اخیرا سرقت ادبی و کتابسازی بدون اجازهی مؤلفان آثار در بازار نشرِ کتاب خبرساز شده است.
البته مسأله حقوق مؤلف و مسائل قانونی مرتبط با آن همواره از مشکلات مؤلفان و ناشران بوده است. اینبار ماجرا از این جهت هم جالب است که عرفان نظرآهاری میگوید، پس از طرح موضوع سرقت ادبی و پیگیری آن مورد ارعاب و تهدید قرار گرفته است.
خبرنگار ایسنا، در پیگیری این موضوع با سعید بیابانکی، اسماعیل امینی و عرفان نظرآهاری گفتوگو کرده است.
نظرآهاری: اراذل و اوباش در فضای نشر کتاب هم هستند
عرفان نظرآهاری درباره تجربه خود در زمینه سرقت ادبی و تضییع حقوق مؤلف به ایسنا گفت: بعد از اعتراض به کتابسازی و رواج پدیده شوم کتابسازی و سرقتهای ادبی در ایران و نبود پیگیریهای قانونی، من و تعدادی از دوستان سعی کردیم آگاهی و حساسیت جامعه و مسؤولان را نسبت به این پدیده شوم افزایش دهیم.
این نویسنده همچنین ادامه داد: این ماجرا باعث شد کتابسازها من و دیگر دوستانی را که در اینباره صحبت کرده بودیم و حتی خبرنگارهایی را که در رسانهها به این مسأله پرداخته بودند، مورد آزار و تهدید قرار دهند. این تهدیدها به شکل کتبی از طریق شبکههای مجازی، پیام اینترنتی و صوتی بود که همه اینها موجود است.
او سپس عنوان کرد: ما ابتدا این مسائل را جدی نگرفتیم و تنها مردم را از این موضوع باخبر کردیم. تا اینکه باخبر شدیم این افراد دست به ساختن صفحات جعلی با نام و هویت من زدهاند؛ یعنی علاوه بر سرقت کلمه و اندیشه، هویت و نام نویسنده را هم به سرقت بردهاند و در آن صفحات جعلی مطالبی را برخلاف اعتقادات من و علیه قرآن، اخلاق و دین نوشتهاند.
نظرآهاری همچنین اظهار کرد: اینها همه نشانه شنیع بودن این قصه است. دردی که من نویسنده با آن مواجه هستم، این است که تازه باخبر شدهام فضای نشر کتاب هم اراذل و اوباشی دارد و همانطور که قوه قضاییه نسبت به جمعآوری زورگیران و اراذل و اوباش خیابانی مقتدرانه وارد شده است، شاید لازم باشد که اینجا هم به حمایت از هنرمند و نویسنده برخیزد.
او اضافه کرد: هنرمند به حمایت نهادها و ارگانها نیاز دارد؛ چرا که نه تنها امنیت شغلی و آسایش روانش مورد آسیب قرار گرفته، بلکه حالا مشکل امنیت جانی و کاری هم پیدا کرده است؛ یعنی به جرم دفاع از حقوقش و اعتراض به پدیده سرقت ادبی، امنیت خود و خانوادهاش و آبرویش هم در حال خدشهدار شدن است و این فراتر از تعرض به کتاب و کلمه، تعرض به همه زندگی و قلمرو زیستی اوست.
نظرآهاری همچنین گفت: اینجاست که باید مسؤولان متوجه باشند اتفاق از آنچه آنها میبینند و میدانند، فجیعتر و دردناکتر است، چرا که فضا دارد در اختیار کسانی قرار میگیرد که شایسته نشر، کتاب و نوشتن نیستند. آیا دادن مجوز به هر آدمی - بدون اینکه صلاحیت داشته باشد - مجاز است؟ آیا هر کسی میتواند به خود نام جعلی «نویسنده» بدهد، بی آنکه شرایط نویسنده شدن را داشته باشد؟ آیا ساختن این کتابهای جعلی به سلیقه مخاطب و تلقی مردم از کتاب و نوشتن آسیب نمیزند؟
او سپس گفت: اینکه هرکسی بتواند در کوتاهترین زمان خود را به عنوان نویسنده مطرح کند و فضا را برای دیگران تنگ و ناامنی اجتماعی ایجاد کند، موضوع وحشتناکی است و من به نمایندگی از نویسندگانی که دچار این آسیب هستند، تقاضا میکنم به این قضیه رسیدگی شود. هرچند همین حالا مسؤولان، پلیس فتا و ارگانهای دیگر در جریان این ماجرا هستند؛ اما من فکر میکنم این موضوع به یک حرکت ضربتی احتیاج دارد که در آغاز باید جلویش گرفته شود و بعد از آن هم با راهکارهای قانونی و بالا بردن سطح معرفت اجتماعی، با این پدیده که تعرض به حقوق و مالکیت معنوی است، مبارزه شود.
