان یجری فی ابن ادم مجری الدم فضیّقوا مجاریه بالجوع».
نوع تسلط شیطان
تصرف در چشم و بدن: امام باقر (علیه السلام) در اینباره فرمودند: «کان ابلیس یوم بدر یقل المسلمین فی اعین الکفار و یکثر الکفار فی اعین المسلمین» ابلیس با تسلط بر چشم و دل مسلمانان، قدرت آنها یا تعداد آنها را نسبت به کفار کمتر جلوه می دهد؛ یا اینکه خواب آنها را سنگین کرده، از نماز شب غافل می کند؛ و یا در خواب به انسان صحنه های ترسناک و فریب دهنده نشان می دهد(19).
تصرف در حافظه:
شیطان موجب فراموشی انسان ها می شود. یکی از روش های شیاطین برای از بین بردن حضور قلب اهل ایمان و عدم توجه به حق تعالی در نماز این است که در وقت نماز، موضوعات فراموش شده و یا اشیای گمشده را به آنها یادآوری می کنند و همین موجب عدم توجه و حضور در نماز می شود.
وسوسه ی شیطان
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: شیطان قدرت وسوسه ی بنده را ندارد، مگر اینکه بنده از یاد خدا روی گرداند و امر خداوند را خوار شمارد و نهی خداوند را جایگزین سازد. وسوسه، خارج از قلب است، ولی وقتی در قلب واقع شد، گمراهی و ضلالت و کفر است. حق تعالی بندگانش را به لطف دعوت نمود و دشمنی ابلیس را به ایشان معرفی کرد. سپس فرمود: به درستیکه شیطان برای شما دشمنی آشکار است. در مقابل شیطان، در آن زمان که شما را از ذکر خدا فراموشی می دهد، به خدا پناه ببرید. زیرا خداوند فرمود: برای شیطان، بر آن کسانی که ایمان به خداوند آورده اند و بر پروردگارشان توکل نمودند، تسلطی نیست؛ ولی کسی که عمر خود را تلف کند و غافل باشد، به ناچار شکار شیطان است. در روایت آمده است: «المهمل لا وقاته فهو صید الشیطان». کسی که اوقات و فرصت های خویش را بیهوده تلف می کند، به دام شیطان خواهد افتاد»(20).
یکی از راهکارهای شیطان برای غلبه بر انسان
امام علی (علیه السلام) به یکی از یاران خویش به نام کمیل فرمودند: به درستیکه شیطان تو را فریب می دهد. پس اگر ایشان را اجابت نکردی، به وسیله ی خودت تو را گول می زنند. اینگونه که خواسته ها و تمایلات منفی تو را مثبت و زیبا جلوه می دهند و سپس ظن و گمان تو را به خدا نیکو می دارند تا تو را امیدوار سازند و با این رجا و امید کاذب، تو را به گناه وادار می کنند؛ و حال آنکه جزای معصیت، آتش است.
گمراه کردن انسان در پنج مرحله
در پنج مرحله شیطان انسان ها را همانند خودش می سازد: 1- کمین 2- هجوم و محاصره 3-الهام و وحی 4- نزول 5-اغوا و اغفال.(21) هنگام نماز خواندن، وضو گرفتن و جان دادن، شیطان مأمورانی می فرستد تا انسان را وسوسه کند(22). هنگام جهاد و مبارزه و موقع صدقه دادن، هفت هزار جن شریر انسان را وسوسه می کند که او از کار خود منصرف شود. شیطان به هنگام خلوت کردن با نامحرم، خوابیدن دو همجنس زیر یک لحاف، ایستاده آب خوردن و قضای حاجت در قبرستان و تنها ماندن در خانه(23)و زمانی که مؤمنان به ذکر خدا مشغول می شوند، همواره حضور دارد و به وسوسه ی انسان می پردازد.
آرزوهای طولانی
یکی از شگردهای شیطان این است که انسان ها را به آرزوهای طولانی و غیرواقعی وادار می کند و نتیجه ی این چنین آرزوهایی در انسان، غفلت از حق تعالی و علاقه ی شدید به دنیا و دلبستگی به مظاهر آن است. در حدیثی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: من از دو چیز برای شما بیشتر می ترسم. پیروی از هوای نفس و آرزوهای طولانی. زیرا پیروی از هوای نفس، موجب جدایی از حق می شود و آرزوهای طولانی، موجب فراموشی آخرت می شود.(24)
نزدیکی به انسان در سه وقت
ابلیس به نوح (علیه السلام) گفت: در سه زمان به انسان ها بیشتر از اوقات دیگر نزدیکترم. هرگاه در آن حالات بودی وسوسه ی من را یاد کن. هرگاه غضبناک شدی و هرگاه بین دو نفر قضاوت کردی و هرگاه که با زنی نامحرم خلوت کردی، مرا یاد کن.(25)
فریب شیطان
از امام صادق (علیه السلام) روایت است که می فرماید: شیطان دائماً کسی را که از اهل بیت ما و از دین ما نیست، در زمره ی ما مطرح می کند و چون مشهور و معروف شد و موردتوجه مردم قرار گرفت، به او حکم می کند که بر ما دروغ ببندد و با این کار ما را تخریب و تحقیر می کند؛ و با رفتن این شخص، دیگری را به این کار می گذارد.(26)
حبائل
امام صادق (علیه السلام) در مورد حبائل ابلیس در وصیت خود به عبدالله بن جندب فرمود: ای عبدالله، ابلیس دام هایش را در این دار فریب نصب کرده و مقصودش از آن جز دوستان ما نیست و حال آنکه آخرت و عالم جاودان در چشم ایشان بزرگ و ارزشمند است و آن را با چیز دیگری عوض نخواهند کرد. ابلیس ریسمان های رنگینی که درخور فهم و عقل و ایمان اصناف بشر و طبقات خلق است، بر سر راه ایشان قرار داده تا به آنها فریفته و به طرف ظلمات کشانده شوند. سپس ایشان را شکار می کند و با غفلت و غرور آنها را از حرکت به طرف حق باز می دارد.
