تأمين بودجه براي سازماندهي هر مركز تحقيقاتي، فرهنگي، سياسي و .... يكي از ضروريترين اصول آن مركز است كه با كمبود آن نتيجه مطلوب به دست نميآيد و به علاوه كاستي هاي ديگري را به همراه ميآورد.
در عصر رسالت و امامت راويان احاديث و فقيهان كه كار تعليم و تربيت اسلامي مردم را بر عهده داشتند به حرفه و شغلي اشتغال داشتند كه اي بسا از آن به صورت پسوند در نام ايشان ياد ميشده است. تمار، عطار، بزاز، خراز، طحان (آسيابان) سمان (روغنگر) حذاء (كفاش)، از آن جمله لقبها و پسوندها است.
با گسترش جوامع اسلامي و پيشرفتهاي علمي و پيچيدگي مسايل اجتماعي و نيازهاي عقيدتي و تهاجم شبهات و دسيسههاي تبليغي دشمنان عليه اسلام و تفكر شيعي، فرصت بيشتري براي پاسداري از ارزشهاي الهي و ديني طلب شد، كه روحانيت متشكل كنوني را فراهم آورد و تأمين بودجه آن مورد نظر قرار گرفت. موقوفات، صدقات جاريه و هداياي ملت قرآني در رفع اين نياز به كار آمد. هر چند كه در امور حكومتي و مناصبي چون منصب قضا اين بودجه از بيتالمال مسلمين تأمين گرديد تا قضات با بينيازي از مردم از عهده كار قضاوت برآيند. ليكن وجوهات شرعي همواره از جمله مواردي بود كه ميتوانست در تشكل حوزههاي ائمه معصومين (ع) نقش اساسي داشته باشد و علاوه بر مصارف فرهنگي در ياري رساندن به مجاهدان، مورد استفاده قرار گيرد. لذا ما در موارد عديدهاي شاهد يورش قواي اموي و عباسي به بيوت ائمه شيعه بودهايم كه از طرف حكام جور براي تفتيش منازل آنان و غارت اموال عمومي كه در اختيار امام عليهالسلام قرار ميگرفت، بر ميآمدند.
وجوهات شرعي عبارت از مالياتهايي است كه دين مبين اسلام بر برخي از غلات و محصولات زراعي و نقود مسكوك به عنوان زكات و نيز مالياتهايي كه بر غنائم جنگي و معادن و عوايد خالص سالانه و بعضي چيزهاي ديگر به عنوان خمس قرار داده است كه يكي از لوازم ضروري حكومتها به شمار ميرفته و ميرود و بودجه كشور و بيتالمال عمومي مسلمانان را تأمين ميكند.
در جوامع اهل سنت هر حاكمي با هرگونه ويژگي اخلاقي، علمي و انتقادي، اوليالامر شناخته ميشود و وجوهات شرعي در اختيار وي قرار ميگيرد و از آنجا كه روحانيان به طور مستقيم بدان دسترسي ندارند به بودجه دولتي وابستهاند.
در جوامع شيعي هر حاكميتي به عنوان حكومت اسلامي و هر خليفهاي به عنوان وليامر مورد پذيرش نبوده و شيعه خصوصيتهاي علمي و تقوايي خاصي را در رهبر لازم ميداند كه در عصر رسالت منحصر به نبي اكرم (ص) و در عصر امامت در حد محدود، صلاحيت ائمه اثنيعشر بوده است.
