احمد مازنی، رئیس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، به خبرنگار جماران گفت: اعضای خانواده ایران بزرگ در شرایط فعلی باید دست از مچگیری برداریم. البته مردم که اهل مچگیری نیستند. گروههای مرجع مثل احزاب، شخصیتهای تأثیرگذار، سیاسیون، نمایندگان مجلس، مقاماتی که در گذشته مسئولیتی داشتند و یا الآن مسئولیتی دارند و صدایشان به مردم میرسد، همه مراقبت کنند که یک هدف مشترک داریم و آن اینکه دشمن را مأیوس کنیم از اینکه به ایران طمع کند و خدای ناکرده بخواهد به کشور، یکپارچگی، باورها، اعتقادات دینی و ارزشهای انقلابی ما آسیبی وارد کند. همه ما در این چهارچوب همان اتحاد و وحدت و انسجام را حفظ کنیم و دست برداشتن از مچگیریها یکی از راههای حفظ اتحاد و انسجام ملی است.
پایگاه خبری جماران: رئیس پیشین کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه از مچگیریها دست برداریم، گفت: به نظر من برای افزایش امید مردم باید از ظرفیت کشورهای همسایه و دوست بیشتر استفاده شود. ما کشوری هستیم که در بن بست نیستیم و همسایههای زیادی داریم. همسایههای محترمی داریم که در کنار ما احساس امنیت میکنند و ما هم در کنار آنها احساس امنیت میکنیم. به نظر من این ارتباط با کشورهای همسایه و کشورهای دوست در نقاط دیگر دنیا میتواند امید را در مردم تقویت کند و رضایت مردم را افزایش بدهد.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با حجتالاسلام و المسلمین احمد مازنی را در ادامه میخوانید:
آقای مازنی! با فرض تداوم وضع موجود در عرصه بینالمللی و بازگشت تحریمها، به نظر شما چه رشته اقداماتی برای تحکیم واقعی وحدت ملی باید انجام شود؟
مهمترین مسأله بار روانی است. به هر حال ما تجربه انقلاب اسلامی را داریم. نسل ما یادمان هست و نسلهای بعد هم در کتابها خواندهاند و در فیلمها دیدهاند که ما با یک رژیم تا بن دندان مسلح مواجه بودیم که ساواکش شکنجه میکرد و نام بردن از بعضی اصول و ارزشها مثل آزادی، استقلال، مبارزه با استبداد و دیکتاتوری و همچنین نام بردن از شخصیتهایی مثل امام خمینی(س) زندان و شکنجه داشت؛ ولی ملت از رژیم محمدرضا پهلوی و حامیان او نترسید.
امروز هم همچنان نظام سلطه حامی همان سیستم و نظام استبدادی وابسته است؛ یعنی دشمن، میدان و مبارزه همان است. جنگ 12 روزه را به ما تحمیل کردند و همان حرفهای صدام تکرار شد که طی چند روز کار تمام است. امروز اولاً این مسأله برای جامعه و مسئولین تبیین شود که ماجرا همون ماجرا است و همان دیدگاه را باید داشته باشیم؛ به اضافه تجربه چهل و چند سالهای که کسب کردهایم. من یادم هست مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی بعد از پذیرش قطعنامه در مصاحبهای گفت که اگر ما تجربه الآن را داشتیم نمیگذاشتیم جنگ شروع شود. ما این دستاوردها را داریم.
مسأله دوم در همین حیطه این است که از مچگیریها دست برداریم. مثلا اینکه کسی بگوید که فلان فرد یا فلان جریان باعث و بانی این قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل بوده یا هست و یا فلان جریان با مذاکرهاش باعث مسائل اخیر شده، این حرفها مشکلی را حل نمیکند. همان طوری که در جنگ 12 روزه گفتم آتش بس داخلی اعلام کنیم، معتقدم که در مسائل داخلی باید دست از مچگیری برداریم و همه فکرهایمان را روی هم بگذاریم. ما اعضای یک خانواده هستیم که درون این خانواده دزد آمده و میخواهد دست و پای اعضای خانواده را ببندد، محل نگهداری اشیاء گران قیمت را پیدا کند و خانه را به آتش بکشد. آن وقت هیچ عضوی از خانواده جز به مبارزه با دزد و بیرون کردن او نباید به چیزی فکر کند.
