اسرائیلیها مصمم هستند ایران را نابود کنند، نه فقط تغییر رژیم... آنها میخواهند ایران را نابود کنند، و این کار زمان میبرد - همانطور که نابود کردن سوریه زمان برد. آن پروژه با کمک ما و ترکیه انجام شد. حالا هم باور دارند که فقط با کمک آمریکا میتوانند ایران را از پا درآورند.
پایگاه خبری جماران: در گفتوگویی تصویری با قاضی ناپولیتانو، پروفسور جان میرشایمر، نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل، از نقش محوری اسرائیل در کشاندن آمریکا به جنگی بیپایان با ایران پرده برمیدارد. او میگوید بنیامین نتانیاهو برای «چاپلوسی» نزد ترامپ راهی واشنگتن میشود تا حمایت او را در تداوم پروژه حذف ایران جلب کند؛ پروژهای که بهزعم میرشایمر، چیزی کمتر از نابودی کامل ایران نیست.
از فروپاشی اعتبار آژانس انرژی اتمی گرفته تا افول بازدارندگی آمریکا در شرق آسیا، این تحلیل هشدار میدهد: واشنگتن بهای سنگینی برای ائتلاف با تلآویو میپردازد.
در ادامه، ترجمه مکتوب این مصاحبه آمده است:
قاضی اندرو ناپولیتانو: چرا بنیامین نتانیاهو هفته آینده راهی واشنگتن میشود؟ ما که پیشاپیش هرچه میخواست به او دادهایم.
پروفسور جان میرشایمر: فکر میکنم هدفش هماهنگی استراتژی با ترامپ باشد. ترامپ تصور میکرد این عملیات یکباره انجام میشود و تمام. او فکر میکرد ما به ایران حمله میکنیم، توان هستهایشان را از بین میبریم و ماجرا تمام میشود. اما نمیفهمد که وارد یک جنگ بیپایان شدهایم؛ جنگی که ادامهدار خواهد بود. اگر بخواهید، میتوانم بگویم این روند چطور پیش خواهد رفت، اما خلاصه اینکه تصور پایان سریع جنگ، اصلاً واقعبینانه نیست. بنابراین نتانیاهو میخواهد ترامپ را قانع کند که این جنگ چگونه پیش میرود و مطمئن شود که آمریکا کنار اسرائیل خواهد ایستاد.
ناپولیتانو: فکر میکنید جنگ چطور پیش خواهد رفت؟ اسرائیل دوباره آتشبس را خواهد شکست، همانطور که همیشه این کار را میکند.
میرشایمر: باز باید ببینیم اهداف اسرائیل چیست. هدف آنها نابودی ایران است؛ تبدیل ایران به نسخهای از سوریه و همزمان از بین بردن توان غنیسازی اورانیوم. ایران قابلیت غنیسازی دارد و اسرائیل و آمریکا میخواهند جلوی آن را بگیرند. ولی این فقط بخش اول ماجراست.
بخش دوم این است که اسرائیلیها مصمم هستند ایران را نابود کنند، نه فقط تغییر رژیم... آنها میخواهند ایران را نابود کنند، و این کار زمان میبرد - همانطور که نابود کردن سوریه زمان برد. آن پروژه با کمک ما و ترکیه انجام شد. حالا هم باور دارند که فقط با کمک آمریکا میتوانند ایران را از پا درآورند.
قبلاً اسرائیلیها بر استقلال نظامیشان تأکید داشتند. جنگ را خودشان اداره میکردند. بله، از اروپا و آمریکا سلاح میخریدند، اما در میدان نبرد، خودشان میجنگیدند. دیگر اینطور نیست. امروز اسرائیل به شدت به آمریکا وابسته است. چون ما درهمتنیده شدهایم، اسرائیل میداند که برای جنگ با ایران یا حتی اجرای نسلکشی در غزه، به پشتیبانی آمریکا نیاز دارد.