دام های شیطان
امام صادق (علیه السلام) در وصیت خود به عبدالله بن جندب فرمودند: به راستی شیطان را دام هاست که با آنها شکار می کند. از دامش خود را نگهدارید. اما دام هایش، جلوگیری از نیکی با برادرانست و خداوند پرستیده نشده است به عبادتی مانند قدم برداشتن برای نیکی کردن و دیدن آنها؛ و شبکه هایش، خواب رفتن از ادای نمازهای واجب است. وای بر آنها که از نماز غفلت کنند و در خلوت بخوابند و به خدا و آیاتش در دوران ضعف دین استهزا کنند. آنان در آخرت بهره ندارند و خدا در روز قیامت با آنها سخن نمی گوید و آنها را تبرئه و از گناه پاک نمی گرداند و برای ایشان عذاب دردناک است.(27)
زینت دادن به اعمال مردم در نزد ایشان
یکی از روش های شیطان، زینت دادن اعمال و کارهای خلایق در نزد ایشان است. دلبستگی به اعمال باعث قساوت و ظلمت می شود و این غفلت، آنها را به گمراهی و گناه می کشاند. سپس شیطان ولایت ایشان را به عهده می گیرد و کسی که شیطان سرپرستش گردد، در عذاب الهی خواهد بود. «الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» بگو آیا خبر بدهم به شما اینکه زیانکارترین افراد در عمل چه کسانی هستند؟ آنهایی که تمام زحمت شان در دنیا به هدر و گمراهی رفته است، در حالیکه گمان می کنند که آنها بهترین اعمال را انجام داده اند.(28)
آیاتی درباره ی زینت دادن به اعمال مردم در نزد ایشان
«قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین» شیطان گفت: خدایا به سبب آنکه مرا گمراه کردی، هر آینه آنچه در زمین است برای مردم زینت می دهم، تا ایشان را گمراه کنم.(29)
«فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» پس شیطان، اعمال مردم را برای شان زینت داد تا بر ایشان مستولی شود و در چنین زمانی، ولی آنها می شود؛ و کسانیکه ولی و سرپرست شان شود، به عذاب دردناکی مبتلا خواهند شد(30).
«زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا» زندگی دنیا زینت داده شده است برای کسانی که کافر شدند(31).
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ ...»زینت داده شده برای مردم دوستی شهوت ها از زنان و...(32).
«زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ» زینت داده شده شیطان برای آنها زشتی اعمال شان را(33).
«وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» وقتی که شیطان کارهای آنها را برای شان زینت داد(34).
پی نوشت ها :
1.سوره ی انعام، آیه ی 70.
2.شیطان ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 30.
3.شیطان ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 31.
4.وسائل الشیعه، ج20، ص 34.
5.کافی، ج6، ص 349.
6.مائده، آیه ی 93.
7.وسائل الشیعه، ج2، باب حدیث، ص 17.
8.شیطان ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 44.
9.سوره ی نساء، آیه ی 118.
10.سفینه البحار، ج6، ص 124.
11.سوره ی نساء، آیه ی 120.
12.شیطان، ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 69.
13.همان، 70.
14.همان، ص 77.
15.سوره ی نساء، آیه ی 119.
16.سوره ی نساء،آیه ی 120.
17.شیطان، ظلمتی بر تارک آفرینش، 77.
18.همان، ص 80.
19.شیطان، ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 60.
20. همان، ص 65.
21.شیطان ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 58.
22.بحار، ج60، ص 58.
23.همان، ص 261.
24.شیطان ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 49.
25.بحار، ج60، ص 223.
26.تحف العقول، ص 322.
27.همان، ص 79.
28.شیطان، ظلمتی بر تارک آفرینش، ص 84.
29.سوره ی حجر، آیه ی 39.
30.سوره ی نحل، آیه ی 65.
31. سوره ی بقره، آیه ی 212.
32.سوره ی آل عمران، آیه ی 14.
33.سوره ی توبه،آیه ی 37.
34.سوره ی انعام، آیه ی 43.
منبع : مجیدی، سید محمدهادی، (1389)، جن، شیطان، روح در نگاه عارفان بزرگ، تهران: ماشی، چاپ دوم
برگرفته از ahlolbait.blog.ir