با اين كه دين اسلام به شدت قمار را نهي ميكند، شايد بتوان آن را يكي از رايجترين سرگرميهاي خانوادههاي مرفه و اشرافي دانست كه پول و وقت زيادي براي تلف كردن دارند. اگر قمار را يك سرگرمي براي يك خانوادۀ اشرافي در نظر بگيريم، شايد بتوان از گناه آن گذشت و از اثرات آن چشمپوشي كرد، ليكن اگر اين كار به صورت يك كار و عادت روزانه و با مبالغ هنگفت برد و باخت درآمد، به يك مشكل اجتماعي تبديل خواهد شد كه ديگر نميتوان آن را ناديده گرفت.
قمار، يكي از سرگرميهاي معمول خاندان پهلوي به شمار ميرفت. براي علاقۀ شديد اين خاندان به قمار، دلايل متعددي ميتوان برشمرد: ميل و طمع بسيار به پول، احتمال برد مبالغ بالا و دارا بودن ثروت بسيار زياد.
اشرف پهلوي علاقۀ بسيار شديدي به قمار داشت و حتي «به هنگامي كه نمايندگي رژيم شاه در كميسيون حقوق بشر در سازمان ملل متحد را دارا بود، هر بار كه براي شركت در اين كميسيون عازم نيويورك ميشد، سر راه خود در جنوب فرانسه هم توقف ميكرد تا ابتدا همراه معشوق جديدش در كازينوها به قمارهاي چند ميليون پوندي بپردازد» كه البته بيشتر اوقات نيز ميباخت؛ تا حدي كه يك بار اسدالله علم مجبور شده بود شخصاً سي هزار دلار بابت قروض قماربازي او بپردازد. در موردي نيز اشرف مبلغ يك و نيم ميليون تومان معادل پول ايران به بازرگاني مكزيكي در كازينوي «كان» باخته بود.
همچنين در يك نمونۀ ديگر، او به دنبال باخت در قمار در مهمانخانۀ مونت كارلو مجبور شده بود تمام جواهراتش را گرو بگذارد. يا در 15 فروردين 1336 در يكي از قمارخانههاي پاريس، در حدود 350 هزار ريال باخته بود. او دربارۀ دوران اخراج خود از ايران به امر مصدق و توجه به قمار مينويسد: «در همين اوقات –تبعيد در پاريس- بسياري از شبهاي خود را در كازينوها ميگذراندم ... پولي كه داشتم سريعاً از دست رفت و ضربۀ وارده از اين راه كافي بود كه مرا براي مدت نسبتاً درازي از ميزهاي قمارخانه دور نگه دارد.»
اسناد و مدارك متعددي دربارۀ قماربازي اشرف در هتل قديم رامسر، كاخ اختصاصي اشرف در تهران، مهمانخانۀ مونت كارلو در فرانسه، كازينوهاي مجلل آمريكايي و ... وجود دارد. خود محمدرضا بيشتر در جلسات قمار داخل خانواده شركت ميجست و زنان معرفي شده را به بهانۀ قمار به شبنشيني دعوت ميكرد و ملكه مادر با آن پيري به قمار بيش از همه علاقه داشت. ساير اعضاي خانواده نيز سوابق فراواني در برد و باخت داشتند.
يكي از مطبوعات پاريس با اشاره به باخت مبالغ گزاف در قمارخانۀ مونت كارلو توسط ملكۀ سابق ايران، ثريا، كه اكثر اوقات خود را آنجا ميگذراند، نوشته است: «در حالي كه مردم ايران داراي زندگي رقتباري هستند ملكۀ سابق ايران مبالغ متنابهي دور ميريزد و اين وجوه فقط از سوي شاهنشاه و دولت ايران به عنوان حقالسكوت براي والاحضرت ثريا فرستاده ميشود.»
خاندان پهلوي، قمار را در سطح جامعۀ ايران گسترش داد كه البته توجه چنداني به آثار مخرب و ويرانگر آن نداشتند. افراد اين خاندان در بسياري از شهرهاي ايران و حتي چند شهر اروپايي اقدام به تأسيس و داير كردن قمارخانه، كازينو و مؤسسات بختآزمايي كردند. شاه به تحريك اسدالله علم دستور داد چند كازينوي قمار و تفريحگاه در ايران ساخته شود و بهانۀ آن نيز جلب شيوخ ثروتمند خليجفارس بود. علم در خاطرات خود به نقل از هويدا مينويسد: «فساد در سطح بالاي مملكت به قدري شيوع دارد كه حتي از حريم شرم و حيا هم فراتر رفته است و در اين مورد مثال ميآورد كه هماكنون در كنار درياي خزر سه كازينو به مقياس وسيعي مشغول به كار است كه يكي به خواهر شاه و ديگري به برادرش و سومي به بنياد پهلوي تعلق دارد.»
