ماه محرّم آمد و ماه عزا رسید
ماه وداعِ خامس آل عبا رسید
ماه محرّم آمد و خورشید ، خون گریست
بر آن امام حق و طریقت بلا رسید
نام حسین (ع) و کرببلا جاودانه شد
وقتی که کاروان عزا ، نینوا رسید
بهر نجات دین محمّد (ص) قیام کرد
با کوله بار غصّه به دشت بلا رسید
این کوفیان ، چو دبّ عرب آرمیده اند
سوز و گداز مرثیه از کربلا رسید
آب از گلوی طفل لب عطشان ، بریده اند
بیداد را ببین که به اوج جفا رسید
ناجیِ دین حق ز قفا سر بریده اند
فریادها ز گنبد سبزه قبا رسید
کُشتند و تکّه تکّه جگرها دریده اند
آنجا که ناله تا حرم کبریا رسید
اسبان به روی پیکر دردانه تاختند
گویی صدای زجّه ز فرق جدا رسید
قومی شکسته ، حرمت اهل خیام را
ظلمی چه بی مثاله به عرش خدا رسید
معجر ز رأس زینب کبری (س) کشیده اند
ای وایِ من شریر وقاهت کجا رسید
سیلی به کودکان زده اند آن حرامیان
آوای بی کسی همه از خیمه ها رسید
ما را چه می شود که شنیدیم و زنده ایم
شرح وفا به طایفه ی بی وفا رسید
گو هیچ از قیام ، (مهاجر) نگفته ایم
این برگ ، قطره ایست ز دریا به ما رسید
**علی اکبر پورسلطان (مهاجر) **
استفاده از این شعر با ذکر منبع www.fajr57.ir جایزاست.