مگر کشور با این همه مدیر با تجربه قحط الرجال است که چنین شخص متملق و متوهمی به ریاست سازمان مهمی چون مدیریت بحران برسد و از رشد علوفه گوسفندان در اثر بارش و معجزه احمدی نژاد در زلزله سخن بگوید؟ چگونه می توان پذیرفت کسی که چنان متملقانه از رنج و بلای نازل شده بر مردم برای خودنمایی در برابر رییس جمهور سابق استفاده می کرده، در دولت یازدهم به سمت معاون وزیری برسد؟
«سیل‌زدگان خوشحال بودند و من چند جا رفتم همه می‌خندیدند!، حتی مردمی که آسیب دیده بودند از این وضعیت اظهار خوشحالی می کردند... درختها با باران و سیل چه قدر باصفا شده بود، درخت ها شسته شد بود، طراوت دیگری گرفته بود، همه رودها آب جاری بود… و ممکن است یک روستایی علوفه اش را در این سیل و باران از دست داده باشد، ولی سال آینده این رشدی که قطعا با این بارندگی علوفه خواهد داشت، درمناطق چرای گوسفندهای آن ها، اقتصاد را متحول خواهد کرد.»
به گزارش اعتدال، جملات بالا نه جوک است و نه لطیفه، نه اظهارات ترامپ است و نه از مدیرانی که در دولت قبل بوده و حالا به واسطه اظهارات غیرمنطقی و دیوانه کننده اش و آسمان به ریسمان بافتن های ساده لوحانه اش خانه نشین شده باشد. 
این جملات را معاون وزیر در دولت فعلی گفته است و اتفاقا معاون وزیری که اصل وظیفه اش پیشگیری از بروز چنین رخدادها و در نهایت واکنش مناسب در امداد رسانی در بروز بلاهای طبیعی است. معاون وزیر کشور و رییس سازمان مدیریت بحران کشور.
کسی که سابقه چنین اظهاراتی را پیش از این و در دولت قبل و در ستایش مراد دلش و خالق هاله نور، محمود احمدی نژاد نیز داشته و عجیب اینکه به جای این که در دولت تدبیر و امید خانه نشین شده و مردم را با سخنان نسنجیده اش بیش از این آزار ندهد، از استانداری به معاونت وزیر هم ارتقا یافته است. اسماعیل نجار رییس فعلی سازمان مدیریت بحران کشور و استاندار سابق کرمان در جریان زلزله سال 89 کرمان در اظهاراتی که فقط از او بر می آید و بس، گفته بود: "مردم منطقه زلزله زده از ایمان و اعتقاد بسیار بالایی برخوردار بودند به عنوان مثال در بازرسی های ما یک منزلی مشاهده شد که سه دیوار آن در اثر زلزله فرو ریخته و یک دیوار که عکس دکتر احمدی نژاد بر آن نصب شده بود خود مردم با اعتقاد راسخ و محکم خود اذعان داشتند که رییس جمهور محبوب و دلسوز ما خدمات فراوانی برای مردم به ویژه روستاییان انجام داده و می دهد و اعتقاد آنها بر این بود که لطف و نظر خداوند بوده که این دیوار فرو نریخته است."
حال مشخص نیست در دولتی که داعیه تدبیر دارد، انتصاب و ترفیع چنین شخصی در سمت معاونت وزیر با چه تدبیری صورت گرفته است؟ چگونه می توان پذیرفت کسی که چنان متملقانه در رثای احمدی نژاد شعر می سروده و از رنج  و بلای نازل شده بر مردم برای خودنمایی در برابر رییس جمهور استفاده می کرده، در دولت یازدهم به سمت معاون وزیری برسد؟ 
البته انتصاب این چنین افرادی در مجموعه وزارت کشور جناب رحمانی فضلی موضوع تازه ای نیست. جناب وزیر کشور در این سه سال و اندی که از وزارتش می گذرد، نشان داده نه تنها در تغییر مدیران حامی احمدی نژاد در استان ها هیچ گونه تلاشی نکرده بلکه بر حفظ و بقای آن ها تاکید داشته است. نتیجه آن هم حضور فرمانداران و بخشداران و حتی استاندارانی است که هم چنان حامی تفکر دولت قبل اند و هیچ سنخیتی و وابستگی ای حتی در ظاهر با شعارهای دولت تدبیر و امید ندارند. از این روست که از حامیان احمدی نژاد و تفکر او در جای جای کشور دعوت به عمل می آوردند و به راحتی می توانند به سخنرانی و اشاع تفکر خود بپردازند، اما حامیان دولت فعلی چه اصلاح طلبان و چه اعتدالیون باید ماه ها در انتظار صدور مجوز باشند و آخر سر هم با چوب و چماق از آن ها پذیرایی شده و سخنرانی به سادگی لغو می گردد.