این نویسنده همچنین اظهار کرد: تعدادی از کتابهایی که در حال حاضر با نام کتابهای گردآوری در بازار هست، مصداق بارز کتابسازی و مجموعههایی از ترجمهها، شعرها و داستانهای کوتاه از نویسندگان داخلی و خارجی است و کسانی که نام گردآورنده را در سرشناسه این کتابها گذاشتهاند، هرگز نویسنده واقعی نیستند و بدون کسب رضایت و پرداخت حقوق مادی پدیدآورندگان اصلی آثار، دست به چاپ و نشر این مطالب با بدترین کیفیت صفحهآرایی، گرافیک و رعایت نکردن استانداردهای کتاب زدهاند که این هم لطمه دیگری به کار نشر کتاب است.
او سپس افزود: در اینباره اتفاقهای خوبی هم در حال رخ دادن است؛ وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در جریان پدیده کتابسازی قرار گرفته و قول مساعد دادهاند که با این مسأله برخورد کنند. آقای محمد اللهیاری - مدیر کل اداره کتاب - هم مجدانه پیگیر این مسأله هستند و آقای دکتر اسماعیلی - معاونت فرهنگی ارشاد - هم همراهی میکنند و تک تک بخشهای حقوقی ارشاد در تلاش و به دنبال راهکارهای قانونی کردن مبارزه هستند. مشاوران وزیر در جریان این مسأله قرار گرفتهاند و با جلساتی که این روزها با آنها داشتهایم، همه آنها حساسیتشان نسبت به این مسأله بالاست و در تلاش هستند که به نوعی آن را مدیریت کنند.
نظرآهاری همچنین درباره اقدامهای وزارت ارشاد در اینباره اظهار کرد: عین یکی از جوابیههای ارشاد به پیگیریهای من این بوده است که «نظارت فرهنگ و ارشاد اسلامی براساس اصلاحیه اهداف، سیاستها و ضوابط نشر کتاب، مصوب جلسه 660 ، مورخ 89/1/24 نظارت محتوایی است و ناظر به محتوای واصله است.» یعنی مشکل این است که در ارشاد فقط محتوا بررسی میشود، اما در مورد اینکه این محتوا از کجا آمده و چه پیامدهایی دارد، ارشاد پیگیری نمیکند و پیگیری اتفاقهایی را که رخ میدهد، به خود نویسنده واگذار میکند که این خود آسیبهای خاصی دارد؛ یک نویسنده زمان این کار را ندارد، باید درخواست وکیل کند و هزینههای مختلفی بپردازد.
او در ادامه گفت: البته وزارت ارشاد بخشهای حقوقی دارد و به شکایتها هم رسیدگی میکند، ولی در حد حل اختلاف و این یک رویکرد کدخدامنشی به این مسأله است؛ در حالیکه طبق مواد 23 و 24 قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، این کارها مجازات کیفری دارند و بهتر است مجازاتهایی مثل تعلیق و باطل کردن مجوز یا قرار دادن نام این افراد به عنوان خلافکاران عرصه نشر اجرا شود.
بیابانکی: سرقت ادبی خفتگیری فرهنگی است
سعید بیابانکی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، درباره تجربه خود از سرقت ادبی گفت: سرقت از آثارم چند بار برای من اتفاق افتاده است و چند مورد آن اینطور بوده که شعری از من را به جشنوارهای فرستاده و حتی برنده شدهاند و جایزه گرفتهاند. من این موارد را گذشت کردهام و پیگیری هم نکردهام، اما وقتی این ماجرا به کتاب مربوط میشود و میخواهید اثری را در یک کتاب منتشر کنید، قوانینی برای این کار وجود دارد.
این شاعر همچنین ادامه داد: اولین اصل این است که باید از صاحب اثر اجازه مکتوب، شفاهی یا تلویحی بگیرید؛ مگر اینکه در یک کتاب پژوهشی و تحقیقی بخواهید شعر کسی را بررسی و کار پژوهشی کنید، اما زمانی که حالت گردآوری و جُنگ پیدا کرد، به اجازه پدیدآورنده نیاز دارد.
