امام حسين (ع)، ابوعبدالله حسين بن علي بن ابيطالب (ع)، امام سوم از ائمۀ اثنيعشر (ع) و پنجمين معصوم از چهارده معصوم (ع)، فرزند دوم علي بن ابيطالب (ع) از حضرت فاطمه (ع) در سوم يا پنجم شعبان سال چهارم هجري در مدينه به دنيا آمد. مدت حملش را شش ماه و ده روز نوشتهاند. تفاوت سن او با برادر بزرگترش امام حسن (ع) كمتر از يك سال بود. پس از تولدش بشارت به رسول اكرم (ص) بردند و حضرت شادمانه به ديدار فرزند و فرزندزادۀ خود شتافت، در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپش اقامه گفت و نام او را با اشتقاق از نام حسن (ع) «حسين» (يعني حسن كوچك) - كه تا آن زمان در عرف عرب سابقه نداشت ـ نهاد.
روز هفتم ولادتش گوسفندي عقيقه كرد و فرمود موي سرش را برچينند و هموزن آن نقره صدقه دهند. پيامبر اكرم (ص) او را پسر و پارۀ تن خود، گل خوشبوي خويش و سيد جوانان اهل بهشت خواند. او را بر دوش خود سوار ميكرد و به سينۀ خود ميچسباند و دهان و گلوي او را ميبوسيد و محبوبترين انسانها نزد اهل آسمانهايش معرفي ميكرد. ائمۀ اهل سنت به اسناد متعدد روايت كردهاند كه رسولالله (ص) از شهادت و مشهد امام حسين (ع) خبر داد و نصرت او را واجب و قاتلانش را لعن كرد (اسدالغابۀ، 123، 349) حسين را از خود وخود را از حسين دانسته و فرموده است خدايا دوست بدار هر كه حسين را دوست بدارد (صحيح ترمذي، 2/357).
عمر شريفش 57 يا 58 سال بود كه 7 سال آن در آغوش رسولالله (ص)، 37 سال با پدر و بقيه را در صحبت برادر يا در مقام امامت بود. كنيهاش ابوعبدالله و مشهورترين لقب پس از شهادتش سيدالشهداء ميباشد. سجع خاتمهاي شريفش «لكل اجل كتاب» و «حسبيالله» و «انالله بالغ امره» بود. از او شش پسر و سه دختر به وجود آمدند كه سه پسرش در كربلا شهيد شدند و يكي از پسرانش علي اوسط زينالعابدين (ع) امام چهارم شيعيان است. حسين (ع) چراغ هدايت و كشتي نجات و سالار شهيدان و ثارالله (كسي كه خونخواه او خدا است) ميباشد، در تربت پاكش شفا و در زير قبهاش استجابت دعا و در زيارت قبر مطهرش ثواب بسيار روزي ميشود. امام احمدبن حنبل روايت كرده است كه حسين (ع) فرمود: هر كس در مصيبت من حتي يك بار اشك بريزد خداي عزوجل بهشت را روزي او خواهد فرمود.
قيام آن حضرت بر ضد يزيدبن معاويه و امتناع از بيعت با يزيد، كه او را به هيچوجه شايستۀ خلاف مسلمين نميدانست و مقاومت بيمانند او و يارانش در برابر سپاه يزيد و سر فرود نياوردن او به ننگ تسليم و استقبال او از شهادت در راه عقيدۀ خود و در راه اسلام، برنامۀ حكومت آل ابيسفيان را كه انقراض اسلام و بازگردانيدن آثار جاهليت بود نابود كرد و او را برجستهترين چهرههاي ديني و سياسي تاريخ اسلام نمود.
شيعيان قدر فداكاري بينظير او را در راه آرمانهاي اسلام به خوبي شناختهاند و ياد او را چنان گرامي مي دارند كه در هيچيك از اديان و مذاهب عالم سابقه ندارد؛ حتي يادي كه مسيحيان جهان از رنجها و آلام مسيح (ع) ميكنند هرگز به پاي آنچه شيعيان در ذكر مصائب و آلام آن حضرت و ياران و اهلبيتش و در اقامۀ سوگواري براي او به عمل ميآوردند نميرسد. عزاداري امام حسين (ع) و شهداي كربلا كه در سرتاسر سال به طور عموم و در ايام محرم به طور خاص در ميان شيعيان مرسوم است،به صورت رمزي براي اقامۀ شعائر دين و زنده نگاه داشتن شور و شوق عميق مذهبي و تمثل و مقاومت در برابر ظلم ظالمان و سرپيچي از حكم حكام جور زمان درآمده است.