شاید جناب رحمانی فضلی برای تغییر برخی مدیران در شهرستان ها، فشار های سیاسی نمایندگان و ائمه جمعه و فعالان سیاسی استان را بهانه قرار دهد، اما برای انتصاب چنین شخصی با سابقه چنین اظهارات متوهمانه ای به ریاست سازمان مدیرت بحران و معاونت خود چه بهانه ای دست و پا می کند؟ مگر کشور با این همه مدیر با تجربه قحط الرجال است که چنین شخص متملق و متوهمی به ریاست سازمان مهمی چون مدیریت بحران بنشیند و از رشد علوفه گوسفندان در اثر بارش و معجزه احمدی نژاد در زلزله سخن بگوید؟ جالب اینکه سازمانی که نجار بر آن ریاست می کند مدیریت بحران است و به جای خوشحالی از وقوع سیل و زلزله باید ابتدا پیشگیری کرده و آموزش های لازم را به مردم ارائه داده و سپس در صورت بروز در حل مشکل مردم به سرعت وارد عمل شود. اما ظاهرا این سازمان بیشتر از نقاط کشور و سازمان ها درگیر بحران مدیریت است. با ریاست چنین مدیری نباید غیر از این هم انتظار داشت که سیستان در آب، اهواز در خاک و تهران در آتش باشد. حال اگر خدای نکرده در تهران زلزله بیاید ای چنین مدیری چه توانی در برخورد با حجم خسارات و تلفات این بلا خواهد داشت؟ شاید هم از خوشحالی مردم در از دست دادن عزیزانشان!! خوشحال باشد و از هوای پاک و درختان و سرسبز سخن بگوید. یا شاید برای ادامه معجزه نصب عکس احمدی نژاد بر در و دیوار شهر، برج های نا ایمن، آسمان خراش ها  و خانه ها را تجویز کند.
مردم در انتخابات سال 92 به این امید تغییر در سیستم مدیرتی کشور وارد صحنه شدند و به شخص و جریانی رای دادند که در شعارهایشان نشانی از مدیریت دولت قبل در آن نباشد اما ظاهرا برخی کسانی که پیام مردم در خرداد 92 را نشندیده اند در دولت و حتی در کابینه جا خوش کرده اند. جناب رییس جمهور باید تکلیف مردم را روشن نماید که توانایی بازگرداندن عقلانیت و حاکم کردن تدبیر بر مدیران دولت را دارد یا هم چون سابق بر ادامه به کار گیری مدیران ناکارآمد و متوهم حتی در سطوح میانی تاکید دارد تا با سخنان نابخردانه و مدیریت متوهمانه بر رنج مردم افزوده و با اعصاب و روانشان بازی کنند. آقای رییس جمهور باید تکلیف خود را با مردم مشخص کند که آیا می تواند ملت ایران را از دست کسانی را در ایام درد و رنج مردم فقط نمک بر زخم آنها می پاشند نجات دهد یا خیر؟ اقبال ملت بزرگ ایران به تفکر اعتدال گرای آقای روحانی عدم تکرار رویه ای بود که تنها هدف آن توهین به شعور مردم بود! آقای رییس جمهور مردم بین شما و کسی که گوجه فرنگی در محله آنها ارزان بود تفاوت قایلند و به تدبیر دولت شما دلخوش کرده اند نگذارید برخی بی تدبیر و تملق گوی مردم را از دولت شما دلسرد کنند! چرا که ممکن است برخی عامدانه و در داخل دولت شما دستور دارند در ایام انتحابات پوست خربزه زیر پای دولت یازدهم بگذارند.

  تعداد بازديدها: 1381

    نسخه قابل چاپ