او سپس گفت: خود من در وبلاگم نوشتهام که هرگونه استفاده از مطالب اینجا با ذکر نام پدیدآورنده بلامانع است. بعضی میگویند باید اجازه کتبی هم باشد که به خودشان مربوط است.
بیابانکی در ادامه عنوان کرد: اخیرا آقایی به نام «م. ل.» آثاری را از خانم نظرآهاری و کسانی که هنوز مشخص نیست کیستند، در یک کتاب قطور 600 تا 700 صفحهیی شامل مطالب متنوع نثر منتشر کرده و مطلقا نامی از مؤلفان آنها نبرده و نام خود را روی کتاب به عنوان مؤلف نوشته است.
او سپس تأکید کرد: این کار شاید نام دیگری جز سرقت ادبی نداشته باشد و کار این فرد با کسی که در خیابان مردم را خفت میکند و مالشان را به زور میدزدد، هیچ تفاوتی ندارد. متأسفانه این یکجور خفتگیری فرهنگی است که هیچ برخوردی هم با آن نشده است. کتاب در تیراژ وسیع منتشر و توزیع شده و آن آقا با این کار برای خود رزومه درست کرده است و خود را به عنوان یک نویسنده جا زده که تا به حال 10 تا 20 اثر از او منتشر شده است.
بیابانکی در ادامه اظهار کرد: این فرد از این کارها زیاد کرده است. به نظر من، این کار هم غیرقانونی و هم غیرشرعی است و باید مراجع قانونی و قضایی هرچه سریعتر جلوی این فرد و افراد مشابه او را بگیرند که هم حقوق مادی و هم حقوق معنوی مؤلفان را ضایع کرده است. این فرد حتا در یک مورد چند اثر را از نویسندهای ترجمه کرده و فارسیاش را هم در کنار انگلیسی آورده است؛ به طوری که کسی که این کتاب را میخواند، احساس میکند این اثر ابتدا انگلیسی بوده و بعد ترجمه شده است؛ یعنی گویی نویسنده اولی سرقت ادبی انجام داده است.
او افزود: اینها همه مصداق بارز کتابسازی است و باید یک قانون سفت و سخت وضع و شدیدا با متخلفان برخورد شود. به نظر من، اولین کاری که الآن ارشاد باید انجام دهد، این است که مجوز این کتابها را لغو کند. تا طی زمان دادگاه رفتن و پیگیریهای دیگر، حق مؤلفان روز به روز بیشتر تضییع نشود.
امینی: حقوق مؤلف باید متولی داشته باشد
اسماعیل امینی نیز در اینباره به ایسنا گفت: حقوق مؤلف هیچ متولیای ندارد و انگار کسی نگران آن نیست. تقریبا الآن باب شده که ناشران کتابهای شعر، داستان و پژوهش را بدون اطلاع مؤلف چاپ میکنند، مجوز هم میگیرند و کسی از مؤلف سراغی نمیگیرد. متأسفانه این کار رایج شده است.
این شاعر در ادامه گفت: شخصی چند کتاب شعر و نثر ادبی را از مؤلفان دیگر، به نام خود منتشر و در تیراژ وسیع توزیع کرده است. اسم مؤلف را هم نیاورده است و زمانی که مؤلفان با او تماس گرفتهاند، به آنها گفته است که من دلم خواسته این کار را بکنم و شما هیچ کاری نمیتوانید بکنید.
او همچنین تأکید کرد: حقوق مؤلف باید متولی داشته باشد و یک نفر به این موضوع رسیدگی کند. باید به ناشری که این کار را میکند، هشدار داد. همانطور که در مورد مسائل محتوایی نظارت و برخورد قانونی میشود، باید در این موارد هم برخورد شود.
امینی در ادامه افزود: همیشه در مورد مسائل محتوایی حساسیت دارند و اگر نویسنده کوچکترین اشتباهی مرتکب شود، بلافاصله اثرش را لغو مجوز میکنند، اما درباره مسائل حقوق مؤلف هیچ اعتراضی نمیکنند. مسؤولان فرهنگی همیشه مدافع حقوق دستگاههای دولتی هستند، اما باید یک بار هم مدافع حقوق ناشر و مؤلف باشند.