مهدی فارغی
یک بار در جمعی نشسته بودم که بحث شانس مطرح شد و من گفتم یکی از بزرگترین شانسهای ما این است که انسان متولد شده ایم! و همه از این حرفم معتجب شدند چون این مساله ای فراموش شده است در حالی که مهمترین مساله است! دلیلش هم این است که تمام توجه ما به مسائل مطرح شده معطوف می شود نه ورای آن لذا گاهی مهمترین مسائل را یا در حاشیه قرار می دهیم یا اصلاً نادیده می گیریم.
مساله انسان متولد شدن ما از مسائلی است که به فراموشی سپرده شده و دلیلش زندگی اجتماعی ماست که چون مدام انسانها را به وفور می بینیم از انسان بودن خود متعجب نمی شویم در حالی که نسبت جمعیت انسان به جمعیت موجودات رقمی چنان کوچک است که به حساب نمی آید! از میان میلیاردها میلیارد موجودی که به دنیا می آید اعم از حشرات و پرندگان و پستانداران و …تنها یکی شانس انسان متولد شدن پیدا می کند و این منتی بزرگ است که خدا بر ما نهاده است به این خاطر که حتی اگر یک زندگی بدتر از حیوان بودن نصیب ما شود در عوض ما می توانیم به مرحله سعادت ابدی اخروی برسیم چیزی که حیوانات از آن بی بهره اند و همین می تواند یک تهدید برای ما شود و به جای سعادت ابدی خود را دچار عذاب اخروی کنیم. از نظر مادیگرایی هم انسان بودن یک شانس بسیار بزرگ است زیرا زجرکشیده ترین انسانها هم دوست ندارد در کالبد یک حیوان به زندگی ادامه دهند. من نمی خواهم به خواننده این متن بگویم که چقدر خوشبخت است چون ممکن است یا ملاک های من را قبول نداشته باشد یا اگر دارد خود مشمول آن نباشد اما نگاهی به خود می اندازم شاید با تشابهت هایی که وجود دارد و ملاک هایی که می گویم نظر عده ای را که مدام از سرنوشت خود گلایه می کنند تا حدودی تغییر دهم.
۱: من انسانم پس خوشبخت تر از تمامی موجودات غیر انسانی هستم!
۲: حدود ۱۰۰ میلیارد انسان بر زمین پا گذاشته اند و رفته اند و من در این زمانه پیشرفت و تکنولوژی به دنیا آمده ام ، زمانه ای که زندگی یک شخص عادی بسیار مرفه تر از حتی پادشاهی در همین دویست سال پیش است تا چه رسد به پیشترها. مثلاً ناصرالدین شاه وقتی می خواست به حمام رود از روز قبل دستور صادر می کرد بعد با درشکه به طرف حمامخانه می رفت با اندک امکاناتی و با کلی زحمت حمامی می کرد بدون دوش آب و سشوار و… اما وضع امروز بسیار فرق می کند و از هر جنبه که نگاه کنیم اصلاً قابل مقایسه نیست پس من واقعاً خوشحالم که در گذشته به دنیا نیامده ام. شاید بگویید همین قضیه را مردم قرن های آینده درباره ما می گویند اما این گفته ای غلط است! پیشرفت گرچه متوقف نمی شود اما در حیطه هایی از کمینه می گذرد و دیگر پیشرفت کردن یا نکردن آن تقریباً تفاوتی برای انسان نمی کند مثلاً نبود موبایل می تواند برای ما عذاب آور باشد اما اگر موبایل سیستم فوق پیشرفته شماره گیری از طریق فکر کردن را نداشته باشند باعث عذاب ما نمی شود و بسا اگر این تکنولوژی ها بیایند ترجیح دهیم گاهی به همین شیوه طبیعی کارها را پیش ببریم چون طبعاً انسان از فعالیت فیزیکی اندک بیزار نیست.
۳: من بدنی سالم دارم پس از غالب انسانها خوشبخت تر هستم! اگر به اطراف خود نگاه کنیم بسیاری از افراد را خواهیم دید که یا معلول هستند یا ظاهری مناسب ندارند یا با بیماری های سختی مثل سرطان ، دیابت و … مواجه هستند یا ذهنی سالم ندارند در حدی که مثلاً روانشناسان حدود ۷۰۰ نوع بیماری روانی را دسته بندی کرده اند و معتقدند اکثر افراد حداقل یک بیماری یا مجموعه ای از آنها را دارند که باعث مخاطراتی در زندگی آنها می شود. یا بسیاری افراد از مشکلات اجتماعی نظیر طلاق والدین، اعتیاد اعضای خانواده یا مشکل داشتن آنها و… رنج می برند. از نگاه آمار هم به این قضیه نگاه کنیم خواهیم دید حدود ۸۰ درصد انسانها حداقل به یکی از این مشکلات مبتلا هستند؛ مثلاً در همین کشور خودمان ۳ میلیون معلول داریم! یک بار تک تک دوستان و آشنایانم را از ذهنم عبور می دادم و با خودم می گفتم اگر به من بگویند آیا حاضرم جای او می بودم قبول می کردم یا نه؟ که همه را از فیلتر ذهنم عبور دادم و دیدم هر یک مشکلاتی دارند که من حاضر نیستم جای وی می بودم! شما هم همین آزمایش را انجام دهید!
۴: رفاه مادی من از ۹۰ درصد مردم دنیا بیشتر است. پس، از این دریچه هم جزو خوشبخت ها هستم! گاهی لازم است به جای اینکه ما مدام حیطه های آماری کوچک را در نظر بگیریم کمی هم از دیدی کلی به موقعیت خود نگاه کنیم گرچه نباید به خاطر موقعیت خوب نسبت به کلیت، سستی به خرج دهیم و از محیط و جامعه خود عقب بمانیم. اگر مشکل ما این است که چرا پول سفرهای توریستی را نداریم یا ماشین شخصی نداریم، باید بدانیم در همین جهان ما بیش از یک میلیارد انسان یعنی یک هفتم حتی آب سالم برای آشامیدن ندارند و حدود دو میلیارد شب می خوابند در حالی که یا گرسنه اند یا نیمه گرسنه.
منبع : تابناك ؛ کد خبر: ۲۳۰۸۰۲
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ – ۱۱:۰۸
** با تشكر از ارسال كننده : جناب آقاي سعيد امارم **