پس منطقی است که نتانیاهو بیاید واشنگتن، با ترامپ خوشوبش کند، به او بفهماند که اسرائیل چقدر به او وابسته است و قدردان اوست، و برایش روشن کند که چه چیزی در راه است. چون، قاضی، حقیقت این است که آنها نتوانستند توان هستهای ایران را برای همیشه نابود کنند. ایران مصمم است دوباره غنیسازی را آغاز کند. این یعنی ما دیگر دقیق نمیدانیم آنها چه میکنند؛ چون آژانس بینالمللی انرژی اتمی، که تا حالا چشم و گوش ما بوده، دیگر قادر به نظارت نخواهد بود.
میرشایمر: اسرائیلیها هر داستانی را مطرح خواهند کرد تا نشان دهند ایرانیها در حال مخفیانه غنیسازی اورانیوم برای ساخت بمب هستند. و ما دیگر کسی مثل رافائل گروسی را نخواهیم داشت که بگوید چنین کاری در حال انجام نیست.
ناپولیتانو: و اسرائیلیها دیگر گروسی را نخواهند داشت که اسرار ایران را فاش کند یا از او اطلاعات بگیرند.
میرشایمر: بله، کاملاً متوجهام. اما فقط میخواهم تأکید کنم که از دید اسرائیلیها، این وضعیت کاملاً ایدهآل است. چون آنها میتوانند ایرانیها را اینگونه تصویر کنند که با سرعت در مسیر ساخت سلاح هستهای پیش میروند، و هیچ آژانس بینالمللی انرژی اتمیای نخواهد بود که بازرسی کند و بگوید این ادعاها صحت ندارد. وقتی چنین لفاظیای مطرح شود و مانند آنچه پیش از بمباران ۲۲ ژوئن دیدیم در آمریکا گسترش یابد، نتیجهاش این خواهد بود که ما احساس کنیم باید به کمک متحد نزدیکمان، اسرائیل، برویم. و البته اگر دوباره حمله هوایی کنیم، این مشکل را هم حل نخواهد کرد. در واقع، همه اینها ما را وارد یک جنگ بیپایان دیگر میکند.
ناپولیتانو: ایالات متحده از اتحاد با اسرائیل چه سودی برده است؟
میرشایمر: هیچ. همانطور که قبلاً گفتم، اسرائیل مثل یک آلباتروس سنگین بر گردن ما آویزان است؛ هم از نظر استراتژیک و هم اخلاقی. بهواسطهی آنچه در غزه رخ میدهد، ما شریک نسلکشی شدهایم.
از نظر استراتژیک هم، اکنون درگیر یک جنگ بیپایان دیگر هستیم، این بار با ایران.
علاوه بر این، احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته و این مسأله لطمه شدیدی به پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) خواهد زد.
همچنین، حمایتی که به این شکل از اسرائیل میکنیم، به سیستم حقوقی بینالمللی که خودمان آن را ایجاد کردیم، آسیب زیادی زده است.
فقط کافیست ببینید که با دیوان بینالمللی دادگستری چه رفتاری داریم. این یک خبر بسیار بد برای ماست. و همانطور که همیشه تأکید میکنم، میدانم شنیدن این حرفها خوشایند نیست، اما اگر به مهار چین علاقهمندید، این یک فاجعه است. ما در این جنگ در خاورمیانه و همچنین جنگ اوکراین، ذخایر نظامیمان را مصرف میکنیم، در شرق آسیا تضعیف میشویم و مهار چین را سختتر میکنیم. پس این مسیر برای ما سودی ندارد.
ناپولیتانو: اگر آمریکا، چه از طریق هوا، چه دریا یا زمین، به ایران حمله کند، واکنش چین و روسیه چه خواهد بود؟
میرشایمر: فکر نمیکنم حمله زمینی در برنامه باشد. این احتمال ضعیفی است. اما تصور میکنم که ایرانیها، روسها و چینیها کاملاً درک کردهاند – با دقت میگویم – که احتمال زیادی وجود دارد که آمریکا و اسرائیل دوباره به ایران حمله کنند.