در دنيايي كه فرهنگ و صنعت براي يافتن جايگاه برتر در سطح بينالمللي حرف اول را در روابط بين كشورها ميزد و سران و مردم كشورهاي جهان تلاش بيوقفهاي را براي پيشرفت اجتماعي، صنعتي و اقتصادي آغاز كرده بودند، در ايران، سران مملكت به فكر خوشگذراني و مجالس شبنشيني و پر كردن جيب خود، حتي از طريق گسترش قمارخانه و كازينو به صورت مستقيم يا تحت عناوين فريبندهاي همچون مؤسسات، انجمنها و بنيادهاي خيريه بودند.
همانطور كه اشاره شد، يكي از اين مؤسسات، بنياد پهلوي بود كه علاوه بر سلطۀ اقتصادي و مالي انگلوار بر تمام شاخههاي اقتصادي جامعه، اقدام به تأسيس و ادارۀ چند كازينو و قمارخانه از جمله كازينوي آبعلي، كازينوي رامسر و غيره نموده بود. با اوجگيري مبارزات مردم، شاه براي نقد كردن دارايي خويش و انتقال بدون دردسر آن به خارج، هتلها و قمارخانههاي بنياد پهلوي و قمارخانۀ كيش را به مبلغ پنج ميليون تومان فروخت. توجه شخص اول مملكت و وابستگان نزديك او به قمار، سران و صاحبمنصبان عالي رتبۀ كشوري، دولتي و نظامي را نيز از اين بيماري بينصيب نكرده بود.
گزارشهاي متعددي از سوي ساواك و فردوست براي شاه از جلسات قمار بزرگ وزرا و رؤساي ارتش و صاحبمنصبان ديگر تهيه شده است. در گزارشي كه فردوست براي شاه تهيه كرده، به نام اشخاصي چون زاهدي وزير كشور؛ پرتو وزير دادگستري؛ گلسرخي وزير منابع طبيعي؛ سپهبد خسرواني رئيس سازمان تربيت بدني؛ وهابزاده تاجر؛ آهنچيان تاجر؛ علي ايزدي رئيس دفتر اشرف؛ ذوالفقاري آجودان كشوري شاه؛ معصومي معاون وزارت كشاورزي؛ حدادزاده تاجر؛ القانيان، خليلي مدير كل وزارت منابع طبيعي، ارتشبد اويسي، امير متقي مدير كل وزارت دربار شاهنشاهي؛ انصاري وزير اقتصاد؛ روحاني وزير آب و برق؛ امير ابراهيمي سناتور؛ خواجه نوري تاجر؛ حيدرعلي ارفع، حيدري مدير كل هواپيمايي كشوري؛ قامس طاهباز، اسكندر ارجمند، هراتي و مهدي شيباني استاندار مازندران اشاره شده است. توجه به مبالغ ميليوني برد و باختهاي آنان، مسائل بسياري را نمايان ميكند.
همچنين در گزارشي كه ساواك تهيه كرده، علاوه بر بسياري از اسامي پيشگفته، افراد ديگري چون سپهبد مبصر، سپهبد شفقت، فريدون سودآور، علي عبده و تقي علويكيا نيز به چشم ميخورد. بايد توجه داشت كه تمام افرادي كه نامشان در گزارشهاي پيش ذكر شده است، داراي مناصب و مقامهاي بالاي كشوري بودند و مسؤوليت ادارۀ بخشي از كارهاي كشور به آنها سپرده شده بود؛ ولي در حالي كه فقر، عقبماندگي، فساد اجتماعي و اداري، بيسوادي، سوءتغديه، وابستگي غذايي، صنعتي و فرهنگي و ... تمام جامعۀ ايران را فراگرفته بود؛ مسؤولين مملكتي با استفاده از سوءاستفادهها و رانتهاي اقتصادي و عايدات فروش نفت و غارت ساير منابع طبيعي و به قيمت بدبختي و فلاكت عامۀ مردم و عقبماندگي ايران در تمام جنبههاي سياسي، اقتصادي، صنعتي، اجتماعي و فرهنگي و ... فارغالبال و بدون كوچكترين احساس گناه و عذاب وجدان، با خاطري باز و آسوده به خوشگذراني و قمار با مبالغ چند ميليون توماني ميپرداختند.
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک – مساجد – مسجد ارک تهران ، صفحه 79 و 80 ، به نقل از : مفاسد خاندان پهلوي، دكتر شهلا بختياري، صفحه 106 تا 109، مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، سال 1384