آيا بدون شناخت امام رضاعليه السلام و بهرهگيرى از نور و دانش و معارفاو مىتوان ادعاى پيروى از حضرتش را داشت؟ و چگونه كسى كه از سنن معصومانعليهم السلام تبعيت نكرده و از نور هدايت آنان بهره مند نشده در روزقيامت اميد شفاعت پيامبرصلى الله عليه وآله و اهل بيت او را دارد؟!
بر ماست كه در گفتارها و وصاياى آنان كه به مثابه گنجينههاى تمامناشدنى ونعمتهاى بى نظيرند، به خوبى كاوش كنيم.
امام هشتم ميراثى عظيم از معارف و علوم، به ويژه در حكمت الهىوبيان فلسفه و علل احكام و رد بر مذاهب باطله، از خويش بر جاى نهادهاست.
على بن شعيب گويد : "بر ابوالحسن الرضاعليه السلام وارد شدم. از منپرسيد : اى على! زندگى كدام يك از مردم بهتر است؟ عرض كردم :سرورم! شما از من بدان آگاهتريد. فرمود : اى على! هر كس كه زندگىديگرى در زندگى او نكو شود. اى على! زندگى كدام يك از مردم بدتروناگوارتر است؟ عرض كردم : شما داناتريد؟
فرمود: كسى كه ديگرى در زندگى او زندگى نكند. اى على! با نعمتهاخوش همسايه باشيد كه آنها رام نشده هستند واگر از قومى گرفته شدند بهآنها باز نخواهند گشت.
اى على! بدترين مردمان كسى است كه ميهمانش را باز دارد و بهتنهايى بخورد و بندهاش را بزند. به خداوند خوش گمان باش. هر كس كهگمان خود را به خداوند نكو كند، خداوند نيز او را نا اميد نخواهد كرد وهر كه به روزى كم راضى شد، به عمل كم از او راضى خواهد شد و هركه به اندك از حلال خرسند شود، هزينهاش سبك گردد و خانوادهاش ازنعمت برخوردار خواهد شد و خداوند او را به درد و درمان دنيا بينا سازد و او را به سلامت از دنيا به دار السلام بيرون برد. بخيل را آرامش،حسود را لذّت، ملول را وفا و دروغگو را مروّت نيست".(71)
و نيز از آنحضرت نقل شده است كه فرمود :
"وحشتناكترين (صحنهها) براى انسان سه جاست : روزى كه زادهمىشود و دنيا را مىبيند، و روزى كه مىميرد و آخرت و اهل آن را مشاهدهمىكند، و روزى كه برانگيخته مىشود و احكامى را مىبيند كه در سراى دنيانديده است. خداوند در اين سه جا بر يحيى و عيسىعليهما السلام درود فرستادهاست. در باره يحيى فرمود :
وَسَلاَمٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً.(72)
"و درود بر او روزى كه زاده شد و روزى كه مىميرد و روزى كه زندهبرانگيخته مىشود."
و در باره عيسى فرمود:
وَالسَّلاَمُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيّاً.(73)
"ودرود بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مىميرم و روزى كه زندهبرانگيخته مىشوم."
خرد انسان مسلمان تمام نگردد مگر آن كه در او ده ويژگى باشد: از او اميدخير باشد، از بدى او در امان باشند، خير اندك از سوى ديگران را بسيارشمارد، خير بسيار خود را كم انگارد، هر چه حاجت از او خواهند دلتنگنشود، در طول عمر خود از دانشجويى خسته نشود، فقر در راه خدا برايشمحبوب تر از توانگرى باشد، خوارى در راه خداوند برايش محبوبتر از سرفرازى در راه دشمن خدا باشد، گمنامى برايش شيرينتر از شهرت و بلندآوازگى باشد. سپس فرمود : دهم، و دهمى چيست؟ گفته شد : چيست؟
فرمود: كسى را نبيند جز آن كه مىگويد او بهتر و پرهيزكارتر از من است.
همانا مردم دو دستهاند : يكى بهتر و با تقواتر از او و ديگر بدتر و پستتراز او. پس چون با بدتر و پستتر از خود ديدار كند، گويد : شايد خوبى اين مرد پنهان باشد اين براى او بهتر باشد و خوبى من نمايان است و اين براى من بدتر است و چون به كسى كه بهتر و با تقوا تر از اوست بر خورد كند براى اوفروتنى كند تا بدو ملحق شود پس چون چنين كند، بزرگىاش فزونى گيرد وخوبىاش بهتر شود و يادش نكو گردد و بر اهل زمانه سرورى يابد."(74)
آنحضرت اشعارى مي خواند كه شايد سروده خود ايشان باشد.(75)
اذا كان دونى من بليت بجهله
ابيت لنفسى ان اقابل بالجهل(76)
و ان كان مثلى فى محلى من النهى
اخذت بحلمى كىاجل عن المثل(77)
وان كنت ادنى منه فى الفضل والحجى
عرفت له حق التقدّم و الفضل(78)
و نيز سروده است:(79)
انك في دنيا لها مُدّة
يقبل فيها عمل العامل(80)
امّا ترى الموت محيط بها
يصلب فيها امل الآمل(81)
تجعل الذنب بما تشتهى
وتأمل التوبة من قابل(82)
والموت يأتى اهله بغتةً
ما ذاك فعل الحازم العاقل(83)
پاورقي ها :
) فى رحاب ائمّة اهل البيت - سيره حضرت امام رضاعليه السلام، ص148.
72) سوره مريم، آيه 15.
73) سوره مريم، آيه 32.
74) فى رحاب ائمّة اهل البيت - سيرة حضرت امام رضاعليه السلام، ص147.
75) همان مأخذ، ص150.
76) هرگاه كسى پستتر از من باشد و من به نادانى او مبتلا باشم خود را از مقابله بانادانى او منع مىكنم.
77) و اگر كسى از نظر عقل و خرد با من برابر باشد در برخورد با او حلم را پيشه خودمىسازم تا از همانند خود برترى گيرم.
78) و اگر من در فضل و خرد از او پايينتر باشم براى او حق تقدم و فضيلت قايلمىشوم.
79) همان مأخذ.
80) تو در دنيايى هستى كه آن را سر آمدىاست و كردار عمل كننده در اين مدّت پذيرفتهمىشود.
81) آيا مرگ را نمىبينى كه اين دنيا را احاطه كرده است و آرزوى آرزومندان را در آنبه چهار ميخ مىكشد.
82) گناه را بدان چه دوست مىدارى جلو مىاندازى و توبه را براى آينده آرزو مىكنى.
83) حال آينده آن كه مرگ ناگهان بر اهل خود وارد مىشود و اين، كردار فرد دور انديشو خردمند نيست.
منبع : هدايتگران راه نور - زندگانى ثامن الائمّه حضرت على بن موسى عليه السلام ، نويسنده: آية الله حاج سيد محمد تقى مدرسى ، مترجم: محمد صادق شريعت
(استفاده بدون ذكر نشاني سايت جايز نيست)