اعضای خانواده ایران بزرگ در شرایط فعلی باید دست از مچگیری برداریم. البته مردم که اهل مچگیری نیستند. گروههای مرجع مثل احزاب، شخصیتهای تأثیرگذار، سیاسیون، نمایندگان مجلس، مقاماتی که در گذشته مسئولیتی داشتند و یا الآن مسئولیتی دارند و صدایشان به مردم میرسد، همه مراقبت کنند که یک هدف مشترک داریم و آن اینکه دشمن را مأیوس کنیم از اینکه به ایران طمع کند و خدای ناکرده بخواهد به کشور، یکپارچگی، باورها، اعتقادات دینی و ارزشهای انقلابی ما آسیبی وارد کند. همه ما در این چهارچوب همان اتحاد و وحدت و انسجام را حفظ کنیم و دست برداشتن از مچگیریها یکی از راههای حفظ اتحاد و انسجام ملی است.
به نظر شما ارتقاء رضایتمندی مردم از چه طریقی حاصل میشود؟
یکی از راههای تأمین رضایت مردم این است که مسئولین به توان چند کار کنند. یعنی مثلا اگر کسی در وزارت نفت یا وزارت راه و شهرسازی است، امروز بیشتر از گذشته کار کند؛ حتی کسانی که در بخش خصوصی هستند بیشتر از گذشته کار کنند. یعنی هر کسی کاری میکند، هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی این روزها بیشتر کار کند تا نیازهای عمومی جامعه تأمین شود.
بخش مهمی از این نیازها مسائل معیشتی و اقتصادی است. مگر در جنگ 12 روزه هواپیماهای دشمن روی بام خانههای ما در حال حرکت نبودند؟! آن موقعیت مردم نسبت به تأمین مایحتاجشان چه رفتاری کردند؟ آیا کسی بود که مواد غذایی بیشتری تهیه و انباشته کند؟! این طوری نبود و در آن فضا هم مغازهها پر از مواد غذایی بود و مردم به اندازه نیازشان تهیه میکردند. از سوی دیگر دولت و مسئولین امر مدیریت کردند که مواد غذایی مورد نیاز مردم به موقع در دسترس آنها باشد.
از طرفی هم به نظر من برای افزایش امید مردم باید از ظرفیت کشورهای همسایه و دوست بیشتر استفاده شود. ما کشوری هستیم که در بن بست نیستیم و همسایههای زیادی داریم. همسایههای محترمی داریم که در کنار ما احساس امنیت میکنند و ما هم در کنار آنها احساس امنیت میکنیم. به نظر من این ارتباط با کشورهای همسایه و کشورهای دوست در نقاط دیگر دنیا میتواند امید را در مردم تقویت کند و رضایت مردم را افزایش بدهد.
در همین چهارچوب من میخواهم به استفاده از ظرفیتهای انسانی همه جریانها اشاره کنم که در طول این سالها حضور داشتند. بالأخره آقای ظریف در یک موقعیت خاص با آقای دکتر روحانی و آقای دکتر عراقچی و جمع قابل توجهی از نمایندگان مجلس و افراد متخصص در حوزههای دیپلماسی، هستهای و اقتصادی با شش کشور قدرتمند دنیا نشستند و پس از دو سال مذاکره قراردادی را تنظیم کردند. قطعنامههایی که میرفت کشور را به سمت خطراتی ببرد، 10 سال به تعویق انداختند. این برای تربیتشدگان جمهوری اسلامی در حوزه دیپلماسی افتخار است که توانستیم با شش کشور قدرتمند گفتوگو کنیم و به نتیجه برسیم. ولی آنها نامردی کردند و به تعهد خود عمل نکردند و از آن خارج شدند.
شما میگویید این نقطه قوت بوده که ما 10 سال تحریمها را به عقب انداختیم. اما نکته منتقدین برجام این است که میگویند 10 سال کشور را معطل کرد. چه پاسخی به این افراد دارید؟
من اساساً میگویم امروز جای این بحثها نیست. رسانه ملی فضایی ایجاد کند که این گفتوگوها در یک فضای دوستانه و بدون فرافکنی و مچگیری انجام شود. واقعیت این است که قطعنامههایی در شورای امنیت علیه ما تصویب شده بود و باید این قطعنامهها تبدیل میشد به قطعنامهای که آنها را تعلیق کند. حداقل ظرفیت دیپلماسی کشور این بود که این اتفاق افتاد و با تلاشی که صورت گفت 10 سال این قطعنامهها به تعویق افتاد. حرف من این است که از ظرفیت همه کسانی که طی این سالها در حوزه دیپلماسی، هستهای و مذاکره فعال بودهاند استفاده شود.