روسیه و چین این را درک کردهاند و منافع خود را در کمک به ایران برای تقویت دفاعش و بهبود ذخایر موشکهای بالستیکش میبینند. فکر نمیکنم آنها بخواهند ایران به سلاح هستهای دست یابد، اما علاقهمندند ایران یک نیروی قوی موشکی و سامانه پدافندی در اختیار داشته باشد که بتواند در برابر حملات اسرائیلیها مقاومت کند.
ناپولیتانو: واو! نمیدانم که ترامپ چقدر راحت میتواند مفهوم یک حمله بزرگ – منظورم حمله غیرزمینی است – به ایران را به مردم آمریکا بفروشد. شاید هم برایش اهمیتی نداشته باشد، چون دیگر نمیتواند نامزد انتخابات شود.
از صد میلیون دلاری که برای بمباران خرج کرد چه بهدست آورد؟ هیچ. از نیم میلیارد دلاری که برای حمله به حوثیها هزینه کرد چه نصیبش شد؟ یا حتی از صد میلیون دلاری که در بمباران کوهستانهای ایران در ۲۲ ژوئن صرف شد؟ هیچ.
میرشایمر: ببینید، وقتی صحبت از مردم آمریکا باشد، تا وقتی که آمریکاییها کشته نشوند، تقریباً هیچ مانعی بر سر راه ترامپ نیست. در این کشور تقریباً هیچ مقاومت جدیای وجود ندارد. حزب دموکرات تقریباً بیواکنش است. در حزب جمهوریخواه هم خبری از مخالفت نیست.
صداهایی مثل ما کمتعدادند. البته آدمهای زیادی به ما گوش میدهند، اما این صداها در سطوح بالا تأثیر خاصی ندارند. بنابراین، ترامپ در عمل آزادی کامل دارد که هر کاری خواست بکند.
و دقیقاً به همین شکل هم رفتار میکند. هیچ نشانی از احساس محدودیت یا خطر در رفتارش نیست. در حالیکه ما اینجا داریم دربارهی پتانسیل واقعی دردسر حرف میزنیم، اما او این استدلال را نمیپذیرد.
ناپولیتانو: برایم جای تعجب دارد که آیا او واقعاً میفهمد نتانیاهو چطور او را دور انگشتش پیچانده؟
میرشایمر: خب، بهنظر من او این موضوع را میفهمد. من سعی میکنم خودم را جای او بگذارم. تصور میکنم او آگاه است که چنین خطری وجود دارد، اما باور دارد میتواند روایتی را بهصورت علنی ارائه دهد که نشان دهد کنترل اوضاع دست خودش بوده و درواقع او کسی است که «شاهبلوطهای نتانیاهو را از آتش بیرون کشیده» — کنایه از نجات دادن کسی از موقعیتی خطرناک، بهویژه وقتی که خود آن فرد باعث آن خطر شده باشد. و باید این را هم در نظر گرفت که نتانیاهو فردی فوقالعاده حیلهگر است؛ او یک سیاستمدار درجهیک است و کاملاً میداند با چه کسی طرف است، وقتی پای دونالد ترامپ به میان میآید. پس کاری که خواهد کرد این است که به واشنگتن میرود، به ترامپ ابراز تمجید و تحسین میکند، به او میگوید که چقدر فوقالعاده است و چقدر به او نیاز دارد. بعد از آن، ترامپ این فرصت را خواهد داشت که بگوید دارد به اسرائیل کمک میکند، اسرائیل را نجات میدهد، و اسرائیل باید از او ممنون باشد. و در این میان، نتانیاهو فقط سرش را تکان میدهد.
بنابراین، بهنوعی بسیار مهم، این شرایط به ترامپ اجازه میدهد خودش را قانع کند که فرمان دست اوست، نه نتانیاهو. اینکه او، دونالد ترامپ، تصمیمگیرنده نهایی است.