اگرچه بسياري از مخالفان و معاندان مذهب تشيع گريه و عزاداري همهساله را بر حسين (ع) و يارانش امري غيرطبيعي و نامعقول جلوه ميدهند و اشك ريختن بر كساني را كه قرنها از شهادتشان گذشته است ناشي از جهل و تعصب كور ميدانند، ولي از اين حقيقت غافلند كه شيعيان با اقامۀ مراسم سوگواري بر سيدالشهداء (ع) در حقيقت از بيعدالتي و زورگوئي نفرت ميجويند و انزجار خود را از گردنكشان زمانه اظهار ميدارند و اشكشان بر فضيلت و تقوا و فداكاري در راه اعتقاد و لعنتشان بر رذيلت و فسق و پايمال ساختن حقوق ضعيفان است و اين تولي و تبري را به صورت قالبي ديني و عبادي درآوردهاند و با اين مراسم و با اين اشكها در حقيقت درخت تقوا را آبياري ميكنند و آن را باردار ميسازند و مهمتر از همه آنكه دين را به صورت نهادي سياسي كه سر فرود نياوردن به متغلبان جهان و سر فرود آوردن در برابر حكومت عدل الهي باشد درميآورند. اگر مسيحيان جهان با باز شمردن رنجها و آلام مسيح (ع) بر نجات روح انساني تكيه ميكنند، شيعيان علاوه بر آنكه حسين (ع) را « رحمت واسعۀ الهي» و «باب نجات امت» ميدانند حكومتهاي جابر جهان را به مبارزه ميطلبند و عمل حسين (ع) حماسۀ شرف و فضيلت و درس ايمان و استقامت و مثل اعلاي فداكاري و حميت در راه كسب خشنودي خداوند است.
به قول ماربين فيلسوف آلماني در كتاب سياست اسلامي، حركت امام حسين از مكه به كربلا با زنان و فرزندان و استقبال از مرگ تذكاري خونين براي شيعيان بود تا از بنياميه انتقام بگيرند. هم او گويد: تاريخ كسي را سراغ ندارد كه خود و عزيزترين كسان خود را براي احقاق حق (سلب شده) به كام مرگ فرستد جز حسين كبير آن يگانه مردي كه دانست چگونه دولت عظيم و وسيع بنياميه را متلاشي كند و اركان سلطنت ايشان را فرو ريزد. حادثۀ طف سر بقاء اسلام و موجب درخشندگي و تداوم تاريخ اين شريعت مقدس گرديده است، شيخ محسن حويزي آل ابيالحب در قصيدۀ غراي حائريۀ خود به همين مفهوم اديبانه (از قول امام) اشاره ميكند كه:
ان كان دين محمد لم يستقم
الا بقتلي يا سيوف خذيني
اگر دين محمد جز با كشته شدن من استقامت خود را نمييابد اي شمشيرها مرا فرو گيريد ...
حسينبن علي (ع) به حكم رسولالله (ص) و وصيت برادرش حسن (ع) از روز پنجشنبه 28 صفر سال 50 ق بعد از شهادت برادر به امامت رسيد و حدود 11 سال اين وظيفۀ خطير را عهدهدار بود. تربت پاكش زيارتگاه شيعيان جهان و ذكر مصيبات و گريه بر مظلوميتش پاككنندۀ گناهان است. مزار امام حسين (ع) را نخستين بار اعراب بنياسد مشخص نمودند و پس از آن بارها دستخوش تبديل و تغيير و تخريب و تعمير گرديد تا به سال 767 ق در عهد سلطان اويس ايلخان بناي فعلي روضۀ مطهرۀ حسيني ساخته شد.
(دايرة المعارف تشيع، جلد دوم، صفحه 349 تا 354)
* استفاده بدون ذكر نشاني سابت ممنوع است*