الآن شرط عقل این است که نشستی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برگزار شود و همه اینها حضور پیدا کنند و بررسی شود که حالا برای ادامه کار چه کار کنیم. مثلا شخصیتی مثل آقایان خرازی، ولایتی و ظریف که وزیر خارجه بودهاند و در عرصه دیپلماسی صاحبنظر هستند، به اضافه شخصیتهای سیاسی، احزاب و جناحها جلساتی را داشته باشند. گاهی با حضور بیش از 40 نفر جلساتی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برگزار میشد و شخصیتهای مختلف چپ و راست آنجا حضور داشتند؛ یعنی نمونهای از گفتوگوی ملی که ما مطرح کردیم و به شکل دیگری دنبال میکنیم.
در همین فضا و شرایط ما نیاز به مذاکره داریم. مگر کشورهایی که با هم مذاکره میکنند در شرایط گل و بلبل مذاکره میکنند؟! اختلاف یا جنگی دارند و با هم مذاکره میکنند و یا برای پیشگیری از جنگ، خاتمه جنگ یا آتش بس، مستقیم یا غیر مستقیم مذاکره میکنند. به هیچ وجه نباید ارتباط بین نیروهای دیپلمات کشورهای مختلف قطع شود. مقام معظم رهبری به درستی فرمودند که طرف مقابل از ما مذاکره نمیخواهد، تسلیم میخواهد. ما نمیخواهیم تسلیم شویم و زیر بار زور برویم، اما برای حل مسأله خودمان، با هرکسی که آمادگی داشته باشد، گفتوگو کنیم.
الآن عمان، قطر، چین، روسیه و کشورهای اروپایی غیر از آن سه کشور هستند که میتوانند واسطه باشند. الآن دنیا یک قطبی نیست و واقعیت این است که چند قطبی شده و هر یک کشور میتواند اثرگذار باشد. ما الآن رابطه خوبی با پاکستان داریم و پاکستان رابطه خوبی با آمریکا دارد و یا مثلا سوئیس هست که حافظ آمریکا در ایران و الجزایر حافظ منافع ما در آنجا است.
قاعدتا این کارها دارد انجام میشود، اما فضای عمومی جامعه ما به سمتی میرود که انگار همه داریم با هم دعوا میکنیم و انگار دنیا به آخر رسیده است. ظرفیت نیروی انسانی و ظرفیت فکری جامعه و نظام در حدی هست که بتواند همچنان با مذاکره، تعامل و ارتباطات کار را پیش ببرد. اما این را هم عرض کنم که اگر در همین جنگ 12 روزه موشک نداشتیم، اسرائیل و آمریکا برای آتشبس التماس نمیکردند. موشکها باید تقویت شود و پدافند هم باید تقویت شود. نکته دیگر اینکه بازیگری مردم نباید فقط در راهپیمایی و شعار باشد. الآن بحث انتخابات شوراها است. واقعا به همه جریانهای سیاسی و همه نیروهای مردمی برای حضور در این عرصه میدان بدهیم. اگر یک انتخابات پرشور برگزار شود، خیلی از تهدیدها را دور میکند. همچنان که اتحاد، انسجام و همدلی طیفهای مختلف مردم توطئه جنگ ۱۲ روزه را به ضرر دشمن تمام کرد، فکر میکنم اگر مشارکت قوی و فعالی را شکل بدهند و در واقع مردم را صاحب کشور، نظام و انقلاب بدانند، این هم در بخش در کاهش تهدید و ارتقاء امید و افزایش رضایت مردم میتواند مؤثر باشد.
شما به تأثیرات وحدت و اتحاد مردم در شکست دشمن تأکید داشتید. برخی آقایان معتقدند که خط نفوذ را باید از جایی دنبال کنیم که دنبال تفرقه و اختلاف افکنی بین مردم است. نظر شما در این خصوص چیست؟
هر عاملی که تلاش میکند تا به وحدت، انسجام ملی و همدلی مردم آسیب بزند، کمک به دشمن است و باید با آن برخورد شود. اما عرض من این است که یک وقت به گروکشیهای سیاسی بین جناحها تبدیل نشود. من خواهش میکنم که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ما به صورت قوی و منسجم و با هماهنگی عمل کنند. وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه، اطلاعات نیروی انتظامی و مجموعههای اطلاعاتی نیروهای مسلح با هماهنگی تلاش کنند و خط نفوذی که باعث شده ما عزیزان و ظرفیتهایی را از دست بدهیم و آسیبهایی به ما وارد شود را به معنای واقعی شناسایی کنند؛ اما در عین حال تبدیل به دعوای جناحی و به تعبیری دعوای حیدری و نجفی نشود.