در دوران غيبت نيز تنها فقهاي عادل و جامعالشرايط اين منصب را بر عهده دارند. با توجه به اين نكته كه پس از حكومت اسلامي رسول اكرم (ص) و حضرت اميرالمؤمنين عليبنابيطالب (ع) و دوران كوتاه حكومت امام حسن (ع)، شيعه همواره در تضاد با حكومتهاي ناصالح و مفسد بوده است، وجوهات شرعي را به امامان معصوم خويش يا نواب خاص و عام آنان دادهاند. هر چند دولتها مالياتهاي ديگري نيز از آنان مطالبه نمودهاند. ليكن اختياري بودن پرداخت وجوهات موجب گشته تا دينداران و تقوي پيشگان تنها پرداختكنندگان اين وجوهات باشند و فقط قسمت ناچيزي از آن در اختيار فقهاي عادل قرار گيرد و لذا در تأمين بودجه حوزه نارساييهايي مشاهده ميگردد. در صورتي كه دشمنان اسلام با استفاده از منابع مالي كه در اختيار دارند ميتوانند با اعزام مبلغ، انتشار كتب مختلف و تأسيس شبكههاي راديويي و تلويزيوني و تهيه فيلمهاي سينمايي و ويديويي به جنگ فرهنگي با اسلام برخيزند. علاوه بر دولتهاي استعمارگر، روحانيت يهود و مسيحيت نيز از بودجه كافي برخوردارند و به فعاليتهاي تبليغي مشغول ميباشند.
حضرت امام خميني در ترسيم بودجه حوزههاي علميه شيعه و مقايسه آن با مراكز ديني مسيحي ميفرمايد:
«... درآمد ماهيانه شما كه آقايان به اسم «شهريه» به شما ميدهند از پول سيگار ديگران در هر ماه كمتر ميباشد. من در روزنامه يا مجلهاي ديدم كه بودجهاي كه واتيكان براي يك كشيش در واشنگتن ميفرستد يك رقم بسيار درشتي است. حساب كردم ديدم از تمام بودجههايي كه حوزههاي شيعه دارند بيشتر است.» (جهاد اكبر، مجموعه درسهاي اخلاق حضرت امام خميني قدس سره، صفحه 48-49)
لذا ما در تاريخ با روحانيان مسيحي و ميسيونرهاي مذهبي در ايران روبرو هستيم كه با تبليغات خويش و گشايش مدارس ويژه جاده صافكن استعمار در ايران و ديگر كشورها بودهاند. در صورتي كه بودجه اندك حوزههاي شيعه باعث گرديده تا نه تنها به تبليغات خارج كشور نرسد، در تبليغ داخل كشور نيز كاستيهايي داشته باشد.
قابل ذكر است كه سالهاي متمادي موقوفات نيز به عنوان يكي از مواردي كه در تأمين بودجه حوزههاي علميه نقش اساسي داشت، گاه با درآمد آن هزينه طلاب و مدرسين يك مدرسه يا مدارس متعدد يك شهر تأمين ميگرديد. ليكن با روي كار آمدن حكومتهاي غاصب و مخالف مذهب چون رژيم پهلوي اين نوع موقوفات به تصرف دولت درآمده، موارد مصرفي آن تغيير يافت.
شايد بتوان گفت تنها بودجهاي كه هزينه زندگي روحانيان حوزههاي علميه شيعه را تأمين مينمايد، وجوهات شرعي است كه با قناعت طبع و روش زاهدانه آنان مخارج خانواده يك روحاني را تأمين ميكند. وجود شخصيتهاي برجستهاي در رشتههاي مختلف علوم اسلامي چون شيخ مرتضي انصاري، صاحب جواهر، صدرالمتالهين شيرازي، علامه طباطبايي و حضرت امام، كه گاه تنها با هداياي مردمي يا به جزء ناچيزي از سهم امام زندگي خويش را گذراندهاند، سيره زاهدانه روحانيان شيعه را روشن مينمايد. كساني كه گاه از خريد پارچه و پردهاي براي منزل خويش خودداري نمودهاند يا با وجود دسترسي به وجوهات شرعي، در خريد لباس و مواد غذايي به كمترين وجه آن قناعت ورزيدهاند. در گذشته معدودي از افراد حوزه و روحانيت به مشاغل ديگري نيز ميپرداختند.
منبع : حوزههاي علميه شيعه در گستره جهان، سيد عليرضا سيد كباري، صفحه 775
*فقط با ذكر منبع استفاده از اين نوشتار جايز است *