تهران و ریاض وارد دوره ای از همزیستی استراتژیک شدهاند وضعیتی که پیش درآمد مدیریت موازی رقابت است تا صلح پایدار. در این سیاست نوین دو ستونی چین و آمریکا ناچار به بازتعریف نقششان در خلیج فارس خواهند بود….
به گزارش جماران؛ اندیشکده استیمسون در تازه ترین نوشتار خود به قلم آرش رئیسینژاد آورده است: سفر اخیر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، به عربستان سعودی و دیدار با همتای سعودیاش، گامی مهم دیگر در مسیر تنشزدایی دو ساله میان تهران و ریاض بود. این سفر اندکی پس از حضور شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، در تهران صورت گرفت؛ شخصیتی که بهعنوان بلندپایهترین مقام سعودی طی دهههای اخیر به ایران سفر کرده است.
شاهزاده خالد در دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی و رئیسجمهور مسعود پزشکیان، بر تقویت همکاریهای امنیتی، اقتصادی و فرهنگی با ایران تأکید کرد. زمانبندی این دیدار، درست پیش از آغاز دوباره مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، حاکی از تمایل راهبردی ریاض به پیشبرد ثبات منطقهای از مسیر دیپلماسی بود.
آغاز تغییر مسیر از سیاست تقابل به تعامل
تحول در روابط ایران و عربستان پس از آن آغاز شد که راهبرد تقابلی محمد بن سلمان برای مهار نفوذ منطقهای ایران، در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، نتایج معکوسی بههمراه آورد. تهدید آشکار عربستان برای انتقال نبرد به داخل خاک ایران و شکست در جنگ یمن، در کنار حمله پهپادی به تاسیسات آرامکو و بیمیلی آمریکا به مداخله مستقیم، موجب بازنگری در سیاستهای تقابلی ریاض شد. این بازنگری با وساطت عراق و چین، به احیای روابط دیپلماتیک با تهران انجامید.
محرکهای چرخش استراتژیک عربستان
در این گزارش ادعا شده که تغییر جهت عربستان سعودی در قبال ایران، ریشه در پنج عامل کلیدی دارد:
1. تضعیف جایگاه منطقهای ایران: کاهش نفوذ ایران در منطقه، بهویژه پس از ضربات اسرائیل به حماس و حزبالله و فروپاشی رژیم اسد، موجب کاهش تهدیدات علیه عربستان شده و فضای بیشتری برای تعامل ایجاد کرده است.
2. ظهور اسرائیل بهعنوان قدرت غالب منطقهای: موفقیتهای نظامی اسرائیل، اگرچه در راستای مقابله با متحدان ایران بوده، اما موجب نگرانی سعودیها نیز شده است. اکنون ریاض، ایران را نه بهعنوان تهدید، بلکه بهعنوان موازنهگر قدرت در برابر اسرائیل میبیند.
3. افزایش نفوذ ترکیه در منطقه شام: پس از فروپاشی رژیم بعث در سوریه، ترکیه با حمایت از احمد الشرع، چهرهای سابقاً جهادی، در تلاش برای گسترش نفوذ خود در منطقه است. از نگاه عربستان، “هلال شیعی” ایران حالا در حال جایگزینی با “هلال عثمانی” ترکیه است.
4. اجرای چشمانداز ۲۰۳۰: پروژه بلندپروازانه چشمانداز ۲۰۳۰ با هدف تبدیل عربستان به قطب اقتصادی منطقه و گرهای حیاتی در زنجیره جهانی عرضه، نیازمند ثبات منطقهای است. از این رو، ترجیح دیپلماسی و تجارت بر تنش نظامی، ضرورتی حیاتی برای پیشبرد این برنامه است.
5. بازتعریف چهره بینالمللی عربستان: محمد بن سلمان در تلاش است تا تصویر عربستان را از کشوری با گرایشهای بنیادگرایانه به الگویی از توسعه و اعتدال تغییر دهد. پروژههای عظیم عمرانی و روایت پیشرفت، زمانی مؤثرتر خواهد بود که ایران در موضع ضعف قرار داشته باشد.
فرصت اقتصادی برای ریاض، نیاز حیاتی برای تهران
در ادامه گزارش ادعا شده است: ایران برای احیای وضعیت اقتصادی خود، به سرمایهگذاری خارجی و رفع تحریمهای آمریکا نیاز دارد. این وضعیت، فرصتی برای ریاض فراهم کرده است تا با هدایت چارچوب منطقهای جدید، جایگاهی تعیینکنندهتر در معادلات خاورمیانه پیدا کند.
تغییر در نگاه نسل جدید ایرانیها
این اندیشکده آمریکایی در گزارش خود مدعی شده است: با وجود سابقه بیاعتمادی عمیق میان ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بسیاری از جوانان ایرانی، رهبری امروز عربستان را نمادی از نوسازی و کارآمدی میدانند. این تغییر نگرش، بهطور غیرمستقیم بر فضای فکری ایران تأثیر گذاشته است.
آینده تعامل منطقهای؛ بازگشت به سیاست «دو ستونی»؟
مجموع این تحولات، رابطهای که روزگاری خصمانه بود را به نوعی همکاری محتاطانه تبدیل کرده است. این تغییر میتواند به شکلگیری ساختاری امنیتی با محوریت خلیج فارس بینجامد؛ بازآفرینی مدرن سیاست “دو ستونی” که ایالات متحده در دوران رژیم پهلوی برای حمایت همزمان از ایران و عربستان طراحی کرده بود. هرچند بعدها این سیاست به “ستون واحد” و تمرکز صرف بر ایران بدل شد، اکنون زمینههای بازگشت به رویکرد متوازنتر فراهم شده است.
تداوم یا فروپاشی این نظم نوظهور نهتنها به تصمیمات تهران و ریاض، بلکه به نحوه واکنش واشنگتن بستگی دارد. اگر آمریکا به روند انفعال و عدم درک اولویتهای جدید منطقه ادامه دهد، ممکن است نقش خود را در شکلگیری نظم آینده خاورمیانه از دست بدهد.
نظمی که در آن، این بار پکن بهجای واشنگتن، مهمان اصلی میز تصمیمگیری خواهد بود.
***
*آرش رئیسینژاد (زاده ۱۳۶۳) پژوهشگر، تحلیلگر و استاد دانشگاه ایرانی است. او در حال حاضر به عنوان پژوهشگر مهمان در مرکز خاورمیانه دانشگاه علوم اقتصاد و سیاسی لندن و گروه حکمرانی دانشگاه هاوارد فعالیت میکند. رئیسینژاد در گذشته عضو هیئت علمی روابط بینالملل دانشگاه تهران بود. مسائل ایران، روابط بینالملل و ژئوپلیتیک از جمله حوزههای پژوهش و تدریس او به شمار میرود.