.... آنچه تا اين جا بيان كرديم يكي از جنبه هاي توكل بر خداست كه براي هر انسان تلاش گر به آساني قابل فهم است.
در اين زمينه جنبه هاي ديگري نيز هست ، مانند آنچه در سرگذشت پيامبران در قرآن در آينه هاي مربوط به جنگ بدر و مانند آنها (موجود) است.
توکل یکی از ضروری ترین مسائل زندگی انسان مومن به خداست . ( نکته های مربوط به انسان شناسی بدین شرح است :
انساان مسلمان بايد به موقع بتواند خشم و كين و قهر داشته باشد ، بجنگد و بكشد و كشته شود.
از نظر اسلام ، انسان موجودي است (كه) با محيط رابطه متقابل دارد. هم از محيط اثر مي گيرد و هم در محيط اثر مي گذارد.
اسلام ، انسان را پويا ، متحرك و واقعيتي در حال شدن و شدني مستمر مي شناسد ... نظر اسلام اين است كه انسان با خواست وانتخاب خودش حركت كند ، بنابراين ، ما هرگز نمي توانيم از مسئوليتي كه در حركت خويش بر عهده داريم ، غافل بمانيم.
در اسلام ، كمال معنوي و مادي انسان به هم آميخته است. شيوه زندگي ما بايد تغيير كند.
اگر زندگي انسان فقط مغز و انديشه باشد ، جاذبه خودش را از دست مي دهد. از نظر اسلام انسان هم مغزش كار مي كند و هم قلبش انسان مسلمان و دست پرورده اسلام در برابر همه جلوه هاي ظلم و فساد حساس است و هرگز بي تفاوت و خون سرد نيست.
ما انسان هاي با ايمان ، مجاهد ، پيكارگر و حساس نياز داريم.
شرف و كرامت انسان در اين است كه نه تنها از مرگ آن هم مرگ با شرف و عزت و افتخار نترسد ، بلكه خوشحال باشد و استقبال كند.
انسان را فقط از يك راه مي شود قالبي ساخت و آن راه سلب آزادي هاست بايد همه آزادي ها را از انسان گرفت تا انسان قالبي ساخت.
سلب آزادي از انسان ، يعني سلب انسانيت انسان ، يعني گرفتن اصالت از انسان .
اسلام ، آزادي انسان را به عنوان نقطه قوت آفرينش انسان مي شناسد و انسان ، گوهر تابناك هستي است براي آن كه آزاد و آگاه آفريده شده است.
انسان ، پيچيده ترين ماشيني است كه در عالم خلقت سراغ داريم. اين ماشين پيچيده در صورتي كه ايمان داشته باشد داراي نظم انساني و روح دار است.
اگر انسان ، عاقل باشد ، لذت بي نهايت را بر لذت زود گذر ترجيح مي دهد.
اي انسان ! اگر مي خواهي به آن لذت بي نهايت برسي و از آن رنج بي نهايت در امان بماني ، بايد روي خط انسانيت زندگي كني ...
آدمي همواره زندگي اش را بر سر دو راهي و چند راهي مي گذارد. امتياز و والايي زندگي انسان ها هم در همين است كه انتخاب مي كنند و انتخاب كاري است بس دشوار
... قلب انسان (به سرعت) بازتاب انديشه ها را برعواطف و اميال انسان نشان مي دهد.
آدمي براي سعادتمند شدن به يك نوع سكونت و آرامش و طمأنينه روحي نياز دارد. همين قدر كه اين را فهميد و كفه عملش به سمت كارهاي اصيل جاوداني چرخيد براي سعادت انسان كافي است.
زندگي انسان اگر صرفاً بر پايه محاسبات و برنامه ريزي ها و جهت يابي هاي عقل حساب گر باشد پوچ و بي معني است.
انسان ، موجودي است كه با استعداد و آمادگي هاي گوناگون ، هم مي تواند تيره بخت باشد و هم مي تواند سعادتمند شود. اين سعادت و شقاوت به تلاش انسان بستگي دارد.
هر انساني يك كتاب سربسته است كه اوراق اين كتاب با اوراق كتاب انسان ديگر تفاوت بسيار دارد.
انسان ، نرم مزاج و سراپا محبت نسبت به همه ، يك انسان نيمه كامل است.
از نظر اخلاق اسلام ، انسان مسلمان بايد به موقع بتواند خشم و كين داشته باشد ، قهر داشته باش و به موقع خود بتواند مهربان باشد.
انسان از ديدگاه اسلام و قرآن عبارت است از يك « شدن » مستمر خودآگاه ، خودساز و محيط ساز.
بالاترين خدمت به جامعه انسان ها و محكم ترين و استوارترين پايه براي بهتر زندگي كردن انسانها اين است كه انديشيدن را به آنها بياموزيم.
ما همواره گفته ايم كه انسان اسلام از گهواره تا گور خودسازي مي كند و در اين خودسازي ، هم نطقه قوت دارد و هم نقطه ضعف ، اگر اين انسان اسلام موفق شود كه نقطه هاي قوتش بر نقطه هاي ضعفش بچربد ، آن وقت در اين امتحان الهي قبول مي شود و اگر خداي ناكرده عكس اين جريان واقع شود ، در اين امتحان مردود است .
انساني كه خط دارد ، دشمن دارد .
آيا ما آماده آن هستيم كه اگر انديشه ، گفتار ، كردار و رفتار مان را منصفانه نقد مي كنند ، اين نقد را به راحتي بپذيريم ؟
هر انساني يك كتاب است كه از او فقط يك نسخه تهيه شده ( است ) . مطالعه اين يك نسخه و اين يك كتاب ، شما را از مطالعه دقيق علمي انساني ديگر كه كتاب ديگري است بي نياز نمي كند .
انسان ديروز موجودي ثابت نيست كه رنگش عوض نشود ، تجلي اش عوض نشود شخصيت يك انسان با همه پيچيدگي و سازمان يافتگي و جهت داري اش ، واقعيتي ، پويا و متحرك و در معرض دگرگوني است .
علاوه بر تاريخ سازي و حاكميت انسان بر سرنوشت خويش ، رمز تاريخ سازي انسان و خودسازي او نيز در اسلام مطرح است .
انسان است كه بر قوانين حاكم مي شود و با اين انديشه است كه مي بيند انسان اسير طبيعت ، سالار و سرور طبيعت مي شود .
انسان موجودي است مسابقه جو . اگر اين مسابقه جويي نبود ، علم ها ، هنرها و خيلي چيزهاي ديگر نبود .
انسان ، موجودي است خوساز و محيط ساز و اسلام انسان را اين گونه به ما معرفي كرده است .
انسان برخلاف آنچه بسياري از مكتب هاي امروز مي انديشند ، فقط يك حيوان اقتصادي نيست .
حركت هاي انسان برخاسته از احساس است .
انسان آميزه اي است از خواسته هاي مادي و آرمان هاي متعالي و اين آرمان ها بايد با يكديگر حركت كنند و حركت بيافرينند ... قوانين ، مقررات ، مراسم و آيين و بينش ما همين گونه بايد همه سو نگر باشد .
ميل به دانستن ، يكي از خواسته هاي اصلي انسان است .
هر انساني اگر بپرسد كه من براي چه به دنيا آمده ام ؟ مي گويم براي تلاش در راه تكامل خويشتن و انسانيت .
برگرفته از : روزنامه جمهوری اسلامی 22/8/87